اگر بخواهیم لیستی از خبیث‌ترین شخصیت‌های باب اسفنجی تشکیل دهیم، بدون شک باید پلانکتون را در صدر آن قرار دهیم. صاحب رستوران همیشه خالی چام باکت و رقیب همیشگی آقای خرچنگ شخصیت جذابی دارد که باعث می‌شود روی وی حساب دیگری باز کنیم.

شلدون جی. پلانکتون (Sheldon J. Plankton) که همگی او را به نام پلانکتون می‌شناسیم، یکی از ۱۰ شخصیت اصلی سریال SpongeBob SquarePants است. این شخصیت یک موجود کوچک دریایی به شمار می‌رود که برخلاف جثه‌اش همیشه فکرهای بزرگی دارد. اما در عین حال سرنوشت او به کلمه «شکست» گره خورده و ظاهرا هیچ چیزی نمی‌تواند این گره کور را برای یکبار هم که شده باز کند. پلانکتون به آقای خرچنگ حسادت غیرقابل توصیفی دارد و تمام هدفش در زندگی رسیدن به فرمول همبرگر خرچنگی و ارائه آن در رستوران خود یعنی چام باکت است.

اما پلانکتون همیشه تنها نیست و همیشه یک کامپیوتر هوشمند به نام کارن در کنار او دیده می‌شود. کارن که انگار به دست پلانکتون ساخته شده، نه تنها همکار او است بلکه نقش همسر وی را هم بازی می‌کند. نکته جالبی که درباره این ابرشرور وجود دارد این است که قرار بود در ابتدا تنها در یک قسمت حضور داشته باشد و بعد به طور کلی از دنیای باب اسفنجی کنار برود. اما سازندگان سریال به این نتیجه رسیدند که باید پلانکتون را در سریال نگه دارند و او را به آنتاگونیست اصلی داستان و خبیث‌ترین ساکن شهر بیکینی باتم تبدیل کنند.

البته باید بدانید که پلانکتون در دوران کودکی خود بهترین دوست آقای خرچنگ بوده و این دو نفر از همان ابتدا با یکدیگر سر جنگ نداشتند. در واقع پلانکتون در ساخت فرمول همبرگر خرچنگی هم نقش داشته، منتها پس از اختلافاتی که در مورد این فرمول به وجود می‌آید این دو نفر به دشمن هم تبدیل می‌شوند. البته خب در این میان پلانکتون ضرر کرد؛ چرا که آقای خرچنگ فرمول همبرگر خرچنگی را تکمیل کرده و به یکی از ثروتمندترین و موفق‌ترین شهروندان بیکینی باتم تبدیل شد.

پلانکتون و کارن یکی از عجیب‌ترین رابطه‌های عاشقانه دنیای انیمیشن را دارند

اما اگر بخواهیم کمی در مورد زندگی ویلن اصلی باب اسفنجی صحبت کنیم باید بدانید که پلانکتون و آقای خرچنگ دقیقا در یک روز به دنیا آمدند و در وقایع سریال به نحوی دو پیرمرد محسوب می‌شوند. پلانکتون خواهر و برادرهای زیادی دارد که حقیقتا شمردن آن‌ها از کنترل خارج است، اما طبق اطلاعات او فرزند ماما و گوردون پلانکتون محسوب می‌شود. پلانکتون هم درست مانند بسیاری از شخصیت‌های این سریال دوران کودکی سختی داشته و شاید به همین دلیل جنبه خبیثی به خود گرفته است.

گفته می‌شود که پلانکتون و آقای خرچنگ در زمان کودکی از همه جا طرد می‌شدند و به همین خاطر تنها و بهترین دوست یکدیگر بودند. ظاهرا در آن زمان آقای خرچنگ فرد به شدت فقیری به شمار می‌رفت و پلانکتون هم بیش از حد باهوش بود؛ به همین دلیل هم نمی‌توانستند با همسن‌های خود ارتباط برقرار کنند. اما پس از اینکه این دو نفر کمی پولدار شدند و فهمیدند که اینگونه بیش‌تر مورد توجه مردم قرار می‌گیرند، تصمیم به کار و درآمدزایی گرفتند. به همین خاطر آن‌ها شروع به فروش همبرگر خرچنگی در محل خود کردند تا قدم‌های ابتدایی موفقیت را بردارند. ولی همان‌طور که گفتیم با یکدیگر به مشکل خوردند تا دیگر هیچ وقت دوست نباشند. مدت‌ها بعد پلانکتون عاشق یک ماشین حساب احساس‌دار به نام کارن شده و در کنار او به زندگی می‌پردازد.

در یکی از اپیزودهای سریال باب اسفنجی به نام Dunces and Dragons گفته می‌شود که نبرد پلانکتون‌ها و خرچنگ‌ها به قرن‌ها پیش باز می‌گردد. در واقع زمانی که این دو نژاد به صورت قبلیه‌ای زندگی می‌کردند همیشه در جنگ بودند و همیشه خرچنگ‌ها به عنوان پیروز میدان از آن خارج می‌شدند. هرچند که پلانکتون و آقای خرچنگ در ابتدا دوست بودند، اما با گذشت زمان به طبیعت خود بازگشته و به شکل دشمن خونین یکدیگر درآمدند.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم کافه‌بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: SpongeBob.Fandom

گیم‌پلی کالاف دیوتی موبایل قسمت یک؛ دوئل جذاب با وحید رکسا