نگاهی به بهترین رویدادهای سینمایی دهه ۲۰۰۰
به فیلمهای پرفروشی که بعد از اکران سروصداهای زیادی را در اینترنت یا بین مردم راه میاندازند رویدادها یا ایونتهای سینمایی (Cinematic Events) میگویند. این فیلمها در حدی ترند میشوند که آدم دوست دارد آنها را در سینما ببیند یا حتی به صورت پردهای و با کیفیت بد آنها را تماشا کند. دهه ۲۰۰۰ یکی از بهترین دههها در این زمینه محسوب میشود چون تعدادی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ مثل قسمت اول اواتار در این دوره اکران شدند.
پرفروشترین و بهترین رویدادهای سینمایی دهه ۲۰۰۰ دنبالهها و اقتباسهایی از فرنچایزهای محبوب بودند یا آثار اورجینالی که به مرور به فرنچایزهای محبوبی تبدیل شدند. در مجموع جزو دهههایی است که کمتر به آن توجه میشود پر از آثار بدیع و نویی که آن زمان همه را میخکوب کرد. در این مقاله نگاهی به بهترین رویدادهای سینمایی دهه ۲۰۰۰ میاندازیم.
۱۰. ماتریکس ۲ و ۳
شروع مبارزه نئو با زیردستان مروونژی
واچوفسکیها یکی از بهترین فیلمهای علمی – تخیلی، سایبرپانک و اکشن تاریخ را در ۱۹۹۹ اکران کردند. اثری که از بیننده سوالهای عمیقی درباره خلقت میپرسید، به رویارویی انسان با هوش مصنوعی میپرداخت و پر از صحنههای تیراندازی و هنرهای رزمی است.
آن سالها مردم برای قسمتهای بعدی هایپ شده بودند چون میدانستند واچوفسکیها در نهایت ماتریکس: بارگذاری مجدد و انقلابهای ماتریکس را خواهند ساخت. کیفیت بالای ماتریکس ۱ انتظارات را بالا برده بود. یکی از ویژگیهای جالب ماتریکس این بود که قسمت دوم و سوم در فاصله چند ماه نسبت به یکدیگر اکران شدند؛ تقریبا این استراتژی هیچ وقت انجام نشد. بیشتر دنبالهها در بهترین حالت با یک سال فاصله اکران میشدند.
پس عجیب نبود همه برای تماشای ماتریکس ۳ لحظهشماری کنند. با این وجود قسمت سوم خیلیها را ناامید کرد دیگر مثل قبل سکانسهای تیراندازی یا گان فو نداشت. علاوه بر این پایان بحث برانگیزی داشت به طور کلی دنبالههای ماتریکس هیچکدام به خوبی قسمت اول نبودند.
هر چه قدر جلوتر رفت کیفیت آنها حتی افت پیدا کرد در حدی که ماتریکس ۴ به بدترین و ناامیدکنندهترین فیلم سال تبدیل شد. با این وجود نمیتوان انکار کرد جنگ انسان با ماشینها در فیلم چه قدر هیجانانگیز بود. به همین خاطر ایونت مهمی در سینما به شمار میآید.
۹. شرک ۲
سکانس آشنایی شرک و خر با گربه چکمهپوش
قسمت اول شرک نقطه عطف استودیو دریمورکس است. چون با این انیمیشن رقابتش با دیزنی را آغاز کرد همچنین اسکار بهترین انیمشن سال را با آن دریافت کرد. به همین دلیل انتظار برای شرک ۲ بالا بود. با این حال قسمت دوم موفق ظاهر شد حتی فروش بیشتری را تجربه کرد. به همین خاطر به رویداد سینمایی عظیمی تبدیل شد حتی برای مدتی جزو ۴ فیلم پرفروش تاریخ قرار گرفته بود. هنوز هم خیلیها شرک ۲ را بیشتر از قسمت اول دوست دارند و آن را بارها تماشا کردهاند.
گربه چکمهپوش (آنتونیو بندراس) در این قسمت معرفی شد؛ شخصیتی که بعدها اسپین آفی از آن ساخته شد. همچنین یکی از جالبترین ویلنها یعنی مادرخوانده پری را در خود داشت. یک پری کلاهبردار که هیچ آرزویی را برآورده نمیکرد و از اعتماد دیگران سوء استفاده میکرد.
متاسفانه چنین رویهای در شرک ۳ و ۴ تکرار نشد با وجود این که هر دو فیلم فروش نسبتا خوبی را تجربه کردند اما از منتقدین و مردم نمرات درخشانی را کسب نکردند. به همین خاطر زمان زیادی طول کشید تا ساخت شرک ۴ آغاز شود که آن هم بیشتر به خاطر عملکرد فراتر از انتظار گربه چکمهپوش: آخرین آرزو بود.
۸. دزدان دریایی کارائیب: صندوقچه مرد مرده (۲۰۰۶)
فرار جک اسپارو از انسانهای بدوی
دزدان دریایی کارائیب یکی از موفقترین و بهترین لایو اکشنهای دیزنی به شمار میآید. تقریبا هیچ فیلمی درباره دزدان دریایی تا به حال در سینما موفقیت این مجموعه را تکرار نکرده است. جالب است بدانید منتقدین ابتدا فیلم را دوست نداشتند اما به مرور به یکی از بهترین قسمتهای فیلم از نظر مردم تبدیل شد.
جلوههای ویژه و کامپیوتری Pirates of the Caribbean: Dead Man’s Chest از فیلمهای امروزی هم بهتر است؛ شاید باورتان نشود ولی جلوههای ویژه برخی از فیلمهای ۲۰۰۰ کیفیت بالاتری نسبت به فلش (۲۰۲۳) یا لیگ عدالت (۲۰۱۷) دارند.
صندوقچه مرد مرده دیوی جونز ویلنی پرابهت و خبیث را معرفی میکند که دو قسمت طول میکشد جک اسپارو و دوستانش او را شکست دهند؛ پیش زمینههایی که برای فیلم بعدی جواب داد همچنین نسبت به قسمت اول تم دارکتری داشت اما شوخیها و طنز نفرین مروارید سیاه را حفظ کرده بود.
۷. ایندیانا جونز و قلمرو جمجعه کریستالی (۲۰۰۸)
این بار ایندی با نیروهای شوروی میجنگد.
ایندیانا جونز در ایران خیلی طرفدار ندارد بیشتر طرفداران اسپیلبرگ یا هریسون فورد او را میشناسند؛ شخصیتی که منبع الهام لارا کرافت و نیتن دریک است باستانشناسی شوخطبع که با شلاق و کاریزمای خود با کالتهای مخوف و نازیها میجنگد.
با این وجود زمان اکران نسلهای جدید او را نمیشناختند چون ۱۸ سال از اکران قسمت سوم آخرین جنگ صلیبی میگذشت. پس بیشتر طرفداران قدیمی مجموعه برای دیدن قلمرو جمجعه کریستالی به سینما رفته بودند. اما از طرفی خیلیها را با این شخصیت اسطورهای آشنا کرد. بازگشت دوباره ایندیانا جونز آن زمان فوقالعاده بود، با این حال امروز جزو ضعیفترین قسمتهای ایندیانا جونز به شمار میرود.
رویدادهای سینمایی آثاری ترند و پرسروصدا هستند اما الزاما خوب نیستند خیلی از آنها مثل قسمت دوم و سوم ماتریکس یا Indiana Jones and the Kingdom of the Crystal Skull آثار شاهکاری نبودند حتی از قسمتهای قبلی ضعیفتر ظاهر شدند.
۶. Star Wars: Episode III – Revenge of the Sith’ (2005)
ابی وان کنوبی مقابل آناکین اسکای واکر
استار وارز وضعیت مشابهی با ایندیانا جونز داشت با این وجود اپیزودهای اول تا سوم پیشدرآمدی بر نسخههای ۴، ۵ و ۶ محسوب میشوند. برای همین لازم نبود کسی قسمتهای قدیمی را تماشا کند. از این نظر نسبت به Indiana Jones and the Kingdom of the Crystal Skull برتری داشتند.
