اخبار سینما و انیمیشن انتخاب سردبیر برترین‌های سینما و انیمه سینما

غمگین‌ترین و بدترین مرگ‌هایی که در سریال Squid Game تماشا کردیم

در بازی مرکب، بینندگان با شخصیت‌هایی از پیش‌زمینه‌های بسیار متنوع آشنا می‌شوند. هر یک از آن‌ها با هدف بهبود شرایط مالی خود یا خانواده‌شان وارد بازی می‌شوند. برخی دیگر اما، چون چیزی برای از دست دادن ندارند، شرکت در بازی را تنها راه باقی‌مانده می‌بینند؛ نکته‌ای که بیشتر از هر چیز، شرایط اسفناک و نابرابری اجتماعی در جامعه کره را به تصویر می‌کشد.

تماشای رایگان سریال بازی مرکب در بازار

در حالی که نمایش، تمرکز زیادی روی شکاف‌های طبقاتی و اقتصادی دارد، شخصیت‌پردازی‌اش و زمینه‌های ورود افراد به بازی نیز نقش پررنگی در جذب مخاطب ایفا می‌کند. با پیش رفتن بازی مرگبار، بینندگان به سرنوشت این افراد وابسته می‌شوند. برخی مرگ‌ها از تلخ‌ترین لحظات سریال بودند، در حالی که بعضی دیگر به شکلی رقم خوردند که بسیاری از بینندگان حس کردند، سزاوار همان سرنوشت بودند. مرگ در بازی مرکب اجتناب‌ناپذیر است؛ بازی‌ای طراحی‌شده برای ریختن خون هر چه بیشتر، صرفاً برای لذت سادیستی تماشاگران ثروتمند. گرچه بسیاری از کشته‌شدگان جزو سیاهی‌لشگرها هستند، اما طی دو فصل شخصیت‌هایی هم وجود دارند که مرگشان تأثیرگذار و به‌یادماندنی بود.

نقد فصل دوم سریال Wednesday | قسمت اول

غم‌انگیزترین مرگ‌ها در بازی مرکب

ایل‌نام به دوستش اجازه می‌دهد زنده بماند

ایل‌نام و گی‌هون از همان ابتدا با هم دوست می‌شوند. قهرمان جوان داستان، نقش محافظ پیرمرد را ایفا می‌کند. ایل‌نام فاش می‌کند که تومور مغزی دارد و زمان زیادی برای زندگی باقی نمانده است؛ اعترافی که همدردی گی‌هون را برمی‌انگیزد. با اینکه سن بالای ایل‌نام باعث می‌شود کسی تمایل به انتخاب او به عنوان هم‌تیمی نداشته باشد، اما گی‌هون همیشه او را انتخاب می‌کند و همین باعث می‌شود رابطه‌ای عمیق بینشان شکل بگیرد.

در بازی تیله، این رابطه به اوج خود می‌رسد؛ جایی که ایل‌نام داوطلبانه تیله آخرش را به گی‌هون می‌دهد تا او برنده شود. تماشای گی‌هون در حالی‌که از صحنه دور می‌شود و می‌داند دوستش به‌زودی کشته خواهد شد، بسیار تلخ است. با این حال، با توجه به اینکه گی‌هون پیش‌تر سعی کرده بود با سواستفاده از وضعیت ذهنی ایل‌نام او را فریب دهد، مرگ این پیرمرد یکی از پیچیده‌ترین و غم‌انگیزترین لحظات بازی مرکب محسوب می‌شود.

جی‌یونگ مطمئن می‌شود که سائه‌بیک زنده می‌ماند

پیش از شروع بازی چهارم، به شرکت‌کنندگان گفته می‌شود که باید برای خود یک هم‌تیمی انتخاب کنند. بسیاری از زوج‌ها براساس روابطی که در طول بازی شکل گرفته‌اند کنار هم قرار می‌گیرند، مثل علی و سانگ‌وو یا گی‌هون و ایل‌نام. اما چون جی‌یونگ و سائه‌بیک زن هستند و از نظر دیگران «ضعیف»، هیچ‌کس آن‌ها را انتخاب نمی‌کند. در نهایت، این دو با هم تیم می‌شوند و جی‌یونگ به سائه‌بیک می‌گوید که مطمئن خواهد شد او برنده می‌شود. جمله‌ای که معنایش در لحظه آخر بازی آشکار می‌شود.

