۱۰ قسمت فراموش نشدنی از دنیای انیمه که باید تماشا کنید
برخی از جذابترین انیمههایی که ساخته شدهاند، اکنون به عنوان نقطه اوج دنیای انیمه شناخته میشوند. با این حال همیشه هم لازم نیست تمام قسمتهای این آثار ارزشمند را دنبال کنیم تا از شکوه این صنعت سر دربیاوریم. گاهی حتی یک خط داستانی کوتاه یا یک قسمت میتواند آنچنان درخشان ظاهر شود که همه را انگشت به دهان کند. در طی سالهای اخیر، انیمههای مختلفی تولید شدهاند که با ارائه آرکی کوتاه یا قسمتی باکیفیت و بینقص، نشان دادهاند که چرا بسیاری از این آثار هرگز فراموش نمیشوند و درعوض طرفداران بیشتری را جذب خود میکنند.
بهترین قسمتهای یک انیمه شامل تمام عناصری است که یک بیننده از کل داستان توقع دارد. این قسمتها میتوانند شامل تأثیرگذاری عاطفی عمیق، پیشرفتهای هیجانانگیز در خط داستانی، تعلیق نفسگیر و نبردهایی خیرهکننده (در مجموعههای شونن) باشند. همین عناصر بهتنهایی میتوانند شکوه دنیای انیمه را به رخ بکشند. حتی کسانی که طرفدار انیمه نیستند، میتوانند از کیفیت بالای روایت و انیمیشن این آثار لذت ببرند. در این مطلب سراغ ۱۰ قسمت برجسته از برترین انیمهها رفتهایم تا از علت دلبستگی طرفداران به آنها پردهبرداری کنیم.
۱۰. My Hero Academia
قسمت ۴۹ ؛ نمایش One For All از نماد صلحی که نابود میشود
صحنههای مربوط به مبارزه، یکی از شاخصترین عناصری است که میتواند یک قسمت از انیمه را به شکل برجستهای در ذهن حک کند. نمونه بارز این موضوع، قسمت One For All از انیمه مدرسه قهرمانانه من (My Hero Academia) است. هرچند این قسمت در پایینترین رده این فهرست قرار دارد، اما همچنان نبردی قابلتوجه به شمار میرود.
با این حال به دلیل آنکه نتیجه نبرد بین آل مایت و آل فور وان در این قسمت قابل پیشبینی است، جایگاه پایینتری به آن تعلق میگیرد. هرچند این مبارزه بسیار تنگاتنگ و خونین بود، اما هیچکس واقعاً انتظار نداشت که آل مایت به عنوان نماد صلح، دست به قتل آل فور وان بزند.
آل مایت که در این نبرد از تمام تواناییهای خود استفاده کرده بود، آخرین جرقههای قدرت خود از کوسه آل فور وان (All For One) را فرامیخواند. درحقیقت اگر او امید و پشتکار نداشت، پیش از فعال کردن این کوسه شکست میخورد. اگرچه او با فدا کردن آخرین توان خود، کار غیرممکنی انجام داد و درنهایت با اجرای ضربه United States of Smash پیروز شد، اما این پیروزی مزه تلخ و شیرینی برای طرفداران رقم زد. پس از این نبرد، دیگر نمیتوان آل مایت را به عنوان نماد صلح شناخت. همین موضوع، بار احساسی و تنش دراماتیک ارزشمندی به این قسمت بخشید.
۹. Demon Slayer
قسمت ۱۰؛ نبردی که با نام این قسمت، همخوانی دارد
اگر از طرفداران انیمه شیطان کش باشید، احتمالا میدانید که درباره کدام قسمت صحبت میکنیم. نبرد تانجیرو و گیوتارو در قسمت هرگز تسلیم نشو (Never give up) از بهترین لحظات دنیای انیمه است که جنبه احساسی پررنگی دارد. داستان شیطان کش برای مدت طولانی سعی کرده بود رابطه بین نزوکو و تانجیرو را بدیهی نشان بدهد. با این حال در این قسمت شیوه محافظت شخصیت اصلی از خواهرش در رویارویی با گیوتارو به چالش کشیده میشود؛ چرا که این شیطان که در سمت دیگر نبرد قرار داشت، به خوبی میدانست محافظت از یک خواهر کوچک چه معنایی دارد.
شیطان یا شیطان کش، تفاوتی نمیکند. وقتی پای خانواده وسط باشد، حق با هر دو طرف است. تانجیرو و گیوتارو نیز هر دو خواهر کوچکی داشتند که باید چهارچشمی از آن مراقبت میکردند. به همین دلیل نیز تمام توان خود را به کار گرفتند تا در این مبارزه پیروز شوند. البته این تمام ماجرا نیست و آنچه بر شگفتی این قسمت میافزاید، روحیه سرسخت و مقاوم تانجیرو است که در برابر حریف شیطانیاش به نمایش گذاشته میشود. او درنهایت نیرویی را فرامیخواند که حتی روحش هم از وجود آن خبر ندارد و با استفاده از آن از سد گیوتارو میگذرد. همین موضوع، آمادگی تانجیرو برای مقابله با شیاطین رده بالاتر را به تصویر میکشد و به این ترتیب، یکی از نقاط اوج داستان رقم میخورد.
۸. One Piece
قسمت ۴۸۵؛ لحظهای که ورق برمیگردد
پیش از آنکه انیمه جذاب و طولانی وان پیس وقفه دوسالهاش را تجربه کند، قسمت Settling the Score یکی از آخرین و بهترین نبردهای این اثر را به تصویر کشید. در این مبارزه کاپیتان وایت برد و بلک برد رودرروی یکدیگر قرار گرفتند و لحظات سرنوشتسازی را رقم زدند. در این میان، وایتبرد بهعنوان ناجی بالقوهی ایس، قهرمانانه تا آخرین لحظه ایستادگی کرد. او در این قسمت تا آخرین نفس و با شجاعتی بیامان جنیگد و چند جمله ماندگار نیز به زبان آورد.
هرچند وایت برد از شکست عملیات نجاتش به شدت اندوهگین بود، اما با یادآوری اینکه گنج افسانهای وان پیس واقعی است، تمام دزدان دریایی را به جنب و جوش انداخت. سخنرانی او باعث شد تا حتی طرفداران بار دیگر برای مأموریت لوفی هیجانزده شوند. با این حال نبرد به نفع او پیش نرفت و او شکست خورد و در بستر مرگ فهمید که گنج واقعی نه طلا و جواهر، بلکه درحقیقت خانوادهاش بودهاند.
۷. Bleach: Thousand Year Blood War
قسمت ۶؛ نبرد حماسی رقبای قدیمی و پایانی که همه را غافلگیر میکند
اگر بخواهیم تنها یک اثر انیمهای نام ببریم که کیفیت را بر کمیت ترجیح داده است، بدون شک باید سراغ نسخه هزاران سال جنگ خون (Thousand Year Blood War) انیمه بلیچ برویم. این اثر به معنای واقعی کلمه برخی از بهترین قسمتهای تاریخ این فرنچایز را شامل میشود. نمونه بارز آن نیز قسمت The Fire است که در چند بعد به تصویر کشیده میشود. هرچند این قسمت در ابتدا نمونهای کلاسیکی از نبرد عظیم میان دو رقیب قدرتمند است، اما هرچه بیشتر در آن پیش میرویم، متوجه اضطراب و بیاعتمادی عمیق جاری در صحنه میشویم.
تماشای تسلط کاپیتان یاماموتو بر نبرد با بانکای شگفتانگیزش، لحظاتی سرشار ازهیجان را شامل میشود. به همین دلیل بسیاری انتظار داشتند او یوهاباخ را به شکل عجیبی شکست بدهد. اگرچه درنهایت شک طرفداران به یقین تبدیل شد و یوها باخ سقوط کرد، اما زمانی که یوها باخ از خودش عذرخواهی کرد، آشوب به دل طرفداران افتاد. با تماشای قسمت بعد، بینندگان متوجه شدند اضطرابشان بیدلیل نبوده است؛ چرا که در قسمت آتش، این بدل یوها باخ بود که کشته شد.
۶. JoJo’s Bizarre Adventure
قسمت ۳۵؛ جایی که عقل بر زور بازو چیره میشود
هرچند بسیاری از طرفداران، انیمه JoJo’s Bizarre Adventure را به نبردهای احساسی و اوج داستانیاش میشناسند، اما بخش دوم از قسمت داربی قمار باز (D’Arby the Gambler)، چهره دیگری از این انیمه به نمایش میگذارد. در این قسمت جوتارو کوجو در برابر ماهرترین قمارباز جهان قرار میگیرد؛ کسی که توانایی استفاده از استند (Stand) دارد. به همین دلیل باید به جای زور بازو، از عقل و زیرکیاش استفاده میکرد تا پیروز شود.
این قسمت پر از تنش و تصمیمات غیرقابل پیشبینی است. درحدی که جوتارو متوجه میشود برای پیروز شدن، باید داربی را تحت فشار روانی قرار بدهد. به همین دلیل نیز جسارت به خرج داد و بلوفی زد که میتوانست فاجعه بار باشد. هرچند دانیل جی. داربی استاد تقلب بود، اما درنهایت فریب خورد و وارد موقعیت دفاعی شد تا از فاش شدن راز استند دیو جلوگیری کند. به همین ترتیب جوتارو پیروز و کنجکاوی طرفداران درباره قدرت استند چند برابر شد.
۵. Naruto
قسمت ۱۳۳؛ لحظهای که دوستی چندین ساله ناروتو و ساسکه ازبین میرود
انیمه ناروتو از آن دست آثاری است که پر از قسمتها و آرکهای خیرهکننده است. بخشهایی از آرک یورش پین یا صحنههایی خاص از آزمون چونین، شامل این حقیقت میشوند. با این وجود، یکی از جذابترین صحنهها مربوط به قسمت A Plea From a Friend میشود که ناروتو اوزوماکی و ساسکه اوچیها پس از سالها دوستی، در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. این نبرد نمادین از نظر احساسی سنگینترین درگیری این مجموعه به شمار میآید و بیننده را مات و مبهوت میکند.
ناروتو اوزوماکی و ساسکه اوچیها در این رویارویی سرنوشتساز، هریک در جهت اهداف خود میجنگند و بهطور پیوسته نیز شدت مبارزه را بالا میبرند. البته این نبرد بیشتر از جوتسو، برای ناروتو اهمیت شخصی داشت. او در تمام مدت مبارزه سعی میکرد ذهن دوست خائن خود را تغییر بدهد و او را آگاه کند. درحالی که ساسکه تنها قصد داشت ناروتو را کنار بزند تا به اهدافش برسد.
۴. Death Note
قسمت ۲؛ شروع یک بازی مرگبار ذهنی که تاریخ انیمه را اتغییر داد
از همان قسمت اول که دفترچه مرگ به دست لایت میافتد، نبردهای ذهنی جذاب این انیمه آغاز میشود. البته این تنها دلیلی نیست که طرفداران شیفته این داستان با آن ابهامات اخلاقیاش هستند. درحقیقت رقابت بین لایت به عنوان یک ضدقهرمان و کارآگاه مرموزی به نام ال (L) است که لطف تماشای این اثر را دوچندان میکند. جالب اینجاست که خالق داستان برای رونمایی از این رقابت دست روی دست نمیگذارد و از همان قسمت دوم نبردهای ذهنی این دو را به اوج خود میرساند. در این قسمت که با عنوان Confrontation نیز شناخته میشود، لایت و ال هیچ ارتباط تلفنی یا مستقیمی با یکدیگر برقرار نمیکنند، اما باز هم نبرد غیرمستقیم آنها با یکدیگر ماندگار و چشمگیر است.
زمانی که لایت به عنوان یک کیرا درحال پیشرفت بود، تصور میکرد هیچ کس نمیتواند سد راهش شود. این درحالی بود که سرنوشت قصد داشت خلاف این توهم را به او ثابت کند. به همین دلیل نیز سروکله ال مرموز پیدا شد. در این نبرد غیرمستقیم، او حتی از لایت نیز مطمئنتر به نظر میرسید. او در این قسمت با نخستین حقه بزرگش، لایت را فریب داد. همین امر باعث شد ضدقهرمان داستان خشمگین شود و قسم بخورد تا ال را به هر شکل ممکن نابود کند.
۳. Attack on Titan
قسمت ۵۴؛ نشان میدهد چرا تنها امید دسته دیدبانی، از جنگ خسته است
شاید یکی از سختترین کارهای جهان این است که تنها یکی از قسمتهای انیمه اتک آن تایتان را به عنوان بهترینشان انتخاب کنیم. انیمیشن خیرهکننده و روایت قدرتمند این مجموعه کیفیتی به مراتب بالاتر از بسیاری از انیمههای دیگر به آن بخشیده است. به همین دلیل نیز بیشتر قسمتهای این انیمه بینقص هستند و نمرهای نزدیک به کامل داشتهاند. با این حال، اگر تنها یک انتخاب داشته باشیم، باید سراغ قسمت قهرمان (Hero) از این مجموعه برویم. این قسمت، روحیه سرکش و تسلیمناپذیر بشریت را بهتر از هر قسمت دیگری به تصویر میکشد.
