سریال فرندز بدون شک یکی از پرطرفدارترین و محبوبترین سریالهای سیتکام آمریکایی است که در طول سالها خیل عظیمی از نظرات مثبت منتقدان و جوایز بسیاری را از آن خود کرده است. مخاطبان نیز خیلی زود عاشق این گروه از دوستان غیرمعمول شدند. اما هنگامی که پخش سریال در سال ۲۰۰۴ به پایان رسید، بسیاری از طرفداران مطمئن بودند که آیا سریال دیگری میتواند بهتر از Friends ظاهر شود؟ صادقانه بخواهیم بگوییم تعداد بسیار کمی از کمدیهای بعد از فرندز توانستند در حد و اندازه آن ظاهر شوند.
با توجه به موفقیت عظیم این سریال، جای تعجب نداشت که بسیاری از نویسندگان و تهیهکنندگان مشتاق قصد داشتند از ماهیت سودآور این سریال محافظت کنند. به این ترتیب سریال اسپین آف آن با عنوان Joey, a Friends spinoff در سپتامبر سال ۲۰۰۴ شروع به پخش کرد. اما متاسفانه طرفداران بسیار کمی تحت تاثیر شخصیت «جویی تریبیانی» قرار گرفتند و این سریال تنها برای دو فصل از تلویزیون پخش شد. حال سوال پیش میآید که چه اتفاقی برای این اسپینآف کمتر شناخته شده افتاد و چرا طرفداران انقدر نسبت به آن بی علاقه بودند.
جویی در اسپینآف خود مانند یک مرد تنها به تصویر کشیده شده است
زمانی که آخرین اپیزود سریال فرندز در ماه می ۲۰۰۴ پخش شد، تیم سازنده اسپینآف خیلی سریع کار خود را آغاز کرد و اولین قسمت از اسپینآف جویی در سپتامبر ۲۰۰۴ به نمایش درآمد. ایده این سریال تقریبا ساده بود و داستان جویی را پس از نقل مکان به لس آنجلس دنبال میکرد. با اینکه او همچنان آرزوی تبدیل شدن به یک بازیگر بزرگ و مهم را در سر داشت، مجبور میشود به خانه خواهرش، جینا و خواهرزاده ۲۰ سالهاش مایکل نقل مکان کند. این سریال بیشتر روی جویی تمرکز دارد که با شکست حرفه بازیگریاش دست و پنجه نرم میکند و از طرف دیگر زندگی شخصی و عاشقانه او هم تعریفی ندارد.
علیرغم یک داستان نسبتا ابتدایی، طرفداران احساس می کردند جویی که زمانی می شناختند و دوست داشتند، کاملا فراموش شده و با پوستهای از خود سابقش جایگزین شده است. مثلا جویی قبلا در نیویورک مانند یک مرد معمولی به نظر میرسید و هیچوقت برای پیدا کردن دوست و دختران زیبا مشکلی نداشت. با این حال، در اسپینآف، جویی بسیار تنها به نظر میرسد و مانند قبل شانسی ندارد. برای مثال در فصل یک و قسمت ۳ «Joey in the Party»، او با خواهرزادهاش همکاری میکند تا یک مهمانی بزرگ برگزار کنند تا بتواند دوستان جدیدی در این شهر شلوغ پیدا کند. مسلما این موقعیتی است که کمک می کند تا جویی کمتر شبیه یک شخصیت مکمل و بیشتر سه بعدی به نظر برسد.
با این حال، باید گفت این واقعیت که جویی اکنون مجبور است با خواهرزادهاش ارتباط داشته باشد تا برای دوستیابی تلاش کند، بسیار ناراحت کننده است. در سریال فرندز، جویی توسط افرادی احاطه شده بود که او را دوست داشتند، اما در اسپین آف، او فقط تعداد انگشت شماری از افراد را دارد که می تواند روی آنها حساب کند. به طور کلی، فقدان حضور دوستان برای جویی فوقالعاده غمانگیز است و مخاطب را مجبور میکند تا بفهمد که بقیه دوستانش به زندگی خود ادامه میدهند، و به نظر میرسد که او در بلاتکلیفی گیر کرده است.
حتی در قسمت اول این اسپینآف، جویی تریبیانی بسیار تنها و منزوی به نظر میآید. این قسمت برای ساختن رابطه بین شخصیت اصلی (جویی) و مایکل کار می کند که در نهایت بسیار شیرین است. اما، مانند رابطه او با جینا، رابطه آنها بیشتر شبیه به دوست است تا به عنوان خویشاوند و خانواده. بنابراین، حتی در مراحل اولیه این کمدی، جویی ناامید میشود و سعی میکند رفاقتی را که با چندلر داشت پسری ۱۶ سال کوچکتر از خودش دوباره تجربه کند. باز هم این یک نمونه بارز دیگری از نشان دادن تنهایی جویی در سریال است که بر ماهیت شادیبخش سریال فرندز تاکید میکند. به این ترتیب، از همان ابتدا واضح است که این اسپین آف هرگز نمیتواند با سریال اصلی رقابت کند.