به‌جای اینکه فوراً بازی تیله را شروع کنند، آن دو به گفت‌وگو درباره زندگی‌شان می‌پردازند و توافق می‌کنند که برنده را با یک بازی تک‌نفره مشخص کنند. زمانی که نوبت بازی می‌رسد، جی‌یونگ عمداً تیله‌اش را رها می‌کند و اجازه می‌دهد سائه‌بیک پیروز شود. او به سائه‌بیک می‌گوید که «کسی که بیرون از این‌جا زندگی‌ای در انتظارش هست باید زنده بماند». همین ایثار، مرگ جی‌یونگ را به یکی از غم‌انگیزترین لحظات کل سریال تبدیل می‌کند.

سائه‌بیک به‌دست سانگ‌وو به طرز وحشیانه‌ای کشته می‌شود

سائه‌بیک شخصیتی است که همه دوست دارند پیروز شود. داستان زندگی او، و آرزویش برای بازگرداندن خانواده‌اش از کره شمالی، باعث می‌شود همه مخاطبان با او هم‌ذات‌پنداری کنند. در بازی پنجم اما، او در اثر انفجار پل شیشه‌ای به شدت مجروح می‌شود؛ تکه‌ای از شیشه در شکمش فرو می‌رود.

وقتی سه بازمانده به صرف یک شام مجلل دعوت می‌شوند، حال سائه‌بیک وخیم‌تر می‌شود. گی‌هون تلاش می‌کند برایش کمک بیاورد، که نشانه‌ای از همدلی او در این کابوس بی‌رحمانه است. اما وقتی پشتش را برمی‌گرداند، سانگ‌وو به آرامی به بالین سائه‌بیک می‌رود و او را با بی‌رحمی تمام می‌کشد. این لحظه، زمانی است که گی‌هون متوجه می‌شود سانگ‌وو دیگر آن دوست سابق نیست.

علی پس از فریب خوردن از سانگ‌وو می‌میرد

علی یکی از کسانی است که برای تأمین مالی خانواده‌اش وارد بازی می‌شود. پس از دریافت دستمزدش، همسر و فرزندش را می‌بوسد و با وعده بازگشت به پاکستان آن‌ها را ترک می‌کند. علی تا بازی تیله عملکرد خوبی دارد و با سانگ‌وو تیم می‌شود. اما بازی طوری طراحی شده که تنها یک نفر می‌تواند زنده بماند.

گرچه علی با بازی‌های کودکانه کره‌ای آشنا نیست، اما شانس با او یار است و در بازی تیله از سانگ‌وو پیش می‌افتد. در این لحظه، سانگ‌وو با حیله‌گری، علی را فریب می‌دهد تا تیله‌هایش را به او بدهد. زمانی که علی متوجه فریب می‌شود، مأمور ماسک‌دار پشت سرش ایستاده. خیانت سانگ‌وو به علی بی‌گناه، یکی از دردناک‌ترین صحنه‌های کل سریال است.

مرگ او مال‌سون، مادر گی‌هون: تنها و بی‌پناه

یکی از دلایل اصلی بازگشت گی‌هون به بازی مرکب پس از خروج اولیه‌اش، وضعیت سلامتی وخیم مادرش بود. او مال‌سون به دیابت و عفونت پا مبتلا بود و به‌دلیل اینکه پسرش بیشتر پولشان را خرج کرده و بیمه درمانی را لغو کرده بود، نمی‌توانست درمان لازم را دریافت کند. در ناامیدی مطلق برای نجات جان مادرش، گی‌هون او را رها کرده و دوباره وارد بازی مرکب می‌شود.

خوشبختانه، گی‌هون به‌عنوان تنها بازمانده‌ی بازی مرکب، با مقدار زیادی پول بازمی‌گردد؛ پولی که می‌توانست نه‌تنها جراحی مادرش، بلکه هر هزینه‌ی دیگری را هم پوشش دهد. اما زمانی که به خانه بازمی‌گردد، با صحنه‌ای هولناک روبه‌رو می‌شود: او مال‌سون بی‌حرکت و بی‌جان روی زمین تاریک خانه افتاده است. گی‌هون ابتدا مرگ مادرش را نمی‌پذیرد و با گریه و التماس از او می‌خواهد بیدار شود، اما در نهایت فرو می‌ریزد و از شدت غم درهم می‌شکند.

