رویداد بزرگ تابستانه مارول که Blood Hunt نام دارد به یک داستان تراژیک و فوق‌العاده غم‌انگیز می‌پردازد. ما در طی این خط داستانی متوجه می‌شویم که ویروس ونوم یا سیمبیوت احساسات پیچیده‌ای دارد و عمیق‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد.

رویداد بلاد هانت شرکت مارول که یک کمپین داستانی بزرگ را به وجود می‌آورد، گروهی از ومپایرهای اهریمنی را در مقابل ونوم قرار می‌دهد تا به مبارزه با او بپردازند. اما در این برهه سیمبیوت مشکل به مراتب عمیق‌تری از دشمنان جدید خود دارد. شماره ۳۳ کمیک بوک Venom روایتگر حمله گسترده خون‌آشام‌ها به شهر نیویورک و سیاه‌بخت کردن ساکنین آن است؛ حمله‌ای که توجه به خصوصی روی خود شخصیت ونوم دارد.

اگر شرایط معمولی بود سیمبیوت می‌توانست جنبه ابرقهرمانی خود را به نمایش درآورد و در مقابل این تهدید جدید و بزرگ ایستادگی کند. اما او به جای واکنش نشان دادن به یک سکوت عمیق فرو می‌رود و به یک موضوع غمگین فکر می‌کند: آیا او می‌توانست کاری انجام دهد که جان دیلن براک را نجات دهد. این در حالی است که همه ما ونوم را به عنوان یک موجود بی‌احساس و غالبا تشنه قدرت می‌شناسیم.

این نسخه از شخصیت Venom که در سال ۲۰۱۸ و با شماره هفتم کمیک بوک مذکور معرفی شد، فرزند ادی براک محسوب می‌شود که همگی او را به عنوان میزبان اصلی سیمبیوت می‌شناسیم. حاصل ازدواج ادی براک و همسرش ان ویینگ به پسری با نام دیلن منجر می‌شود؛ نوزادی که مدتی پس از جدایی پدر و مادرش به دنیا می‌آید. اما با وجود اینکه دیلن فرزند ادی و ان است، به نحوی فرزند سیمبیوت هم به شمار می‌رود. اما چرا؟ ادی براک در زمان ازدواج با همسرش میزبان سیمبیوت بود و هنگامی که این دو بچه‌دار شدند بخشی از این ویروس در نوزاد به وجود آمده شکل گرفت. به عبارتی دیگر دیلن از همان زمانی که چشم به دنیا گشود میزبان ونوم بود و همین موضوع قدرت‌های خارق‌العاده‌ای به وی می‌داد، چون که از همان ابتدای زندگی با این ویروس یکی شده بود.

Carnage موفق می‌شود ونوم را کنار بزند و دیلن را بکشد

سال‌ها می‌گذرد و دیلن به میزبان رسمی ونوم تبدیل می‌شود. اما او نه می‌تواند با این ویروس ارتباط خوبی برقرار کند و نه می‌تواند با تصمیم پدرش مبنی بر ترک او و مادرش کنار بیاید. در واقع هنگامی که ادی فرزند و همسرش را ترک کرد این موضوع زخم بزرگی در احساسات دیلن به جای گذاشت تا او همیشه در زندگی خود احساس کمبود کند. اما علاوه بر روابط موجود در زندگی شخصی، دیلن مشکلات بزرگی در رابطه خود با ونوم و سایر سیمبیوت‌ها از جمله Carnage هم داشت که خودش داستان مفصلی دارد.

پس از یک سری اتفاق پیچیده دیلن براک در قالب ونوم در مقابل Carnage قرار می‌گیرد تا با او مبارزه کند. اما Carnage به گونه‌ای ذهن دیلن را شست و شو می‌دهد و او را متقاعد می‌کند که سیمبیوت‌ها مردم را اذیت می‌کنند و به میزبان‌های خود آسیب می‌زنند. همین موضوع باعث می‌شود که دیلن اعتمادش نسبت به سیمبیوت خود را از دست بدهد و او را کنار بگذارد. در همین حین Carnage هم که به هدف خود رسیده و دیلن براک را بی‌دفاع می‌بیند او را می‌کشد. این موضوع باعث می‌شود که ونوم ضربه روحی بدی برای از دست دادن دیلن بخورد و نتواند خود را ببخشد؛ چرا که این شخصیت علاوه بر میزبانش فرزند خوانده وی هم محسوب می‌شود.

در نهایت این ماجراها ونوم حسابی ناامید می‌شود و به سوگواری می‌پردازد و به همین دلیل هم نمی‌تواند در مقابل ومپایرهای اهریمنی مذکور ایستادگی کند. بدین ترتیب یکی از متفاوت‌ترین داستان‌های سیمبیوت و میزبان‌هایش در تاریخ کمیک بوک‌های مارول به وجود می‌آید. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم کافه‌بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: CBR

بهترین بازی‌های تک‌نفره که باید با دوستاتون بازی کنید