اخبار سینما و انیمیشن خبر

کاری که پایان شیطان‌کش انجام داد و جوجوتسو کایسن از آن عاجز بود

موفقیت چشمگیر قسمت اول از سه‌گانه سینمایی «شیطان‌کش: قلعه بی‌کران» بار دیگر ثابت کرد که این مجموعه چه جایگاه ویژه‌ای در صنعت انیمه دارد و این شهرت، بی‌دلیل به دست نیامده است. داستان نفس‌گیر و عمیق کویوهارو گاتوجه، با اقتباس انیمه‌ای بی‌نقص استودیو یوفوتیبل، به سطحی فراتر از تصور رسیده است. آرک داستانی قلعه بی‌کران، که در هزارتویی بی‌پایان و گیج‌کننده جریان دارد، به لطف هنر انیماتورها نه تنها به سازه‌ای ناممکن جان بخشیده، بلکه صحنه‌های مبارزه را به اوج هیجان رسانده است. در حالی که فیلم به‌تازگی در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۵ (۲۱ شهریور ۱۴۰۴) در سینماهای آمریکا اکران شده، هنوز خبری از فیلم‌های بعدی نیست.

اما در حالی که طرفداران انیمه خود را برای اوج داستان آماده می‌کنند، خوانندگان مانگا سال‌هاست که با سرنوشت نهایی این جهان آشنا هستند. مانگای «شیطان‌کش» در سال ۲۰۲۰ به پایان رسید و درست سال گذشته، رقیب محبوبش یعنی «جوجوتسو کایسن» نیز به خط پایان خود رسید؛ پایانی که نمی‌توانست تفاوتی بیشتر با رقیبش داشته باشد. هر دو مجموعه در سمت تاریک‌تر ژانر شونن قرار می‌گیرند و همین محبوبیت افسارگسیخته باعث شد که پایان‌بندی‌هایشان زیر ذره‌بین طرفداران قرار بگیرد و همه را راضی نکند. با گذشت زمان، طرفداران با پایان تراژیک «شیطان‌کش» کنار آمده‌اند. اما حقیقت این است که پایان داستان «شیطان‌کش»، با تمام تلخی‌اش، یک سر و گردن بالاتر از «جوجوتسو کایسن» قرار می‌گیرد، زیرا به رسالتی که شخصیت‌هایش برای آن جنگیدند، وفادار ماند و به آن دست یافت.

برای تماشای انیمیشن KPop Demon Hunters کلیک کنید

شکستن چرخه نفرین در «شیطان‌کش»

رسالت نهایی سپاه شیطان‌کش یک چیز بود: پاک‌سازی جهان از وجود پلید شیاطین. رسیدن به این آرمان هزار سال طول کشید، اما سرانجام با فروپاشی سلطنت موزان کیبوتسوجی، این هدف محقق شد. او، اولین شیطان تاریخ و منشأ تمام این پلیدی، قرن‌ها ژاپن را در وحشت و تاریکی فرو برده بود. تا زمانی که موزان نفس می‌کشید، آرامش یک رؤیای دست‌نیافتنی بود. به همین دلیل، اعضای سپاه بی‌امان جنگیدند تا این چرخه رنج را برای همیشه بشکنند.

نبرد نهایی، بی‌رحمانه و خونین بود؛ شبی طولانی که تقریباً تمامیت سپاه را بلعید. بهای این پیروزی، گزاف و کمرشکن بود، اما با اولین پرتوهای خورشید، جهانی متولد شد که در آن آرامش حکم‌فرما بود؛ دنیایی بهتر که قهرمانان داستان، زندگی خود را فدای ساختنش کردند. سپاه منحل شد و بازماندگان، با قلبی آکنده از داغ عزیزانی که از دست داده بودند، مسیر جدیدی را در زندگی پیش گرفتند. بخش پایانی کوتاه داستان، تصویری از همان دنیای آرامی است که آن‌ها برایش جنگیدند و به ما یادآوری می‌کند که هیچ‌کدام از آن فداکاری‌ها بیهوده نبود.

