۱۰ انیمه درباره مرگ و زندگی پس از آن که باید تماشا کنید!
مرگ تلخترین حقیقتی است که همه ما انسانها با آن مواجه میشویم. اکثر رسانهها هم تلاش میکنند این بخش از زندگی انسان و پیامدهای پس از آن را به تصویر بکشند. انیمهها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. درحقیقت انیمهها با درگیر کردن احساسات بیننده، دست روی عمیقترین پرسشهای فلسفی میگذارند. به همین دلیل نیز از آنها میتوان برای کاوش درباره مرگ و زندگی پس از آن استفاده کرد. برخی از آثار انیمهای بیشتر روی نحوه کنار آمدن انسانهای زنده با مسئله فقدان و مرگ عزیزانشان تمرکز میکنند. برخی دیگر نیز مستقیماً به خود مردگان و سرنوشت پس از مرگشان میپردازند. چنین آثاری بار سنگین خاطرات و حسرت را در لحظهای که مرگ انسانها را از هم جدا میکند، به تصویر میکشند و با مفاهیم خلاقانه دیدگاههایی تازه عرضه میکنند.
البته در بسیاری از انیمهها مرگ پایان کار شخصیتها نیست؛ بلکه بیشتر تجسمی از یک آغاز نوین است. مجموعههایی همچون Angel Beats و Gantz شخصیتها را به جهانهای گوناگون پس از مرگ میبرند. این انیمهها همچنین در صحنههایی، شخصیتها را با گذشتههایشان مواجه میکنند و به این ترتیب تجربه عرفانی جذابی خلق میشود. این موضوع درباره جهان پس از مرگ نیز صدق میکند. برخی از انیمهها این مفهوم را با احساسات درمیآمیزند. برخی دیگر نیز با رویکردی سوررئالیستی، جهان پس از مرگ را همچون نظامی پیچیده یا حتی بازی شگفتانگیزی تصویرسازی میکنند. هر یک از این موضوعات، تاثیر چشمگیری بر مخاطب دارد و دید تازهای از مفهوم مرگ را در ذهن او شکل میدهد. به همین دلیل، در این مطلب سراغ ۱۰ انیمه درباره مرگ رفتهایم که هرکدام سعی دارند به یک پرسش بنیادین از این مفهوم پاسخ دهند.
۱۰. Angel Beats
برزخی که شبیه به میدان نبرد دبیرستانیها است
هرچند بسیاری از ادیان تصاویر گوناگونی از برزخ ارائه میدهند، اما در انیمه انجل بیتس (Angel Beats) برزخ شکل و شمایل دیگری دارد. در این انیمه، انسانهایی که در زندگی با سختیها و رنجهای فراوان روبهرو شدهاند، در برزخی عجیب قرار میگیرند. برزخی که برخلاف تصور عام، شبیه یک دبیرستان است. اوتوناشی، شخصیت اصلی داستان است که بدون حافظه وارد این دنیا میشود و همین موضوع مسیر او را دشوارتر میکند.
داستان نشان میدهد که تمام دانشآموزان راهیافته به این دنیا، تنها یک هدف دارند. آنها باید تحت رهبری شخصی به نام یوری، با دشمنی مرموز به نام انجل بجنگند. اگرچه مبارزات در انجل بیتس کمی آشفته به نظر میرسد، اما در زیر لایه نبردهای به ظاهر احمقانهاش، غم عمیقی نهفته است. هر یک از شخصیتها با حسرتها و آسیبهایی دستوپنجه نرم میکنند که در طول زندگی واقعیشان نتوانستهاند با آنها روبرو شوند. آنها تنها زمانی میتوانند از این برزخ خارج شوند که به نوعی رضایت و آرامش درونی برسند. این انیمه درباره مرگ است و بهخوبی نشان میدهد معنای رهایی و رضایت برای هر فرد متفاوت است و برای رسیدن به آن نیز باید سفری درونی و پر از تأمل را طی کرد.
