ایستراگهایی شگفت انگیز از فیلمهای بتمن
فرنچایز بتمن را میتوان از پیچیدهترین فیلمهای دنیا دی سی دانست. یکی از عوامل این پیچیدگیها وجود ایستراگها و المانهای مخفی شده در سراسر فیلمهای این مجموعه دانست. بدون شک یکی از عوامل محبوبیت و موفقیت این مجموعه فیلم را میتوانیم همین امر بدانیم. موفقیتی که تنها قرار نیست محدود به فیلمها شود و قرار است استفاده از آن را در سراسر دنیا دی سی شاهد باشیم.
بتمن بیش از چند دهه است که در دنیا سینما حضور دارد و همواره توانسته تا با نوآوری خلاقینش مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد. از مجموعه فیلمهایی که تیم برتون با نوآوری منحصر به فردش آنها را خلق کرد تا سه گانه فلسفی نولان که چهرهای متفاوت از بتمن به جا گذاشت، بدون شک نمیتوان منکر جذابیت این فیلمها شد. علیرغم اینکه در میزان فروش یا میزان رضایت هواداران بالا و پایینهای زیادی را شاهد بودیم. اگر قرار باشد لیستی از دلایل محبوبیت این فیلمها، فارغ از آنکه چه کسی آنها را ساخته، آماده کنیم بیشک در ابتدای لیست میتوان عبارت مرموز بودن، معما و ایستراگ را دید.
طرحی از باب کین در دست کارآگاه
در فیلم Batman 1989 ساخته تیم برتون در صحنهای از فیلم میبینیم، الکساندر ناس، روزنامه نگار طرحی از بتمن بدستش میرسد. این طرح یک فرم اولیه و قدیمی از کامیک بتمن است. مردی با کت و شلوار راه راه و به فرم خفاش با کمی اغراق که در قسمت پایینی تصویر امضا باب کین به چشم میخورد. همانطور که میدانید باب کین یکی از خالقین بتمن است. وجود این جزئیات را میتوان ادای احترام فیلمسازان به خالقین و طراحان این سری است و علاوهبر ایجاد این حس احترام، حس نوستالژی دلنشینی برای هوداران و دنبال کنندگان ایجاد مینماید.
ذرتها، یادآور مرگ والدین
در فیلم Batman 1989 صحنهای به نام بیایید دیوانه نشویم وجود دارد. در این صحنه جوکر به بروس وین در خانه خودش شلیک میکند. در همین لحظه میبینیم که ویکی ویل پاپ کورن خود را میریزد. این صحنه اشارهای هوشمندانه به لحظه قتل والدین بروس وین دارد. زمانی که پدر و مادر بروس وین از سینما خارج میشوند و قاتل به آنها تیراندازی میکند، در همان لحظه مردی پاپ کون فروش در حال عبور است که با دیدن این صحنه تمام پاپکورنهایش را رها میکند و همه آنها میریزند. این صحنه زمان مرگ والدین بروس را برای او یادآوری میکرد. در همین زمان جوکر شروع به خواندن آوازی میکند که در وین کوچک در زمان مرگ پدر و مادرش آن را شنیده بود. به عبارت بهتر به نظر میرسید وین اکنون میتوانست حدس بزند چه کسی والدینش را به قتل رسانده. این صحنه را برای دنبال کنندگان و هواداران فرنچایز بتمن میتوان یکی از تراژدیترین و البته به یادماندنیترین صحنهها دانست.
پیش از ورود به صحنه
یکی از اتفاقات خوشایند فرنچایز بتمن آن است که جیم کری نیز در این خانواده نقشی ماندگار ایفا کرده است. در فیلم Batman Forever محصول ۱۹۹۵ زمانی که Riddler و Two Face یکدیگر را قرار است ببینند، کری کمی قبلتر از ورود درامتیکش به صحنه دیده میشود. کری در این زمان با لباسی ضد حریق حاضر است. سپس او با فرمی دیگر وارد صحنه میشود. هنوز هم با گذشت تقریبا ۳ دهه از زمان نمایش این فیلم مشخص نیست که آیا این یک تصمیم از قبل گرفته شده بود و یا به صورت تصادفی رخ داد. اما به هرحال با فرض آنکه همه چیز تعیین شده بوده، نوع لباس، حس و فرم ایستادن کری در این صحنه به خوبی نشان میدهد که او قرار است بزودی به Two Face بپیوندد.
عکس یادگاری دو تبهکار
در فیلم Batman Returns 1992 زمانی که سلینا کایل در دفتر مکس مشغول آماده کردن قهوه است عکسی روی دیوار به چشم میخورد که در آن مکس و آرنولد شوارتزنگر حضور دارند. با اینکه در آن زمان خبری از مستر فریز و آرنولد نبود اما چند سال بعد و در فیلم Batman & Robin آرنولد را میبینیم که نقش مستر فریز را ایفا میکند. این صحنه در فیلم بازگشت بتمن نشان میدهد که اول از همه لیست بازیگران نسخههای بعدی از مدتها پیش مشخص شده و همچنین در فضای داستانی بتمن و دی سی نشان میدهد که یک شبکه ارتباطی عمیق بین خلافکاران و مجرمین گاتهام وجود دارد.
