از نخستین روزهای شکلگیری استودیو دیزنی، پرنسسها بهعنوان ستون اصلی روایتهای افسانهای و کلاسیک این استودیو شناخته شدهاند. با این حال، در طول زمان، برداشت عمومی از پرنسسهای دیزنی تنها به زیبایی و نجات یافتن توسط شاهزاده محدود نمیماند. شخصیتهای زن دیزنی اغلب با تصمیمگیریهای منطقی، خلاقیت در شرایط دشوار و توانایی غلبه بر موانع، نشان دادهاند که از بسیاری از شاهزادههای داستانهای خود باهوشتر عمل کردهاند.
یکی از نمونههای بارز
از نخستین روزهای شکلگیری استودیو دیزنی، پرنسسها بهعنوان ستون اصلی روایتهای افسانهای و کلاسیک این استودیو شناخته شدهاند. با این حال، در طول زمان، برداشت عمومی از پرنسسهای دیزنی تنها به زیبایی و نجات یافتن توسط شاهزاده محدود نمیماند. شخصیتهای زن دیزنی اغلب با تصمیمگیریهای منطقی، خلاقیت در شرایط دشوار و توانایی غلبه بر موانع، نشان دادهاند که از بسیاری از شاهزادههای داستانهای خود باهوشتر عمل کردهاند.
یکی از نمونههای بارز این جریان، مولان است؛ دختری که با شجاعت و تدبیر خود ارتشی کامل را نجات میدهد. او به جای تکیه بر قدرت فیزیکی، از استراتژی و خلاقیت بهره میبرد و نشان میدهد که هوش، ابزار اصلی پیروزی است. بل نیز با عشق به کتاب و خرد تحلیلی خود، در جهانی که ظاهر و زیبایی حرف اول را میزند، ارزش واقعی دانش و بینش را آشکار میسازد.
بررسی این ده پرنسس نشان میدهد که دیزنی در خلق شخصیتهای زن، فراتر از کلیشههای قدیمی حرکت کرده و پرنسسهایی معرفی کرده است که هوش، خرد و خلاقیتشان نهتنها از شاهزادهها کمتر نیست، بلکه در بسیاری مواقع، سرنوشت داستانها را تعیین میکند. این پرنسسها نشان میدهند که زیبایی حقیقی در توانایی اندیشیدن و تصمیمگیری آگاهانه نهفته است.
0 نظر