۹. Death Parade
بازی سرنوشت در دنیای پس از مرگ
در انیمه نمایش مرگ (Death Parade)، خبری از بهشت و جهنم نیست. درحقیقت انسانها وقتی که میمیرند، روحشان وارد یک قمارخانه رازآلود میشود. در این قمارخانه، آنها باید در بازیهای مرموزی شرکت و با یکدیگر رقابت کنند تا براساس نتیجهاش، سرنوشتشان رقم بخورد. قضاوت درمورد این رقابتها برعهده داوران بیطرفی است که تنها حقیقت شخصیت انسانها را زیر ذرهبین خود قرار میدهند. ساختار این انیمه اپیزودیک است و به همین دلیل تنوع و تازگی خاصی در تماشای آن احساس میشود. با این حال هسته اصلی داستان تنها حول نحوه انجام داوریها و تعیین سرنوشت روحها میچرخد.
داستان انیمه نمایش مرگ زمانی به نقطه اوج خود میرسد که پای احساسات به میان میآید و خود داوران نیز نسبت به عدالت این سبک از قضاوتشان دچار تردید میشوند. در بخشی از انیمه حتی ذهن بیننده نیز درگیر پرسشهایی میشود که هیچ پاسخ قطعی برای آن وجود ندارد. کسی نمیداند که آیا بیرحمی در زندگی دلیلی کافی است تا فرد تا ابد محکوم شود یا خیر. انیمه نیز پاسخ مشخصی ارائه نمیدهد. با این حال همین عدمقطعیت است که تماشای انیمه نمایش مرگ را ارزشمند جلوه میدهد.
۸. Your Lie in April
روایتی از عشق در سایه فقدان
داستان انیمه دروغ تو در آوریل (Your Lie in April)، درباره پیانیست جوانی به نام کوسه (Kosei) است که پس از مرگ مادرش، دست از نواختن میکشد و دچار افسردگی میشود. با این حال سرنوشت او زمانی از این رو به آن رو میشود که با دختری به نام کائوری (Kaori) برخورد میکند. برخلاف کوسه، کائوری یک ویولونیست پرشور و حال است که سبک نوازندگی بیقاعده و نظمی دارد. همین موضوع باعث میشود کوسه بار دیگر درهای قلبش را به روی زندگی بگشاید. با این وجود داستان زمانی به نقطه اوج خود میرسد که حقیقتی تلخ درباره کائوری آشکار میشود.
هرچه روایت پیش میرود، غم و اندوه نیز در نتهای موسیقی انیمه رسوخ میکند تا اینکه آخرین نامه کائوری باز و توسط کوسه خوانده میشود. نامهای که نشان میدهد کائوری از همان ابتدا نسبت به مرگ خود آگاه و حتی آن را پذیرفته بوده است. نامه او، یک خداحافظی ساده نیست؛ بلکه چشمانداز جدیدی نسبت به زندگی و مرگ ارائه میدهد. این انیمه به خوبی این حقیقت را آشکار میکند که زندگی تا آخرین لحظه ارزش زیستن دارد. تنها کافیست معنای آن را پیدا کنیم.
۷. Shigofumi
نامههایی از دنیای مردگان
چه میشد اگر میتوانستیم از دنیای مردگان نامه دریافت کنیم؟ این اتفاقی است که در انیمه شیگوفومی (Shigofumi) رخ میدهد. در داستان این انیمه، هر انسانی که با احساسات شدید از دنیا رفته باشد، این فرصت را دارد که نامهای برای بازماندگانش بنویسد. این نامهها، همنام عنوان انیمه هستند و دختری ساکت به نام فومیکا به همراه عصای سخنگویش آنها را به دست مخاطبانشان میرساند. البته این نامهها اغلب آرام نیستند و پیامهایی سرشار از خشم و اعتراف را در خود جای دادهاند. برخی حتی پرده از موضوعات دردناکی مانند سوءاستفاده و آزار برمیدارند. برخی دیگر نیز تنها فریاد تلخی هستند که ازدل بیتوجهیها بیرون میآیند.
در انیمه شیگوفومی، خبری از مفاهیم دلنشین نیست و بیننده بیشتر متوجه حقیقت آشفته و پیچید مرگ میشود. این اثر حتی نشان میدهد که مرگ نیز میتواند مبهم باشد. همزمان با آشکار شدن گذشته و رازهای فومیکا، داستان چشماندازهای گوناگونی از زندگی و مرگ را پیش میکشد. به همین دلیل پس از تماشای این انیمه، ممکن است هزاران سوال درباره مرگ و ماهیت آن درر ذهنتان شکل بگیرد و حتی پرسشهای قدیمی درباره مردگان را زنده کند.
۶. Sunday Without God
جهانی که در آن مرگ به بن بست رسیده است
اگر خداوند جهان را به حال خود رها کند و برود، تکلیف مرگ چه میشود؟ در یکشنبه بدون خدا (Sunday Without God)، سرنوشت مردگان مشخص بود. طی ۱۵ سالی که خدا جهان را رها کرده بود، دیگر هیچ کس نمیتوانست به معنای واقعی کلمه بمیرد و آرام و رستگار شود. به همین دلیل، مردگان همچنان راه میرفتند و تنها گوربانان (Gravekeepers) بودند که میتوانستند به این روحهای باقی مانده در اجساد مرده، آرامش ببخشند. آی (Ai)، به عنوان شخصیت اصلی این انیمه، دختری جوان از نسل گوربانان است که سفر خود را در ویرانهها و شهرهای فرسوده آغاز میکند.
آی طی سفرهای خود به مبارزهای خاموش با عقاید مردم درباره مفهوم پایان یافتن و معنای ایمان میپردازد. هر قسمت این انیمه درباره مرگ، پر از اندوه است که حتی تماشای آن ممکن است برای روحیههای حساس چندان جالب نباشد. با این وجود انیمه همچنان تماشایی است؛ چرا که داستان آن در عین داشتن بار عاطفی جذاب، درهمآمیختگی جالبی از عناصر فانتزی و مفاهیم فلسفی ارائه میدهد. یکشنبه بدون خدا هیچ پاسخ قاطعی به پرسشهای بنیادین نمیدهد، اما با به تصویر کشیدن دنیایی که در آن مردگان هیچ پایان درست و حسابی را تجربه نمیکنند، مفاهیمی مانند سوگواری و شروع دوباره بعد از آن را زیر سوال میبرد.
۵. Colorful
زندگی دوباره یک روح سرگردان
شاید با تماشای چند قسمت نخست از این انیمه، به درست بودن عنوان آن شک کنید. با این حال هرچه در روایت آن پیش بروید، کمکم متوجه اصل داستان میشوید. داستان انیمه رنگارنگ (Colorful) درباره روح سرگردانی است که در ایستگاهی میان مرگ و زندگی، فرصت دوباره زیستن به او داده میشود. با این وجود هیچ نام و هویتی در اختیارش قرار نمیگیرد. او تنها در بدن پسر نوجوانی تناسخ پیدا میکند که بهتازگی سعی داشته به زندگی خود پایان دهد. به همین ترتیب داستان برای این روح آغاز میشود تا تکههای زندگی را کنار هم بچیند و درنهایت بفهمد چه مسیری را اشتباه طی کرده است.