سکههایی برای فریب یک فریب کار
جزئیات شگفت انگیز زیادی در فیلم Batman Forever وجود دارند. بابت این جزئیات شگفت انگیز باید سازندگان را تحسین کرد. زمانی که بتمن در غار معروفش مشغول آماده شدن و پوشیدن لباسش است روی میزی تعدادی سکه فریب دیده میشوند. این سکهها با اینکه دو رو بهنظر میرسند اما هر دو طرف آنها طرحی مشابه دارند. بتمن از این سکههای تقلبی برای شکست دادن دشمنانش استفاده مینماید. وجود این سکهها روی میز نشان میدهد که بتمن چقدر از نظر تاکتیکی مهارت دارد و همچنین چقدر به خوبی دشمنانش را میشناسد. او با شناخت دقیق و درست از همه چیز یک استراتژی بینقص برای به سرانجام رساندن موفق عملیاتهایش آماده مینماید.
هیچوقت یک مرد عینکی را نزن
در سکانس برج ناقوس فیلم فیلم Batman 1989 در تقابل بین جوکر و بتمن، میبینیم که جوکر با لبخند عینکی به چشم میزند و میگوید “آیا مردی که عینک به چشم دارد را میزنی؟». این دقیقا همان دیالوگی است که سالها پیش از ساخت این فیلم و در سال ۱۹۶۶ در سریال بتمن بیان میشود. در آن سریال گفنه میشود “به یاد داشته باشید که هرگز به یک مرد عینکی را نزنید”. این شوخی ساده و در عین حال کامل یادآوری خوبی برای هوداران و بینندگان سریال دهه ۶۰ بتمن دارد. علاوهبر اینکه با این شوخی شاهد ادای احترام سازندگان فیلم جدید به ریشههای بتمن هستیم، میبینیم که جوکر چقدر میتواند غیر قابل پیشبینی باشد. این شوخی ساده در لحن جوکر به خوبی شکاف بین دو نسل مختلف را از بین میبرد.
راه رفتن روی لبه یخ
در فیلم Batman Begins نولان زمانی که بروس وین در حال آمورش دیدن است، میبینیم که او در رودخانه یخ سقوط میکند. سقوطهای او نمادی از درسهای سختی است که باید برای تبدیل شدن به قهرمانی با عنوان بتمن بیاموزد. این بخش از فیلم آسیب پذیری او و روند طاقت فرسا تبدیل شدنش از یک پسر بچه انتقام جو ضعیف به یک جنگجوی منظم و قدرتمند را نشان میدهد. با گذر از این چالشها و تمرینات سخت و طاقت فرسا و زمانی که بروس وین تبدیل به بتمن قهرمان شده است، میبینیم وقتی گوردون درحال سقوط روی رودخانه یخ زده است، بتمن به سراغ نجات او میرود و بدون آنکه دیگر یخی بشکند و یا در آب و یخ بیفتد به راحتی گوردون را نجات میدهد.
دوای مهار کردن بازوان پر توان سوپرمن
همانطور که گفتیم بتمن شخصیت باهوشی است و مهارت زیادی در به کار گیری تاکتیکها و استراتژیهای مختلف دارد. او همیشه از ابزارهای مناسب با دشمنانش استفاده کرده تا بتواند برتری خودش را نسبت به آنها حفظ کند. در بخشی از فیلم Batman vs Superman: Dawn of justice میبینیم که بتمن درحال آماده سازی نارنجکهای دودزایی است که روی آنها برچسب pb خورده است. Pb نماد شیمیایی سرب است و گاز سرب تنها گازی است که میتواند سبب از بین رفتن و یا محدود شدن بینایی سوپرمن شود. درحقیقت بتمن برای شکست سوپرمن از این گازها استفاده میکند تا هرچند کم و کوتاه اما بتواند دید او را از بین ببرد تا او رو شکست دهد.
پسر آبی
صحنه موزه گاتهام در فیلم Batman 1989 یکی از به یادماندنیترین سکانسهای فرنچایز بتمن است. در این سکانس جوکر مشغول تخریب موزه و آثار هنری آن بوده و در همین هرج و مرج هم تابلو The Blue Boy اثر توماس گینزبورو دیده میشود. سالها بعد و در فیلم جوکر اثر تاد فلیپس دوباره تابلو The Blue Boy دیده شد. ارتباط بین این دو فیلم را میتوان یک ایستراگ جذاب دانست. اینکه دو فیلم جدا در یک فضا و به عبارت بهتر در یک جهان باشند، از نظر مخاطبان و بخصوص هواداران بسیار دلنشین و خوشایند خواهد بود.
جمعبندی
ایستراگها همیشه مورد توجه و علاقه مخاطبان دنیا سرگرمی بوده. حال اینکه این ایستراگها فرمی بسیار ساده داشته باشند و یا بسیار پیچیده. چه در دنیا بازیهای ویدئویی باشند، چه در دنیا سینما. هرچند که برخی از آنها نقد و حواشی زیادی برای یک مجموعه میسازند و نمیتوانند همواره همه مخاطبان را راضی نگهدارند، اما به هرحال نشان دهنده یک ریشه قدیمی و ارتباط مفهومی بین داستانها و جهانهای مختلف محسوب میشود. در این مطلب به معرفی ۹ ایستراگ از مجموعه فیلمهای فرنچایز بتمن پرداختیم. نظر شما درمورد این ایستراگها چیست؟ چندمورد از ایستراگهای فرنچایز بتمن را هم شما معرفی کنید. نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: Screen Rant
نظرات