مانگای پرطرفدار جوجوتسو کایسن اثر گگه آکوتامی، با وجود محبوبیت سرسامآورش، همواره با حواشی و جنجالها همراه بوده است؛ بهخصوص وقتی پای سرنوشت شخصیتها به میان میآید. با توجه به اتمسفر تاریک داستان، وقوع رویدادهای تلخ و تراژیک دور از انتظار نیست، حتی اگر به قیمت ناامیدی طرفداران تمام شود.
مرگ گوجو ساتورو در «نبرد قویترینها» به دلایل متعددی طوفانی جهانی به پا کرد که عمدتاً به خاطر نحوه اجرای ضعیف آن بود. اکنون دو سال از آن رویداد گذشته و تبوتاب آن فروکش کرده است. هرچند مرگ او بسیاری را ناراضی کرد، اما داستان با آرک هیجانانگیز «حمله به سوکونا» (Sukuna Raid) که در آن اکثر شخصیتهای مرد علیه ویلن اصلی متحد شدند، توانست تا حدی این خلأ را جبران کند.
با تمام اینها، جنجال مرگ گوجو در مقابل شیوه پرداخت داستان به شخصیت یوکی تسوکومو رنگ میبازد. او تنها جادوگر زن «سطح ویژه» (Special Grade Sorcerer)، با تجربهای بسیار فراتر از گوجو و گتو بود. شخصیتی که دنیایی از پتانسیل را در خود داشت و صاحب یکی از جذابترین اهداف کل داستان بود، اما همه چیز در نبرد با کنجاکو به شکلی ناگهانی و سوالبرانگیز به پایان رسید. پس از مرگش نیز به طور کامل به حاشیه رانده و فراموش شد، درحالیکه خط داستانی او میتوانست مسیر روایت را به کلی تغییر دهد.
شخصیتی نمادین که هرگز فرصت درخشش پیدا نکرد
در دنیای شونن، بهویژه آثاری با محوریت مبارزه مثل جوجوتسو کایسن، پیدا کردن شخصیتهای زن قدرتمند و تاثیرگذار کار آسانی نیست. به همین خاطر، ظهور شخصیتی مثل یوکی فوراً نگاهها را به خود معطوف میکند. یوکی تسوکومو تمام ویژگیهای لازم برای جلب توجه را داشت: زیبا، کاریزماتیک و از همه مهمتر، به شکلی باورنکردنی قدرتمند. برخلاف گوجو که به دنبال اصلاح جامعه جوجوتسو از درون بود، یوکی رویایی بزرگتر در سر داشت: ریشهکن کردن کامل نفرینها از جهان.
او برای یافتن پاسخ این سوال که چرا اکثر جادوگران در ژاپن متولد میشوند، تمام دنیا را گشت. یوکی همزمان با سایر جادوگران به شیبویا رسید، اما مانند یوتا، برای جلوگیری از فاجعه دیر شده بود. با این حال، او در کنار بازماندگان ایستاد و برای آزادی گوجو از «قلمرو زندان» تلاش کرد. قدرت او، تکنیک نفرینشده «خشم ستاره» (Star Rage)، یکی از بکرترین و شکستناپذیرترین تواناییهای داستان بود. او با افزودن «جرم مجازی» به خود و شیکیگامیاش گارودا، قدرتی فراتر از تصور پیدا میکرد.
فراموش نکنیم که او تنها شخصیتی است که در نبرد با کنجاکو موفق به خلق یک سیاهچاله ویرانگر شد. آن مبارزه با همراهی چوسو و حملات بیامان یوکی، زمینهچینی فوقالعادهای داشت. اما مرگش به شکلی غیرمنتظره و سریع رقم خورد و تنها یک وداع کوتاه و احساسی با چوسو داشت. با توجه به تمرکز بیوقفه جوجوتسو کایسن بر مبارزات و پیشبرد سریع پلات، این لحظات عاطفی هرگز فرصت کافی برای اثرگذاری پیدا نمیکنند.
یک پتانسیل سوخته: چرا داستان یوکی ناامیدکننده است؟
تصویر از استودیو ماپا (MAPPA)
داستان بدون هیچ اتلاف وقتی، بلافاصله پس از ورود جدی او به ماجرا، حذفش کرد. پیش از این، بهخصوص در «آرک گذشته گوجو» (Gojo’s Past Arc)، با اهداف و ایدئولوژی او آشنا شده بودیم. به همین دلیل تقابل فلسفی او با کنجاکو یکی از عمیقترین لحظات کل مجموعه است. یوکی به دنبال راهی برای تکامل بشر و عبور از نفرینها بود، درحالیکه کنجاکو میخواست با ایجاد آشوب، پتانسیلهای نهفته انسان را شکوفا کند و عصر طلایی جدیدی برای جوجوتسو بسازد.
این فلسفه به داستان عمق میبخشید و نشان میداد که یوکی واقعاً به دنبال یک هدف معنادار بود. حتی اگر خودش موفق نمیشد، این پتانسیل وجود داشت که شخصیتی دیگر میراثدار رویای او شود، اما این اتفاق هرگز نیفتاد. علاوه بر این، یوکی یک «ظرف پلاسمای ستاره» (Star Plasma Vessel) نیز بود؛ نکتهای داستانی که به آن اشارهای گذرا شد اما تا پایان، مثل یک راز سر به مهر باقی ماند. حتی در نسخه جدید داستان با نام «جوجوتسو کایسن مودولو»، نفرینها همچنان در سایهها قربانی میگیرند و به نظر میرسد به ریشههای جادوگری جوجوتسو نزدیکتر میشویم.
شاید این ریشهها به «سیموریانها» (Simurians) مرتبط باشد؛ نژادی بیگانه که متوجه شدند درصد کمی از جمعیت ژاپن قدرتهایی شبیه به آنها دارند. یوکی در «آرک بازی کشتار» (Culling Game Arc) کشته شد، اما اطلاعات ما درباره او همچنان ناقص است. شاید تلخترین نکته این باشد که یوکی، با وجود پایگاه طرفداران بزرگش، حتی در تصویر رنگی پایانی مانگا نیز حضور نداشت. درحالیکه گوجو وداعی درخور و پایانی مشخص داشت، یوکی تسوکومو به نماد پتانسیل هدررفته در جوجوتسو کایسن تبدیل شد.
نظر شما چیست؟ دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید و به این بحث بپیوندید.
منبع: comicbook
چطوری پارتنر گیمر پیدا کنیم؟ میزگیم ازدواجی با سایه و حمید
نظرات