مرگ جونگ‌به در پایان فصل دوم قلب گی‌هون را شکست

پارک جونگ‌به در فصل دوم، جای سانگ‌وو را به‌عنوان نزدیک‌ترین دوست گی‌هون گرفت، اما شخصیتی بسیار شریف‌تر و صادق‌تر از سانگ‌وو بود. برخی از هواداران حتی او را بازتابی از گی‌هونِ فصل اول می‌دانستند؛ همان روح آزاد و ساده‌دل. جونگ‌به گذشته‌ای پر از افتخار داشت، اما اعتیادش به قمار او را به همان جایی کشاند که بقیه شرکت‌کنندگان بازی هم بودند.

دوستی او با نوجوانی به نام کانگ ده‌هو، خیلی زود دل مخاطبان را به دست آورد و پیش از فداکاری قهرمانانه‌اش در قسمت پایانی فصل دوم، محبوبیتی جدی پیدا کرد. اما بازی مرکب بارها ثابت کرده که مرگ سرنوشت اکثر شخصیت‌هاست. علی‌رغم تلاشش در بیشتر مراحل بازی، تمام شدن مهمات باعث شد در برابر فرانت‌من بی‌دفاع بماند. فرانت‌من عمداً گی‌هون را وادار کرد تا شاهد قتل بهترین دوستش باشد.

پیش‌بینی‌های جذاب درباره نسخه‌ی آمریکایی Squid Game

یانگ‌می هنگام درخواست کمک از هیون‌جو کشته شد

شخصیت‌هایی مانند پارک مین‌سو، علی عبدل، او ایل‌نام و کیم یانگ‌می خیلی سریع به‌عنوان بازندگان دوست‌داشتنیِ بازی مرکب دل بینندگان را به‌دست آوردند. آن‌ها کاملاً ناآشنا با این محیط جهنمی بودند و همین باعث می‌شد قربانی فریب و خشونت شوند. در فصل دوم، همه امیدوار بودند که یانگ‌می بتواند زنده از بازی خارج شود؛ چرا که رفتار مهربانش نوید نجاتی معجزه‌آسا را می‌داد.

رابطه صمیمی یانگ‌می با پارک هیون‌جو باعث شد هیون‌جو تا حد امکان از او محافظت کند، اما این محافظت محدود بود. گرچه هیون‌جو در سه مرحله اول بازی «مخلوط» جان یانگ‌می را نجات داد، سرنوشت در مرحله چهارم علیه آن‌ها رقم خورد. یانگ‌می از گروه جدا شد و هیون‌جو نمی‌توانست برای نجات او وارد عمل شود؛ چرا که به قیمت جان هر دویشان تمام می‌شد. تماشای مرگ یانگ‌می در حالی که هنوز در حال درخواست کمک بود، یکی از دردناک‌ترین لحظات فصل دوم بود.

مرگ سه‌می، مین‌سو را کاملاً بی‌پناه گذاشت

هر دو فصل اول و دوم بازی مرکب پر از شخصیت‌های جذاب هستند، اما سه‌می بدون شک یکی از بهترین‌های آن‌هاست. اراده و پشتکارش تحسین‌برانگیز بود و نشان می‌داد که ترجیح داده شانسش را در بازی امتحان کند تا اینکه در زندگی واقعی با شرایطی بدتر روبه‌رو شود. سه‌می یکی از معدود شخصیت‌هایی بود که می‌توانست شخصیت متکبر تَناس (Thanos) را سر جای خود بنشاند؛ نکته‌ای که محبوبیت او را بیشتر می‌کرد.

مهم‌تر از آن، سه‌می نقش محافظ و مدافع مین‌سوی ترسو و تأثیرپذیر را ایفا کرد، و با شجاعت در برابر تاکتیک‌های روانی تَناس ایستاد. اما متأسفانه، اعتمادش را به کسی بسته بود که بیش از حد ترسو بود تا پاسخ اعتمادش را بدهد. مین‌سو در جریان بازی مخلوط، به او خیانت کرد و همین باعث شد سه‌می، که از حمایت گی‌هون نیز بی‌بهره بود، هنگام درگیری شبانه، در معرض مرگ قرار گیرد.

مرگ‌هایی که کم‌ترین تأثر را در بینندگان بازی مرکب برانگیختند

دعای بی‌وقفه‌ی بازیکن ۲۴۴ هم نجاتش نداد

بازیکن ۲۴۴ یا همان «مرد مذهبی» که بیشتر با این لقب شناخته می‌شود، یکی از شخصیت‌های فرعی است که تا بازی سوم، یعنی طناب‌کشی، معرفی نمی‌شود. او پس از پیوستن به گروه گی‌هون، با دعا کردن‌های مداوم و تکرار جملات مذهبی‌اش بلافاصله جی-یونگ را عصبی می‌کند. این مرد مذهبی به‌نوعی موفق می‌شود از بازی تیله‌ها جان سالم به‌در ببرد، اما شانسش همین‌جا به پایان می‌رسد.

