دنیای ابرقهرمانان امروز تمام فرهنگ پاپ را در برگرفته است. با این حال، وقتی بلاکباسترهای عظیمی مثل دنیای سینمایی مارول و دنیای دیسی همه توجهها را به خود معطوف میکنند، طبیعی است که بعضی آثار درخشان اما کمتر دیدهشده زیر سایه بمانند. فراتر از این فرنچایزهای پرزرقوبرق، گنجینهای از فیلمهای کمتر شناختهشده در این ژانر وجود دارد؛ آثاری که حتی شامل مستندهایی میشوند و زاویهای متفاوت از دنیای قهرمانان نقابدار و ضدقهرمانان را پیش روی ما میگذارند.
فیلمهای ابرقهرمانی نادیدهگرفتهشده، طیفی گسترده را شامل میشوند: از بازآفرینیهای جسورانه کاراکترهای نمادین گرفته تا اقتباسهای دقیق و وفادار به داستانهای کلاسیک کمیکبوکی، یا حتی نامههای عاشقانهای به تاریخچهی پرشکوه کمیکها. حقیقت این است که بسیاری از این فیلمها بهطرز عجیبی دستکم گرفته شدهاند. تماشای آنها برای هر مخاطب جدی دنیای ابرقهرمانان ضروری است؛ بهخصوص اگر بخواهید چشماندازتان را فراتر از خط زمانی MCU یا داستانهای دنیای دیسی گسترش دهید. پس همراه ما باشید تا مروری کنیم بر ۱۰ فیلم ابرقهرمانی که آنطور که باید قدر ندیدهاند.
۱۰. راکتیر (۱۹۹۱)
یک ماجراجویی کمیکبوکی کلاسیک با ترکیب دوران دهه ۳۰ و پرواز با جتپک
مدتها پیش از آنکه دنیای سینمایی مارول تعریف تازهای از فیلم ابرقهرمانی ارائه کند، فیلم راکتیر (The Rocketeer) در سکوت یکی از دوستداشتنیترین و خوشساختترین ماجراجوییهای کمیکبوکی زمان خود را روی پرده آورد. داستان در سال ۱۹۳۸ میگذرد و دربارهی خلبان بدلکاری به نام «کلیف سکورد» است که بهطور اتفاقی یک جتپک مرموز پیدا میکند؛ وسیلهای که او را قادر میسازد در آسمان پرواز کند. همین کشف، او را درگیر رویارویی با نازیها و جاسوسهای هالیوودی میکند.
آنچه راکتیر را جلوتر از زمان خود نشان میدهد، تعادل خیرهکنندهای است که میان فضای تاریخی و واقعگرایانهی دههی ۳۰ و شکوه تماشایی ژانر ابرقهرمانی برقرار کرده است. این فیلم از بسیاری جهات شباهتی عجیب به آیرون من دارد که سالها بعد ساخته شد؛ چراکه مسیر کلیف از یک ماجراجوی بیپروا به یک قهرمان ایثارگر، بسیار شبیه به دگرگونی شخصیتی «تونی استارک» است.
راکتیر با جلوههای بصری رترو و طراحیهای آرتدکو تماشاگر را مسحور میکند؛ تصاویری که همچنان زیبا و چشمنواز به نظر میرسند. هرچند فیلم در زمان اکرانش با تحسین منتقدان روبهرو شد، اما هیچوقت نتوانست به شهرتی در حد بلاکباسترهای ابرقهرمانی برسد. بااینحال، هنوز هم بهعنوان یک داستان ابرقهرمانی پرهیجان، سرزنده و پالپی شناخته میشود که ارزش تماشا در روزگار امروز را دارد.
۹. هالک علیه (۲۰۰۹)
نبردهای دیوانهوار هالک و ولورین؛ یکی از خشنترین و سرگرمکنندهترین انیمیشنهای مارول
فیلم هالک علیهِ (Hulk Vs) یکی از پروژههای انیمیشنی کمتر دیدهشدهی مارول است که بیشک شایستگی توجه بسیار بیشتری دارد. این فیلم در قالب دو داستان کوتاه ساخته شده است، اما بخش «هالک علیه ولورین» همچون جواهری درخشان میدرخشد. این قسمت بازآفرینی نبرد افسانهای و نخستین رویارویی این دو کاراکتر در کمیکهاست؛ جدالی پر از انرژی خشن و بیواسطه که تماشاگر را غرق هیجان میکند.
