معرفی تاثیرگذارترین مادران در هری پاتر
مادران در هری پاتر نقش عمدهای در شکلدادن قهرمانان و ویلنهای هری پاتر ایفا میکنند. با وجود این که شخصیتهای اصلی هری پاتر بچهها و نوجوانان محسوب میشوند. ولی نمیتوان هیچوقت تاثیر آنها را بر روی شخصیتهایی مثل هری پاتر، ولدمورت و مالفوی نادیده گرفت. موضوعی که در داستانهای فانتزی کمتر دیده میشود. به همین دلیل در این مقاله تاثیرگذارترین مادران هری پاتر را بررسی میکنیم.
لیلی پاتر؛ مادری فداکار
هنگامی که دارک لرد قصد کشتن هری را داشت، لیلی مادر هری مقابل او قرار گرفت، ابتدا ولدمورت سعی کرد او را از این کار منصرف کند، در مقابل این کار قول داد حیات جاودانهای به لیلی ببخشد. اما لیلی نپذیرفت و ولدمورت به او حمله کرد. ولی عشق و فداکاری لیلی هری را نجات داد. بااینحال اثر جادوی ولدمورت بهقدری قوی بود که بهصورت رعدوبرق روی پیشانی هری حک شد.
بعد از این حادثه بخشی از روح هری با دارک لرد تقسیم شد. به همین دلیل هری در تمام این مدت پتانسیل تبدیلشدن به یک ویلن را داشت. همچنین هنگام ورود به هاگوارتز کلاه طبقهبندی نمیتوانست درست تصمیم بگیرد، او را در چه گروهی بیندازد که این به دلیل روح ولدمورت بود.
پتونیا دورسلی؛ مادری حسود
پتونیا دورسلی خواهر لیلی پاتر است. در هری پاتر و یادگاران مرگ نشان میدهد پتونیا و لیلی همدیگر را دوست داشتند. اما این دوستی ادامه پیدا نمیکند. پتونیا نسبت به لیلی وقتی کینهای میشود. چون دنیای جادویی اجازه ورود لیلی به هاگوارتز را میدهد، ولی پتونیا را از ورود به مدرسه منع میکند. به همین دلیل پتونیا نسبت به استعداد لیلی حسودی میکرد. بااینحال پسرش دادلی را دوست داشت. ولی چنین حسی را نسبت به هری نداشت.
پتونیا همیشه در سایه لیلی بزرگ شده بود. والدین او همیشه به لیلی افتخار و به پتونیا بیتوجهی میکردند. بعدا نیز این گونه با هری رفتار میکرد. فقط بهجای پدر و مادرش همیشه هوای دادلی که یک ماگل بود را داشت. در مقابل تا میتوانست با هری بدرفتاری میکرد.
مالی ویزلی؛ مادری سخت کوش
مالی فرصت بزرگکردن فرزندانش را در برههای از زمان نداشت. ولی از جایی به بعد سعی کرد برای بچههایش بیشتر وقت بگذارد و به نیازهای فرزندانش توجه کند. علاوه بر این، هری را مانند پسر خودش داشت. این دیالوگ را مالی در هری پاتر و محفل ققنوس میگوید که باعث تعجب هری میشود. در چشن هفده سالگی هری به او یک ساعت طلایی هدیه میدهد. بااینوجود مالی مادر بینقصی نبود.
مالی بچههای زیادی داشت، بعضی از بچههایش مانند جینی را بسیار تشویق میکرد. در مقابل از فرد و جورج زیاد انتقاد میکرد. همچنین به دخترش علاقه زیادی داشت. بهطوری که گاهی رون را نادیده میگرفت. بااینحال نیت مالی همیشه خیر بوده است و این رفتارها را هیچوقت از روی قصد انجام نمیداد. به هر حال او با حساب هری هفت بچه داشت. به همین دلیل تربیت و رسیدگی به این همه بچه کار راحتی نیست.
نارسیسا مالفوی؛ مادری ناامید
خانواده مالفوی یکی از منفورترین خانوادههای هری پاتر به شمار میآید. دراکو که زمان زیادی با هری دشمن بود. لوسیوس مالفوی نیز یک مرگ خوار بود که از آزار و اذیت و شکنجه ماگلها لذت میبرد. با وجود این که نارسیسا همیشه به ولدمورت وفادار بود، ولی در لحظات آخر سلامت دراکو را به هر چیز دیگری ترجیح داد.
نارسیسا برای نجات دراکو حاضر میشود به ارباب خود دروغ بگوید که هری مرده است. در واقع با این کار هم هری و هم دراکو را نجات میدهد. برخی اعتقاد دارند، نارسیسا مانند سایر اعضای مالفوی کاملا آدم بدجنسی نبوده است. به همین دلیل مالفوی به فردی بهتر نسبت به پدرش تبدیل میشود. همچنین راه لوسیوس را دیگر دنبال نمیکند.
آگوستا لانگ باتم
درسهای جالبی از آگوستا میتوان یاد گرفت. او مادر فرانک لانگباتم و مادربزرگ نویل بود. فرانک جادوگری قدرتمند و برجسته بود که آگوستا به داشتن او افتخار میکرد. بااینوجود این خانواده به سرنوشت ناراحتکنندهای مواجه شد؛ زیرا، بلاتریکس لسترنج، بارتی کرانچ جونیور، فرانک و همسرش را تا حد جنون شکنجه کردند.