در بازی سنگ‌های شیشه‌ای، بازیکن مذهبی زانو می‌زند و شروع به دعا کردن می‌کند و بازی را به تأخیر می‌اندازد. با گذشت زمان و نزدیک شدن به پایان، دیگر بازیکنان کم‌کم ناامید می‌شوند. او موفق می‌شود بازیکن ۱۵۱ را به پایین پرت کند اما همچنان به دعا کردن ادامه می‌دهد و وقت تلف می‌کند، تا اینکه در نهایت بازیکن ۴۰۷ او را با خشونت از روی پل به پایین هل می‌دهد. بی‌دلیل نیست که هیچ‌کس دلش برای او تنگ نمی‌شود.

۱۰ شخصیت نفرت‌انگیز Squid Game که همه را شوکه کردند

دوک-سو همان چیزی را دریافت کرد که از ابتدا لایقش بود

دوک-سو از همان آغاز، به‌عنوان یکی از خبیث‌ترین بازیکنان شناخته می‌شود. او در همان مراحل ابتدایی مرتکب قتل می‌شود و پس از آن با زور و ارعاب گروهش را کنترل می‌کند. تنها کسی که از او نمی‌ترسد، می‌نیئو است. آن‌ها مدتی هم‌تیمی و حتی عاشق هستند و می‌نیئو از او قول می‌گیرد که هیچ‌وقت به او پشت نکند.

اما همان‌طور که همه انتظار داشتند، دوک-سو در آستانه بازی طناب‌کشی به او خیانت می‌کند. می‌نیئو نیز سوگند می‌خورد که انتقامش را می‌گیرد. در بازی سنگ‌های شیشه‌ای، دوک-سو با غرور و ریاکاری، دیگران را مجبور می‌کند قبل از او حرکت کنند، اما زمانی که نوبت به می‌نیئو می‌رسد، همه‌چیز برمی‌گردد. او به قولش وفا می‌کند، دست دوک-سو را می‌گیرد و با تمسخر مردانگی‌اش، او را همراه خود به پایین پرت می‌کند.

بیونگ-گی به سزای خیانتش توسط نگهبانان رسید

بیونگ‌-گی پزشکی است که در فصل اول با نگهبانان فاسد بازی مرکب در ارتباط است. او با این نگهبانان در قاچاق اعضای بدن همکاری می‌کند و در ازای اطلاعات درباره بازی‌های آینده، از اجساد یا حتی گاه از بدن‌های زنده عضو خارج می‌کند. همین کارها او را به یکی از منفورترین شخصیت‌های سریال تبدیل می‌کند.

زمانی که فرانت‌من متوجه می‌شود بیونگ-گی با کمک نگهبانان تقلب کرده، هم او و هم نگهبانان را می‌کشد و اجسادشان را به نمایش می‌گذارد تا بقیه بازیکنان ببینند. بازی مرکب باید میدان رقابتی منصفانه باشد و تقلب پزشک برای فرانت‌من غیرقابل‌تحمل بود. مرگ بیونگ-گی به‌دلیل خشونتش شوکه‌کننده بود، اما تقریباً هیچ‌کس برایش دلسوزی نکرد.

سانگ-وو پس از آگاهی از فساد اخلاقی‌اش، خودکشی می‌کند

سانگ‌وو شخصیتی است که طی بازی‌ها، به‌تدریج از نظر اخلاقی سقوط می‌کند. اولین نشانه این سقوط وقتی نمایان می‌شود که با وجود اطلاع از سختی شکل‌های بازی کندوی عسل، به گی‌هون هیچ هشدار نمی‌دهد. بعدتر، با فریب دادن علی و فرستادن او به مرگ، چهره‌ی واقعی‌اش نمایان‌تر می‌شود.

پیش از بازی پایانی، سانگ‌وو دیگر هیچ نشانی از اصول اخلاقی ندارد. او سه‌بیوک را می‌کشد، به‌ظاهر برای خلاص کردن او از درد، اما گی‌هون این توضیح را نمی‌پذیرد تا اینکه سانگ‌وو به حقیقت اعتراف می‌کند: او نمی‌خواست بازی‌ها به پایان برسد. در بازی ششم و نهایی، سانگ‌وو پس از شکست از گی‌هون، درمی‌یابد تا چه حد سقوط کرده است. اما به‌جای پذیرفتن شکست و زندگی بدون پول، خودش را می‌کشد و از گی‌هون می‌خواهد که مراقب مادرش باشد.

ایلن-نام با آرامش می‌میرد، با اینکه خالق بازی مرکب است

به‌طرز عجیبی، مرگ ایلن‌نام هم از غم‌انگیزترین و هم از کم‌تأثرترین مرگ‌های سریال بازی مرکب است. وقتی او فقط دوست گی‌هون و پیرمردی مبتلا به تومور مغزی به نظر می‌رسید، بینندگان برایش دل می‌سوزاندند و با او همدلی می‌کردند. در پایان بازی تیله‌ها، به‌نظر می‌رسید که ایلن‌نام فداکاری بزرگی برای “گانبو” یا همان بهترین دوستش انجام داده، و گی‌هون را با قلبی شکسته تنها گذاشته است.

اما زمانی که فاش می‌شود ایلن‌نام نه تنها زنده است، بلکه طراح اصلی بازی مرکب نیز هست، تمام همدلی‌ها برای شخصیتش از بین می‌رود. او روی تخت مرگ با آرامش از دنیا می‌رود، در حالی که می‌داند چه جهنمی را برای صدها نفر به وجود آورده. در چنین شرایطی، دلسوزی برایش سخت است. با این حال، گی‌هون شرط نهایی بین آن‌ها را می‌برد و نشان می‌دهد که برخلاف باور ایلن‌نام، انسانیت هنوز از بین نرفته است.

۸ تا از بازیکنان منفور و بحث‌برانگیز سریال Squid Game را بشناسید

تانوس قربانی غرورش شد

تانوس به سرعت به یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های بازی مرکب تبدیل شد، آن هم بیشتر به‌خاطر اجرای بی‌نظیر چوی سونگ-هیون در نقش یک رپر سابق عجیب‌وغریب. تانوس در گذشته فردی ثروتمند و مشهور بود اما همه‌ی سرمایه‌اش را در ارز دیجیتال شکست‌خورده‌ی میونگ-گی از دست داده بود، و به همین دلیل در بازی‌ها مدام با او درگیر بود. لحن صحبت‌کردن و رفتارهای غیرقابل‌پیش‌بینی‌اش برای طرفداران جذاب بود، اما وقتی شروع به کشتن افراد کرد، ماجرا رنگی تیره‌تر گرفت.

در یکی از خشونت‌بارترین درگیری‌های فصل دوم، تانوس و میونگ-گی در سرویس بهداشتی مردانه به جان هم می‌افتند. تانوس ابتدا دست بالا را دارد و در حالی که میونگ-گی را خفه می‌کند و می‌زند، همچنان پرحرفی می‌کند. اما این بار او پا را فراتر گذاشته بود و داشت جان شخصیت‌های محبوب باقی‌مانده را تهدید می‌کرد، تا اینکه میونگ-گی بالاخره او را کشت. مرگ تانوس برای خیلی‌ها بیشتر حس «آه، بالاخره!» داشت تا اندوه.

جذب‌کننده بازی با جانش تاوان پس داد

جذب‌کننده‌ای که گی‌هون را در قسمت اول فصل اول ملاقات می‌کند، زمین تا آسمان با نسخه‌ی فصل دومش فرق دارد. در ابتدا، تماشاگران جذب چهره‌ی گرم و لبخند مهربان او شدند. اما در ادامه، با افشای رفتارهای بی‌رحمانه‌اش توسط کیم جونگ‌ره و چوی وو-سوک، روشن می‌شود که این مرد هیچ درکی از انسانیت ندارد. او گروهی از بی‌خانمان‌ها را تحقیر می‌کند و آن‌ها را مجبور می‌کند بین غذا و پول یکی را انتخاب کنند، سپس آن‌ها را برای «انتخاب اشتباه» مسخره می‌کند.

او همچنین آقای کیم و وو-سوک را مجبور به انجام بازی مرگبار سنگ-کاغذ-قیچی می‌کند که منجر به مرگ آقای کیم می‌شود. در نهایت، جذب‌کننده به مخفیگاه گی‌هون می‌رود و پس از گفت‌وگویی تنش‌زا درباره‌ی نفرت متقابلشان، وارد بازی نهایی روسی می‌شوند. شانس با گی‌هون یار بود، اما جذب‌کننده خودش ماشه را چکاند و خودش را کشت. حتی یک نفر از بینندگان هم برای مرگ او ناراحت نشد.

منبع: CBR


سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی

سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها