دانشگاه هیولاها
اخبار سینما و انیمیشن برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه خبر

معرفی بهترین انیمیشن‌های تاریخ: دانشگاه هیولاها + تماشای رایگان

انیمیشن دانشگاه هیولاها (Monster University) در واقع پیش‌درآمدی بر انیمیشن تحسین شده شرکت هیولاها (Monster Inc.) است که ۱۲ سال پس از نسخه ابتدایی به اکران درآمد. در این اثر، ما شاهد نسخه جوان‌تر مایک وازوفسکی و سالیوان هستیم که برای اولین دفعه در دانشگاه با یکدیگر آشنا می‌شوند و به مشکلات زیادی می‌خورند. اما پیکسار نقشه‌های بزرگ‌تری هم برای قصه در سر داشت که به خوبی آن‌ها را در قالب داستان جا کرد.

انیمیشن شرکت هیولاها (Monster Inc.) که اولین دفعه در سال ۲۰۰۱ اکران شد، بدون شک یکی از بهترین انیمیشن‌های سینمایی تاریخ است. مالکیت معنوی این انیمیشن که توسط پیکسار تولید شده بود، در دست شرکت دیزنی قرار داشت. قاعدتا پس از چنین پروژه موفقی، همه مشتاق ساخت یک دنباله هستند تا از پایه‌های موفقیت بنا شده، استفاده بیش‌تری ببرند. از سال ۲۰۰۵ به بعد، دیزنی به عنوان مالک فرنچایز به دنبال ساخت یک دنباله بود، ولی خب با پیکسار به توافق نرسید. به همین خاطر، دیزنی تصمیم گرفت این پروژه را به استودیو Circle 7 Animation بسپرد که به هیچ وجه در حد و اندازه پیکسار نیست.

برای تماشای انیمیشن دانشگاه هیولاها اینجا کلیک کنید

اما در سال ۲۰۰۶ یک اتفاق بزرگ رخ داد؛ شرکت دیزنی پیکسار را خرید و آن را به یکی از زیرمجموعه‌های خود تبدیل کرد. این موضوع باعث شد که پروژه استودیو Circle 7 Animation لغو شود و کار، مجددا به دست کاردان بیفتد. ساخت نسخه جدید شرکت هیولاها با اسم دانشگاه هیولاها در سال ۲۰۱۰ آغاز و همه را نسبت به خود هیجان‌زده کرد. ولی خب در سال ۲۰۱۱ مشخص شد که این اثر یک دنباله جدید نیست و قرار است به پیش‌درآمدی بر نسخه سال ۲۰۰۱ تبدیل شود. این بدان معنی بود که داستان Monster University به قبل از وقایع Monster Inc. برمی‌گردد و همه از این موضوع استقبال نکردند.

اما هنگامی که دانشگاه هیولاها به صورت رسمی در سال ۲۰۱۳ روی پرده رفت، مردم حسابی از آن استقبال کردند. هرچند که این اثر نسبت به شرکت هیولاها نمرات پایین‌تری دریافت کرد، اما در گیشه حسابی درخشید. با وجود بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری، فروش انیمیشن مورد بحث از ۷۴۳.۶ میلیون دلار هم گذشت تا به یک موفقیت محض تبدیل شود. این موضوع باعث شد که دانشگاه هیولاها در سال شلوغی مثل ۲۰۱۳، به هفتمین فیلم پرفروش سال بدل گردد که در نوع خود دستاورد بزرگی بود.

یکی از دلایلی که باعث شد انیمیشن دانشگاه هیولاها حسابی مورد استقبال قرار بگیرد، داستان جالبش بود. قصه این اثر ما را سال‌ها قبل از وقایع شرکت هیولاها می‌برد؛ جایی که مایک وازوفسکی و سالیوان جوان‌تر هستند و در دانشگاه درس می‌خوانند. در سکانس افتتاحیه فیلم، ما نسخه ۶ ساله مایک وازوفسکی را می‌بینیم که پس از ملاقات شرکت هیولاها در قالب یک اردو مدرسه‌ای، عاشق کار کردن در آن می‌شود. مایک تصمیم می‌گیرد زمانی که بزرگ شد، به یک «ترساننده» در شرکت هیولاها تبدیل شود و با به وحشت انداختن بچه‌ها، انرژی تولید کند.

