بهترین بازی های جهان باز که دارای داستانهای چند شاخه هستند
یکی از دلایل محبوبیت بازی های جهان باز این است که اغلب حس آزادی بینظیری را به بازیکن القا میکنند. هواداران آزادند هر کجا که میخواهند بروند و هر کاری که میخواهند انجام دهند. برخی از بهترین بازی های جهان باز تاریخ، به بازیکنان اجازه میدهند در طول داستان تصمیمات مهمی بگیرند، تصمیماتی که مسیر داستان را تغییر میدهند. گاهی اوقات، این پیامدهای تصمیمات چندان جدی نیستند، اما اغلب مسیر داستانی جهان بازی را شکل میدهند. نوشتن چندین خط داستانی در یک بازی آسان نیست و به مهارتهای نویسندگی بالایی نیاز دارد تا نتیجه دهد. با این حال، زمانی که توسعهدهندگان بتوانند آنها را مدیریت کنند، نتیجه کار یک تجربه شگفتانگیز است. با معرفی بهترین بازی های جهان باز با داستان چند شاخه همراه مجله بازار باشید.
Assassin’s Creed Odyssey
تلاشی مبهم اما سرگرمکننده
پلتفرمها: پلیاستیشن ۴، ایکس باکس وان، سوییچ و PC
تاریخ انتشار: ۱۵ اکتبر ۲۰۱۸
سازنده: Ubisoft Quebec
ژانر: اکشن-نقشآفرینی و جهان باز
بازی Assassin’s Creed Odyssey را میتوان به راحتی به عنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخ یوبیسافت (Ubisoft) خطاب کرد. این یک بازی جهان باز عظیم است که سیستم مبارزه فوقالعادهای دارد؛ با این حال، مشکلات زیادی هم دارد که طرفداران را به دو دسته تبدیل کرده است. یوبیسافت قبل از عرضه بازی ادعا کرد که این اولین تلاش آنها برای پیادهسازی یک خط داستانی چند شاخه در سری Assassin’s Creed خواهد بود. متاسفانه، خروجی نهایی، آنچنان که باید و شاید باکیفیت نبود. اگر منصف باشیم، بازیکنان در طول داستان با تصمیمات حیاتی و مهمی روبهرو میشوند (بیشتر به این بستگی دارد که با چه کسی طرف شوند و شخصیتهای خاصی را بکشند یا نه)، اما وزن و تاثیرشان در داستان کم است. در مجموع ۹ پایان مختلف برای بازی طراحی شده است، اما همه آنها با تفاوت های جزئی، تا حد زیادی شبیه به هم هستند. در کل، این یک تلاش قابل تحسین و قابل قبول از سمت یوبیسافت بود، اما این واقعیت که کانسپت داستانی Assassin’s Creed حول ایده حافظه ژنتیکی میچرخد، شاخهبندی داستان را کمی پیچیده کرده بود.
Kingdom Come: Deliverance
یک پایان؛ شما تصمیم میگیرید که چگونه به آن برسید
پلتفرمها: پلیاستیشن ۴، ایکس باکس وان، سوییچ و PC
تاریخ انتشار: ۱۳ فوریه ۲۰۱۸
سازنده: Warhorse Studios
ژانر: نقشآفرینی
تجربه بازی Kingdom Come: Deliverance شبیه یک کلاس درس تعاملی از تاریخ قرون وسطی است. همین موضوع، سطح واقعگرایی بالای بازی را نشان میدهد. این بازی که در یک دنیای جهان باز و قرون وسطایی جریان دارد، یک عنوان نقشآفرینی اول شخص است. هدف اصلی داستان و مکانیکهای بقای بازی، زنده ماندن شخصیت اصلی بازی (هنری) از روزی به روز دیگر است. بازیکنان مجبور به تصمیمگیریهای متعدد میشوند و بسیاری از مراحل دارای محدودیت زمانی هستند که این موضوع باعث میشود به راحتی از دست بروند. این بدان معناست که صرف تصمیمگیری برای انجام یک ماموریت به جای ماموریت دیگر، میتواند منجر به باز شدن یک خط داستانی جدید و از دست رفتن یک خط داستانی دیگر میشود. متاسفانه یا خوشبختانه، بازی فقط یک پایان دارد که تا حدودی تاثیر همه این تصمیمات را کاهش میدهد. این یک بازی داستانی است که خودتان انتخاب میکنید چه کاری انجام دهید، اما هر کاری که بکنید، با یک پایان واحد روبهرو خواهید شد.
The Elder Scrolls 5: Skyrim
به معنای واقعی کلمه، یک نقشآفرینی تکرارنشدنی…
پلتفرمها: پلیاستیشن ۳، پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، ایکس باکس ۳۶۰، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس و اس، سوییچ و PC
تاریخ انتشار: ۱۱ نوامبر ۲۰۱۱
سازنده: Bethesda Game Studios
ژانر: نقشآفرینی، اکشن و ماجراجویی
Skyrim یک بازی عظیم است. با اینکه خط داستانی اصلی آن چندان محبوب نیست، اما بر کسی پوشیده نیست که این بازی دارای برخی از بهترین ماموریتهای فرعی در تمام عناوین RPG است. بیشتر شخصیتهای بازی خط داستانی خاص خود را دارند که بسته به انتخاب بازیکنان، در جهات مختلف منشعب میشود. این خطوط داستانی بسیار چشمگیر هستند. این تصمیمگیریهای فوری، سرگرمکننده هستند و داستان را به مسیرهای مختلفی سوق میدهند. این تصمیمات حتی میتوانند جهان بازی را برای همیشه تغییر دهند. خط داستانی Dark Brotherhood یک نمونه بارز از این موضوع است. بازیکنان میتوانند انتخاب کنند که آیا به آنها بپیوندند یا طور کامل این گروه را حذف کنند. اگر به Brotherhood بپیوندید، در نهایت وظیفه کشتن امپراتور Titus Mede II را بر عهده خواهید داشت. بعد از این اتفاق، تمامی شخصیتهای بازی به تغییر رخ داده در جهان بازی واکنش نشان میدهند. طبیعی است که وقتی قدرتمندترین فرد در جهان به قتل میرسد، مردم جهان هرزگاهی به این موضوع اشاره میکنند، به خصوص اگر شخصیت اصلی داستان کسی باشد که او را به قتل رسانده است.
Fallout 4
شاخههای داستانی را یکی یکی بسوزانید!
پلتفرمها: پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس و اس و PC
تاریخ انتشار: ۱۰ نوامبر ۲۰۱۵
سازنده: Bethesda Game Studios
ژانر: نقشآفرینی و اکشن
Fallout 4 که یکی از بهترین بازیهای Bethesda است، شباهتهای زیادی با Skyrim دارد. این بازی دارای یک خط داستانی ماندگار و شاهکار است که در کنار خطوط داستانی فرعی تکمیل میشود. بازیکنان میتوانند به ۴ فکشن یا گروه بپیوندند که هر کدام دارای خط داستانی مخصوص خود هستند. متاسفانه، پایانبندی خط داستانی اصلی در نهایت با خطوط داستانی فرعی پیوند میخورد. یعنی فرقی ندارد به چه فکشنهایی پیوسته باشید، در نهایت باید به یکی از آنها بپیوندید و دیگران را از بین ببرید. تمام تلاشها و تصمیمات شما در نهایت به انتخاب یک جناح و کشتن بقیه ختم میشود.
Dragon Age: Inquisition
تاسیس یک دولت جهانی
پلتفرمها: پلی استیشن ۳، پلی استیشن ۴، ایکس باکس ۳۶۰، ایکس باکس وان و PC
تاریخ انتشار: ۱۸ نوامبر ۲۰۱۴
سازنده: Bioware
ژانر: اکشن-نقشآفرینی
در ثانیه اولی که بازیکنان داستان Dragon Age: Inquisition را آغاز میکنند، داستان آن چند شاخه میشود. دو نسخه اول این سری دارای داستانهای عظیم و زیبایی بودند. Inquisition، بازیکنان را موظف میکند که یک “دولت جهانی” ایجاد کنند و ممکن است برخی از تصمیمات شما در دو بازی قبلی را تحت الشعاع قرار دهد. این وضعیت جهانی، تاثیر زیادی بر داستان بازی دارد و با هر تصمیمی که بازیکن میگیرد، مسیرهای جدیدی در خط داستانی ایجاد میشود. همه اینها در ۴۰ پایان عظیم بازی، به اوج میرسند (حتی اگر برخی از آنها شبیه به هم باشند). چیزی که Inquisition را در بین بهترینهای این لیست قرار میدهد، جهان پرمحتوای بازی است؛ نقشهای که حتی کاملا جهان باز نیست. Inquisition انتخابهای زیادی پیش روی شما میگذارد، به طوری که بسیاری از بازیکنان قبل از اینکه ببینند تصمیماتشان به کجا ختم میشود، علاقه خود را به آنها از دست میدهند.