در داستان رنگارنگ، هیچ قول و قراری برای رستگار شدن وجود ندارد. به جای آن، تنها زمان است که بیننده را وادار میکند از زاویهای دیگر به زندگی بنگرد. روح سرگردان با بدن جدید پسر نوجوان، در این مسیر متوجه حقایق بسیاری میشود. هرچند خانواده پسر سرد هستند و همکلاسیها نیز با او رفتار بدی دارند، اما رفتهرفته روحی که مهمان این بدن شده، زیبایی را در لحظههای عادی و پیشپاافتاده پیدا میکند. داستان حتی دیدگاه بیننده را نسبت به حسرت تغییر میدهد و باعث میشود آن را به عنوان حقیقتی بپذیرد که باید با آن کنار آمد. در انیمه Colorful، شانس دوباره به معنای معجزه نیست؛ بلکه بیشتر شبیه فرصتی است که میتواند به اندازه یک ظرف شیشهای شکننده باشد، اما از طرف دیگر نگاه ما را به زندگی تغییر میدهد.
۴. Haibane Renmei
تجسمی از برزخی آرام و روحانی
برخلاف بسیاری از آثار که از برزخ تصویری دردناک و عجیب ارائه میدهند، انیمه هایبانه رنمی (Haibane Renmei) به شکلی دیگر این جهان را به تصویر میکشد. داستان این انیمه درباره دختری به نام راکا است که بعد از سقوط، حافظه و هویت خود را به طور کامل فراموش میکند. زمانی که او به هوش میآید، تنها به او گفته میشود که یک هایبانه است و اکنون باید در شهری زندگی کند که هایبانههای دیگر نیز در آن روزگارشان را میگذرانند. در این سرزمین خبری از خشونت، قضاوت و یا حتی مذهب نیست و تنها زندگی روزمره و آرامی جریان دارد. با این وجود، این آرامش خالص نیست و هایبانهها همواره در سایه رویای روزی زندگی میکنند که به روز پرواز شناخته میشود. هیچ کس نمیداند پس از آن روز دقیقا چه اتفاقی میافتد؛ چرا که داستان بیشتر روی آماده شدن هایبانهها برای پرواز کردن متمرکز است.
هر هایبانه در این جهان فانتزی درگیر گناههای پنهان، ترسهای ناگفته و بار سنگینی است که در دل دارد. هرچند این سرزمین بسیار آرام به نظر میرسد، اما درهمین آرامش، سنگینی خاصی وجود دارد که به سکوتهای آن معنا میبخشد. در انیمه هایبانه رنمی، برزخ جایی برای مجازات ارواح نیست؛ بلکه برعکس ایستگاهی برای مکث و تامل است. در این سرزمین، ارواح زمانی میتوانند به پرواز درآیند که مسیر واقعی خود را پیدا کنند.
۳. Plastic Memories
عشقی که تاریخ انقضا دارد
آیندهای را تصور کنید که در آن، اندرویدها با نام گیفتیا (Giftia) روحی تقریباً انسانی با عمری محدود دارند. در چنین شرایطی، تیمی ویژه مأموریت دارد تا پیش از فروپاشی کامل، آنها را جمعآوری کند. شخصیت اصلی انیمهی خاطرات پلاستیک (Plastic Memories)، تسوکاسا است. او کارمند جدیدی است که با ایسلا، یک گیفیتای تازهوارد و دستوپاچلفتی که چیزی به پایان عمرش باقی نمانده، همکار میشود. هرچند این دو از پایان غریبالوقوع زندگیشان آگاهی کامل دارند، اما عاشق یکدیگر میشوند. داستان عاشقانه خاطرات پلاستیک از آن جهت تاثیرگذار است که هیچ فریب و انکاری در آن وجود ندارد. ایسلا و تسوکاسا هر دو میپذیرند که زمان درحال گذر و هر لحظه آن ارزشمند است.