جورج لوکاس خالق استار وارز آن زمان به نتیجه رسیده بود که شروع داستان را نمیتوان با جلوههای ویژه دهه ۷۰ یا ۸۰ ساخت. پس چندین سال صبر کرد تا فرصت برای ساخت پیشدرآمد فرنچایز مهیا شود. انتقام سیث از این جهت رویداد سینمایی مهمی به شمار میآید چون آرک شخصیتی آناکین اسکای واکر را کامل میکند.
پسری که پیشگویی میشد دنیا را نجات خواهد داد اما تاریکی او را فرا گرفت و بعدها به دارث ویدر به یاد ماندنیترین شخصیت سری تبدیل شد. حتی بعضی از شعارهای فیلم مثل The saga is complete در یک کلام داستان انتقام سیث را توصیف میکند. پلی بین فیلمهای گذشته و مدرن که باعث شد خیلیها را به دیدن قسمتهای قبلی تشویق کند، این گونه نسل جدید هم جزو طرفداران پروپاقرص مجموعه تبدیل شد.
۵. اسپایدرمن (۲۰۰۲)
گرین گابلین: خطرناکترین ویلن اسپایدرمن
سم ریمی کارگردان اسپایدرمن قبل از این با سری فیلمهای ترسناک Evil Dead شناخته میشد. از طرفی سریال Spider-Man: The Animated Series طرفداران زیادی داشت و به یکی از محبوبترین سوپرهیروهای مارول تبدیل شده بود. با این حال هیچکس تصور نمیکرد چنین کارگردانی روزی یکی از خاطرهانگیزترین لایو اکشنهای اسپایدرمن را بسازد. مارول دهه ۲۰۰۰ بر اساس برخی از شخصیتهای مشهورش مانند دردویل، چهار شگفتانگیز و الکترا لایو اکشنهای مختلفی ساخت. اما بیشترشان شکست خوردند علاوه بر این موفقیت اسپایدرمن را تکرار نکردند.
هنوز خیلیها بهترین اسپایدرمن تاریخ را توبی مگویر میدانند. بینندهها وقتی او را در اسپایدرمن: راهی به خانه نیست دیدند تمام خاطراتشان و جنگهایی که او با گرین گابلین داشت در ذهنشان زنده شد؛ ویلنی که ویلم دافو برای آن سنگ تمام گذاشت حتی نشان داد او از همه آنتاگونیستهای اسپایدرمن شگفتانگیز و تام هالند مخوفتر است؛ زیرا غیرقابل پیشبینی رفتار میکند لحظهای فکر میکنید نورمن دارد از خر شیطان پایین میآید که همان موقع گرین گابلین وارد میشود، سپس از پشت به اسپایدرمن خنجر میزند.
اسپایدرمن ریمی حواشی زیادی داشت. مثلا در تیزرهای تبلیغاتی اسپایدرمن مجرمین را با تارهای خود بین برجهای دوقلو گیر انداخته بود. اما به دلیل حادثه ۱۱ سپتامبر هر سکانسی که برجهای دوقلو در آن وجود داشت حذف شد. لباس گرین گابلین قرار بود ظاهری مشابه با کمیکها داشته باشد ولی ریمی احساس کرد این کاستوم برای بچهها خیلی ترسناک است. پس دستور داد کاستومی مطابق با حال و هوای فیلم خود بسازد. در مجموع سه گانه اسپایدرمن برای نسل زد و Y نوستالژی و خاطرات زیادی را به همراه دارد.
۴. هری پاتر و سنگ جادو (۲۰۰۱)
کتابهای هری پاتر جزو محبوبترین و بهترین کتابهای فانتزی به شمار میروند. قبل از اقتباسهای سینمایی کتابها تا حدی محبوب بودند. ولی موفقیت فیلم باعث شد نظر بینندگان را به شاهکار جی کی رولینگ بیشتر جذب کند. حتی برای مدتی جزو پرفروشترین فیلمهای تاریخ قرار گرفته بود.
