ساخت یک انیمیشن که واقعاً متفاوت باشد، کار آسانی نیست. سالهاست که مخاطبان متوجه شدهاند شخصیتهای پیکسار شبیه هم هستند و سبک فیلمهای دیزنی هم خیلی تغییر نکرده است. البته این نکته همیشه بد نیست؛ مثلاً یک فیلم استودیو جیبلی همیشه حس و حال خودش را دارد و این باعث میشود دوستداشتنی باشد! اما گاهی پیدا کردن چیزی که واقعاً تازه باشد، سخت است. خوشبختانه دریمورکس در سالهای اخیر نشان داده که میتواند از این قالبهای تکراری بیرون بیاید و آثاری مثل Puss in Boots: The Last Wish یا Orion and the Dark نمونههای روشنی از این خلاقیت هستند.
در سال ۲۰۲۲، The Bad Guys با سبکی کاملاً متفاوت روی پرده ظاهر شد و بینندهها را غافلگیر کرد. فیلم شبیه ترکیبی از Ocean’s 11 و Lupin the Third بود. این فیلم نه تنها جذاب و سرگرمکننده بود، بلکه روی شخصیتها و لحظات آنها تمرکز داشت و از شوخیهای دمدستی و فروش محصول فاصله گرفت. موفقیت فیلم برای دریمورکس متوسط بود، اما طرفداران خوشحال شدند که داستان ادامه پیدا کرد و The Bad Guys 2 ساخته شد. فیلمی که دوباره روی سبک جذاب و ماجراهای هیجانانگیز تمرکز دارد، حتی اگر گاهی به عمق شخصیتها کمتر پرداخته باشد.
داستان «The Bad Guys 2» چیست؟
هیچچیز ترسناکتر از زمانی نیست که این سه نفر نقشهای در سر دارند!
آخرین بار که تیم خلافکار معروف The Bad Guys را دیدیم، تصمیم گرفتند خودشان را تسلیم کنند، مسیر زندگیشان را تغییر دهند و تبدیل به آدمهای خوبی شوند. رهبر این گروه آقای وولف بود، که صدای او را سم راکول اجرا میکند. اعضای دیگر شامل آقای اسنیک، متخصص شکستن قفل با صدای مارک مارون، خانم تارانتولا، هکر گروه با صدای آکوافینا، آقای شارک، استاد تغییر چهره با صدای کریگ رابینسون و آقای پیرانا، نیروی بدنی گروه با صدای آنتونی راموس، بودند. آنها به زندان رفتند، با این امید که وقتی آزاد شوند، زندگیشان را به مسیر درست هدایت کنند.
اما بعد از آزادی، اوضاع چندان خوب پیش نمیرود. با داشتن پروندهی جنایی بزرگ، تیم در پیدا کردن شغل مشکل دارد و مسیر «خوب بودن» آنها به نظر بینتیجه میرسد! به خصوص وقتی یک خلافکار تازه با نام «Phantom Bandit» شهر را به هم میریزد و سرقتهایی شبیه کارهای قدیمی Bad Guys انجام میدهد. حالا برای اینکه ثابت کنند واقعاً آدمهای بدی نیستند و نامشان پاک شود، تیم The Bad Guys با کمیسر پلیس میستی لاگینز متحد میشود تا این خلافکار مرموز را دستگیر کنند.
«The Bad Guys 2»؛ یکی از زیباترین انیمیشنهای دریمورکز
هیجان، استرس و طنز؛ ترکیبی که حتی در فضا هم همراه بدگایز است.
دریمورکز در سالهای اخیر سطح انیمیشنهای خود را به شکل چشمگیری بالا برده و «The Bad Guys 2» یکی از بهترین نمونههاست. از نظر بصری، این فیلم دستکم با آثار جذابی مثل «Puss in Boots: The Last Wish» و «The Wild Robot» قابل مقایسه است. هر قاب از فیلم پر از حرکت و هیجان است و سبک الهامگرفته از انیمه همراه با حس جذابی که در صحنههای اکشن دیده میشود، باعث میشود چشم بیننده به راحتی از صفحه جدا نشود. برای مثال، در دقایق ابتدایی فیلم، مستقیم وارد یکی از سرقتهای قدیمی گروه میشویم؛ صحنهای پر از جزئیات هوشمندانه و حرکات پیچیده که فوراً مخاطب را درگیر میکند.
«The Bad Guys 2» پر از صحنههای دیدنی و نفسگیر است. در یکی از سکانسها که در یک مسابقه Lucha رخ میدهد، موج عظیمی از مردم با انیمیشنی فوقالعاده به تصویر کشیده میشود و در بخش پایانی فیلم، زمانی که شخصیتها به فضا میروند، صحنههایی خلق میشوند که واقعاً شگفتانگیز هستند. گرچه فیلم الهامهای خود را آشکار نشان میدهد، اما در کل سبک متفاوت و منحصر به فردی دارد، سبکی که با آنچه معمولاً در انیمیشنهای بزرگ امروزی میبینیم فرق دارد و همین باعث میشود تجربه دیدن آن به یادماندنی و جذاب باشد.
صداپیشگان «The Bad Guys 2» فوقالعادهاند، اما گاهی داستان کمی شلوغ میشود
اینبار قلب اسنیک است که او را به دردسر میاندازد، نه نقشههای سرقت.
مثل بسیاری از دنبالههای انیمیشن، «The Bad Guys 2» گروه شخصیتهای خود را بزرگتر کرده و بازیگران جدید همه فوقالعادهاند. مهمترین آنها سه شخصیت زن جدید هستند: دنیل بروکس در نقش کیتی کت، ماریا باکالووا در نقش پیگتایل پترووا و ناتاشا لیون در نقش سوزان، که عشق آقای اسنیک هم هست. این سه شخصیت به خوبی وارد دنیای داستان شدهاند و مخصوصاً شنیدن تعامل مارک مارون و ناتاشا لیون به عنوان یک زوج غیرمعمول، یعنی یک مار و یک کلاغ، بسیار لذتبخش است.
اما از آنجایی که شخصیتهای زیادی وجود دارند، داستان هم باید همه آنها را پوشش دهد. گاهی این باعث میشود روایت کمی شلوغ و پراکنده شود. همچنین زازی بیتز دوباره نقش فرماندار دایان فاکسینگتون را بازی میکند. او قبلاً به عنوان جنایتکار «کریمسون پا» شناخته میشد. حالا او عشق آقای وولف است و تلاش میکند هویت گذشتهاش را مخفی نگه دارد. این خط داستانی اضافه، با اینکه جذاب است، گاهی برای روایت شلوغ فیلم کمی زیادی به نظر میرسد.
تغییر تمرکز از شخصیتها به تیم
وقتی مأموریت سخت است اما شوخیهای دوستانه هیچوقت متوقف نمیشود.
یکی از دلایل موفقیت قسمت اول «The Bad Guys» این بود که فیلم اجازه داشت لحظات آرام و شخصیتمحور داشته باشد؛ چیزی که در اکثر انیمیشنها به ندرت دیده میشود. صحنه شروع فیلم اول، با ارجاعی به «Pulp Fiction» بین وولف و اسنیک، نشان داد که حتی چند دقیقه تمرکز روی دیالوگ و تعامل شخصیتها میتواند بسیار جذاب باشد. در قسمت دوم اما زمان زیادی برای این لحظات وجود ندارد و کمی جای خالی آن حس میشود، بهخصوص وقتی تیم هنوز در حال پیدا کردن مسیر خودش است. فرصتهایی برای نمایش ضعفها و لحظات انسانی شخصیتها وجود داشت، اما به شکل کامل از آن استفاده نشده است.
برخی شخصیتها هم در میان تمام اکشنها کمی گم میشوند. تارانتولا، شارک و پیرانا هر کدام چند شوخی سرگرمکننده دارند، اما فرصت ندارند لحظات مستقل خود را نشان دهند. در مقابل، وولف و اسنیک بیشترین توجه را دریافت میکنند. با این حال، بازی صداپیشگان فوقالعاده است و به ویژه سم راکول نقش وولف را به شکلی عالی زنده میکند. برخلاف قسمت اول که هر شخصیت حس یک فرد مستقل را داشت، در اینجا تیم در مرکز توجه است و فرصت کمی برای نمایش فردیتها وجود دارد.
هیجان، جسارت و درسهای ارزشمند یک دنباله موفق
The Bad Guys 2 بدون شک بزرگتر و جسورانهتر از نسخه اول است و حتی اگر گاهی داستان کمی شلوغ به نظر برسد، اکشنهای هیجانانگیز و لحظات ناب شخصیتها، ضعفها را کاملاً جبران میکند. دزدیهای برنامهریزیشده و ماجراهای تیم، همانقدر مهیج هستند که در بهترین فیلمهای زنده میبینیم و هر شخصیت با ویژگیهای منحصر به فردش، جذابیت خاص خود را دارد. پیام فیلم درباره انجام کار درست، حتی وقتی دشوار و تقریباً غیرممکن است، با ظرافت و سرگرمی منتقل میشود.
این دنباله ثابت میکند که مجموعه The Bad Guys شایستگی محبوبیت و توجه بیشتری را دارد. شما چه فکر میکنید؟ آیا این تیم خلافکار، با این ماجراجویی پرهیجان، میتواند قلب شما را هم به دست بیاورد؟ نظر شما درباره این فیلم چیست؟
منبع: مجله بازار
بهترین بازی سولزلایک تاریخ چیه؟ میزگیم با امیدلنون @omidlennon
نظرات