سریال ونزدی در فصل دوم همچنان درک درستی از منبع اقتباس خود ندارد
وقتی سر و کارتان با خانواده آدامز میافتد، چند اصل بدیهی وجود دارد. آنها عجیبوغریب و غیرعادیاند، گاهی هم مرموز و هراسانگیز. به طور کلی، حالوهوای ویژه خودشان را دارند. اما سریال ونزدی (Wednesday) تفلیکس طی دو فصل (یا دستکم یک فصل و نیم) در همین نکات ابتدایی ناکام مانده است. هرچند این سریال یکی از بزرگترین موفقیتهای نتفلیکس به شمار میآید، اما برداشت کاملا نادرستی از منبع اصلی دارد و این اشتباه را از همان سکانس آغازین فصل دوم نیز ادامه میدهد.
این سریال که توسط آلفرد گاف و «مایلز میلر» ساخته شده و جنا اورتگا نقش اصلی آن را بر عهده دارد، بر پایه شخصیتهای خانواده آدامز شکل گرفته است؛ شخصیتهایی که کاریکاتوریست «چارلز آدامز» آنها را خلق کرد و نخستین بار در سال ۱۹۳۸ در مجله نیویورکر ظاهر شدند. خانواده آدامز پیشتر در تلویزیون، سینما، تئاتر هم دیده شدهاند. این خاندان تیره رو، هولناک و در عین حال جذاب، بهاندازه شخصیتهایی چون اسپایدرمن یا بتمن نمادین شده و در سراسر جهان با پوششهای سیاهرنگشان شناخته میشوند.
با کنار گذاشتن ظاهر و نشانههای بیرونی، شخصیتهای ونزدی برای طرفداران کارتونها و فیلمهای قدیمی تقریبا غیرقابلتشخیصاند؛ چراکه ایده اصلی به طور کلی تعدیل شده تا سریال به یک داستان مدرسهای و ماوراءالطبیعه معمولی شبیه شود. بهجای زندگی در عمارت ویرانشده آدامزها، ونزدی به مدرسه نورمور فرستاده میشود؛ جایی که به نوعی نسخهای از هاگوارتز برای موجودات جادویی است.
در چنین محیطی، ونزدی دیگر نباید چندان «عجیبوغریب» یا «تافته جدابافته» به نظر برسد، چرا که همه اطرافیانش همین ویژگیها را دارند. با این حال، او همچنان لباسهای سیاه و سفید میپوشد (برخلاف رنگهای بنفش و مشکی مدرسه که به نوبه خود حالوهوایی خاصی دارند) و در هر موقعیت ممکن اصرار دارد که متفاوت و عجیب است. او کلاهی مثل «جاگهد جونز» از سریال ریوردیل (با بازی کول اسپراوس) بر سر نمیگذارد، اما سطح «عجیب بودنش» در سریال تقریبا در همان حد است؛ یعنی در واقع چندان عجیب نیست.
مهمترین درگیری سریال، بهجز حملات هیولاها به مدرسه موجودات و دشمنی شبیه X-Men شهروندان معمولی با دانشآموزان، بین ونزدی و مادرش مورتیشیا آدامز (با بازی کاترین زتا-جونز) رخ میدهد؛ ظاهراً تنها به این دلیل که ونزدی از عشق مادرش به پدرش بههم میریزد، هرچند میتوان آن را بهعنوان شورش معمول نوجوانی هم تعبیر کرد.
اما این مسئله مشکلی ندارد. بخشی از هدف اقتباس این است که همه چیز متفاوت باشد و صرفا نسخهای مستقیم از آثار قبلی نباشد. گاف و میلر در حال خلق نسخهای از خانواده آدامز هستند که شباهتی به سیتکام دهه ۶۰ ندارد؛ این نسخه برای دهه ۲۰۲۰ و استریم، با داستانهای سریالی و آن چیزی که «رشد شخصیت» نامیده میشود، ساخته شده. در یک سریال نتفلیکسی در سال ۲۰۲۵، غیرممکن است که شخصیتی مثل ونزدی بدون تغییر و رشد باشد. با این حال، این ونزدی تفات زیادی با نسخه اولیهاش در نیویورکر دارد و بهویژه از ونزدیای که در فیلمهای «Addams Family» در سال ۱۹۹۱ و «Addams Family Values» (در سال ۱۹۹۳) با کارگردانی بَری سوننفلد و نسخه وفادارانه او دیدیم، سریال کاملا اصل داستان را از دست داده است.
