۱۰ انیمه اقتباسی جذاب از بازی های ویدیویی که باید تماشا کنید!
شاید در نگاه اول تصور کنید انیمهها لزوما از روی مانگاها ساخته شدهاند. این درحالی است که بازیهای ویدیویی نیز چند سال است موردتوجه قرار گرفتهاند و منبع اصلی برای ساخت برخی از انیمهها هستند. هرچند بیشتر این آثار سعی میکنند تا حد امکان به داستان این بازیها وفادار بمانند، اما باز هم کمی تغییر یا حذف لازم است تا انیمه بتواند داستان را در حداکثر ۲۴ قسمت فشرده به شکل بهتری ارائه دهد. درحقیقت چنین اقتباسهایی با پرداخت دقیقتر و انسجام بیشتر روایت، تجربهای غنیتر برای بینندگان به ارمغان میآورند.
البته داستان تمام بازیهای ویدیویی قابلیت این را ندارند که به همان شکل در قالب انیمه نیز ظاهر شوند. نمونه بارز آن بازیهای ویدیویی قدیمی مانند کسلوانیا (Castlevania) یا مگامن (Mega Man) هستند که خط داستاتی پررنگی ندارند و بیشتر بر گیم پلی متمرکز هستند. بنابراین زمانی که یک انیمه اقتباسی موفق میشود عمق بیشتری به داستان این بازیها ببخشد، طرفداران حتی ترغیب میشوند که بازی آن را تجربه کنند. این آثار همچنین نشان میدهند که چه ظرفیتهای پنهانی در بسیاری از بازیهای کلاسیک نهفته است که تنها با اقتباس مناسب میتوان آنها را آشکار کرد. در این مطلب سراغ ۱۰ اقتباس انیمه ای از بازیهای ویدیویی رفتهایم که احتمالا پس از تماشای آن، علاقهمند میشوید محیط بازی اصلی را نیز تجربه کنید.
۱۰. Tekken: Bloodline
کاوشی عمیق در مسیر قدرت گرفتن جین کازاما
بازیهای مبارزهای از مهمترین منابعی هستند که اغلب در قالب انیمه نیز ساخته شدهاند. یکی از نمونههای جذاب آن انیمه تکن: دودمان (Tekken Bloodline) است. این انیمه رویدادهایی را بازگو میکند که درحقیقت به بازی نمادین و خاطره انگیز Tekken 3 منتهی میشود. تمرکز اصلی داستان در نسخه انیمهای بر گذشته جین کازاما و رویارویی او با موجودی مرموزی به نام اوگر (Ogre) است که مادر او را به قتل رسانده بود. این فرنچایز طرفداران را درگیر کودکی ساده و آرام جین در روستایی دورافتاده میکند که درنهایت به دست اوگر با خاک یکسان میشود. به همین دلیل نیز تمرینات او نزد پدربزرگش، هیهاچی و مسیر انتقام جوییاش تاثیری احساسی تر و با عمق بیشتر از بازی اصلی به مخاطب ارائه میدهد.
علاوهبر روایت، انیمه جذاب تکن در زمینه بصری نیز میدرخشد. در صحنههای اکشن، جلوههای سهبعدی چشمگیر هستند و به اوج خود میرسند. علاوهبراین شخصیتهای شناختهشدهای مانند هوارانگ، نینا ویلیامز و لسنگ شیاویو سبکهای مبارزه منحصربهفرد خودشان را دارند که انیمه بهزیبایی آنها را نمایش میدهد. هرچند انتقال حرکات متنوع و پیچیده مبارزان تکن از حالت بازی به رسانهای دیگر دشوار به نظر میرسد، اما این انیمه موفق شد تمام سدهای مسیر را بشکند و اقتباسی را به تصویر بکشد که حتی فیلمها و کمیکها نیز از پس آن برنیامده بودند. هرچند هیچ اطلاعاتی درباره ساخت فصل دوم این مجموعه وجود ندارد، اما تا آن زمان طرفداران میتوانند از داستان دراماتیک و اکشن پرشتاب این انیمه لذت ببرند.