برای نخستین بار، هر دو شخصیت فرصت یافتند تا بدون هیچ محدودیتی تمام قدرت خود را آزاد کنند. جذابیت کار وقتی بیشتر میشود که «ددپول» با ورود ناگهانی و طنزآمیزش، صحنهی نبرد را به یک هرجومرج تمامعیار و نفوذ کمدی به پروژه «Weapon X» تبدیل میکند. این ترکیب هوشمندانه از اکشن بیرحمانه و طنز سیاه، به بهترین شکل جوهرهی شخصیتها را به تصویر میکشد.
انیمیشن در هالک علیهِ با ریتمی پرتحرک و روان جلو میرود و برخلاف بسیاری از کارتونهای مارول، از رفتن به سمت فضاهای تاریکتر ابایی ندارد. هرچند این اثر زیر کوهی از محتوای MCU گم شده، اما فرصتی کمیاب را برای دیدن نبرد سهمگین ولورین و هالک در اوج قدرتشان فراهم میکند؛ و همین کافی است تا آن را به اثری تماشایی و ضروری برای طرفداران مارول بدل کند.
۸. جوخه انتحار: بهای جهنم (۲۰۱۸)
مأموریتی خونین و طنزآلود که اعضای جوخه انتحار را در مواجهه با خطرات واقعی و مرگهای غیرقابل بازگشت به نمایش میگذارد
جوخه انتحار: بهای جهنم (Suicide Squad: Hell to Pay) یک دنبالهی انیمیشنی شگفتانگیز است که روایت سینمایی این تیم را هوشمندانهتر و تاریکتر گسترش میدهد. برخلاف فیلم لایو اکشن، خبری از موسیقیهای پرزرقوبرق و پاپ نیست؛ بلکه این بار حالوهوای یک سفر جادهای خشن با ردهبندی سنی بزرگسال جایگزین شده است. در این داستان، آماندا والر مأموریت تازهای به تیم میسپارد: پیدا کردن کارتی جادویی با عنوان «فرار از جهنم رایگان»؛ مأموریتی که همهچیز را به آشوب میکشاند.
آنچه بهای جهنم را از دیگر آثار متمایز میکند، تعادل جذاب میان طنز تاریک و بار عاطفی واقعی است. این ترکیب به شخصیتهایی مانند ددشات، برنز تایگر و هارلی کویین عمقی غیرمنتظره میدهد. برای نخستین بار، مخاطب حس میکند که تهدیدها جدی هستند، مرگها واقعیاند و خشونت بیپرده او را رها نمیکند.
نکتهی جالب در بهای جهنم این است که برخلاف بسیاری از انیمیشنهای ابرقهرمانی که بیشتر بر جلوههای بصری یا اکشن تکیه دارند، اینجا بار اصلی روایت روی انگیزههای شخصی کاراکترهاست. حتی ایدهی «کارت فرار از جهنم» استعارهای از وسوسه و بخشش است؛ چیزی که هرکدام از اعضای جوخه به شکلی متفاوت آن را میخواهند. همین لایهی معنایی، فیلم را از یک اکشن سرگرمکننده صرف فراتر میبرد و به اثری قابلتأمل در ژانر ابرقهرمانی تبدیل میکند.
با وجود تمام این ویژگیها، فیلم همچنان انرژی آشوبزده و خاص «جوخه انتحار» را حفظ میکند و بیتردید یکی از سرگرمکنندهترین انیمیشنهای دیسی به شمار میرود. بااینحال، حتی در میان طرفداران دوآتشه دیسی نیز کمتر به آن اشاره میشود؛ موضوعی که باعث شده این اثر همچنان همچون یک جواهر پنهان باقی بماند.
