معرفی بهترین انیمیشنهای تاریخ: پینوکیو
در سال ۲۰۲۵ تقریبا همه ما با شخصیت پینوکیو آشنا هستیم و از زندگی این پسربچه چوبی که آرزوی تبدیل شدن به یک پسربچه واقعی دارد، خبر داریم. اما آنچه که باعث شد داستان Pinocchio برای اولین دفعه مطرح شود و بین همه مردم پخش گردد، انیمیشنی بود که شرکت والت دیزنی در سال ۱۹۴۰ به اکران درآورد. این انیمیشن که با اقتباس از یک رمان ایتالیایی ساخته شده، یکی از بزرگترین شخصیتهای فرهنگ عامه غرب را به مردم معرفی کرد.
پس از موفقیت عظیم انیمیشن «سفید برفی و هفت کوتوله» در سال ۱۹۳۷، شرکت والت دیزنی به سراغ یک پروژه جاهطلبانه و بزرگ دیگر رفت. اما از زمانی که جنگ جهانی دوم از سال ۱۹۳۹ آغاز شد، شرایط کمی تغییر کرد. کودکان در آن دوره پرتنش نیاز به یک منبع الهام و سرگرمی جدید داشتند و این شرایط، مقطعی بود که شرکت مذکور یکبار دیگر نبوغ خود را نشان داد. انیمیشن پینوکیو در سال ۱۹۴۰ روی پرده رفت و یکی از معروفترین شخصیتهای فرهنگ عامه غرب را به وجود آورد. این اثر نه تنها از لحاظ مالی به شدت موفق بود، بلکه توانست در جامعه هم تأثیرگذار باشد و جریانی را ادامه دهد که با سفید برفی آغاز شده بود.
البته انیمیشن پینوکیو هم درست مثل سایر آثار بزرگ دیزنی، روایتگر یک داستان کاملا اورجینال نبود. سازندگان برای خلق داستان این اثر از رمان یک نویسنده ایتالیایی به اسم کارلو کولودی کمک گرفتند. کتاب اصلی که The Adventures of Pinocchio نام داشت، در سال ۱۸۸۳ منتشر شده بود. هرچند که این رمان بین جامعه کتابخوانها محبوبیت زیادی به دست آورد، اما اثر شرکت دیزنی کاری کرد که شخصیت اصلی و داستان وی به یکی از نمادینترین ماجراجوییهای تاریخ سرگرمی تبدیل شود.
همانطور که بسیاری از شما با داستان آشنایی دارید، انیمیشن Pinocchio روایتگر داستان یک عروسک چوبی با اسمی مشابه است. این عروسک چوبی توسط یک نجار مهربان به اسم پدر ژپتو ساخته میشود و یک پری مهربان، به جسم چوبی وی جان میدهد. اما این عروسک چوبی از همان روزهای ابتدایی زندگی خود یک آرزوی بزرگ داشت. او میخواست از حالت عروسکی خود خارج شود و شکل یک پسر واقعی را به خود بگیرد. منتها او برای رسیدن به هدف خود راه سختی در پیش داشت. پینوکیو باید همیشه از خود شجاعت، صداقت و درستکاری نشان میداد تا بتواند به شکل یک پسربچه واقعی درآید.
اما انیمیشن مورد بحث علاوه بر داستان نمادینش، جزئیات ماندگار دیگری هم داشت. آهنگ When You Wish Upon a Star خیلی سریع بین مردم به شهرت رسید و به یکی از نمادهای خود شرکت دیزنی تبدیل شد. کتابخانه کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۴ این انیمیشن را به عنوان اثری با «اهمیت فرهنگی» بالا معرفی کرد و برانی نگهداری در بایگانی ملی فیلم ایالات متحده آمریکا انتخاب شد. در سال ۲۰۰۸ مؤسسه فیلم آمریکا Pinocchio را در لیست ۱۰ انیمیشن برتر تاریخ قرار داد و آن را در رتبه دوم گذاشت. رتبه اول نیز به اولین انیمیشن بلند شرکت دیزنی یعنی سفید برفی و هفت کوتوله رسید. حالا هم که چیزی نزدیک به ۹ دهه از اکران این اثر میگذرد، بسیاری منتقدها، تاریخنگاران سینما و صاحب نظرها آن را جزو بهترین انیمیشنهای تاریخ قرار میدهند.