۹. Castlevania Nocturne
بازگشتی باشکوه اما غنی به ریشه اصلی داستان
انیمه کسلوانیا: منظره شب (Castlevania Nocturne) تازهترین اقتباس از مجموعه بازیهای پلتفرمر گوتیک است و بهترین نسخه اقتباسی محسوب میشود. این اثر ماجراهای ریشتر بلمونت و ماریا رنار را روایت میکند که در بحبوحهی انقلاب فرانسه به شکار خونآشامها میپردازند. در همین گیرودار است که سروکله خونآشامهای اشرافزادهای پیدا میشود که سعی دارند تغییرات این کشور را در هم بکوبند. این اثر به طور کامل پیامدهای مبارزه ریشتر و ماریا با این موجودات را به تصویر میکشد و تاثیر روانی آن بر شخصیتشان را نشان میدهد.
حتی بیننده نیز خیلی زود میفهمد که اعتمادبهنفس ریشتر قلابی است و تنها به عنوان یک نقاب، روی زخمهای روحی او را میپوشاند. جای تعجبی هم ندارد. او از همان کودکی شاهد مرگ مادرش بوده و به همین دلیل نیز همچنان با ترسها و خطرات ذاتی شکار مردگان متحرک دستوپنجه نرم میکند. البته داستان شخصیتهای جالب دیگری نیز دارد. نمونهاش آنت، برده سابق کارائیب است که میتواند جادو کند و درنهایت به تیم ریشتر و ماریا میپیوندد. این پرداخت عمیق به شخصیتهای شناختهشدهی بازیهای Castlevania: Rondo of Blood و Symphony of the Night سبب میشود که آنها بهجای قهرمانانی نمادین، به انسانهایی واقعی با انگیزههای قابل درک تبدیل شوند.
۸. Akiba’s Trip: The Animation
انیمهای تماشایی و لذتبخشتر از بازی ویدیویی
بازی ویدیویی سفر آکیبا (Akiba’s Trip) نیز از آن دست آثاری است که نسخه انیمهای آن توانست به شکل موفقتری ظاهر شود. با این تفاوت که در اقتباس انیمه ای جنبههای اغراقآمیز و طنزآلود بازی پررنگتر جلوه میکند. در نسخه اولیه بازی، بازیکنان در محلهی آکیهابارا با موجودات ماورایی مبارزه میکردند و در طی آن لباس دشمنان را بیرون میکشیدند تا آنها را نابود کنند. انیمه این ایده کمی پا را فراتر گذاشت و با معرفی شخصیتهای تازه، دنیای بازی را رنگینتر و پویاتر ساخت. درست به لطف همین شخصیتهای جدید و عزم جدی آنها برای نابودی موجودات عجیب موسوم به Bugged Ones است که تماشای انیمه تا این حد لذتبخش میشود.
از جنبههای دیگری که انیمه را تماشایی میکند، اعضای گروه Electric Mayonaise که حالوهوایی شاداب و سرگرمکننده به داستان میبخشند. در این گروه ماتوموئه مایوناکا جدیت زیادی دارد تا Bugged Ones را ریشهکن کند. درحالی که تاموتسو دنکیگای روحیه آرامی دارد و با دانش گستردهاش در زمینه سرگرمیهای اوتاکویی تضاد جذابی را به نمایش میگذارد. همچنین آریسا آهوکاینن که علاقهمند به هنرهای رزمی است، در زمان استراحتش به کازپلی روی میآورد. تعامل میان این شخصیتها ترکیبی از طنز و کمدی خلق میکند که بازی اصلی هرگز به پای آن نمیرسد.