۷. سیاره هالک (۲۰۱۰)
هالک از بردگی تا رهبری انقلاب در سیارهای جنگزده، در این اقتباس انیمیشنی حماسهای و تماشایی به تصویر کشیده میشود
سالها مخاطبان MCU از این موضوع گله داشتند که Thor: Ragnarok خط داستانی معروف سیاره هالک (Planet Hulk) را بیش از حد فشرده و سادهسازی کرده است. اما انیمیشن سیاره هالک روایت این حماسه را آنطور که باید و شاید در مقیاسی عظیم به تصویر میکشد. پس از تبعید از زمین، هالک در سیارهی جنگزدهی «ساکار» سقوط میکند.
در آنجا او مجبور میشود به یک گلادیاتور خونین در میدان نبرد تبدیل شود و در نهایت، به رهبر آزادیبخشی بدل گردد. سیاره هالک با وفاداری کامل به کمیک، گستره و خشونت این روایت را در آغوش میگیرد و مسیر هالک را از یک بردهی جنگجو تا یک انقلابی کاریزماتیک نشان میدهد. این فیلم مفاهیمی چون ستم، آزادی و یافتن جایی برای تعلق در جهان را با قدرت به تصویر میکشد.
انیمیشن با جسارت و حالوهوایی سینمایی ساخته شده و صحنههای نبردی وسیع را در کنار قوسهای عاطفی پرقدرت ارائه میدهد. سیاره هالک، هالک را در یکی از مظلومترین و درعینحال قهرمانانهترین لحظاتش نشان میدهد و تماشای آن برای کسانی که دوست داشتند نسخهی رگناروک به یک حماسهی مستقل بدل شود، ضروری است.
۶. بتمن: هالووین طولانی (۲۰۲۱)
بتمنی کارآگاه که با قاتلی ماهر در تعطیلات روبهرو میشود و تاریکترین اسرار گاتهام را کشف میکند
بتمن: هالووین طولانی (Batman: The Long Halloween) یک انیمیشن دو بخشی خارقالعاده است که یکی از کارآگاهیترین داستانهای بتمن را تاکنون به تصویر کشیده است. این اثر که اقتباسی از کمیک نمادین «جف لاب» و «تیم سیل» است، بتمن را در اوایل دوران فعالیتش دنبال میکند؛ جایی که او در تعقیب یک قاتل زنجیرهای به نام «هالیدی» است؛ قاتلی که هر ماه در روزهای تعطیل قربانی میگیرد.
آنچه این روایت را چنین جذاب میکند، غوطهور ساختن تماشاگر در دنیای جنایتکاران گاتهام است. داستان در میان کشمکش خانوادههای مافیایی، ظهور خلافکاران ابرشرور و سقوط اخلاقی شهر جریان دارد. فضای تیره و نوآرگونهی فیلم، یادآور لحن واقعگرایانهی آثاری چون بتمن (۲۰۲۲) و سریال پنگوئن است.
اهمیت هالووین طولانی در این است که با فاصله گرفتن از فرمول همیشگی اکشنمحور، بتمن را در نقش اصلیاش بهعنوان «بزرگترین کارآگاه دنیا» بازآفرینی میکند. این روایت بهجای تمرکز صرف بر مبارزههای فیزیکی، ذهنیت پیچیدهی بروس وین را در برابر معمایی روانشناسانه قرار میدهد. همین ویژگی سبب شده که فیلم نهتنها برای علاقهمندان بتمن، بلکه برای کسانی که به داستانهای جنایی کلاسیک علاقه دارند، تجربهای فراموشنشدنی باشد.
هالووین طولانی همچنین روند تدریجی و هوشمندانهی دگرگونی «هاروی دنت» به «دوچهره» را بهگونهای باورپذیر و عمیق روایت میکند. اینجا با بتمنی مواجهیم که بیشتر یک کارآگاه دقیق و استوار است تا صرفاً یک مبارز نقابدار. همین باعث شده این اثر یکی از چندلایهترین و برجستهترین اقتباسهای انیمیشنی دیسی تاکنون باشد.