نبرد بزرگ زنیتسو در پوستر انیمه سینمایی Demon Slayer: Infinity Castle

در این آینده، ما بازتابی از شخصیت‌های محبوبمان را می‌بینیم؛ برخی نوادگان و برخی دیگر، گویی تناسخی از همان ارواح در دنیایی دیگر هستند. اوبانای ایگورو و میتسوری کانروجی که سرانجام در کنار هم یک زندگی زناشویی شاد را تجربه می‌کنند، یا برادران شینازوگاوا که در آرامش با یکدیگر کار می‌کنند. همه این تصاویر، همان آینده‌ای بود که شخصیت‌های اصلی آرزویش را داشتند. این پایان‌بندی به داستان خاتمه می‌دهد، اما همین حسرت «چه می‌شد اگر…» است که به آن، طعمی تلخ و شیرین و فراموش‌نشدنی می‌بخشد.

زمینه‌چینی بی‌پایان در «جوجوتسو کایسن»

در نقطه مقابل، پایان‌بندی «جوجوتسو کایسن» بیشتر شبیه به یک مقدمه برای ساخت دنباله‌ها و اسپین‌آف‌های تجاری بود تا ادای احترام به فداکاری شخصیت‌ها. در میان جادوگران، تنها یوکی تسوکومو بود که آشکارا رؤیای شکستن چرخه نفرین‌ها و پایان دادن به رنج انسان‌ها را در سر داشت. اما پایان داستان هیچ چیز را اصلاح نکرد. نفرین‌ها با شکست ریومن سوکونا از بین نرفتند، زیرا منشأ آن‌ها احساسات انسانی است. پنل پایانی مانگا که انگشت باقی‌مانده سوکونا را نشان می‌دهد، طعنه‌ای به پایان «حمله به تایتان» است و فریاد می‌زند که این چرخه قرار نیست به این زودی‌ها تمام شود.

 

این حقیقت که تمام آن مبارزات، مرگ‌ها و تراژدی‌ها فقط برای این بود که نسل‌های آینده نیز همان مسیر پر از رنج را طی کنند، عمیقاً ناامیدکننده است. دنیای جوجوتسو از ابتدا هم فروپاشیده بود و تبدیل شدن یوجی به میزبان سوکونا، تنها اوضاع را وخیم‌تر کرد. کنجاکو نقشه پوچ خود را صرفاً برای سرگرمی شخصی‌اش اجرا کرد و در نهایت، تکه‌های قدرت سوکونا آشوب را در سراسر کشور پراکند. درست است که با حذف سوکونا و کنجاکو، بزرگ‌ترین تهدیدها از بین رفتند، اما مشکل اصلی همچنان پابرجاست. حتی اقدام گوجو در حذف مقامات فاسد دنیای جوجوتسو، هرچند مفید، اما کافی نبود.

جدیدترین نسخه داستان با عنوان «جوجوتسو کایسن: مودولو»، ۶۸ سال پس از شکست سوکونا را به تصویر می‌کشد. نفرین‌ها همچنان در سایه‌ها پرسه می‌زنند و جادوگران حتی ضعیف‌تر شده‌اند. و در چرخشی عجیب، با معرفی یک نژاد بیگانه مرموز، ژانر داستان را به کلی به علمی-تخیلی تغییر می‌دهد؛ تصمیمی که بسیاری از طرفداران را سردرگم کرده است. اگرچه حوادث فاجعه‌باری مانند «بازی گزینش» دیگر رخ نداده، اما جهان هنوز فرسنگ‌ها با صلح فاصله دارد. شاید گِگه آکوتامی برنامه‌های بزرگی برای این دنباله دارد، اما رها کردن داستان اصلی به این شکل، آن حس رضایت و خاتمه‌ای را که «شیطان‌کش» به مخاطب هدیه داد، از ما دریغ می‌کند. هرچند، از جنبه مثبت، برخلاف «شیطان‌کش»، دنیای «جوجوتسو کایسن» هنوز پتانسیل زیادی برای روایت داستان‌های جدید دارد.

منبع: comicbook


چطوری پارتنر گیمر پیدا کنیم؟ میزگیم ازدواجی با سایه و حمید

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها