در مقطعی از فصل چهارم سریال فقط قتلهای این ساختمان «Only Murders in the Building» به نظرم رسید که شاید دیگر نفسهایش به شماره افتاده. هر فصل از یک فرمول ثابت پیروی میکند، و خب اینطور ساختارها تا ابد جواب نمیدهند. خب چند قتل دیگر میتواند در یک ساختمان اتفاق بیفتد؟ اما تا پایان آن فصل، با چند پیچش غافلگیرکننده و کلی خنده دوباره مرا با خودش همراه کرد. حالا که فصل پنجم از راه رسیده، دیگر چندان نگران تمام شدن سوخت این سریال نیستم. بله، هنوز از همان کلیشههای قدیمی استفاده میکند و فرمولزده است، اما همچنان بامزه و سرگرمکننده.
در این فصل، سریال روی همان ساختار آشنا چرخشی تازه میزند. معمای جدید، سهگانهی پادکستساز ما را وارد دنیایی تازه میکند، دنیای گانگسترها، میلیاردرها و قماربازهای زیرزمینی. اینبار مظنونها آنقدر ثروتمند و بانفوذند که میتوانند برای تهمت، ازشان شکایت کنند. «Only Murders» حالا به اندازهی کافی ادامه پیدا کرده تا به خودش طعنه هم بزند؛ با ارجاع به فصلهای قبلی و شوخی با موقعیتهای تکرارشوندهی شخصیتها.
فصل پنجم درست از جایی شروع میشود که فصل چهارم تمام شد: جایی که چارلز، الیور و میبل جسد دربان ساختمان، لِستر، را در فواره پیدا کردند، و همزمان همسر یک تبهکار (با بازی تئا لئونی) از آنها خواست شوهر ناپدیدشدهاش را پیدا کنند. خیلی زود در فصل جدید، این دو پرونده به هم گره میخورند، و همین پیوندها باعث میشود هر دو ماجرا جذابتر از همیشه پیش بروند.
فرمول داستانی «Only Murders in the Building» دیگر قابل پیشبینی شده، اما بازی بازیگران هنوز تازه و درخشان است
سلنا گومز همچنان با تواناییاش در همپایی با تیم کمدی رؤیایی استیو مارتین و مارتین شورت، شگفتانگیز ظاهر میشود. البته مارتین و شورت همیشه قابلاعتماد در خنداندن مخاطب هستند، اما گومز هم خودش بهتنهایی خندههای زیادی از تماشاگر میگیرد، بیشترِ خندههای سریال از اختلاف سنی و تفاوت فرهنگی بین شخصیت سلنا گومز (که یک زن جوان از نسل قرن بیست و یک است) و دو شخصیت دیگر (استیو مارتین و مارتین شورت که مردانی مسن هستند) به وجود میآید. غریزهی کمدی مارتین و شورت هنوز مثل گذشته تیز و بینقص است؛ مارتین در اجرای فیزیکی شوخیهای اسلپاستیک، مثل صحنهای که سعی میکند در میانهی یک مراسم خاکسپاری بیسروصدا بدن مقتول را بررسی کند، بینظیر است و شورت در تحویل دیالوگهای نیشدار، همیشه دقیق و درخشان.
فصل جدید Only Murders in the Building همچنین سنت همیشگیاش را در جذب فهرستی چشمگیر از بازیگران مهمان ادامه میدهد. فصلهای پیشین میزبان بازیگرانی چون مریل استریپ، پل راد، زک گالیفیاناکیس و اوا لونگوریا بودند، و حالا فصل پنجم نیز چند حضور درخشان تازه دارد. دایان ویست در نقش بیوهی سرایدار، کیگان-مایکل کی در نقش شهردار نیویورک، و رنه زلوگر و کریستف والتس در نقش دو میلیاردر خندهدار و بیوجدان ظاهر میشوند. اما برجستهترین چهرهی مهمان این فصل، بانی فلدستاین (بازیگر فیلم Booksmart) است که نقش یک پاپاستار خودشیفته را بازی میکند که بیثمر تلاش میکند خودشیفتگیاش را زیر نقاب فروتنی ساختگی و روابطعمومیپسند پنهان کند.
فصل پنجم قالب آشنای سریال را از نو اختراع نمیکند، اما آن را به کمال میرساند
سریال Only Murders in the Building بعد از پنج سال همچنان در اوج است.
سریال خندهدار است، در عین حال برای لحظات احساسی هم زمان کافی میگذارد. سلنا گومز بهخوبی به تنهایی عمیق و درونی شخصیت «میبل» میپردازد، و در بخشهایی نیز نگاهی صمیمی و تأثیرگذار به دوران کودکی «الیور» داریم. اوایل فصل، یک اپیزود فلشبک گذشتهی «لِستر» (نگهبان ساختمان) را روایت میکند؛ اپیزودی که هم اطلاعات مهمی دربارهی پرونده قتل در اختیار مخاطب میگذارد، و هم چهرهای متفاوت و انسانیتر از لستر نشان میدهد. علاوه بر این، این قسمت به نوعی سفری نوستالژیک در زمان است: از دوران نوزادی میبل تا زمانی که به دختری کنجکاو و باهوش تبدیل میشود. همچنین میبینیم که «چارلز» در طول سالها برای چه نقشهایی تست داده است، از ماکسیموس دسیموس مریدیوس گرفته تا بنجامین فرانکلین گیتس!
جمعبندی:
فصل پنجم سریال Only Murders in the Building ثابت میکند که حتی پس از پنج سال، این مجموعه هنوز میداند چطور مخاطبش را سرگرم کند. درست است که ساختار داستانی آن حالا برای طرفداران قدیمی قابل پیشبینیتر شده، اما شوخیهای درخشان، موقعیتهای بامزه، و بازیهای تأثیرگذار باعث میشوند که این پیشبینیپذیری هرگز به کسالت تبدیل نشود. این فصل با وارد کردن مثلث اصلی داستان، چارلز (استیو مارتین)، الیور (مارتین شورت) و میبل (سلنا گومز) به جهانی تازه از خلافکاران ثروتمند، قماربازان زیرزمینی و سیاستمداران فاسد، انرژی تازهای به سریال تزریق کرده است. نویسندگان با هوشمندی، داستانی را خلق کردهاند که ضمن حفظ حالوهوای آشنای سریال، حس تازگی و غافلگیری را هم زنده نگه میدارد. بازیهای مارتین و شورت همچنان مثالزدنی است و سلنا گومز بیش از پیش جایگاهش را بهعنوان مکملی جدی در کنار این دو غول کمدی تثبیت میکند. از سوی دیگر، حضور مهمانهای پرستارهای چون دایان ویست، کریستف والتس و بانی فلدستاین، تنوع و جذابیت فصل جدید را افزایش داده است. فصل پنجم علاوه بر جنبههای کمدی، بار احساسی قابلتوجهی هم دارد. اپیزودهای فلشبک، گذشتهی شخصیتها را روشنتر میکنند و به داستان عمق میدهند. در نهایت، Only Murders in the Building نشان میدهد که حتی با وجود فرمول تکراری، هنوز هم میتوان با فیلمنامهای دقیق، ریتمی تند، و گروهی بازیگر هماهنگ، اثری خلاق و دوستداشتنی ساخت. این فصل نه تنها پایان ندارد، بلکه به نوعی یادآور این است که گاهی تکرار یک فرمول موفق، خود میتواند بهترین نسخه باشد.
نظرات