۵. زن شگفتانگیز: رگهای خونین (۲۰۱۹)
دایانا پرقدرت در ماجراجویی جهانی که قلب مهربان و قدرت حماسی او را همزمان به نمایش میگذارد
زن شگفتانگیز: رگهای خونین (Wonder Woman: Bloodlines) یکی از جواهرات کمتر دیدهشدهی انیمیشنهای دیسی است که روایت مهیج و درعینحال عاطفی تازهای از افسانهی دایانا ارائه میدهد. فیلم ریشههای تمیسکیری او را با یک ماجراجویی جهانی ترکیب میکند و او را در برابر گالریای از دشمنان کمتر شناختهشده مانند «چیتا»، «سیلور سوان» و «دکتر سایبر» قرار میدهد.
آنچه این اثر را برجسته میکند، تعادل ظریف میان اکشن حماسی و قلب مهربان دایاناست. فیلم نشان میدهد که او چگونه در کنار رویارویی با گذشتهی خود، پیوندهای عاطفی عمیقی با دیگران ایجاد میکند. همچنین رابطهی مادر–دختری او با «ملکه هیپولیتا» به شکلی پررنگ و تاثیرگذار به تصویر کشیده میشود؛ چیزی که در اقتباسهای دیگر کمتر دیدهایم.
انیمیشن رگهای خونین پویا و پرتحرک است و صحنههای نبرد آن سرعت، قدرت و ظرافت دایانا را به زیبایی نمایش میدهد. با این وجود، فیلم هرگز توجهی در حد عناوین بزرگتر دیسی دریافت نکرد. اما بیشک این اثر یک داستان الهامبخش و خوشساخت است که بار دیگر ثابت میکند چرا دایانا یکی از بزرگترین قهرمانان دیسی به شمار میرود.
اینجا دایانا بهعنوان شخصیتی چندبُعدی معرفی میشود؛ کسی که هم جنگجویی شکستناپذیر است و هم انسانی آسیبپذیر که باید میان گذشته و حالش آشتی برقرار کند. همین لایهی انسانی و خانوادگی، فیلم را به اثری متفاوت و ارزشمند تبدیل میکند که میتواند مخاطبان جدیدی را به دنیای زن شگفتانگیز جذب کند.
۴. کنستانتین: شهر شیاطین (۲۰۱۸)
جان کنستانتین در تاریکترین و ترسناکترین گوشههای جهان جادویی دیسی، میان شیاطین و نفرینها میجنگد
کنستانتین: شهر شیاطین (Constantine: City of Demons) شاید بهترین اقتباس از شخصیت «جان کنستانتین» تا امروز باشد، اما متأسفانه بهطرز عجیبی کمتر دیده شده است. این انیمیشن ما را به تاریکترین گوشههای جهان جادویی دیسی میبرد؛ جایی که کنستانتین باید در دنیایی مملو از شیاطین، نفرینها و گناهان قدیمی که دوباره بازگشتهاند، راه خود را پیدا کند.
این اثر پیچیدگی تراژیک شخصیت کنستانتین را بهخوبی به تصویر میکشد: غرور و خودخواهیاش، نگاه بدبینانهاش به جهان و بار سنگین گناهانی که همیشه همراه اوست. همهی اینها در دل تصاویری کابوسوار و هولناک روایت میشود که انگار از دل یک رمان گرافیکی ترسناک بیرون کشیده شدهاند. لحن داستان تلخ و سنگین است اما بهشکلی مسحورکننده مخاطب را درگیر میکند و نشان میدهد که زندگی کنستانتین چه فشار عاطفیای بر خودش و اطرافیانش وارد میکند.
آنچه شهر شیاطین را متمایز میکند، این است که برخلاف بسیاری از داستانهای ابرقهرمانی، در اینجا خبری از پیروزیهای باشکوه یا پایانهای امیدوارکننده نیست. کنستانتین شخصیتی است که همواره میان نجات دیگران و نابودی خودش گرفتار میشود، و همین تضاد او را به قهرمانی تراژیک بدل میکند. این فیلم نشان میدهد که دنیای ابرقهرمانی تنها محدود به نبردهای روشنایی و تاریکی نیست، بلکه میتواند قلمرویی از اخلاقیات خاکستری و بار سنگین گناهان شخصی باشد.
شهر شیاطین نمونهای درخشان از داستانگویی نوآر ماوراءالطبیعی است؛ اقتباسی که کاملاً نشان میدهد چرا کنستانتین شخصیتی چنین جذاب و متفاوت است. برای کسانی که به ابرقهرمانهای تاریکتر علاقه دارند، این فیلم یک تجربهی هولناک و تماشایی است که ثابت میکند انیمیشن هم میتواند تا مغز استخوان ترسناک باشد.
۳. بتمن ماورایی: بازگشت جوکر (۲۰۰۰)
تری مکگینیس باید با بازگشت شوکهکننده جوکر و خاطرات تلخ گذشته بتمن مقابله کند
بتمن ماورایی: بازگشت جوکر (Batman Beyond: Return Of The Joker) دنیای سایبرپانکی و مدرن را با یکی از تاریکترین و عاطفیترین داستانهای تاریخ بتمن در هم میآمیزد. داستان در نئو–گاتهام میگذرد؛ جایی که «تری مکگینیس» در قامت بتمن جدید با بازگشت شوکهکنندهی جوکر روبهرو میشود؛ آن هم دههها پس از مرگ «شاهزاده جنایت».
آنچه بازگشت جوکر را فراموشنشدنی میسازد، پلی است که میان دورانهای مختلف میزند. فیلم با یک فلشبک تکاندهنده، آخرین رویارویی بتمن اصلی و دستیارانش با جوکر را فاش میکند؛ جایی که حقیقت تلخ سرنوشت «تیم دریک» آشکار میشود. این افشاگری هم هولناک است و هم استادانه روایت میشود.
اهمیت بازگشت جوکر در این است که نشان میدهد میراث بتمن چیزی فراتر از یک عنوان یا نماد است؛ این میراث، بار سنگینی از گذشته را نیز به همراه دارد. در اینجا تری نهتنها باید با تهدیدی مرگبار روبهرو شود، بلکه باید با سایههای تاریک تاریخ بتمن و پیامدهای تصمیمهای بروس وین دستوپنجه نرم کند. فیلم با طرح پرسشی بنیادین، اینکه آیا یک قهرمان جدید میتواند از زخمهای گذشته عبور کند یا محکوم به تکرار همان چرخه است، عمق تازهای به جهان بتمن میبخشد.
همین نکته باعث میشود بار عاطفی داستان فراتر از بسیاری از انیمیشنهای ابرقهرمانی معمولی برود. با اکشن پرکشش، فضایی سرد و دلهرهآور، و اجرای خیرهکنندهی «مارک همیل» در نقش جوکر که ترسناکتر از همیشه ظاهر میشود، فیلم نهتنها شایستگی تری مکگینیس برای پوشیدن شنل و نقاب را اثبات میکند، بلکه یکی از آخرین و هولناکترین هنرنماییهای جوکر را نیز رقم میزند.
۲. بتمن: شوالیه گاتهام (۲۰۰۸)
شش داستان کوتاه با سبکهای انیمه متفاوت، راز و رمز و روانشناسی بتمن را از زوایای تازه نشان میدهند
بتمن: شوالیه گاتهام (Batman: Gotham Knight) یک فیلم انیمیشنی آنتولوژی جذاب است که مانند پلی میان Batman Begins و The Dark Knight عمل میکند. این اثر از شش داستان کوتاه ساخته شده توسط کارگردانان مختلف انیمه تشکیل شده و سبکهای متنوعی از انیمیشن را ارائه میدهد، در حالی که بتمن را از زوایای مختلف بررسی میکند.
هر بخش، لایهای تازه به افسانه بتمن اضافه میکند. برای مثال، اپیزود «Working Through Pain» زخمهای عاطفی و درونی بروس وین را بررسی میکند، و در «Crossfire» بتمن از دیدگاه پلیسهای گاتهام نمایش داده میشود. این تغییر سبکهای بصری، تجربهای هیجانانگیز و غیرقابل پیشبینی ایجاد میکند، اما همه اجزا بهطور هماهنگ اسطوره و رمز و راز بتمن را تقویت میکنند.