یکی از جنبههای برجستهی پینوکیو، نوآوریهای فنی و هنری آن در زمان ساخت بود. تیم دیزنی برای نخستین بار از تکنیکهای پیشرفتهای مانند حرکت واقعگرایانهی آب، شبیهسازی دقیق نور و سایه و پسزمینههای چندلایه استفاده کرد که جلوهای بیسابقه به تصاویر بخشید. این سطح از جزئیات و ظرافت باعث شد تا پویانمایی به مرز تازهای از واقعگرایی برسد، در حالی که همچنان حال و هوای خیالانگیز و فانتزی داستان حفظ میشد. سبک بصری این اثر به سرعت به الگویی برای نسلهای بعدی انیمیشنهای دیزنی و دیگر استودیوها بدل شد و تأثیر ماندگاری بر تاریخ هنر پویانمایی گذاشت.
بزرگ شدن بینی پینوکیو، نمادی از آشکار شدن سریع حقیقت پس از دروغ گفتن است
در قلب داستان Pinocchio، مفاهیم اخلاقی پررنگی نهفته است که نسلهای مختلف از آن درس گرفتهاند. مهمترین پیام فیلم بر اهمیت صداقت، شجاعت و گوش دادن به ندای وجدان تأکید دارد. ویژگی مشهور پینوکیو، یعنی بلند شدن دماغش هنگام دروغ گفتن، به عنوان نمادی ساده و بهیادماندنی عمل میکند؛ نشانهای که نشان میدهد حقیقت را نمیتوان پنهان کرد و دیر یا زود آشکار میشود.
این عنصر در رمان اصلی کارلو کولودی نیز وجود داشت، اما در نسخهی ادبی تنها به صورت گذرا و با فضایی تاریکتر مطرح میشد. دیزنی با پررنگتر کردن این ایده و تبدیل آن به بخش مرکزی روایت، توانست پیام اخلاقی داستان را به شکل ملموستر و قابلدرکتری برای کودکان و خانوادهها بیان کند. به همین دلیل، دماغ پینوکیو در فرهنگ عامه به یکی از شناختهشدهترین نمادهای دروغگویی در جهان تبدیل شده است. احتمالا بسیاری از ما در زمان کودکی، برای جلوگیری از بزرگ شدن دماغ خود مجبور به راستگویی شدیم تا به سرنوشت شخصیت مورد بحث دچار نشویم.
هرچند Pinocchio امروز به عنوان یکی از بزرگترین آثار تاریخ انیمیشن شناخته میشود، اما در زمان اکران اولیهاش در سال ۱۹۴۰ با مشکلات جدی در گیشه مواجه شد. آغاز جنگ جهانی دوم باعث شد بسیاری از بازارهای بینالمللی دیزنی از دست بروند و فروش جهانی فیلم به شدت کاهش یابد. این محدودیتها مانع از آن شد که پینوکیو در زمان عرضه بتواند موفقیت تجاری چشمگیری داشته باشد. با این حال، اهمیت فرهنگی و روحیهبخش فیلم در همان دوران انکارناپذیر بود؛ چرا که برای بسیاری از کودکان و خانوادهها قصهی امید و پاداش صداقت را روایت میکرد. بعدها، با اکرانهای مجدد و عرضه در قالبهای جدید، این اثر نه تنها شکست اولیه را جبران کرد، بلکه به یکی از آثار کلاسیک ماندگار دیزنی بدل شد.
یکی از دلایل ماندگاری دومین انیمیشن بلند والت دیزنی، شخصیتهای جانبی تأثیرگذار آن است که هر کدام نقش مهمی در پیشبرد داستان و انتقال پیامهای اخلاقی دارند. جیمینی کریکت که یک جیرجیرک است، به عنوان وجدان پینوکیو عمل میکند و با نصیحتها و هشدارهایش مسیر درست را به او نشان میدهد. در مقابل، شخصیتهای منفی مانند استرومبولی، عروسکگردان طمعکار، و روباه مکار و گربه نره، موانع و چالشهایی را ایجاد میکنند که پینوکیو باید با آنها روبهرو شود و از آنها درس عبرت بگیرد. این شخصیتها نه تنها به داستان رنگ و تنوع میبخشند، بلکه به شکل نمادین، صفات اخلاقی و پیامهای آموزشی فیلم را برای مخاطب روشن میکنند و تجربه تماشای آن را برای کودکان و بزرگسالان به یادماندنیتر میسازند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Disney.fandom
سایلنت هیل اف ترسناکترین بازی ساله؟ میزگیم با امید لنون
نظرات