خنده و سکوتهای ناگهانی در این انیمه، پر از معنی است و درعین حال حس پایانپذیری این رابطه را نیز به بیننده منتقل میکند. در انیمه خاطرات پلاستیک، هیچ راه میانبر و یا درمانی وجود ندارد. دو شخصیت داستان هرچند میدانند دیر یا زود رابطهشان به پایان میرسد، با دل و جان به یکدیگر عشق میورزند. به همین ترتیب داستانی که در ابتدا علمی-تخیلی به نظر میرسد، به نوعی درام احساسی تبدیل میشود. هرچند شخصیتها در انیمه خاطرات پلاستیک همگی ربات هستند، با این وجود حرف اصلی داستان درباره کسانی است که عشقی خالص اما کوتاه را تجربه میکنند.
۲. Gantz
بازی مرگ و زندگی در جهانی وحشی و بیرحم
داستان انیمه درباره شخصیتی به نام کی کورونو است که پس از نجات فرد دیگر میمیرد. با این وجود به جای آنکه راهی دنیای دیگری شود، سر از اتاقی درمیآورد که در آن چند غریبه و یک گوی سیاه به نام گانتز (Gantz) حضور دارند. در چنین شرایطی، او هیچ توضیح مشخصی درباره این دنیا دریافت نمیکند و در عوض درگیر ماموریتهای عجیبی میشود، ماموریتهایی که در طی آنها باید بیگانههای پنهان در میان انسانها را بکشد. با کشتن هر بیگانه، یک امتیاز به او و گروهش تعلق میگیرد و به این ترتیب آنها شانس زندگی دوباره را به دست میآورند.
هیچ یک از شخصیتها در انیمه گانتز قهرمان نیستند. درعوض آنها انسانهای ترسویی هستند که بین جنگیدن و یا مردن، حق انتخاب دیگری ندارند. در این مسیر، برخی خود را با شرایط وفق میدهند، اما عدهای نیز دچار فروپاشی روانی میشوند. حتی کورونو نیز که در ابتدا خودخواه و بدون هدف است، چرخه بیپایان مرگ و زندگی از او انسان متفاوتی میسازد. این انیمه هیچ جای بحثی برای خوب بودن باقی نمیگذارد و بیشتر تمرکز داستان را بر مسئله بقا نگه میدارد. در جهانی که مرگ آرامش نمیآورد، مرز میان زیستن و مردن به شکل هولناکی محو میشود. این موضوع تا جایی پیش میرود که حتی بیننده نیز نمیداند کدام باعث رهایی و کدام از نوع کابوس است.
۱. Anohana
درباره سوگی که تمام نشده است
هرچند سالها از مرگ دوستی در دوران کودکی جینتا میگذرد، اما او خود را از جامعه کنار کشیده است. تا اینجا همه چیز تقریبا ساده به نظر میرسد تا اینکه در یکی از روزهای تابستانی، روح منما، همان دوست از دست رفته در برابرش ظاهر میشود. هرچند او مانند گذشته شاد و معصوم به نظر میرسد، اما به آرامش نرسیده است. به همین دلیل گروه دوستانش مجددا گرد هم میآیند تا راهی برای کمک به او پیدا کنند. در این مسیر، آنها به احساس گناه و اندوهی پی میبرند که هر کدام سالها آن را در سکوتی عجیب دفن کرده بودند.
داستان انیمه آنوهانا (Anohana) سرراست و بیپرده است. این انیمه درباره احساساتی است که افراد در دوران کودکی قادر به درک و پردازش آن نبودند و اکنون مجبورند با آن مواجه شوند. هرچند حضور روح منما بر عنصر فانتزی و ماورایی داستان میافزاید، اما در حقیقت این بهانهای است تا دوستان درباره احساسات گذشتهشان با یکدیگر حرف بزنند. گفتوگوهایی که شاید تنها راه رهایی از بار غم گذشته باشند.
نظر شما درباره این انیمهها چیست؟ چه انیمههای دیگری را میشناسید که درباره مرگ و زندگی پس از آن هستند؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
منبع: CBR
بهترین بازی سولزلایک تاریخ چیه؟ میزگیم با امیدلنون @omidlennon
نظرات