
چگونه انیمیشن بلویی به کودکان مهارتهای زندگی را میآموزد؟
انیمیشن بلویی (Bluey) یک مجموعه کارتونی استرالیایی است که داستانهای روزمره یک توله سگ آبی به نام بلویی، خانوادهاش و دوستانشان را روایت میکند. این برنامه با استفاده از موقعیتهای ساده و آشنا در زندگی خانوادگی، مفاهیمی عمیق مانند همدلی، تابآوری، حل مسئله، دوستی و ارزش خانواده را به زبان کودکانه و از طریق بازی و تخیل آموزش میدهد. حالا به تازگی، پژوهشگران ۱۵۰ قسمت از انیمیشن بلویی را تماشا کردند و دریافتند که این مجموعه واقعاً میتواند به کودکان تابآوری در زندگی واقعی را بیاموزد.
چرا تابآوری و انعطافپذیری اینقدر مهم است؟

تابآوری فقط به معنی تحمل سختیها نیست. بلکه توانایی کنار آمدن با چالشها، سازگار شدن با شکستها و بهبود یافتن از سختیهاست. این مهارت، بخش مهمی از رشد سالم کودکان به شمار میرود. پژوهشها نشان میدهند که تابآوری به کودکان کمک میکند تا استرس را مدیریت کنند، احساساتشان را تنظیم کنند، روابط بهتری بسازند و حتی در مدرسه عملکرد بهتری داشته باشند. بدون این مهارت، کودکان ممکن است در آینده بیشتر در معرض اضطراب، افسردگی و ناتوانی در مدیریت مشکلات قرار بگیرند.
کودکان امروزی با چالشهای فزایندهای در سلامت روان از جمله اضطراب و بیثباتی عاطفی مواجه هستند. برای نمونه، یک نظرسنجی ملی در سال ۲۰۲۳ که روی نزدیک به ۱۴۰٬۰۰۰ دانشآموز انجام شد، نشان داد که بیش از یکچهارم دانشآموزان ابتدایی و یکسوم از دانشآموزان دبیرستانی، سطح بالایی از پریشانی روانی را گزارش کردهاند. پژوهشها نشان میدهند که هرچه زودتر از رشد تابآوری حمایت کنیم، نتایج بهتری به دست میآید. مداخلههای زودهنگام به کودکان کمک میکنند تا پیش از شکلگیری الگوهای منفی، مهارتهای سالم برای مقابله با مشکلات را یاد بگیرند.
تلویزیون چگونه میتواند به این موضوع کمک کند؟
داستانگویی در فیلمها، کتابها و برنامههای تلویزیونی میتواند به کودکان نشان دهد که چگونه با چالشها روبهرو شوند. این موضوع، نه فقط از طریق نصیحت، بلکه با الگوسازی رفتارهایی مانند تنظیم احساسات، حل مسئله و همدلی انجام میشود. شخصیتهای حیوانی در داستانها نیز فرصتهای یادگیری ارزشمندی را فراهم میکنند؛ چون کودکان به طور طبیعی به حیوانات علاقه دارند.
انیمیشن بلویی اولین بار در تاریخ ۱ اکتبر ۲۰۱۸ (۹ مهر ۱۳۹۷) پخش شد و از آن زمان با میلیاردها بازدید در سراسر جهان، به موفقترین برنامه کودک در تاریخ استرالیا تبدیل شده است. این برنامه به خاطر نمایش واقعگرایانه زندگی روزمره یک خانواده جوان شناخته میشود؛ اما تا پیش از این، هیچکس به صورت نظاممند بررسی نکرده بود که چگونه این برنامه یا هر برنامه کودک دیگری، تابآوری را روی صفحه به تصویر میکشد.
نظر پژوهشگران درمورد انیمیشن بلویی
به تازگی، پژوهشگران تمام قسمتهای فصل اول تا سوم انیمیشن بلویی را تحلیل کردند. این ۱۵۰ قسمت در مجموع شامل ۱۸ ساعت از ماجراهای بلویی، بینگو، چیلی، بندیت و دوستانشان است. آنها در هر قسمت، داستان، شخصیتها و موضوعات را با دقت بررسی کردند و لحظاتی را شناسایی کردند که در آنها یک شخصیت با چالشی روبهرو میشود و واکنشی تابآورانه نشان میدهد. برای هدایت این تحلیل، از چارچوب تابآوری گراتبرگ (Grotberg Resilience Framework) استفاده شده است. این چارچوب، یکی از مدلهای شناخته شده در روانشناسی است که تابآوری را به سه عنصر کلیدی تقسیم میکند که در ادامه میتوانید آنها را مشاهده کنید.
- من دارم (I have): شامل نظامهای حمایتی اطراف کودک است؛ مانند خانواده، دوستان و الگوهای اجتماعیای که کودک میتواند به آنها تکیه کند.
- من میتوانم (I can): شامل مهارتهای عملی برای مقابله با مشکلات است؛ مانند حل مسئله، مدیریت احساسات و کمک خواستن هنگام نیاز.
- من هستم (I am): مربوط به تواناییهای درونی کودک است؛ مانند اعتمادبهنفس، خوشبینی، تنظیم عاطفی و احساس ارزشمندی نسبت به خود.
پژوهشها نشان داده که تقریباً نیمی از تمام قسمتهای انیمیشن بلویی حاوی یک پیام آشکار درباره تابآوری، چه به عنوان موضوع اصلی و چه به عنوان موضوع فرعی بودند. تقریباً دوسوم از لحظات مربوط به تابآوری با حضور و راهنمایی یکی از والدین که اغلب مادر بلوئی بوده، شکل گرفته است. این موضوع با بخش «من دارم» از چارچوب تابآوری همخوانی دارد؛ بخشی که بر نقش بزرگسالان دلسوز در زندگی کودک تأکید میکند؛ کسانی که کودک در لحظات سخت میتواند از آنها نیرو بگیرد.
برای مثال، در قسمت ۱۹ از فصل دوم با عنوان «The Show»، بینگو به طور تصادفی سینی صبحانه را میاندازد و شروع به گریه میکند. مادر با مهربانی نوعی آموزش عاطفی را الگوسازی میکند و روند مقابلهاش را اینگونه توضیح میدهد: «کمی گریه میکنم، سپس خودم را جمعوجور مینمایم، گرد و غبار را از خودم میزدایم و به راه ادامه میدهم.»
پژوهشها نشان میدهند زمانی که مراقبان به کودک میآموزند که چگونه ناراحتی را بپذیرند، احساساتشان را بیان کنند و سپس با آرامش خود را بازیابی کنند، کودکان به تدریج یاد میگیرند که چگونه احساسات منفی را به طور موثری مدیریت کنند. در ادامه این قسمت، بینگو وقتی دوباره مشکلی پیش میآید، دقیقاً همان جملات مادر را تکرار میکند.
بلوئی و خواهرش همچنین به دفعات، مهارتهای عملیِ مقابله با چالشها را به تنهایی به نمایش میگذارند. برای نمونه، در قسمت سوم از فصل اول با عنوان «Keepy Uppy»، آخرین بادکنک در جریان بازی میترکد. کودکان مکث میکنند، موقعیت را میپذیرند و با لبخند میگویند: «خب، این سرگرمکننده بود». در همین لحظه کوتاه، شاهد احساس ناامیدی، تنظیم عاطفی و بازسازی ذهنی موقعیت هستیم که همگی در مرکز مفهوم «من میتوانم» (I can) قرار دارند؛ بخشی از تابآوری که بر تواناییهای عملی کودک در مواجهه با شرایط دشوار تأکید دارد.
لحظات روزمره، پیامهای پرقدرت
در این انیمیشن همچنین شاهد آن هستیم که شخصیتها با تکیه بر تواناییهای درونی خود بر چالشها غلبه میکنند. در قسمت ۲۶ از فصل دوم با عنوان «Seesaw»، پام پام (Pom Pom) با اراده و اعتمادبهنفس تلاش میکند تا به بالای الاکلنگ برسد و دوستانش را نجات دهد که این نمونهای روشن از مولفه «من هستم» (I am) است. او با افتخار اعلام میکند: «پامرانینها (Pomeranians) نژادی کوچک اما مقاوم هستند». در مجموع، میتوان به این نتیجه رسید که انیمیشن بلویی تقریباً تمام عناصر اصلی تابآوری از جمله روابط مبتنی بر اعتماد، بیان احساسات، حل مسئله، خودتنظیمی، همدلی و موارد دیگر را در بر میگیرد.
در قسمت ۱۱ از فصل سوم با عنوان «Sheepdog»، مادر بلوئی به خانوادهاش میگوید که به ۲۰ دقیقه زمان برای تنهایی نیاز دارد. بلوئی نگران میشود که شاید کار اشتباهی انجام داده باشد؛ اما کمی بعد، هنگام بازی، بلوئی به آرامی همان جملات مادر را خطاب به یک اسباببازی تکرار میکند: «مراقبت از تو کار دشواری است. فقط به ۲۰ دقیقه زمان نیاز دارم». این لحظه ساده، الگویی از خودمراقبتی، درک متقابل و همدلی را به نمایش میگذارد. برای کودکان، درک این نکته که بزرگترها نیز نیاز به استراحت و رسیدگی به خود دارند، پیامی بسیار ارزشمند و آموزنده است.
چگونه انیمیشن بلویی را همراه با فرزندان خود تماشا کنیم؟
بدیهی است که هیچ صفحه نمایشی نمیتواند جایگزین روابط واقعی شود؛ اما هنگامی که والدین برنامههایی مانند بلویی را همراه با فرزندان خود تماشا میکنند، آن برنامهها به ابزارهای آموزشی قدرتمندی تبدیل میشوند. پس اگر فرزندتان برای دهمین بار درخواست دیدن یک قسمت را دارد، احساس گناه نکنید، بلکه همراه او تماشا کنید.
وقتی والدین نیز در تماشای برنامه شریک میشوند، آن لحظات به نقطه آغاز گفتگوهای سازنده تبدیل میگردند. برای مثال، میتوانید بپرسید: «فکر میکنی بلوئی در آن لحظه چه احساسی داشت؟» و یا «تا حالا تو هم چنین احساسی داشتی؟» صحبت درباره آنچه کودکان روی صفحه میبینند، به آنها کمک میکند تا بهتر فکر کنند، احساسات خود را پردازش کنند و مهارتهایی را که برای کنار آمدن با شرایط، سازگاری و رشد نیاز دارند، در خود پرورش دهند.
نظر شما درمورد انیمیشن بلویی چیست؟ دیدگاه خود را از طریق کامنت با تیم بازار و دیگران به اشتراک بگذارید.
منبع: Theconversation
سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی
نظرات