ما بارها و بارها قصه ایجاد، جابجایی و نابودی حلقه یگانه را مشاهده کردهایم و از سرگذشت آن اطلاعات زیادی داریم. اما تا به حال فکر کردهاید که چه ماده یا عنصری در دنیای ارباب حلقهها سبب ایجاد این شئ قدرتمند و افسانهای شده است؟
حلقه یگانه یا همان The One Ring قدرتهای فراطبیعی متعددی دارد. این حلقه میتواند فردی که آن را به دست کرده نامرئی کند، طول عمرش را افزایش دهد، شریفترین قلبها را فاسد کند و از همه مهمتر سایر حلقههای قدرت را به سلطه خود درآورد. اما درست مانند این قدرتها شرایط فیزیکی حلقه بیگانه هم به همان اندازه اعجابآور است. این حلقه نه نابود میشود، نه خم میشود، نه خط روی آن میافتد و نه پس از هزاران سال حضور در اعماق یک رودخانه براقیت و زیبایی خود را از دست میدهد.
تنها راه از بین بردن این حلقه ذوب کردن آن در گدازههایی است که از دل آنها خلق شده. ما در طی فیلمهای ارباب حلقهها و هابیت مشاهده کردیم که قدرتمندترین نیروهای جهان نظیر نفس آتشین اژدهایان نیز نمیتوانند کوچکتری آسیبی به آن بزنند. همانطور که در پایان سهگانه اصلی هم مشاهده کردید این حلقه تنها زمانی نابود شد که در مواد مذاب کوه نابودی (Mount Doom) افتاد؛ جایی که ارباب سائرون سالها پیش آن را خلق کرده بود.
اما یک شئ که تا این حد اعجابانگیز و غیرطبیعی است از چه مادهای میتواند درست شده باشد؟ در سهگانه اصلی ارباب حلقهها ما The One Ring را در قالب یک حلقه طلایی ساده میبینیم. منتها هنگامی که با یک آتش بسیار داغ تماس مستقیم پیدا کند یک سری نوشته به زبان الفهای روی آن پدیدار میگردد. این توصیفها و ویژگیها با آنچه که جی. آر. آر. تالکین در نوشتههای خود ذکر کرده کاملا تطابق دارد. با توجه به این ویژگیهای ماورایی همه فکر میکنند که حلقه یگانه باید از عنصری افسانهای و باستانی درست شده باشد.
در سرزمین میانه چندین فلز معروف به چشم میخورند که همه آنها شباهت انکارناپذیری به فلزهای دنیای واقعی دارند. برای مثال میثریل (mithril) شباهت زیادی به فلز نقره دارد. اما کریستوفر تالکین که پسر جرج. آر. آر. تالکین محسوب میشود در یکی از نوشتههای خود به نام حلقه مورگوث (Morgoth’s Ring) به سوال مطرح شده پاسخ خوب و کاملی میدهد. جواب این سوال خیلی ساده است: حلقه یگانه دقیقا با استفاده از طلای معمولی درست شده. اما چنین چیزی چطور ممکن است؟
خب اگر شما هم با شنیدن اسم طلای معمولی تعجب کردید باید بدانید که قدرت حلقه یگانه از ماده تشکیل دهنده آن نمیآید، بلکه به قدرت اهریمنی سائرون اتکا میکند. شاید این موضوع کمی ناامید کننده و حوصلهسربر به نظر برسد، ولی حقیقتا ماجرا این است که ارباب تاریکی برای این تصمیم دلایل خوبی داشت. در دنیای ارباب حلقهها فلز طلا همیشه به سمت نیروهای تاریکی و اهریمنی تمایل دارد و دوست دارد با آنها در یک جبهه قرار بگیرد.
در کتاب Morgoth’s Ring کریستوفر تالکین میگوید که مورگوث به عنوان ارباب ابتدایی تاریکی بخش بزرگی از قدرت خود را به خاطر طلا به دست آورد. طلا پیشنیازی برای انجام جادوهای سیاه بود که سائرون نیز از ابتدا کار با آنها را یاد گرفت. در تاریخ سرزمین میانه اینگونه میآید که مورگوث با پخش کردن تاریکی خود در دنیا باعث ایجاد نیروهای اهریمنی شد. او در این مسیر از یک سری منابع استفاده میکرد که عنصر طلا نیز یکی از آنها بود.
اما وجهه اهریمنی طلا در داستانهای دیگر دنیای ارباب حلقهها نیز دیده میشود. برای مثال در سهگانه هابیت ما اسماگ را به عنوان یک آنتاگونیست میبینیم که روی کوهی از طلا به خوابی عمیق فرو رفته؛ کوهی از طلا که انگار منشأ بیماری او هم محسوب میشود. به خاطر این طلاهای نهفته در دل کوهستان خونهای زیادی ریخته شد و حتی همنوعان حاضر شدند برای به دست آوردن بخش کوچکی از آن دست به کشتن برادران خود بزنند. این موضوع یک استعاره زیبا با توجه به دنیای واقعی است و طلا را به عنوان نماد طمع و عطش فاسد کننده برای قدرت نشان میدهد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم کافهبازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: CBR
دختر و پسرهای انیمهای دقیقا کیا هستند؟ | میزگیم انیمهای با WeebHead
نظرات