در نهایت مایک برای یاد گرفتن اصول کار وارد دانشگاه هیولاها می‌شود و مشکلات تازه از آنجا آغاز می‌گردد. مایک با وجود استعداد و پشتکار، به هیچ وجه از لحاظ فیزیکی ترسناک نیست. در طرفی دیگر، سالیوان که سال‌ها بعد به بهترین دوستش تبدیل می‌شود، از یک خانواده معروف می‌آید و فوق‌العاده ترسناک است. اما سالیوان اصلا پشتکار خاصی ندارد و با تکیه بر غرور خود، ترجیح می‌دهد از تلاش و مطالعه دست بکشد. این تفاوت در ایدئولوژی اختلاف زیادی بین مایک و سالیوان به وجود می‌آورد و آن‌ها را حسابی به جنجال می‌اندازد؛ غافل از اینکه آن‌ها سال‌ها بعد آینده روشنی با یکدیگر دارند.

نکته جالب دیگری که در مورد انیمیشن دانشگاه هیولاها وجود دارد، حضور رندال در داستان است. رندال که ویلن اصلی انیمیشن شرکت هیولاها محسوب می‌شد، در این اثر به شدت آرام و حتی خجالتی به تصویر کشیده می‌شود. رندال که هم‌اتاقی مایک وازوفسکی در دانشگاه است، دوست دارد محبوب و کار درست باشد؛ اما همیشه استرس می‌گیرد و بدون کنترل بر قدرتش نامرئی می‌شود. به تصویر کشیدن قوس شخصیتی رندال و تبدیل شدن او از یک پسر خجالتی به یک ویلن تمام عیار، یکی از مواردی است که عمق خاصی به داستان Monster University می‌بخشد.

دانشگاه هیولاها

در انیمیشن دانشگاه هیولاها ما رابطه کاملا متفاوتی از مایک و سالیوان می‌بینیم

انیمیشن دانشگاه هیولاها فراتر از یک روایت سرگرم‌کننده درباره دوران تحصیل مایک وازوفسکی و سالیوان است و در لایه‌های زیرین خود مفاهیمی عمیق و انسانی را بازتاب می‌دهد. در مرکز داستان، تضاد میان تلاش و استعداد به‌ عنوان دو نیروی شکل‌دهنده موفقیت قرار دارد. مایک، هیولایی کوچک و پرانرژی که رویای ورود به شرکت هیولاها را در سر دارد، نماینده افرادی است که با پشتکار و انگیزه پیش می‌روند؛ در حالی که سالیوان، با برخورداری از ظاهر ترسناک و اعتماد به‌ نفس ذاتی، نماد کسانی است که به موهبت‌های طبیعی تکیه می‌کنند.

معرفی بهترین انیمیشن‌های تاریخ: پینوکیو

روایت فیلم با هوشمندی نشان می‌دهد که موفقیت صرفاً نتیجه استعداد یا تلاش نیست، بلکه حاصل درک محدودیت‌ها و استفاده درست از توانایی‌های فردی است. در پایان، هر دو شخصیت درمی‌یابند که مسیر رشد واقعی از دل شکست‌ها و ناکامی‌ها می‌گذرد؛ پیامی که در تضاد با بسیاری از آثار کودک‌محور مشابه، نگاهی واقع‌گرایانه‌تر و پخته‌تر به مفهوم «رؤیا» ارائه می‌دهد.

از سوی دیگر، دوستی میان مایک و سالی، که از رقابت و خصومت آغاز می‌شود، یکی از ستون‌های عاطفی فیلم را تشکیل می‌دهد. این رابطه به تدریج از رقابت کورکورانه به همکاری و همدلی بدل می‌شود و بر ارزش درک متقابل و پذیرش تفاوت‌ها تأکید دارد. بدین ترتیب، دانشگاه هیولاها نه تنها پیش‌درآمدی برای ماجراهای آینده در «شرکت هیولاها» است، بلکه اثری مستقل محسوب می‌شود که مخاطب را به تفکر درباره معنا و مسیر واقعی موفقیت دعوت می‌کند.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: Disney.fandom


سایلنت هیل اف ترسناک‌ترین بازی ساله؟ میزگیم با امید لنون

سایلنت هیل اف ترسناک‌ترین بازی ساله؟ میزگیم با امید لنون

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها