درس عبرت هابیت برای بازی تاج و تخت و جلوگیری از ضرر ۶ میلیون دلاری
جهان بازی تاج و تخت (Game of Thrones) دوباره در حال توسعه است، اما این بار هوشمندانهتر از همیشه؛ این مجموعه از اشتباهی پرهیز میکند که یکی از بزرگترین فرنچایزهای فانتزی تاریخ را به بیراهه کشاند. بازی تاج و تخت در دهه گذشته به نیروی بلامنازع ژانر فانتزی بدل شد، جایگاه خود را به عنوان یکی از عظیمترین سریالهای تلویزیونی تاریخ تثبیت کرد و اکنون به یک فرنچایز واقعی و تثبیتشده تبدیل شده است که یک اسپینآف موفق در کارنامه دارد و اگر برنامههای HBO محقق شود، آثار بسیار بیشتری نیز در راه است.
البته این مسیر همیشه هموار نبوده است؛ کافی است به یاد بیاوریم که برخی از طرفداران از فصل پایانی بازی تاج و تخت دل خوشی نداشتند و سریال خاندان اژدها (House of the Dragon) نیز با انتقادات خاص خود روبرو شد. با این حال، در چشمانداز کلی توسعه این فرنچایز، عملکرد HBO بسیار هوشمندانه و استوار بوده است. بازی تاج و تخت و پیش از آن، مجموعه کتابهای نغمه یخ و آتش (A Song of Ice and Fire) نوشته جورج آر. آر. مارتین، همواره در گفتگو با جهان ارباب حلقهها (The Lord of the Rings) تعریف شدهاند.
مارتین عمیقاً خود را وامدار و الهامگرفته از جی. آر. آر. تالکین میداند، اما همزمان تلاش کرده است بسیاری از کلیشههایی را که پس از تالکین در ادبیات فانتزی مدام تکرار میشدند، واژگون کند. در عمل نیز بازی تاج و تخت از راه رسید و به ارباب حلقهها تلویزیون تبدیل شد؛ موفقیتی که تأثیری متقابل داشت، زیرا بعید بود سریال حلقههای قدرت (The Rings of Power) بدون موفقیت خیرهکننده بازی تاج و تخت ساخته شود.
اکنون، جدیدترین گام در این حماسه، تلاشی از سوی HBO برای پیمودن مسیری است که پیشتر برادران وارنر با ارباب حلقهها آن را آزمود: اقتباس از یک پیشدرآمد کوتاهتر و سبکتر که دههها پیش از داستان اصلی رخ میدهد. برای ارباب حلقهها، این پروژه کتاب هابیت (The Hobbit) بود؛ یک رمان خواندنی و جذاب… که استودیو تصمیم گرفت آن را به یک سهگانه سینمایی کشدار تبدیل کند. یک کتاب ۳۱۰ صفحهای به ۴۷۴ دقیقه فیلم (آن هم فقط در نسخه سینمایی) تبدیل شد و لحن و هویت داستان به کلی تغییر کرد.
سازندگان به امید تکرار موفقیت ارباب حلقهها، تلاش کردند همان فرمول حماسی و عظیم را روی هابیت پیاده کنند، در حالی که داستان چنین ظرفیتی نداشت. نتیجه چه بود؟ گرچه فیلمها از نظر مالی موفق بودند، اما به آشفتهبازاری متورم و بیقواره تبدیل شدند و میراث ارزشمند این مجموعه را خدشهدار کردند. حالا بازی تاج و تخت با موقعیتی مشابه روبرو است: سریال شوالیهای از هفت پادشاهی (A Knight of the Seven Kingdoms) که بر اساس رمانکهای داستانهای دانک و اگ (The Tales of Dunk and Egg) نوشته مارتین ساخته میشود.
این داستانها که حدود ۹۰ سال پیش از وقایع سریال اصلی آغاز میشوند، ماجراهای یک شوالیه به نام سِر دانکن بلند و ملازم جوان او، اِگ را دنبال میکنند؛ داستانهایی که تمرکزشان نه بر اژدهایان و وایتواکرها، بلکه بر ماجراهای آنها در گوشهوکنار کمتر دیدهشده وستروس است. کتابها صحنههای اکشن، خشونت و غافلگیریهای خاص خود را دارند، اما در مقیاسی بسیار کوچکتر، با لحنی بسیار سبکتر و روایتی روانتر تعریف میشوند.
با توجه به موفقیت عظیم HBO با دو سریال بازی تاج و تخت و خاندان اژدها که هر دو از یک الگوی حماسی پیروی میکنند، این وسوسه وجود داشت که استودیو تلاش کند این اسپینآف جدید را نیز در همان قالب آشنا و موفق بگنجاند و به مخاطب، چیزی را بدهد که به آن عادت کرده است؛ دقیقاً همان بلایی که بر سر هابیت آمد.
خوشبختانه، تریلر سریال شوالیهای از هفت پادشاهی آب پاکی را روی دست همه میریزد و نشان میدهد که قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد: تریلر سرشار از طنز، لطافت و تمرکزی عمیق بر رابطه دو شخصیت اصلی و دوستداشتنی داستان است. به نظر میرسد سریال کاملاً به روح کتابها وفادار مانده و این واقعیت که فصل اول آن تنها شامل شش قسمت ۳۰ دقیقهای است، این فرضیه را تأیید میکند.
چرا شوالیهای از هفت پادشاهی بهترین اتفاق برای بازی تاج و تخت است؟
این تصمیم هوشمندانه نه تنها از این جهت که از سقوط در دام هابیت جلوگیری میکند اهمیت دارد، بلکه برای آینده کل فرنچایز بازی تاج و تخت نیز حیاتی است. هر دو سریال قبلی، با تمام نقاط قوت و ضعفشان، جذابیتهای خود را داشتند، اما هر جهان داستانی که بخواهد با اسپینآفهای متعدد به حیات خود ادامه دهد، برای موفقیت به تنوع نیاز دارد. نمیتوان یک فرمول را بارها و بارها تکرار کرد، زیرا نتیجه چیزی جز تکرار مکررات و تضعیف همان اثری که روزی همه عاشقش بودند، نخواهد بود.
داستانهای حماسی و عظیم قطعاً جایگاه خود را دارند؛ پروژههایی مانند سریال فتح اگان (Aegon’s Conquest) با نبردهای بزرگ و آتش اژدهایان، بدون شک هیجانانگیز خواهند بود. اما باز کردن فضا برای داستانهای کوچکتر و شخصیتمحورتر که میتوانند با طنز بازی کنند یا بر بخشهای متفاوتی از وستروس تمرکز داشته باشند، به این جهان غنای بیشتری میبخشد. همه چیز نباید به نبرد برای تخت آهنین یا مبارزهای برای نجات دنیا از انقراض ختم شود.
جهان پهناوری که مارتین خلق کرده، سرشار از جزئیات، لایهها و داستانهای ناگفته است که ارزش کشف شدن را دارند. اینکه HBO با شوالیهای از هفت پادشاهی این مسیر را در پیش گرفته، نشانهای بسیار امیدوارکننده است. امیدواریم این سریال نه تنها به همان اندازه که به نظر میرسد فوقالعاده باشد، بلکه به محبوبیتی که شایسته آن است نیز دست پیدا کند. شوالیهای از هفت پادشاهی در تاریخ ۱۸ ژانویه ۲۰۲۶ (۲۸ دی ۱۴۰۴) از شبکههای HBO و HBO Max پخش خواهد شد. نظر شما چیست؟ دیدگاه خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید و به این گفتگو بپیوندید.
منبع: comicbook
اعترافات جنجالی یوتیوبرهای فارسی؛ میزگیم با بیگزموگ

نظرات