۷. Pokémon Horizons
روایتی که نسل جدید را با خود همراه کرد
مگر میشود که در این فهرست هیچ اشارهای به دنیای پوکمونها نداشته باشیم؟ بازی جذاب پوکمون که تا مدتها افراد زیادی از سراسر جهان را به خود مشغول کرده بود، در نسخه انیمهای خودش نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. درحقیقت انیمه پوکمون (Pokémon Horizons) با معرفی گروهی تازه از مربیان، روحی تازه به این فرنچایز بخشید. پس از آنکه سفر طولانی اش (Ash) برای تبدیلشدن به استاد پوکمون به پایان رسید، طبیعی بود که نسل جدیدی از مربیان در کانون توجه قرار گیرند. در این مجموعه، دو مربی تازهوارد به نامهای لیکو و روی، ماجراجویی خود را در منطقهی پالدهآ (Paldea) آغاز میکنند و به رازهای پیرامون گردنبند لیکو پی میبرند. در طی این سفر، آنها به مناطق مختلف کشانده میشوند تا در مقام مربی و انسان فرصتی برای رشد به دست آورند.
شخصیتپردازیها در نسخه انیمهای نیز جذاب هستند. لیکو بر خلاف اش که پر از شور و انرژی است، شخصیت درونگرایی دارد و همین تضاد جالب، باعث تغییرات خوشایندی در مسیرش میشود. درحقیقت لیکو کم کم یاد میگیرد بر اضطراب اجتماعی خود غلبه کند و اعتماد به نفسش را به عنوان یک مربی بالا ببرد. در مقابل، شخصیت روی مسیری مشابه با اش را طی میکند تا به مربی قدرتمندی تبدیل شود. به دلیل همین تفاوتهاست که تماشای روی و لیکو تجربهای الهامبخش برای بیننده میسازد. گفتنی است برای تماشای این انیمه لازم نیست هیچ پیش زمینهای درباره ماجراهای پیشین اش داشته باشید.
۶. Street Fighter II
استانداردی جدید برای اقتباس انیمه ای از بازیهای ویدیویی
اگر از طرفداران پروپاقرص دنیای مبارزات باشید، احتمالا با بازی ویدیویی مبارز خیابانی ۲ (Street Fighter II) خاطره دارید. البته اقتباس انیمه ای آن نیز در سال ۱۹۹۴ به محبوبیت بالایی رسید. برخلاف بسیاری از آثار مشابه که تنها بر یک شخصیت تمرکز دارند، این انیمه سینمایی روایت را میان شخصیتهای مختلف جابهجا میکند. به همین ترتیب در این اثر تقریبا همهی مبارزان نمادین Street Fighter II فرصتی برای درخشش دارند. در یک زمان که ریو با فی-لانگ مبارزه میکند، بیننده نیز با او همراه میشود. سپس ماجرا به آرامی روند تحقیقات گایل و چون-لی دربارهی سازمان شادالو (Shadaloo) را پیگیری میکند. البته نسخه انیمهای به داستان اصلی بازی پایبند است و درنهایت ام. بایسون شکست میخورد. با این حال مبارزات همچنان چشمگیر و جذاب به نظر میرسند.
طراحی دقیق حرکات و پویایی بینظیرشان، صحنههای نبرد انیمه مبارز خیابانی را به شهرت رسانده است. تنها کافیست مبارزه خونین چون لی و وگا یا تمرینات ریو و کن را دنبال کنید تا این بخشهای ماندگار در ذهنتان حک شود. هرچند تاکنون مجموعه Street Fighter اقتباسهای متعدد دیگری در قالب انیمه و حتی لایواکشن دریافت کرده، اما بدون شک هیچ کدامشان از لحاظ کیفیت و تاثیرگذاری به پای Street Fighter II: The Animated Movie نمیرسند.
۵. Fatal Fury: The Motion Picture
تعادلی بینقص میان عناصر طنز و درام
سال ۱۹۹۴، بازی مبارزه محور دیگری به نام خشم مرگبار (Fatal Fury) از شرکت SNK به شهرت رسید. به همین دلیل انیمه سینمایی به همین نام در همان سال منتشر شد و خیلی زود سر زبانها افتاد. هرچند رویدادهای بازی ویدیویی در اقتباس انیمه ای نیز تکرار شدهاند، اما داستان این اثر کاملا اصیل و تاحدودی مستقل است و حول شخصیت تری بوگارد میچرخد. او همراه با مای، جو و اندی مأموریتی را آغاز میکند تا مانع از آن شود که زره ویرانگر مارس، جهان را به نابودی بکشاند.
به همین ترتیب این گروه سفرهای ماجراجویانهای را طی میکنند تا به قطعات گمشده زره برسند. تری و جو به آلمان میروند، در حالی که مای و اندی راهی بغداد میشوند تا زره پا را بیابند. هرچند در نسخه اصلی بازی ویدیویی هیچ خبری از این سفرهای عجیب ماجراجویانه نیست، اما رویکرد متفاوت این اثر باعث شده تجربهای تازه و جذاب در قالب یک اقتباس انیمه ای برای این فرنچایز شکل گیرد.
۴. Sonic the Hedgehog
اولین نسخه انیمهای که محبوبیت سونیک را به اوج خود رساند
انیمهی دو قسمتی سونیک خارپشت (The Sonic the Hedgehog) همچنان یکی از بهترین اقتباسهای سالهای ابتدایی این شخصیت محبوب به شمار میرود. این اثر که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد، ماجراجوییهای سونیک، تیلز و ناکلز را روایت میکند که باید رئیسجمهور و دخترش را از چنگال دکتر روباتنیک یا همان اگمن نجات دهند. آنچه نسخه انیمهای را از بازی ویدیویی قدیمی سونیک متمایز میکند، حضور پررنگتر متال سونیک است. او شخصیتی تهدیدکننده دارد و نبردهایش با سونیک بهترین صحنههای اکشن کل فرنچایز به شمار میرود.
هرچند انیمیشن این اثر دوبعدی و قدیمی است، اما به خوبی سرعت بالای سونیک و حالات پرنشاط دوستانش را به تصویر میکشد. این گروه سه نفره در اکثر مبارزات همراه یکدیگر هستند. برای نمونه، زمانی که سونیک با سرعتی برقآسا دشمنان را پشت سر میگذارد، تیلز از ترس طوفانی که در راه است، محکم به او میچسبد. نبردهای طولانی و نفسگیر میان سونیک و متال سونیک نیز خارقالعادهاند و بیشترین حد توانایی قهرمان داستان را به تصویر میکشند. هرچند فرنچایز سونیک آثار متنوع دیگری در قالب سریال و فیلم ارائه کرده، اما این OVA تماشایی همچنان ماندگار است و طرفداران انیمه باید حداقل یکبار آن را تماشا کنند.
۳. Persona 4 The Animation
روایتی شاهکار از یک بازی نقشآفرینی جذاب
کمتر بازی ویدیویی را میتوان پیدا کرد که به اندازه سری پرسونا (Persona) اقتباس انیمه ای داشته باشد. با این حال تنها نسخهای که جذاب و تماشایی به نظر میرسد، انیمه Persona 4 The Animation است. هرچند این اثر تا حد زیادی به داستان منبع اصلی وفادار است، اما راز ماندگاری آن در افزودن لحظات منحصربهفرد و صحنههای تازهای است که رشد و پویایی اعضای تیم تحقیق را به نمایش میگذارد.
شخصیت یو ناروکامی در این اقتباس متمایز از بازی ویدیویی جلوه میکند. هرچند او در محافظت از دوستانش جدی بود، اما شوخیهای غیرمنتظرهاش با یوسوکه و چیه به یک الگو برای دیگر اسپین آفهای این داستان تبدیل شد. لحظات دیگری مانند تلاش گروه تحقیق برای غلبه بر چالش غذای بیف بول (Beef Bowl) نیز لحظاتی کمدی خلق میکنند که نبردهای این گروه در دنیای تلویزیون را از یکنواختی درمیآورد. در نهایت، Persona 4 The Animation با اقتباس دقیق از بهترین لحظات بازی و افزودن محتوای تازه، اثری است که حداقل یکبار باید آن را تماشا کرد.
۲. Castlevania
داستانی که نتفلیکس آن را از خاک بلند کرد
انیمه کسلوانیا (Castlevania) نخستین انیمهای بود که از سری بازیهای ویدیویی به همین نام اقتباس شد. این انیمه داستان هولناک و شگفتانگیز شخصیتی به نام بلمونت و تلاش او برای از پای درآوردن دراکولا را روایت میکند. این مجموعه که در سال ۱۴۵۵ میلادی اتفاق میافتد، به سلطه کلیسای والاچیا بر مردم میپردازد و نشان میدهد که چگونه این سلطه، زمینهساز به قدرت رسیدن دراکولا میشود. زمانی که لیزا، همسر دراکولا به اتهام جادوگری کشته میشود، او به مرز جنون میرسد و تراژدی غمانگیزی در داستان شکل میگیرد. هرچند این انیمه اقتباسی آزاد از مجموعه بازیهای Castlevania III است، اما داستان آن به شخصیتهایش عمق بیشتری میبخشد.
بلمونت، قهرمان داستان و آخرین بازمانده از خاندان شکارچیان هیولا است که با وجود طرد شدن، همچنان جان خود را برای محافظت از مردم در برابر نیروهای دراکولا به خطر میاندازد. البته او در این مسیر تنها نیست و در همراهی با جادوگر نیرومندی به نام سیفا و آلوکارد، پسر مرموز دراکولا نیروی ویژهای پیدا میکند. برخلاف داستان بازی، در فصل دوم این اقتباس انیمه ای حتی به ژنرالهای دراکولا نیز پرداخته و به آنها هویت و شخصیت مجزایی داده میشود. نتفلیکس با انتشار نخستین انیمه کسلوانیا بار دیگر داستان بازی آن را زنده کرد و بر سر زبانها انداخت.
۱. Cyberpunk Edgerunners
مجموعهای حتی جذابتر از بازی ویدیویی اصلی
امکان ندارد حرف از اقتباس انیمه ای شود و از سایبرپانک اج رانرز (Cyberpunk Edgerunners) یاد نکنیم. زمانی که بازی سایبرپانک ۲۰۷۷ منتشر شد، داستان آن چنگی به دل نمیزد تا اینکه استودیو Trigger تصمیم گرفت نسخهای انیمهای با داستان تقریبا مستقلی از روی آن بسازد. انیمه سایبرپانک درباره نوجوانی به نام دیوید است که پس از یک تیراندازی خیابانی مرگبار مجبور میشود به جمع مزدوران بپیوندد. درحقیقت او به یک اج رانر (Edgerunner) تبدیل میشود. هرچند مسیر او سرشار از لحظات خطرناک است، اما رابطهاش با مین به عنوان استاد و رهبر گروه، به او کمک میکند تا در این زندگی جدید محکم بایستد.
با گذر زمان و سازگاری دیوید به عنوان یک اج رانر، پیامدهای شغلی جدیدش به شکل بیرحمانهای او را درگیر میکند. در یکی از صحنههای خشن، پیلار به عنوان یکی از مزدوران اصلی گروه مین، توسط یک معتاد سایبری یا همان سایبرجانکی به طرز فجیعی هدف گلوله قرار میگیرد. از طرف دیگر نیز مین که به ایمپلنتهای سایبری وابسته است، از نظر عقلی دچار مشکل میشود و رابطهاش با دیوید تحت تاثیر قرار میگیرد. شاید انیمه سایبرپانک پر از مرگ و خشونت باشد، اما همین تلاش شخصیتها برای غلبه بر مشکلات، این مجموعه را بسیار بهیادماندنی میسازد.
نظر شما درباره این انیمهها چیست؟ چه اقتباس انیمه ای دیگری را میشناسید که از روی بازی ویدیویی ساخته شده باشد؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
منبع: CBR
امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون
نظرات