Top Banner Top Banner

بسیاری از انیمه ها قسمت‌های آغازین خود را پر از هیجان و مبارزات نفس‌گیر خلق می‌کنند و شخصیت‌های به‌یادماندنی خود را از همان ابتدا به تصویر می‌کشند. در واقع یک انیمه‌ی خوب معمولا از همان ابتدا با ریتمی مشخص، شخصیت‌های جذاب یا حداقل یک هدف روشن از مسیر داستان، مخاطب را جذب می‌کند. با این وجود برخی از آثار ترجیح می‌دهند که آرام‌تر و با روندی تدریجی پیش بروند.

این مقاله حاوی اسپویل است!

گاهی اپیزود اول یک سری از انیمه‌ها بیش از حد توضیح‌محور یا پر از شوخی‌های سطحی است، به‌طوری که می‌تواند برای بیننده آزاردهنده باشد. طبیعی است که چنین شروعی برای طرفدارانی که به دنبال هیجان مداوم هستند، دلسردکننده باشد. اما صبر در بسیاری مواقع پاداش خودش را دارد. بعضی از بهترین انیمه‌های تاریخ شروعی ضعیف دارند، اما به مرور با شخصیت‌پردازی قوی و جهان‌سازی منحصر به فردشان این کاستی‌ها را جبران می‌کنند. اگر از اشخاصی هستید که خیلی زود انیمه‌ای را رها می‌کنند، در این لیست به شما آثاری را معرفی خواهیم کرد که برای لذت‌ بردن از آن‌ها باید کمی بیشتر صبور باشید. با مجله بازار و معرفی ۱۰ تا از انیمه‌‌های بی‌نظیر که با شروع ضعیفشان ما را فریب دادند، همراه باشید.

انیمه Hitman Reborn

حرکت یک کمدی مطلق به اکشنی فوق‌العاده

انیمه Hitman Reborn در آغاز با ترکیبی از کمدی و دنیای مافیا شروع می‌شود. شخصیت Tsunayoshi Sawada در این داستان مجبور است تا آموزش‌های خجالت‌آور یه خانواده مافیایی را تحمل کند. او از زمان نوزادی تا زمانی که به یک هیتمن تبدیل می‌شود به انجام این تمرینات ادامه می‌دهد و قسمت‌های نخستین هم ماجراهای این بخش را دنبال می‌کنند. بخش‌های ابتدایی این انیمه به‌شدت بر کمدی متکی بوده و بیشتر شوخی‌هایی آن به مانند آثار کلاسیک درباره‌ دست‌وپاچلفتی بودن شخصیت اصلی و روابط او با دوستان مدرسه‌ای صورت می‌گیرد.

بهترین انیمه های خاص‌پسند که پیشنهادشان دشوار است

بااین‌حال، این انیمه به‌تدریج وارد جنبه‌ی مافیایی خود می‌شود و در آرک Kokuyo و خصوصا سکانس‌های نبرد Vongola Ring، دنیای زیرزمینی این سری را به تصویر می‌کشد. لحن اثر طی این بخش از کمدی مطلق به مبارزات جدی‌تر تغییر می‌کند و قهرمان داستان هم از یک فرد ناشی به رهبری قابل‌اعتماد تبدیل می‌شود. همین تغییر، نتیجه‌ای متفاوت از چیزی که انتظار دارید را رقم می‌زند. در واقع تنها در صورتی می‌توانید از این انیمه لذت ببرید که قسمت‌های ابتدایی را تحمل کنید تا کم‌کم داستان به بخش‌های جذاب خود برسد.

انیمه The Dangers in My Heart

تجربه‌ای سطحی که به مرور عمق پیدا می‌کند

انیمه‌ها اغلب به روابط عاشقانه‌ی دوران راهنمایی نگاهی سطحی دارند، اما The Dangers in My Heart مسیری طولانی‌تر را برای رسیدن به علاقه واقعی طی می‌کند. در آغاز، داستان این انیمه بر توهمات Kyoutarou تمرکز دارد. کیناتورو یک شخصیت درون‌گرای تاریک محسوب می‌شود که نقشه‌ی قتلی را در ذهن خود پرورش می‌دهد. در کنار این کاراکتر، شخصیتی به نام Anna Yamada هم معرفی می‌شود که در ابتدا صرفا برای جنبه‌های کمدی داستان است.

برای تماشای انیمه My Hero Academia: You're Next کلیک کنید

در ادامه اما ارتباطات این دو شخصیت گسترش می‌یابد و شوخی‌های گاها بی‌مزه، به لحظاتی عاطفی و عمیق تغییر پیدا می‌کنند. از قدم زدن در راه بازگشت به خانه گرفته تا تقسیم خوراکی‌ها و شناخت ضعف‌های یکدیگر، همه و همه سکانس‌های دوست‌داشتنی و جذابی را رقم می‌زند که شناخت بیننده نسبت به شخصیت‌های این انیمه را دوچندان می‌کند. میل کیوتارو به خشونت در ادامه جای خود را به یک دلبستگی آرام می‌دهد و آنا هم به‌مرور به آن پاسخ می‌دهد. تمام این موارد داستان این انیمه را به قصه‌ای عمیقا تاثیرگذار تبدیل می‌کند.

انیمه I’m Quitting Heroing

پارودی ابرقهرمانی یا درامی لذت‌بخش؟

انیمه I’m Quitting Heroing جایگاه خود در این فهرست را به دلیل شروع بیش از حد آشنا و حتی کلیشه‌ای خود به دست می‌آورد. اما خب همانطور که حدس‌زده‌اید، این انیمه هم در ادامه مسیر خود را به کل عوض خواهد کرد. آغاز این انیمه بیشتر به یک پارودی از ابرقهرمان‌های بیش‌ازحد قدرتمند شباهت دارد.

برای مثال شخصیت لئو آن‌قدر قوی است که از قدرت خود خسته شده و تماشای تلاش‌های مداوم او برای پیوستن به ارتش ملکه‌ی شیاطین، اچیدنا، بیش از حد تکراری به نظر می‌رسد. بااین‌حال، داستان به‌تدریج تغییر مسیر می‌دهد و لئو را در حال پذیرش موقعیت خود نشان می‌دهد؛ مسیری که با تنهایی و گذشته‌اش گره خورده و ما را با ماجراهای قبلی او بیشتر آشنا می‌کند. انیمه‌ای که در ابتدا یک کمدی سطحی به نظر می‌رسید، در نهایت به روایتی عاطفی و رضایت‌بخش بدل می‌شود که تا مدت‌ها به یاد شما خواهند ماند.

انیمه Cautious Hero: The Hero is Overpowered but Overly Cautious

کلیشه‌ای کمدی که رستگار شد

همه ما می‌دانیم که یک شخصیت‌ هرچقدر هم که قدرتمند و خاص باشد، در صورتی که نداند چگونه از این توانایی‌ها استفاده کند، شکست خورده است. آغاز Cautious Hero هم در ابتدا چنین وضعیتی داشت. خلاقان این انیمه وسواس و بدبینی بیش از حد شخصیت اصلی یعنی Seiya را به صرفا بهانه‌ای برای خنداندن مخاطب تبدیل کرده بودند. او در ابتدای این انیمه ساعت‌ها تمرین می‌کرد تا صرفا با یک سری اسلایم‌ مبارزه کند. در واقع تمام چیزی که از او می‌دانستیم آن بود که «سیا» علاقه دارد تا انبار بزرگی از معجون‌ها ذخیره کند و به هیچ‌کس هم نمی‌تواند در حرفه خود اعتماد کند. شوخی‌های تکراری درباره‌ی وسواس بیش از حد او، آغاز انیمه را شدیدا کسل‌کننده می‌کند و شخصیت‌های فرعی هم نمی‌توانند تاثیر به‌سزایی روی روند داستان ایجاد کنند.

۹ انیمه احساسی برتر که شکست‌های عاطفی را به زیباترین شکل روایت کردند

با گذشت زمان اما شرایط این انیمه تغییر می‌کند. احتیاط افراطی شخصیت اصلی با روایت بخش گم‌شده داستان او توجیه‌پذیر می‌شود و بیننده می‌تواند با او به راحتی ارتباط برقرار کند. حتی وقتی نبردهای این انیمه شدت می‌گیرند، قهرمان ما علاوه بر قدرت، استراتژی‌های فکری هم به کار می‌گیرد و لحظات فکری و جالبی در انیمه به وجود می‌آید. ظاهرا روایت پیش‌زمینه‌های داستانی و به تصویر کشیدن مبارزات پیچیده، تبدیل به ستون فقراتی محکم برای Cautious Hero شده و این انیمه را به اثری مهم در صنعت تبدیل کرده است.

انیمه Symphogear

آغازی ناامیدکننده، پایانی باشکوه

استودیوی Satelight بیشتر با آثار اکشن محبوبی همچون Macross Frontier شناخته می‌شود، اما انیمه Symphogear نشان داد که چگونه یک فرنچایز جدید می‌تواند از آغازی متزلزل به سمت نقطه‌ای ماندگار حرکت کند. فصل نخست این انیمه، بیننده را بی‌مقدمه وارد آشوبی آشفته می‌کند که نامنظم و گیج‌کننده به نظر می‌رسد.

برای تماشای انیمه Attack on Titan the Movie: The Last Attack کلیک کنید

در فصل‌های بعدی اما، شخصیت‌پردازی‌ها عمق می‌گیرند؛ شخصیت تسوباسا با عذاب وجدان بازمانده بودن دست‌وپنجه نرم می‌کند و خوش‌بینی همراهش Hibiki با زخم‌های روحی‌اش در تضاد قرار می‌گیرد. کیفیت انیمیشن و نبردهای این انیمه هم به مرور زمان پیشرفت می‌کند و روایت آن به‌تدریج جذاب‌تر می‌شود. در واقع انیمه‌ای که روزی به خاطر آغاز بسیار بدش شناخته می‌شد، در نهایت با پایانی با شکوه به انتهای کار رسید و بسیاری از طرفداران را شگفت‌زده کرد.

انیمه Magi: Labyrinth of Magic

سفرهای علی‌بابا و علاءالدین

پس از ملاقات علی‌بابا و علاءالدین در صحرا، او سفرش را به‌عنوان پسری مردد آغاز می‌کند که اهدافش بیشتر از ثروت و شهرت فراتر نمی‌روند. هرچند قسمت‌های ابتدایی رنگارنگ‌اند، اما بیشتر شبیه گشت‌وگذارهای اپیزودیک شخصیت‌ها در یک سیاه‌چال هستند تا یک حماسه‌ی بزرگ که ارزش تماشا تا انتها را داشته باشد. با گذشت زمان، این آغاز نه‌چندان هیجان‌انگیز جای خود را به روایت‌های عمیق‌تری از گذشته‌های تلخ شخصیت‌ها می‌دهد.

علی‌بابا در تلاش است تا آرمان‌های خود را با واقعیت وفق دهد و علاءالدین به‌تدریج با نقش واقعی‌اش به‌عنوان یک دانشمند آشنا می‌شود. با رسیدن به آرک Magnostadt، مقیاس درگیری‌ها در این انیمه بسیار بزرگ‌تر می‌شود و بحث‌هایی مثل آزادی و سرکوب مردم شکل می‌گیرد. آغاز ساده این انیمه کنتراستی را ایجاد می‌کند تا تحول شخصیت‌ها بیشتر به چشم بخورد

انیمه Monster

انسانی که هیولاها هم از او می‌ترسند

قسمت نخست Monster نشان می‌دهد که کنزو تنما به عنوان یک جراح مغز، حرفه‌ی خود را فدای نجات جان یک پسربچه می‌کند و یک سیاستمدار بانفوذ را نجات نمی‌دهد. کتمان نمی‌کنم که همین ایده اولیه هم جذاب است، اما انیمه به‌تدریج پیامدهای این تصمیم را روایت می‌کند. ریتم کند و توضیحات طولانی شاید برای برخی خسته‌کننده باشد، اما این زمان‌بر بودن برای روایت چنین داستام عمیقی ضروری است. این روند در واقع به‌خوبی بار سنگین تصمیم تنما را نشان می‌دهد.

جالب است بدانید که همان پسربچه، خیلی زود تبدیل به یک قاتل جامعه‌ستیز می‌شود. شروع کند، فساد به نمایش‌گذاشته شده و سیاست‌های بیمارگونه، در ادامه زمینه‌ساز تعقیب‌وگریزی مهیج در اواسط تا پایان انیمه می‌شود. این مقدمه به‌خوبی بازتابی از همان دست‌کاری‌ها و دلهره‌ی تدریجی است که در ادامه‌ی داستان غالب خواهد بود. شما می‌توانید در ادامه تیتراژ این انیمه جذاب را هم مشاهده کنید:

انیمه Gintama

نبرد میان پارودی و درام

انیمه Gintama که پخش آن از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۸ ادامه داشت، نمونه‌ای درخشان از این است که چگونه صبر در برابر کمدی می‌تواند درام را پربارتر سازد. در ابتدا، این انیمه پر از لحظات احمقانه است. اقدامات عجیب برای پرداخت اجاره، پارودی‌های بی‌پایان و شکستن دیوار چهارم جهت ارتباط با مخاطب تنها بخشی از این لحظات را در برمی‌گیرد.

۱۰ انیمه کمدی فوق‌العاده خنده‌دار که می‌توانید در یک آخر هفته تماشا کنید

در این فاز از داستان، هر قسمت جدی انیمه بیشتر شبیه مزاحمتی برای تماشای کمدی‌های این اثر به نظر می‌رسید. با آغاز آرک داستانی Benizakura، همه‌چیزدر این انیمه تغییر کرد. داستان در این قطعه به گذشته‌ی سامورایی گینتوکی می‌پردازد و خطرات پیش روی هر شخصیت افزایش می‌یابند. هرچه در این انیمه جلوتر می‌رویم، کمدی کمتر می‌شود و جای خود را به درامی عاطفی و منسجم می‌دهد.

انیمه Clannad

خاطرات مدرسه‌ای که به اتفاقی تلخ تبدیل شد

انیمه Clannad اثری است که بهترین تجربه‌ی آن با صبر به دست می‌آید. فصل نخست این انیمه تمام پتانسیل خود را نشان نمی‌دهد و به همین دلیل، ممکن است که همان ابتدا از تماشای آن دل سرد شوید. در ابتدا داستان این انیمه، یشتر حول ماجراهای روزمره‌ در مدرسه می‌چرخد. این اثر تشکیل شده بود از کل‌کل‌های میان دانش‌آموزان، فعالیت‌های سرگرم‌کننده‌ میان کلاسی و سفر کردن به داخل کلوپ‌ها و رو به رو شدن با شخصیت‌های عجیب‌وغریبی که در بسیاری از انیمه‌ها شبیه آن را دیده‌اید.

برای تماشای انیمه Kaiju No. 8 کلیک کنید

با آغاز Clannad: After Story اما لحن روایت به سمت خانواده و چالش‌های بزرگسالی تغییر می‌کند و جدی‌تر می‌شود. احساسات در این قسمت شدت می‌گیرند و غم وارد میدان می‌شود. دو شخصیت مهم وارد مسیر ازدواج و فرزندپروری می‌شوند و این ماجرا با تراژدی تلخی همراه می‌شود که داستان را به چیزی عمیق و تکان‌دهنده بدل می‌کند و سفری که از خاطرات مدرسه آغاز شد، به تجربه‌ای نسبتا تلخ تبدیل می‌شود.

انیمه Steins;Gate

گول آغاز سطحی این انیمه را نخورید

هرچند Steins;Gate یک ماجراجویی مرسوم درباره سفر در زمان نیست، اما به‌خوبی می‌داند چگونه احساساتی مثل پوچی را با دلهره در هم آمیزد. انیمه با شروعی کند و آزاردهنده آغاز می‌شود و پر است از پرگویی‌های آزاردهنده درباره‌ توطئه‌ها و شوخی‌های تکراری درباره‌ی موزهای مایکروویوی! در ابتدا همه‌چیز بیشتر شبیه کمدی بی‌هدف است تا وقتی که آزمایش‌های صورت گرفته روی اجسام، یک فاجعه را رقم می‌زدند.

در این بخش است که روایت این انیمه به‌آرامی از طنزی خفه‌کننده به تراژدی نفس‌گیر تغییر می‌کند. همین‌جاست که مشخص می‌شود مقدمه‌ی طولانی این انیمه برای تأثیرگذاری احساسی لازم بوده و کارگردان خیالی تاریک‌تر در ذهن خود پرورش داده است. بازی‌های این انیمه درباره مرگ و زندگی است و تنش در هر لحظه از آن به اوج می‌رسد. در واقع این شروع کند بهترین مسیر برای ورود به داستانی چنین سنگین را رقم زده است.

نظر شما در مورد انیمه‌های معرفی شده چیست؟ کدام‌یک را تا‌کنون تماشا کرده‌اید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

منبع: ScreenRant


امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون

امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
اتاکو
پاسخ

واقعا این ها انیمه های فوق‌العاده‌ای هستن که شروع خوبی نداشتن ولی شاهکاره مخصوصا مانستر و کلاناد که شاهکارن یه انیمه دیگه که من دیدم خیلی ها از شروعش ولش میکنن هانتر هانتره که میگن داستان بچه گانه و مسخره‌ای داره ولی در واقع حدقل باید ۷۳ قسمت ببینن که برسن به جاهای خوبش