جویی تریبیانی سختیهای زیادی را در یک سریال سیتکام تجربه میکند
هر طرفدار کمدی و سریالهای سیتکام با این حقیقت موافق است که تراژدی و کمدی در کنار یکدیگر بهترین مکمل هستند. چند مورد میتواند بیشتر کمدیها را به سطح بعدی برساند، زیرا این مشکلات اغلب باعث میشود شخصیتها واقعیتر و دوستداشتنیتر به نظر برسند. اما، میتوان استدلال کرد که جویی این فرمول را کمی بیش از حد به عمل رسانده و شخصیت اصلی را غرق در مبارزات خود رها کرده است. در فصل ۲، قسمت ۱۷، «Joey and the Big Move»، شخصیت اصلی سرانجام خانه رویایی خود را به دست میآورد.
اما متاسفانه آن خانه بخاطر آتش میسوزد و و باعث میشود که او مستقیما به نقطه اول برگردد. اگرچه این به هیچوجه برای جویی یک اتفاق آسیبزا نیست و به طور موثر واکنش مبهم او را به همه چیز نشان میدهد، اما با این حال از مخاطبان نمیتوانند جلوی ناراحتی خود را بگیرند. اتفاقاقی از این دست نشان میدهد که جویی انگار از مشکلات خلاصی ندارد. بنابراین این لحظات غمانگیز کمکی به خنداندن تماشاگران نمیکند و بسیاری از طرفداران برای درک اینکه چرا جویی بعد از این همه دردسر به نیویورک برنمی گردد و دوباره شروع نمی کند تلاش می کنند. بنابراین، نبردهای مداوم جویی واقعا شخصیت او را نمیسازد و فقط باعث میشود که طرفداران حالت سابق را از دست بدهند.
در فصل ۲، اپیزود ۳، «Joey and the Spanking»، تلاش میکند تا درگیریهای کمدی بیشتری به جویی بدهد، اما هنوز برای وادار کردن طرفداران به اجرای جدید شخصیت محبوب فرندز کافی نیست. در اینجا جویی باید سر صحنه با یک کودک سرکش سر و کار داشته باشد و تصمیم می گیرد که اوضاع را به دست خودش بگیرد و او را به عنوان نوعی تنبیه کتک بزند. بسیاری از مخاطبان جدید ممکن است این موضوع را کمی بحث برانگیز بدانند، اما طرفداران باید بدانند که در اوایل دهه ۲۰۰۰همه چیز متفاوت بود.
به غیر از جنجالی که پیرامون اقدامات جویی وجود دارد، این واقعیت که او توسط یک کودک کوچک مورد آزار و اذیت قرار گرفته است کمی شرم آور است. به این ترتیب، به نظر میرسد که جوی سختیهای غیرضروری زیادی را پشت سر میگذارد، همه اینها باعث میشود که طرفداران آرزوی زمانی را داشته باشند که او در نیویورک با دوستانش زندگی میکرد.
این اسپینآف هیچ شباهتی به سریال فرندز یا حتی جویی ندارد
با تمام این اوصاف، این سریال اسپینآف در مجموع نقدهای مثبتی را دریافت کرد، اما در ۱۵ می ۲۰۰۶ پخش آن لغو شد. مسلما، این اتفاق برای طرفداران شوکهکننده نبود، اما کوین اس برایت، تهیهکننده اجرایی شبکه NBC را به دلیل تغییر بیش از حد شخصیت اصلی جوی سرزنش کردند. صرف نظر از اینکه چرا این سریال لغو شد، به وضوح ثابت میکند که Friends یک کمدی کم نظیر بود و هرگز تکرار نخواهد شد. انتقاد اصلی از جوی این بود که شخصیت اصلی خیلی خجالتی بود و نسخهای از خود سابقش را از بین برده بود.
یکی دیگر از مشکلات بزرگ سریال جویی این بود که ارجاعات کافی به سریال دوستان نداشت. اگرچه دیوید شویمر چند قسمت را کارگردانی کرد، اما هیچ یک از بازیگران اصلی با جویی در لس آنجلس ملاقات نکردند یا حتی به خود زحمت ندادند که با او تماس بگیرند. بنابراین، این تصور وحشتناک را ایجاد می کرد که دوستانش اکنون او را فراموش کردهاند و می خواهند زندگی جدید خود را بدون او آغاز کنند. حتی بازیگرانی که در سریال اصلی ایفای نقش کرده بودند، شخصیت خود را برای جویی تغییر دادند.
برای مثال، آدام گلدبرگ که در سریال اصلی نقش ادی را بازی میکرد، در قسمت اسپین آف نقش جیمی کاستا را بازی کرد. این امر باعث شد که این شخیصتهای فرعی نیز واقعا از هم گسیخته شوند و همچنان بر این ایده تأکید کنند که جویی در هالیوود کاملا تنها است. به نوبه خود، بسیار عجیب به نظر می رسد که تهیه کنندگان جویی را به عنوان شخصیت الهام بخش یک اسپین آف انتخاب کنند تا شخصیت های شناخته شده تری مانند راس و ریچل. بنابراین، جویی به عنوان آخرین تلاش برای به دست آوردن چند دلار از فرندز شده و تریبیانی را در وضعیتی عمیقا افسرده رها می کند که بسیاری از طرفداران حتی تحمل تماشای آن را نداشتند.
منبع: CBR
بهترین دیالسیهای تاریخ با امید لنون و شایان
نظرات