The Outer Worlds
پیادهسازی دوباره فرمول کلاسیک آبسیدین
پلتفرمها: پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان، سوییچ و PC
تاریخ انتشار: ۲۵ اکتبر ۲۰۱۹
سازنده: Obsidian Entertainment
ژانر: نقشآفرینی
The Outer Worlds توسط شرکت آبسیدین (Obsidian) توسعه پیدا کرد، همان افرادی که بازی Fallout: New Vegas را ساختند. بازی جدید آنها یک جاهطلبی بزرگ بود، اما خوشبختانه، بازیکنان را ناامید نکرد. آبسیدین در این بازی از همان فرمول داستانسرایی استفاده کرد که New Vegas را به موفقیت رساند. بازی The Outer Worlds یک بازی علمی تخیلی و درخشان است که بازیکنان میتوانند در آن، داستان خود را با تصمیمات مختلف، در مسیرهای بیشماری پیش ببرند. داستان اصلی فقط سه پایان دارد، اما مسیرهای متعددی برای رسیدن به هر یک از آنها وجود دارد (مخصوصا اگر یکی از DLCها را نیز تجربه کنید). اگر بازی به جای اثری نیمه جهان باز، یک عنوان کاملا جهان باز بود، بدون شک میتوانستیم نامش را در کنار دیگر ساختههای بزرگ این شرکت قرار دهیم.
Cyberpunk 2077
نور امید در تاریکی
پلتفرمها: پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس و اس، Stadia و PC
تاریخ انتشار: ۱۰ دسامبر ۲۰۲۰
سازنده: CD Projekt Red
ژانر: نقشآفرینی، اکشن و ماجراجویی
بر کسی پوشیده نیست که CD Projekt Red قبل و بعد از عرضه Cyberpunk 2077، به درآمد فوقالعادهای دست پیدا کرد. یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی، خط داستانی چند شاخه آن بود (lifepathها نمونه بارز آن هستند). همانطور که گفته شد، خط داستانی که بازی ارائه کرد، بسیار هیجان انگیز و جذاب بود. بازی اصلی Cyberpunk 2077 در کنار بسته الحاقی Phantom Liberty، دارای شش پایان است که اکثر آنها با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. بازیکنان با دنبال کردن یک خط داستانی پر پیچ و خم، میتوانند به این پایانها دست پیدا کنند. Cyberpunk 2077 یکی از بهترین داستانهای چند شاخهای در صنعت بازی را در اختیار دارد، اما کماکان میتوانست پرجزئیاتتر باشد. فراموش کردن وعدههای پوچ سازندگان قبل از عرضه بازی، سخت است و بازی همچنان تحت تاثیر المانهایی قرار دارد که در طول روند توسعه آن، از بازی نهایی حذف شدند.
Pillars Of Eternity 2: Deadfire
جهانی پر از تصمیم
پلتفرمها: پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان و PC
تاریخ انتشار: ۸ می ۲۰۱۸
سازنده: Obsidian Entertainment
ژانر: نقشآفرینی
بهترین CRPGهای صنعت بازی، به دلیل داشتن خطوط داستانی عظیم و متنوع که بر اساس صدها تصمیمگیری مختلف بازیکنان شکل میگیرند، مشهور هستند. Baldur’s Gate 3 و Divinity Original Sin 2 دو نمونه مدرن و عالی از این سبک بازیها به شمار میروند. با این حال، قرار دادن این آزادی داستانسرایی در یک عنوان جهان باز، کار بسیار دشواری است. برخی ممکن است استدلال کنند که Pillars of Eternity 2: Deadfire یک بازی جهان باز واقعی نیست، زیرا برای ورود به تمامی نقاط آن، با صفحه لودینگ روبهرو میشوید. با این وجود، برخلاف اکثر CRPGها، همه مکانهای Deadfire از همان ابتدا قابل دسترس هستند؛ چیزی که حتی در عناوین مدرنی چون Baldur’s Gate 3 دیده نمیشود. این بازی یکی از بهترین ساختههای آبسیدین به حساب میآید، زیرا با خط داستانی چند شاخه و چشمگیر، یک جهان عظیم برای اکتشاف و ماموریتهای فرعی سرگرمکننده (که بسیاری از آنها در داستان اصلی نقش دارند)، میتواند برای ساعتهای زیادی شما را به خود مشغول کند.
