بهترین انیمههای سال در دهه ۲۰۱۰
طی دهه و هر سال، دنیای انیمه مملو از آثار درخشانی است که طرفداران عاشقشان میشوند و همواره به مرور دوبارهی آن سالها میپردازند. تماشای دوباره این آثار، به ما نشان میدهد هر دوره چه ایدههای خاصی برای نمایش داشته است. تاکنون دههی ۲۰۲۰ میلادی، انیمههای فوقالعادهای مثل Frieren: Beyond Journey’s End و The Apothecary Diaries را برای پخش داشته است. با جود این که این دهه هنوز به اتمام نرسیده، برای یافتن بهترین انیمههای هر دهه باید اندکی به عقب و به سال۲۰۱۰ میلادی سفر کنیم تا آثار جذاب آن سالها را بیابیم. دههی ۲۰۱۰ بیتردید یکی از شگفتانگیزترین دورانهای تاریخ انیمه بود؛ دههای که از ابتدا تا پایان، میزبان عناوین افسانهای و نفسگیر بود.
اگرچه از انیمههای فوقالعاده آن سالها میتوان به بازسازی سال ۲۰۱۹ از انیمه Fruits Basket، اثری به نام Tensura و Your Lie in April یاد کرد، بااینحال، طی این لیست به دنبال انیمههایی خواهیم رفت که تاثیر بهسزایی روی این صنعت داشتهاند. آثاری که گاهی بهطرزی ظریف و پنهان، اما فراموشنشدنی، قلب طرفداران را تسخیر کردند و فراموش کردن نامشان به راحتی ممکن نخواهد بود. با مجله بازار و بهترین انیمههای هر سال از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ همراه باشید.
انیمه The Tatami Galaxy
بهترین انیمه سال ۲۰۱۰
آثاری مانند The Tatami Galaxy بهراحتی ممکن است نادیده گرفته شوند، چراکه علاقهمندان به انیمه معمولا به آثار اکشن، ایسکای یا کمدیهای عاشقانه گرایش بیشتری دارند. بااینحال، طرفداران The Tatami Galaxy معتقدند این گوهر کمتر دیدهشده از اوایل دههی ۲۰۱۰، بیتردید شایستهی حضور در هر بحثی دربارهی برترین آثار آن دوران است. این گزاره بهویژه زمانی پررنگتر میشود که طرفداران به دنبال تجربهای متفاوت از انیمه باشند؛ تجربهای که بتواند فرصتی برای فاصله گرفتن از اکشنهای رایج شونن یا دنیای پرتکرار ایسکای فراهم کند.
از منظر محتوا، The Tatami Galaxy بهطرزی شگفتانگیز موفق عمل کرد و با ارائه روایتی زمینی، واقعگرایانه و تأثیرگذار دربارهی یافتن خوشبختی در دوران دانشگاه، دل طرفداران خود را به دست آورد. شخصیت اصلی بینام داستان، زندگی خود را از زوایای مختلف در محیط دانشگاه روایت میکند تا شاید راهی برای رسیدن به خوشبختی بیابد، اما در نهایت درمییابد که عمیقترین و ماندگارترین نوع خوشبختی، تنها از درون سرچشمه میگیرد. به همین ترتیب، The Tatami Galaxy جایگاه خود را بهعنوان یک انیمهی تأثیرگذار تثبیت کرد. هدف این انیمه آن است که مخاطب را به قدردانی دوباره از زندگی وادارد، حتی اگر قادر نباشد دنیای اطرافش را به شکلی آرمانی بازسازی کند.
انیمه Hunter x Hunter
بهترین انیمه سال ۲۰۱۱
نسخهی اصلی انیمهی Hunter x Hunter نخستین بار در سال ۱۹۹۹ منتشر شد و بهعنوان اقتباسی اولیه از مانگای اصلی سری شناخته میشد. آن نسخه بیشک ارزشها و جذابیتهای خاص خود را داشت، اما در نگاه بیشتر طرفداران، نسخهی سال ۲۰۱۱ اقتباس کامل و بینقص این مجموعه است. انیمهی Hunter x Hunter در سال ۲۰۱۱ با بهرهگیری از انیمیشن مدرنتر و پوشش کاملتر داستان مانگا، توانست مخاطبان بیشتری را مجذوب خود کند. گرچه هیچ نسخهای از Hunter x Hunter نتوانسته به طور کامل مانگای سری را اقتبال کند، اما نسخهی ۲۰۱۱ بیتردید ارزش تماشا دارد.