این نسخه از ونزدی، آشکارا تحت تاثیر بازی خشک کریستینا ریچی در نسخه سوننفلد قرار دارد
در کتاب The Addams Family: An Evilution، مجموعهای گردآوریشده از ۲۰۰ کارتون خانواده آدامز در سال ۲۰۱۰، خالق این خانواده بهسادگی شخصیتها را توضیح داده است: «گومز و پاگزلی پرشور و پرانرژیاند». «مورتیشیا آرام و متین، بذلهگو و گاهی کشنده است. مادربزرگ فرامپ خوشقلب و سادهدل است. ونزدی، دختر مادرش است. خانوادهای بسیار متحد، که سرپرست واقعی آن مورتیشیا است. هرچند دیگر اعضا هم شخصیتهای مشخصی دارند؛ بهجز مادربزرگ که بهراحتی تحت تاثیر قرار میگیرد. بسیاری از مشکلات خانواده ناشی از شخصیت سست و دستوپاچلفتی مادربزرگ است. خانه البته ویران است، اما این خانواده به خانهشان افتخار میکند و مشکل پول هم وجود ندارد.»
با اینکه اجرای جِنا اورتگا در نقش ونزدی آشکارا تحت تاثیر بازی خشک و بیاحساس کریستینا ریچی در فیلمهای سوننفلد است، به طور کلی هیچ شور و اشتیاقی از شخصیت دیده نمیشود؛ ونزدی ترجیح میدهد در هر موقعیتی کنار بکشد تا روی رمانش کار کند یا ویولن سل خود را بنوازد. تنها با اضافه شدن قدرتهایش در پیشبینی پیشبینی و البته انرژی و اشتیاق هماتاقیاش انید (با بازی اما مایرز) است که سریال ونزدی نتفلیکس شخصیت را وادار به انجام کاری میکند.
او به ندرت پاگزلی را شکنجه میکند، کاری که در هر نسخه دیگری از داستان خانواده آدامز هر دو از آن لذت میبرند و بدون خانه، دیگر خبری از داستانهای «افتخار به خانه» هم نیست. در واقع، با توجه به پراکندگی خانواده آدامز در سریال ونزدی، عشق و مهر میان اعضا هم به شکل چندانی نمایش داده نمیشود.
در مورد خانواده، بهجای نشان دادن اینکه چگونه در اوج عجیبوغریب بودن در شهر، از قتل و شکنجه و دیدن مرگ دیگران لذت میبرند؛ خانواده آدامز همچنان عشق عمیق به یکدیگر دارند، ما آنها را عصبی و بیحوصله میبینیم وقتی تلاش میکنند کنار هم باشند و بیش از همه به میراث نورمور آکادمی علاقه دارند تا به یکدیگر.
هیولاهایی که برداشت درستی از آنها نشده
جالب اینجاست که همین نوع انتقاد، پیشتر توسط خود چارلز آدامز نسبت به سیتکام دهه ۱۹۶۰ مطرح شده بود. «چارلز نسبت به سریال تلویزیونی نظر متناقضی داشت. قطعا از درآمدی که خانواده آدامز برای او به ارمغان آورد خوشحال بود، اما گفت شخصیتها نصف آنقدری که باید شرارت دارند، زندگینامهنویس چارلز آدامز، لیندا اچ. دیویس، در مصاحبهای گفت. «راستش را بخواهید، او حتی واقعا آن را تماشا نمیکرد، چون جمعهشبها معمولا بیرون برای شام بود یا قرار ملاقات داشت.»
اگر شخصیتها در سیتکام The Addams Family حتی نصف شرارت لازم را داشتند، در سریال ونزدی حتی یکچهارم آن هم وجود ندارد؛البته از لحاظ ظاهری و به طور کلی قابل قبول است؛ اما این یک تغییر ۱۸۰ درجهای نسبت به تصویر قبلیشان است.