هرچند تایتانها دشمنانی قدرتمند و برتری بودند، اما اروین اسمیت، فرمانده شجاع دسته دیدبانی با وجود خطرات وحشتناک و خونریزیهای بیامان، به عنوان یک رهبر واقعی، حمله علیه تایتان جانور را در این قسمت رهبری کرد. در نتیجه این نبرد خیرهکننده، اروین به شخصیتی ماندگار تبدیل شد و تماشگران نیز با موجی تازه از اکشن و درام مواجه شدند. این قسمت علاوهبر نمایش فرماندهی اروین، صحنهای بهیادماندنی از نبرد ارن یگر با تایتان عظیمالجثه در نزدیکی دیوار را به تصویر کشید. در این نبرد، شخصیت اصلی داستان انتقامی سخت از تایتانی گرفت که تا آن زمان سایه وحشت را بر بشریت تحمیل کرده بود.
۲. Oshi ni Ko
قسمت ۱؛ عجیبترین شروع داستانی در دنیای انیمه
قسمت اول انیمه پرزرقوبرق اما متفاوت اوشی نو کو با زمان پخش کافی، فیلمنامهٔ دقیق و غافلگیریهای متعدد، به عنوان یکی از بهترین قسمتهای آغازین در صنعت انیمه شناخته میشود. نام این قسمت مادر و فرزاندان (Mother and Children) است که ضمن به چالش کشیدن صنعت سرگرمی، روی دیگری از زندگی شخصی آیدلها را نشان میدهد. نمونه بارزش درباره کاراکتر آی هوشیو است. او میترسید که عشقش را نثار هیچکس، حتی فرزندانش نکند تا اینکه در لحظات پایانی این قسمت روی مهربان دیگری از شخصیت خود را به تصویر میکشد.
داشتن دو پیچش داستانی آن هم تنها در یک قسمت، انیمه اوشی نو کو را از همان ابتدا تبدیل به یکی از شاهکارهای دنیای انیمه کرده است. به طوری که، از یک سمت شاهد مرگ دکتر گورو آمامیا و تناسخ او در کالبد نوزاد آی هستیم. در بخش دیگر نیز، زمانی که این نوزاد به سه سالگی میرسد، آی میمیرد. به این ترتیب، درست زمانی که طرفداران خود را برای تماشای ماجرای خانوادگی عجیب با محوریت زندگی یک مادر مجرد آماده میکنند، او میمیرد و داستان به سالهای نوجوانی اکوا و روبی تغییر مسیر میدهد.
۱. Vinland Saga
قسمت ۴۲؛ نبردی که با یک چرخش داستانی، تمام معادلات را به هم میریزد
کمتر انیمهبازی را میتوان پیدا کرد که وینلند ساگا را به عنوان یکی از شاهکارهای ژانر تاریخی نشناسد. این انیمه با جلوههای بصری خیرهکننده، صحنههای اکشن دیدنی و لحظات عاطفی سنگین، جایگاه خود را بهعنوان یکی از بهترین انیمههای قرون وسطایی تثبیت کرده است. در این میان قسمت پایان پیشدرآمد (End of the Prologue) با چرخش داستانی خود، تمام طرفداران را متعجب کرد. درست لحظهای که به نظر میرسید آسکلاد میتواند انگلستان جنگزده را تغییر دهد، با ترور شاه سوین سرنوشت تلخی که در انتظارش بود، پذیرفت.
اینجا بود که همه تصور میکردند تورفین فرصت را غنیمت میشمارد و نقشه انتقامی که سالها برایش صبر کرده بود، عملی میکند. با این حال توپ به زمین شاهزاده کانوته میافتد تا با کشتن آسکلاد، وفاداری به پدرش را ثابت کند. اینجا بود که واقعیت مانند یک پتک به صورت تورفین برخورد کرد و زندگیاش از این رو به آن رو شد. البته این پایان ماجرای تورفین نبود. هرچند به نظر میرسید تنها انگیزه زندگی او نابود شده بود، اما این اتفاق مسیر تازهای برای خودشناسی پیش رویش گشود. به همین دلیل نیز این قسمت بیشترین تاثیر را در دنیای انیمه برجای گذاشته است.
نظر شما درباره بهترین قسمت انیمهها در این فهرست چیست؟ چه قسمت از انیمههای دیگری را میشناسید که دنیای انیمه را تکان دادند و به یکی از تاثیرگذارترین قسمتهای تاریخ تبدیل شدند؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
منبع: CBR
سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی
نظرات