Hunter x Hunter یک انیمهی اکشن است که بهراحتی میتواند با سه شونن اصلی مقایسه شود! طراحیهای خلاقانهی شخصیتها، سیستم مبارزهای منحصربهفرد نِن (Nen) و تأثیرگذاری عاطفی شگفتانگیزش، ویژگیهای منحصر به فردی است که این سری را به اثری ارزشمند تبدیل میکند. این انیمه اگرچه در ظاهر گاهی شبیه به آثار شونن بامزه به نظر میرسد، اما به مرور زمان تیرهتر، جدیتر و پختهتر میشود و داستان را وارد مرحلهای تازه میکند. همین روند باعث شد Hunter x Hunter فراتر از یک انیمه کلیشهای باشد.
انیمه JoJo’s Bizarre Adventure, Part 1
بهترین انیمه سال ۲۰۱۲
امروزه مجموعهی JoJo’s Bizarre Adventure به یکی از اسطورههای دههی ۲۰۱۰ و اوایل دههی ۲۰۲۰ بدل شده است. نسخهی سال ۲۰۱۲ این انیمه، اولین تلاش جدی برای تبدیل این مانگا به یک مجموعهی بلندمدت و پیوسته در قالب انیمه بود. در آن زمان، آرک Phantom Blood از JoJo’s Bizarre Adventure نقطهی عطفی بود که بیتردید بسیاری از طرفداران مانگا را خوشحال و هیجانزده کرد.
گرچه Phantom Blood معمولاً بهعنوان ضعیفترین آرک این مجموعه شناخته میشود، اما همچنان توانست جادوی تخیل بیپایان هیروهیکو آراکی را به نمایش بگذارد و با حالوهوای عجیب و منحصربهفردش، خود را از میان خیل انیمههای شونن متمایز کند. مهمتر از همه اینکه همین آرک کوتاه و سرگرمکننده توانست انبوهی از طرفداران تازه را به مجموعهی JoJo’s جذب کند، بهویژه در غرب، جایی که مانگا حضور کمرنگتری در میان جوانان داشته است. علاوه بر این، آرک Phantom Blood سنت مهم این مجموعه را با معرفی و جایگزینی هر نسل از قهرمانان خاندان جوئستار با نسل بعدی برقرار کرد.
انیمه Attack on Titan
بهترین انیمه سال ۲۰۱۳
Attack on Titan یکی دیگر از مجموعههای افسانهای دههی ۲۰۱۰ است که بعدها به پدیدهای عظیم در فرهنگ عامه بدل شد. طرفداران مجبور بودند مدتها برای دیدن پایان داستان صبر کنند، اما فصل نخست Attack on Titan در سال ۲۰۱۳ بهتنهایی کافی بود تا صنعت انیمه را در سراسر جهان به طوفانی بزرگ بدل کند. فصل آغازین این انیمه با معرفی تایتانهای هولناک، انسانهای بیپناه و خشونت و خونریزی باورنکردنی، شوکی بیسابقه به ژانر شونن وارد کرد. انیمه Attack on Titan تقلیدی از Dragon Ball یا آثار مشابه نبود، بلکه برداشتی کاملا نو و متفاوت از این ژانر به شمار میرفت.
البته که انیمه چیزی فراتر از نمایش صرف خشونت در آستین داشت و به مسائل فلسفی و اجتماعی مهمی میپرداخت. در این انیمه عناصری آشنا مانند قدرتهای تایتانها یا ابرشرورهای بهیادماندنی وجود داشت، اما در کنار آنها، داستانی پیچیده و پر از رمز و راز اشارات سیاسی بیان میشد. این انیمه سوالات جالبی هم مطرح کرد. نمونهی بارز این سوالات، معمای زیرزمین مرموزی بود که از همان قسمت اول ذهن طرفداران Attack on Titan را تسخیر کرد و سالها آنها را به انتظار پاسخ نگه داشت.
انیمه Ping Pong the Animation
بهترین انیمه سال ۲۰۱۴
انیمههای ورزشی همواره جایگاه ویژهای در صنعت انیمه داشتهاند؛ آثاری همچون Slam Dunk ،Blue Lock و The Prince of Tennis که هر یک ویژگیهای منحصر به فرد خود را داشتند. هرچند بسکتبال و بیسبال محبوبترین موضوعات این ژانر هستند، اما نباید کشش و جذابیت پینگپنگ را دستکم گرفت. در دستان توانای سازندگان Ping Pong the Animation، این ورزش به چیزی فراتر از یک سرگرمی ساده در سالنهای ورزشی تبدیل شد.