ویژگی برجسته این فیلم، نمایش بتمن بهعنوان شخصیتی چندبعدی است که از نگاههای متفاوت داستانهای کوتاه، همواره رازآلود و پرابهام باقی میماند. تنوع سبکهای انیمیشن نه تنها جذابیت بصری ایجاد میکند، بلکه به مخاطب امکان میدهد ابعاد مختلف ذهنیت و روش کار بروس وین را در مواجهه با جنایت و تاریکی گاتهام تجربه کند. این لایههای پیچیده باعث میشود شوالیه گاتهام نه تنها یک تجربه سرگرمکننده، بلکه یک مطالعه عمیق و تحلیلی از شوالیه تاریکی باشد.
شوالیه گاتهام تجربهای جاهطلبانه است که مرزهای تصویری یک فیلم ابرقهرمانی را جابجا میکند. اگرچه به دوران نولان مرتبط است، اما کمتر به آن اشاره میشود. با این حال، این اثر یکی از جسورانهترین و دیدنیترین پروژههای بتمن به شمار میرود.
۱. بتمن و بیل (۲۰۱۷)
مستندی احساسی که حقایق پشت خلق بتمن و سهم فراموششده بیل فینگر را آشکار میکند
بتمن و بیل (Batman & Bill) یک مستند جذاب و احساسی است که تاریخچه کمیکبوکها را بررسی میکند و در نهایت به «بیل فینگر»، همآفریننده فراموششده بتمن، اعتبار واقعی میبخشد. دههها تنها «باب کین» بهعنوان خالق بتمن شناخته میشد، در حالی که فینگر، کسی که شهر گاتهام را طراحی کرد، نام بروس وین را انتخاب کرد و شخصیتهای مهمی مانند رابین و جوکر را خلق نمود، نادیده گرفته میشد.
این مستند مسیر بیوقفه نویسنده «مارک تایلر نوبلمان» را دنبال میکند، کسی که تلاش کرد حقیقت را آشکار و میراث فینگر را بازگرداند. این اثر هم داستانی کارآگاهی است و هم ادای احترامی صمیمانه به مردی که سهم بزرگی در خلق اسطوره بتمن داشت. بیننده درمییابد چه میزان از افسانه و اسطوره بتمن مدیون شخصی است که تاریخ او را فراموش کرده بود.
مستند تعادل دقیقی میان هیجان کشف و بار عاطفی بیعدالتی برقرار میکند و نشان میدهد که مبارزه برای کسب اعتبار خلاقانه تا چه حد شخصی و پراهمیت است. برای هر طرفدار بتمنی که میخواهد داستان واقعی پشت این اسطوره را بداند، بتمن و بیل اثری ضروری است.
جمعبندی؛ به نظر شما جای کدام فیلم ابرقهرمانی در این لیست خالی است؟
در دنیای شلوغ و پررنگ ابرقهرمانان، بسیاری از آثار ارزشمند بهخاطر تمرکز رسانهها روی MCU و DC کمتر دیده شدهاند. از The Rocketeer و Planet Hulk گرفته تا مستند Batman & Bill، این مجموعه شامل آثار انیمیشنی و لایو اکشن است که هر یک با روایت، سبک و دیدگاهی منحصربهفرد، جهان ابرقهرمانی را گستردهتر و عمیقتر میکنند.
این آثار نه تنها سرگرمکنندهاند، بلکه شخصیتها و مفاهیم ابرقهرمانی را از زاویهای تازه به تصویر میکشند: از ماجراجویی پرهیجان کلیف سکورد در The Rocketeer، نبرد بیرحمانه هالک و ولورین در Hulk Vs، تا کاوشهای روانشناسانه و اخلاقی بتمن در The Long Halloween و Gotham Knight. همچنین مستند Batman & Bill یادآور اهمیت شفافیت و عدالت تاریخی در صنعت کمیک است.
در نهایت، این فیلمها به مخاطب یادآوری میکنند که ابرقهرمانان تنها محدود به بلاکباسترهای پرهزینه نیستند و در انیمیشنها، داستانهای کوتاه و مستندها، هنوز آثار ناب و کمتر دیدهشدهای وجود دارد که ارزش کشف دارند. اگر به دنبال تجربهای تازه و متفاوت از دنیای ابرقهرمانی هستید، این ۱۰ اثر باید در فهرست تماشای شما قرار بگیرند.
منبع: Screen Rant
چطوری پارتنر گیمر پیدا کنیم؟ میزگیم ازدواجی با سایه و حمید
نظرات