Fallout: New Vegas
یک استاندارد طلایی و قدیمی
پلتفرمها: پلی استیشن ۳، ایکس باکس ۳۶۰ و PC
تاریخ انتشار: ۱۹ اکتبر ۲۰۱۰
سازنده: Obsidian Entertainment
ژانر: نقشآفرینی
برای بسیاری از گیمرها، Fallout: New Vegas تا مدتها به عنوان یک استاندارد برای داستانسرایی در بازیهای نقشآفرینی شناخته میشد. New Vegas مملو از ماموریتهای جانبی و ماموریتهای داستانی جذاب است که همگی بازیکنان را موظف به گرفتن تصمیمات مهم میکنند. هر تصمیمی که گرفته میشود، داستان اصلی را به یک مسیر جدید و منحصربهفرد میبرد. همه اینها توسط برخی از بهترین داستانسراییهای محیطی در عناوین جهان باز، پشتیبانی میشوند. پس چرا این بازی در رتبه اول نیست؟ New Vegas از چرخه توسعه سخت و شتابزده رنج میبرد و این موضوع در تک تک نقاط بازی قابل لمس است. باورنکردنی است که آبسیدین چگونه توانست در طول یک سال، به چنین خروجی برسد؛ اما از بسیاری جهات، بازی ناتمام به نظر میرسد. بسیاری از خطوط داستانی در New Vegas به وضوح کوتاه شدهاند. به نظر میرسد که سازندگان در تمام کردن و به جمعبندی رساندن داستان بازی، عجله داشتند.
The Witcher 3
شاهکاری تکرار نشدنی…
پلتفرمها: پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس و اس، سوییچ و PC
تاریخ انتشار: ۱۹ می ۲۰۱۵
سازنده: CD Projekt RED
ژانر: نقشآفرینی، اکشن و ماجراجویی
درست مانند Dragon Age: Inquisition، داستان The Witcher 3 به محض شروع، به شاخههای مختلف تقسیم میشود. فرقی نمیکند که سیو نسخههای قبلی را بارگذاری کنید یا تصمیمات حیاتی را در منوی بازی انتخاب کنید، طرفداران میتوانند دنیای بازی را از همان ابتدا مطابق به میل خود، تغییر دهند. مراحل بازی به جای اینکه صرفا سرگرمکننده باشند، پیامدهای مستقیمی در جهان بازی دارند؛ برخی کوچک، برخی عظیم. علاوه بر اینکه این بازی یک خط داستانی شاهکار دارد، ماموریتهای جانبی خود (که خود نیز به شیوههای مختلف قابل انجام هستند) را به داستان اصلی متصل میکند. یک تصمیم به ظاهر کوچک در یک ماموریت جانبی، میتواند عواقب زیادی به همراه داشته باشد. حتی پس از گذشت ده سال از عرضه بازی، The Witcher 3 کماکان به عنوان یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی تاریخ شناخته میشود.
کلام آخر
طرفداران بازیهای داستانی، جهان باز و نقشآفرینی، عموما دوست دارند که داستان خود را در این بازیها روایت کنند و بتوانند با تصمیماتشان، مسیر روایت بازی را تغییر دهند. خوشبختانه بازیهای چند پایانه از همان ابتدای خلق این صنعت، از محبوبیت بالایی برخوردار بودند. این سبک از بازیها هستند که بیشتر از هر عنوان دیگری، بازیکنان را در جهان خود غرق میکنند. آیا تا به حال تصمیمی در بازیها گرفتید که از انجام آن پشیمان شده باشید؟ جای کدام بازی های جهان باز و داستانی در این لیست خالی است؟ نظرات و پیشنهادات خود را حتما با ما به اشتراک بگذارید.
کدام بازیهای جهان باز با وجود داشتن مسیرهای داستانی متعدد، پایانبندی سادهای دارند؟
عناوینی چون AC Odyssey و Kingdom Come: Deliverance خطوط داستانی زیادی دارند، اما به بهترین شکل ممکن به پایان نمیرسند.
در کدام بازیها انتخابات شما از اهمیت زیادی در داستان برخودار است؟
تصمیماتی که در بازیهای Dragon Age: Inquisition ،Skytim و Fallout 4 میگیرید، به شدت در پایانبندی و مسیر داستان تاثیر میگذارند.
کدام بازیهای جهان باز روایت فوقالعادهای از داستان دارند؟
عناوینی چون The Witcher 3 و Fallout: New Vegas داستانهایی به شدت شنیدنی و جذاب دارند.
ده بازی که ساعتها تو دنیای اونها غرق میشیم
نظرات