یکی از نقاط قوت اصلی این انیمه، سبک بصری آن است. Ping Pong the Animation بر خلاف بسیاری از انیمهها که به دنبال زیبایی بصری مرسوم هستند، عمداً به سراغ جلوههایی متفاوت رفت. هدف این بود که بینندگان را با رنگ و لعابهای سطحی یا مدل موهای عجیبِ رایج در انیمه سرگرم نکنند، بلکه تمام تمرکز روی شدت و هیجان خود ورزش قرار گیرد. همین سبک تصویری متفاوت و پرانرژی باعث شد پینگپنگ در این انیمه به ورزشی دوچندان پرتنش و حماسی بدل شود، تا جایی که میتواند در کنار آثاری چون Blue Lock قرار گیرد. این اثر با روایت داستانی عمیق با موضوع «بلوغ و رشد»، تجربهای بهیادماندنی را در ژانر ورزشی رقم زد.
انیمه One-Punch Man
بهترین انیمه سال ۲۰۱۵
انیمههای ساختارشکن همانقدر که میتوانند به راحتی شکست بخورند، پتانسیل تبدیل شدن به تجربهای موفق را هم دارند. برای مثال انیمههای Chainsaw Man و Oshi no Ko نشان دادهاند که عجیب بودن گاهی میتواند به نفع انیمه تمام شود. اما پیش از آنها، انیمههای دههی ۲۰۱۰ همچون KonoSuba و بیتردید One-Punch Man با نگاه انتقادی و طنزآمیز به ژانرهای آشنا، توانستند طرفداران را سرگرم کنند.
انیمه One-Punch Man از همان ابتدا مستقیما به سراغ ژانر ابرقهرمانی رفت و با پرداختی فلسفیتر به مفاهیم انسانی پرداخت. این انیمه هم با صحنههای اکشن خیرهکننده و هم با کمدی اغراقآمیزش درخشید، اما سویهی جدیتری آن بود که به امضایش تبدیل شد. انیمه One-Punch Man درواقع کاوشی صریح و بیپرده و البته عجیب دربارهی یافتن هدف و معنا در زندگی است. در واقع حتی افرادی با قدرتی مطلق همچون سایتاما هم میتوانند در جمعیت مدرن گم شوند و هیچ ردپایی از خود نگذارند. به همین دلیل، در طول داستان سایتاما مصمم است جایگاه و هویت واقعی خود را بیابد و درعینحال، تلاش میکند در کنار شکست دادن دشمنان تنها با یک مشت، رضایت و معنا را در زندگی کشف کند.
انیمه Bungo Stray Dogs
بهترین انیمه سال ۲۰۱۶
انیمه Bungo Stray Dogs دیگر اثر این لیست است که توانسته جایگاه ویژهای در میان انیمهها پیدا کند. در واقع Bungo Stray Dogs اثری شاخص است که در آن تقریبا هر ژانری با مهارت و کیفیت بالا ترکیب شده است. طراحی بصری شیک، موسیقی متن برجسته و ترکیب دلنشین ژانرها، باعث شد این انیمه محبوبیت وسیعی پیدا کند. البته که این انیمه سویهای تاریک و بزرگسالانه هم دارد که طرفداران باید برای تحمل آن آماده باشند. انیمه Bungo Stray Dogs عمدتا در قالب یک اثر معمایی و ماوراءالطبیعه روایت میشود که سعی دارد این فضا را متفاوت از دیگر آثار شونن به تصویر بکشد.
این انیمه صحنههای اکشن گوناگونی را هم به تصویر میکشد، اما بسیاری از طرفداران بیش از هر چیز به طراحی شخصیتها، ارجاعات ادبی و عمق شخصیتی داستان جذب میشوند. البته که این اتفاق پدیده عجیبی هم نیست چرا که شخصیتها بر اساس کاراکترهای محبوب نویسندگان برجستهای همچون داستایوفسکی و فرانتس کافکا شکل گرفتهاند. روایت پیچیده و دقیق Bungo Stray Dogs باعث میشود که بیننده بیشتر از هر صحنهی اکشن، درگیر داستان شود و از پیچیدگی و ظرافت قصه لذت ببرد.
انیمه Made in Abyss
بهترین انیمه سال ۲۰۱۷
برخی از انیمهها وقتی روی یک عنصر خاص تمرکز میکنند، بهتر داستان خود را روایت میکنند و از آن وسیله یا مکان بهعنوان موتور اصلی روایت بهره میبرند تا مخاطب را با نوآوریشان جذب کنند. برای مثال انیمه Made in Abyss دربارهی یک حفرهی عظیم و مرموز در دل زمین است! این گودال که به Abyss معروف است، همیشه مردم را وسوسه میکند تا به عمق آن قدم بگذارند. اما اوضاع جایی خطرناک میشود که بدانید هرکس به دل این گودال سفر کرده، زنده نمانده است.