به عنوان مثال، به سکانس آغازین فصل دوم ونزدی نگاه کنید. در این اپیزود با شخصیت اصلی در تعطیلات تابستانیاش همراه میشویم، جایی که وقتش را صرف دنبال کردن یک قاتل زنجیرهای کرده است که در نوجوانی با آن درگیر بوده. تا اینجا، داستان تا حدی با خانواده آدامز هماهنگ است. حتی اجازه میدهد با آن درگیر شده و توسط قاتل (با بازی هیلی جوئل آزمنت) به دام بیفتد که با شخصیت ونزدی که سالها پیش خلق شد، همخوانی داشته؛ اما آنچه بعد از آن رخ میدهد، قطعا با این شخصیت هماهنگی ندارد.
به جای اینکه از قاتل نکات و راهنمایی بخواهد؛ زیرا همانطور که همه میدانیم، ونزدی عاشق قتل است، او او را به پلیس تحویل میدهد تا با عدالت با او رفتار شود. البته پیش از تحویل دادن قاتل، موهایش را میتراشد، اما حتی این هم به این دلیل است که او از موهای قربانیانش برای ساخت عروسک استفاده کرده بود. این کار نه تاریک است، نه فانتزی و نه عجیب. دقیقا همان چیزی است که هر انتقامجوی ماوراءالطبیعه دیگری انجام میدهد و همین روند بارها و بارها در طول فصل دوم ونزدی تکرار میشود، جایی که شخصیت بهزحمت راضی میشود کار درست را انجام دهد و به دوستانش کمک کند.
این سوء برداشت به دیگر شخصیتها نیز منتقل میشود، بهویژه فستر (با بازی فرد آرمیزن)، که در میانه بخش اول فصل دو، با یک کارمند ناهارخوری وارد رابطه میشود و سپس او را ترک میکند و به او میگوید که از بین تمام زنانی که با آنها بوده، او مورد علاقهترینش بوده است. در اینجا هیچ شوخیای وجود ندارد، هیچ چرخش تاریکی در کار نیست، فقط… او واقعا آن زن را دوست داشت. و در حالی که یک رقص تانگو در فصل دوم به رابطه پرشور مورتیشیا و گومز (با بازی لوئیس گازمن) که در نسخههای دیگر داستان خانواده آدامز دیده میشود اشاره میکند، آنها بیشتر اوقات از هم جدا هستند.
آنچه در این میان بهویژه ناامیدکننده است این است که تیم برتون، یکی از سازندگان اصلی پشت سریال ونزدی، باید کاملا با این محتوا هماهنگ باشد. برتون تقریبا به تنهایی نسلی از عناوین درخشان گوتیک را با آثارش مانند Beetlejuice، Edward Scissorhands، The Nightmare Before Christmas و غیره خلق کرد. و اگرچه یک سکانس استاپموشن در ابتدای فصل دوم آن سبک قدیمی برتون را نشان میدهد، سبک منحصربهفرد او در بقیه فروشگاههای مرکز خرید به کلی در همریخته و خنثی شده است.
با توجه به اینکه گفته میشود برتون برای فیلمهای سوننفلد نیز در نظر گرفته شده بود و سوننفلد همیشه تلاش میکرد همان چیزی را خلق کند که برتون داشت، عجیب است که سوننفلد به وضوح متوجه بود خانواده آدامز چه ویژگیهایی دارند، در حالی که برتون و تیمش کاملا این نکته را از دست دادهاند. حتی برتون به ساخت نسخهای استاپموشن از خانواده آدامز علاقه نشان داده بود که هرگز ساخته نشد، پس واضح است که سالهاست به این موضوع فکر میکند.
برای بازگشت به اصل اقتباس، آیا همه اینها موارد واقعا اهمیت دارد؟ البته به این دلیل که خانواده آدامز توانستهاند تقریبا ۹۰ سال تاثیر فرهنگی خود را حفظ کنند؛ قابل توجه است.
بله، سریال ونزدی تاریکی شخصیت را کمتر از کارتونها و فیلمها نشان میدهد و همچنین عشق و قلب خانوادگی را که در نسخههای قبلی موج میزد، بسیار کمتر به تصویر میکشد. اما با پیامی ضمنی که میگوید حتی اگر کمی به قتل و شکنجه تفریحی علاقه داشته باشید،سرانجام همنوعان خود را پیدا خواهید کرد. جالب است بدانید که ونزدی برعکس این را نیز نشان میدهد؛ اینکه افراد متفاوت باید با دیگران یکی شوند تا واقعا خوشحال باشند. این نه ترسناک است، نه عجیب و نه مرموز؛ فقط غمانگیز است.
منبع: IGN
نظرات