به نوعی سنگ بنای سری هری پاتر نیز محسوب میشود. کسانی که هری پاتر را نخوانده بودند عاشق دنیای جادویی هاگوارتز و شخصیتهای دوستداشتنیاش شدند. در حدی که میدانستند در حال تماشای اثری هستند که روزی به یکی از بهترین آثار کلاسیک دهه ۲۰۰۰ تبدیل خواهد شد. به همین خاطر تهیهکنندههای MAX یا HBO کار ساختی را برای ریبوت مجموعه در پیش دارند.
مخصوصا حالا که ۲۴ سال از اکران قسمت اول میگذرد و کتابهای هری پاتر تمام شده است؛ آن دوره هنوز رولینگ کتابها را تمام نکرده بود. علاوه بر این شهرت جهانی هری پاتر اصلا در حد و اندازههای الان نبود. با این حال امروز اگر به ژانر فانتزی فکر کنید اولین چیزی که یادتان میافتد در کنار ارباب حلقهها حتما هری پاتر است.
۳. The Dark Knight (۲۰۰۸)
بازجویی شوالیه تاریکی از جوکر
هنوز هم از The Dark Knight به عنوان بهترین فیلم سوپرهیرویی تاریخ یاد میشود. نولان با Batman Begins توجهات زیادی را به خود جلب کرد؛ اثری که با تمام بتمنهای قبل از خود تفاوت داشت، علاوه بر این حال و هوای واقعگرایانهتری داشت. اما شوالیه تاریکی تاثیر زیادی بر فیلمهای پس از خود گذاشت که تاثیرش تا امروز هم احساس میشود آن زمان همه درباره The Dark Knight و نقشآفرینی هیث لجر صحبت میکردند.
تمام نشریات سینمایی یا غیرسینمایی به حواشی فیلم میپرداختند؛ این که چگونه لجر بعد از نقش جوکر سلامت روانش به خطر افتاد و خودکشی کرد. خبری که در نهایت شایعه از آب در آمد چون لجر بعد از این فیلم داشت روی پروژههای دیگری کار میکرد. او بعد از طلاق از مشکلات بیخوابی رنج میبرد یک بار قبل از این که بخوابد چند قرص را با هم خورد که تداخل زیادی با یکدیگر داشتند؛ بنابراین در اثر اوردوزی ناخواسته جانش را از دست داد.
در هر صورت این شایعات خیلی از مردم را به سینما کشاند. نقشآفرینی او در حدی خوب است که این شایعات را باورپذیر میکند. بعد از او بازیگران مطرحی مثل واکین فنیکس سعی کردند نقشآفرینی منحصربهفردی از این کاراکتر ارائه دهند بعضی از آنها تا حدی موفق شدند، اما همچنان جوکر لجر چند لِوِل بالاتر است. از دلایل عمده آن میتوان به فیلمنامه عالی کریستوفر و جاناتان نولان اشاره کرد؛ هر دیالوگی که جوکر میگوید به خوبی شخصیت مریض و جامعهستیز او را به تصویر میکشد.
هر چه قدر از کیفیت بالای The Dark Knight بگوییم باز کم است. شاید برایتان جالب باشد شوالیه تاریکی در بخش بهترین فیلم اسکار نامزد نشد. اما بعد از ۲۰۰۹ آکادمی اسکار تعداد نامزدهای بخش Best Picture را از ۹ فیلم به ۱۰ فیلم افزایش داد. همان طور که میبینید اسکار از همان سالها در حق بعضی از شاهکارهای سینما اجحاف میکرد.
۲. ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه (۲۰۰۳)
پایان حماسه
از ارباب حلقهها به عنوان یکی از برترین تریلوژیهای تاریخ یاد میشود. تریلوژیهایی مثل ماتریکس با گذشت زمان ضعیفتر شدند در عوض هر قسمت از ارباب حلقهها حماسیتر از قبل ظاهر شد همچنین در مراسم اسکار بسیار درخشید؛ زیرا ۱۱ جایزه اسکار را در کنار بن هور و تایتانیک دریافت کرد. اگر فیلمها را دوباره از اول تماشا کنید تصور شور و حال مردم زمانی که میخواستند بازگشت پادشاه را ببینند اصلا سخت نیست.
منتقدین فیلم را تحسین کردند مردم نیز به یکدیگر ارباب حلقهها ۳ را پیشنهاد میکردند. بدین صورت فروش بازگشت پادشاه از هری پاتر و سنگ جادو هم پیشی گرفت. یکی از بهترین و هیجانانگیزترین رویدادهای سینمایی که تا قبل از قسمت دوم هری پاتر یادگاران مرگ در ژانر فانتزی دیگر مشابهش تکرار نشد.
۱. اواتار (۲۰۰۹)
پرفروشترین فیلم تاریخ سینما
اواتار همچنان پرفروشترین فیلم تاریخ سینما است. زمانی اونجرز اند گیم توانسته بود رکورد آواتار را بشکند ولی اکران مجدد اواتار باعث شد جایگاهش را دوباره تصاحب کند. فیلم حدود ۷ هفته رتبه اول باکس آفیس بود. جیمز کامرون مدت زمان زیادی روی این پروژه وقت گذاشت، تلاشی بیوقفه که در نهایت همه را شگفتزده کرد.
یکی از عوامل موفقیت اواتار سهبعدی بودن آن بود. ویژگی که در اکثر فیلمهای جدید بلاک باستری دیده میشود. اما آن زمان تکنیک جدیدی محسوب میشد. کامرون تقریبا با ساخت هر فیلمی جلوههای ویژهای فراتر از زمان خود ارائه میدهد نمونهاش را میتوان در ترمیناتور ۲ مشاهده کنید. در اواتار نیز سیارهای شگفتانگیز و بکر به نام پاندورا را خلق کرد.
داستانی ساده، احساسی و تاثیرگذار که هر بینندهای را میخکوب میکند. همچنین پر از نبردهای حماسی و اکشن است؛ نبردی که انسانهای سودجو برای حفاری مادهای باارزش با پاندورا وارد جنگ میشوند. عدهای آن دوره میخواستند اواتار را با نقدهای خود بکوبند میگفتند فیلم بیش از حد شلوغ و تصنعی است. با این وجود امکان ندارد اواتار حوصلهتان را سر ببرد.
تقریبا حداقل همه یک بار اواتار را دیدهاند به خصوص حالا که کامرون مشغول ساخت قسمت سوم است. اواتار: راه آب نیز به فروش میلیاردی دست پیدا کرد منتهی به اونجرز: اند گیم باخت. در واقع این فیلم برترین رویداد سینمایی دهه ۲۰۰۰ نیست بلکه بهترین ایونت سینمایی قرن بیست و یکم به شمار میرود. شما با کدام یک از ایونتهای سینمایی دهه ۲۰۰۰ بیشتر خاطره دارید؟ حتما در بخش نظرات بخشی از خاطرات خود را در میان بگذارید.
منبع: collider
سوالات متداول
پرفروشترین فیلمهای تاریخ کدامند؟ از پرفروشترین فیلمهای تاریخ به ترتیب میتوان به اواتار ۱، اونجرز اند گیم، اواتار: راه آب، تایتانیک و Ne Zha 2 اشاره کرد.
آخرین ایونت سینمایی برای چه فیلمی بود؟ از آخرین ایونتهای سینمایی میتوان به باربنهایمر اشاره کرد؛ اوپنهایمر و باربی دو فیلم مورد انتظار سال ولی با حال و هوایی کاملا متفاوت در یک روز اکران شدند.
اعترافات جنجالی یوتوبرهای فارسی؛ میزگیم با بیگزموگ
نظرات