درس فراموشنشدنی ناروتو: چگونه یک بازنده سربلند باشیم؟
در انیمهها، جملاتی وجود دارند که از قاب تصویر فراتر میروند؛ دیالوگهایی که در زمان متوقف میشوند و تا اعماق وجودمان نفوذ میکنند. مجموعه افسانهای ناروتو، با داستانی که از دل تنهایی و انزوا به حماسهای از عشق، رستگاری و اراده میرسد، گنجینهای از این لحظات ماندگار است. اما در میان صدها ساعت ماجراجویی و مبارزه، یک نجوا، یک جمله ساده و لطیف، قدرتمندترین درس این مجموعه را در خود پنهان کرده است؛ درسی درباره فروتنی که ۲۱ سال پیش از زبان شخصیتی به ما آموخته شد که خود، نماد سکوت و نجابت بود.
این جمله جادویی از زبان هیناتا هیوگا، در لحظهای سرشار از تردید و ناامیدی بیان شد:
«حتی وقتی خرابکاری میکردی، از نظر من همیشه یک بازنده سربلند بودی.»
این عبارت که در قسمت ۵۹ انیمه و در آستانه یکی از مهمترین مبارزات زندگی ناروتو مطرح شد، بسیار فراتر از یک دلگرمی ساده بود. این جمله، آینهای بود که هیناتا در برابر ناروتو گرفت تا به او نشان دهد آنچه خودش «شکست» و «ضعف» میپنداشت، در چشم دیگری بزرگترین «قدرت» او بوده است. اگرچه هیناتا در ادامه داستان به شخصیتی بحثبرانگیز تبدیل شد، اما این لحظه ناب و صادقانه، یکی از انسانیترین و عمیقترین سکانسهای تاریخ انیمه ناروتو باقی مانده است.
وقتی ناروتو قدرت واقعیاش را کشف کرد
بیایید به آن روز سرنوشتساز در امتحانات چونین بازگردیم. ناروتو، پسر یتیم و طردشدهای که تمام عمر برای جلب توجه جنگیده بود، قرار بود با یک نابغه روبهرو شود: نجی هیوگا. نجی، تجسم سرنوشت محتوم و برتری ذاتی بود و ناروتو در برابر او، خود را هیچ نمیدید. ترس از شکستی دیگر، روحیه او را در هم شکسته بود. در همین لحظه تاریک، برخورد او با هیناتا همهچیز را تغییر داد.
وقتی ناروتو با صداقتی کودکانه، از ضعفها و شکستهای همیشگیاش میگوید و اعتراف میکند که سرسختیاش تنها نقابی برای پنهان کردن ناامیدیهایش است، منتظر ترحم یا تأیید است. اما چیزی که از هیناتا میشنود، درک عمیقی است که وجودش را به لرزه درمیآورد. هیناتا به او نمیگوید “تو قوی هستی” یا “تو پیروز میشوی”. او به ناروتو میگوید که ارزش او در تلاشهایش نهفته است، نه در نتایجشان.
این جمله برای ناروتو مانند یک مکاشفه بود. او که همیشه به دنبال تأیید و پذیرش از سوی دیگران بود، برای اولین بار فهمید که تلاشهای بیوقفهاش، حتی اگر به شکست ختم شوند، دیده میشوند و الهامبخش هستند. این درک، سوخت موشک ارادهاش شد. احساس ناامیدی و تردید، جای خود را به عزمی راسخ داد تا به همه، بهویژه به نجی، ثابت کند که سرنوشت چیزی نیست که از پیش نوشته شده باشد، بلکه چیزی است که با اراده و پشتکار ساخته میشود. او فهمید برای الهامبخش بودن، نیازی نیست بینقص باشد؛ کافی است که هرگز تسلیم نشود.
چرا نگاه هیناتا اینقدر مهم بود؟
نقلقول هیناتا عصاره آن چیزی است که ناروتو را به پدیدهای جهانی تبدیل کرد. این داستان، روایت پیروزی یک فرد برگزیده و بینقص نیست؛ بلکه داستان رشد کسی است که بارها و بارها زمین میخورد، اما هر بار مصممتر از قبل برمیخیزد.
این حقیقت برای هیناتا، که در سایه سنگین قوانین خشک و سلسلهمراتبی خاندان هیوگا بزرگ شده بود، معنای دیگری داشت. به او از کودکی تلقین شده بود که یک «شکستخورده» است، زیرا به اندازه نجی استعداد ذاتی نداشت. دنیای او، دنیای برتری از پیش تعیینشده بود. در چنین جهانی، دیدن ناروتو که با صدای بلند فریاد میزد، خرابکاری میکرد، اما هرگز از رؤیای خود دست نمیکشید، یک انقلاب بود. ناروتو به او نشان داد که میتوان با وجود تمام نقصها، برای خود و باورهایت جنگید.
این همان روحیهای بود که سالها بعد، هیناتا را به تنهایی مقابل «پِین» فرستاد. او میدانست شانسی برای پیروزی ندارد، اما به پیروی از الگوی خود، ناروتو، ایستاد تا از کسی که دوستش داشت دفاع کند. او یک «بازنده سربلند» بود، درست مانند خود ناروتو.
این تأثیرگذاری تنها به هیناتا محدود نشد. جوهره اصلی تکنیک معروف «گفتاردرمانی» (Talk-no-Jutsu) ناروتو همین است. او با دشمنانش نمیجنگد تا آنها را نابود کند؛ او با آنها حرف میزند تا درد و تنهایی مشترکشان را به آنها نشان دهد. گارا، ناگاتو، اوبیتو و بسیاری دیگر، در آینه شکستها و رنجهای ناروتو، تصویر خود را دیدند و به همین دلیل تغییر کردند. روحیه تسلیمناپذیر ناروتو، حتی در دل تاریکترین دشمنانش نیز کورسوی امیدی را روشن میکرد.
درسی برای همه ما: پذیرش شکست، کلید رشد است
شاید این حرفها کلیشهای به نظر برسد، اما درس عمیق هیناتا پیامی جهانی برای تکتک ما دارد. ما در فرهنگی زندگی میکنیم که موفقیت را میستاید و از شکست میترسد. شبکههای اجتماعی مملو از تصاویر زندگیهای بینقص است و فشار برای بهترین بودن، هر روز بیشتر میشود. در چنین فضایی، پذیرش این حقیقت که شکست خوردن بخشی جداییناپذیر از مسیر رشد است، یک اقدام شجاعانه است.
ناتوانی در پذیرش این فروتنی، ما را در زندان تصورات محدودمان از خودمان حبس میکند. این نگرش، دیدگاهی بسته و متعصبانه به وجود میآورد که بر پایه باورهای سست بنا شده است. نجی هیوگا نماد کامل این طرز فکر بود. او به دلیل استعداد ذاتیاش، خود را برتر میدانست و به همین دلیل، در برابر اراده غیرقابلپیشبینی ناروتو شکست خورد. او در درک ثابت خود از تواناییهایش غرق شده بود.
در مقابل، ناروتو با هر شکست، قویتر میشد. او با آغوش باز به استقبال نقصهایش میرفت و آنها را به پلهای برای صعود تبدیل میکرد. سربلند بودن در شکست، به معنای بیاهمیت دانستن نتیجه نیست؛ به معنای ارزش قائل شدن برای مسیر، تلاش و شجاعتِ دوباره ایستادن است.
در نهایت، ناروتو به ما یادآوری میکند که عظمت واقعی، در بینقصی نیست، بلکه در شجاعت برای تلاش کردن با وجود تمام نقصهاست. این همان درسی است که در آن لحظه آرام و فراموشنشدنی، در نجوای صادقانه هیناتا به ناروتو و به همه ما هدیه داده شد.
منبع: comicbook
بهترین بازی سولزلایک تاریخ چیه؟ میزگیم با امیدلنون
نظرات