Made in Abyss بهعنوان بهترین انیمهی ۲۰۱۷، بخشی از موفقیت خود را مدیون خلاقیت داستانی است. در واقع اینکه یک حفرهی عظیم بتواند نقش یک آنتاگونیست ترسناک و طبیعی را ایفا کند جالب است. جدا از اسرار و لایههای ترسناک Abyss، روایت شخصی ریکو که به دنبال مادرش در اعماق این حفرهی ترسناک است، بیننده را مجذوب میکند. در ابتدا، این سفر لمسکننده و هیجانانگیز است، چراکه ریکو با انگیزهای همدلانه آمادهی ورود به دنیایی دیگر میشود. ادامه انیمه اما توسط وحشت و خشونت تسخیر میشود و ماجراجویی ریکو و دوستانش به کابوسی زنده بدل میشود و همین است که طرفداران را پای داستان نگه میدارد.
انیمه Violet Evergarden
بهترین انیمه سال ۲۰۱۸
سال ۲۰۱۸ بود که یکی از ماندگارترین و شاخصترین آثار استودیو کیوتو انیمیشن، یعنی Violet Evergarden، طرفداران را به وجد آورد. حتی پیش از انتشار فیلم سینمایی این اثر، انیمهی کوتاه آن با تصاویر خیرهکننده، فضایی دلنشین و بهویژه لحظات احساسی خود، طرفداران را مجذوب کرد. شخصیت اصلی، وایولت اورگار دن، پس از تجربهی جنگی وحشتناک و از دست دادن هر دو دست، اکنون مسئولیت خود را برای ترمیم دنیای زخمی آغاز میکند؛ کاری که با نوشتن نامه به دیگران انجام میدهد.
یکی از دلایل جذابیت Violet Evergarden، استفاده از ایدهای آشنا اما قدیمی، یعنی نامهنگاری، برای انتقال داستانهای شخصی و مشکلات درونی هر شخصیت است. پیش از ظهور پیامک و ایمیل، نامههای کاغذی راهی بودند برای ارتباط عمیق انسانها با یکدیگر و فرصتی برای ابراز احساسات بهصورت واقعی. به همین دلیل، وایولت اغلب هنگام تایپ نامههای ابلاغی برای مشتریانش، با آن دستان فلزی، اشک میریزد و بیننده را احساساتی میکنند. برای مثال هنگامی که کلارا مگنولیا، نامههای متعددی را برای دخترش دیکته کرد تا در سالهای بعد بخواند، اوج احساسی این انیمه رقم خورد. در دوران پخش این قسمتها، چه وایولت و چه بینندگان نمیتوانستند جلوی اشک خود در این قسمت را بگیرند.
انیمه Demon Slayer
بهترین انیمه سال ۲۰۱۹
هیچکس نمیتواند تأثیر عظیم انیمهی Demon Slayer هنگام انتشار در سال ۲۰۱۹ را انکار کند. این انیمه هرچند در بسیاری از جنبهها فرمولزده و آشنا به نظر میرسد، اما انیمیشنهای فوقالعاده، طنز جذاب و مبارزاتش است که به قلب تپندهی آن تبدیل شد. همین موارد باعث شد که شیطانکش بهسرعت تبدیل به یک اثر موفق در ژانر شونن شود. فصل اول این انیمه در سال ۲۰۱۹ مسیر این ماجراجویی فانتزی پرطرفدار را مشخص کرد و تانجیرو کامادو را بهعنوان قهرمانی همدل و متفاوت معرفی کرد. راستی، پیشنهاد میکنم که تیتراژ فوقالعاده فصل اول این انیمه را از دست ندهید:
مهربانی غیرعادی اما معنادار تانجیرو، بعد تازهای به ژانر «شکارچی هیولا» افزود. این مهربانی به قدری قدرتمند بود که حتی قتل خانواده تانجیرو توسط ارباب شیاطین و تبدیل شدن خواهرش به یک شیطان هم نتوانست شخصیت او را تغییر دهد. اگرچه در ابتدا ممکن است این موضوع مضحک یا عجیب به نظر برسد، اما قصد و نیت تانجیرو در طول داستان کاملاً صادقانه است و همین باعث شد لحن اصلی Demon Slayer به شکلی دوست داشتنی روایت شود. در واقع این انیمه برای بزرگداشت مهارتهای رزمی تانجیرو ساخته نشده، بلکه برای نشان دادن تراژدی دلخراش خشونت و قدرتهای غیرطبیعی و پیامدهای آنهاست.
نظر شما در مورد انیمههای معرفی شده چیست؟ بیشتر از همه طرفدار چه اثری هستید؟ کدامیک از انیمههای بالا بیشتر از سایرین توانستهاند نظر شما را جلب کنند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: CBR
چطوری پارتنر گیمر پیدا کنیم؟ میزگیم ازدواجی با سایه و حمید
Bungo Stray Dogs واقعا یه شاهکاره!