پس از این واقعه والدین نویل تا آخر عمر در بیمارستان سنت مونگو بستری شدند. در واقع نویل والدینش را از دست داد و آگوستا بهجای آنها از او مراقبت کرد. ولی این اتفاق ذهن آگوستا را خیلی آشفته کرده بود. بهطوری که همیشه از این که نویل به سرنوشت پدرش ترس داشت. به همین خاطر نویل اعتمادبهنفس زیادی نداشت. بااینوجود او ثابت میکند همانند پدرش فرانک جادوگر قدرتمندی است.
آندرومدا تانکس؛ مادری متحول شده
آندرومدا تانکس بهعنوان عضوی از خاندان باستانی بلک بزرگ شد و خواهر نارسیسا و بلاتریکس محسوب میشود. خاندان بلک همیشه تعصب زیادی روی اصالت جادوگری خود داشت. به همین دلیل خیلی از اعضای این خاندان مثل بلاتریکس و نارسیسا به ارتش ولدمورت پیوستند. بااینحال آندرومدا مثل سایر خواهرانش متعصب و افراطی نبود. حتی به خانواده خود پشت کرد و با تد تانکس یک ماگل ازدواج کرد، سپس از او بچهدار شد.
دختر آندرومدا و تد یعنی نیمفادورا به یک اورور تبدیل شد؛ کسانی که دشمنان قسمخورده جادوگران سیاه به شمار میروند. آندرومدا در زندگی رستگار شد، ولی سایر اعضای بلک مثل بلاتریکس به دلیل خیانت به خانواده او حمله کرد. به همین دلیل تد و نیمفادورا در دومین جنگ جادوگری کشته شدند. ولی پسر آنها یعنی ادوارد تحت سرپرستی هری و آندرومدا قرار گرفت.
کندرا دامبلدور؛ مادری ناتوان
کندرا مادر آلبوس، آبرفورث، آدریانا و همسر پرسیوال دامبلدور است. کسی که برای امنیت خانواده خود مجبور شد، همه چیز را رها کند. این خانواده ابتدا در جامعه ماگلها زندگی میکرد. روزی سه پسر به آدریانا که مشغول انجام جادو بود، حملهای وحشیانه میکنند و به او صدمه زیادی وارد میکنند. وقتی پرسیوال چنین خبری را میشنود، عصبانی میشود، سپس انتقام خود را از آن سه پسر میگیرد. بااینحال با انجام این کار تا آخر عمر به زندان آزکابان فرستاده میشود.
بنابراین، کندرا مجبور میشود، به گودریک هالو یک جامعه جادوگری نقلمکان کند. او سعی کرد از خانواده خود محافظت کند، ولی آدریانا طوری صدمهدیده بود که دیگر نمیتوانست بهخوبی جادو کند؛ بنابراین، سعی کرد، قدرت آدریانا را سرکوب و او را از مردم مخفی کند. چون آدریانا میترسید با جادویش به کسی آسیب بزند. متاسفانه اقدام کندرا اثر عکسی روی آدریانا گذاشت؛ زیرا در جایی آدریا نتوانست قدرت خود را کنترل کند و باعث مرگ کندرا شد. این رویداد ناگوار تاثیر زیادی بر روی آلبوس و در ادامه هری گذاشت.
مروپ گانت
مروپ گانت هیچوقت معنی عشق و دوستی را یاد نگرفت. او در یک خاندان بااصالت جادوگری به دنیا آمد. بااینحال این خاندان فقیر بود و فقط به اصالت خود افتخار میکرد. پدر و برادرش همیشه مروپ را مورد آزار و اذیت قرار میدادند. این قضیه حتی بدتر شد چون مروپ عاشق یک ماگل ثروتمند به نام تام ریدل شد. پس از مدتی خانواده منفور و سادیست او بهغیر از خودش از زندان آزکابان سر در آوردند.
مروپ حالا میتوانست با تام ریدل ازدواج کند. اما چون هیچ بویی از عشق و محبت نبرده بود، تلاش کرد با معجونهای عشق تام را فریب دهد و با او ازدواج کند. وقتی مروپ حامله شد، دیگر به شوهرش معجون عشق نمیداد. به همین دلیل تام در اولین فرصت او را ترک کرد و دلش را شکست.
سپس در اثر زایمان در یتیمخانهای در لندن جان داد. تام مورولو ریدل ملقب به ولدمورت بدون عشق مادرانه بزرگ شد و به دلیل ترک پدرش نفرت عمیقی نسبت به ماگلها پیدا کرد. به همین خاطر هری و ولدمورت بهنوعی دو روی سکه هستند.
در پایان
اقداماتی که مادران در هری پاتر برای فرزندشان انجام دادهاند، تاثیر زیادی بر روند داستان گذاشته است. برای مثال فداکاری لیلی موجب شد، هری زنده بماند، نارسیسا مالفوی مجبور شد به خاطر دراکو به ولدمورت خیانت کند. علاوه بر این، مروپ گانت باعث شد، تام ریدل هیچ بویی از عشق و محبت نبیند. حتی از اسم پدر خود متنفر شود و نام دیگر برای خود انتخاب کند. شما کدام یک از خانوادههای هری پاتر را دوست داشتید؟ در بخش کامنت آن را در میان بگذارید.
سوالات متداول
چرا ولدمورت قصد داشت هری را بکشد؟ دارک لرد طبق یک پیشگویی اعتقاد داشت، هری روزی او را از بین خواهد برد؛ بنابراین، سعی کرد او را بکشد.
چه بلایی سر آدریانا خواهر دامبلدور آمد؟ آدریانا در یک دوئلی بین گریندلوالد و آلبوس دوباره کنترل خود را از دست داد و کشته شد.
منبع: Screenrant
گیمپلی ماینکرفت #۱ بازار استریت وارد میشود!
نظرات