بهترین فیلمهای ژانر بقا؛ جزر و مد زندگی و مرگ
شاید هیچ موضوعی به اندازهی بقا برای همهی مخاطبان، ملموس و همذاتپندارانه نباشد. فیلمهای ژانر بقا به عمیقترین و اصلیترین غرایز نهفته در درون هر بینندهای رجوع میکنند. این فیلمها مخاطبان را دعوت میکنند تا خود را جای شخصیتهایی بگذارند که برای زنده ماندن در محیطی که به هیچ وجه نمیخواهد آنها زنده بمانند، تلاش میکنند.
فیلمهای ژانر بقا به راحتی میتوانند در هر دستهای قرار بگیرند. برای مثال میتوانید یک نیروی بیرونی ترسناک به آن اضافه کنید که در نتیجه فیلم ترسناکی مانند آروارهها خواهید داشت. یا یک عنصر کمدی اضافه کنید و یک کمدی بقا مانند مرد ارتشی سوئیسی خواهید داشت. اما فیلمهای درام مربوط به بقا همه در مورد غلبه بر موانع طبیعت، تحمل عناصر خطرناک آن و انجام همهی اینها با رویکردی پرهیزکارانه و صبورانه است. این نوع فیلمها، چه در فضا، یا روی قلهی یک کوه برفی یا در جزیرهای متروکه و منزوی اتفاق بیفتند، معمولاً فراموش نشدنی هستند و تا مدتها شما را رها نخواهند کرد. پس بیایید با هم ۱۰ مورد از بهترین فیلمهای ژانر بقا را با هم مرور کنیم.
Gravity (2013) .10
بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸، سه فیلمساز مکزیکی به طور پی در پی جایزهی اسکار بهترین کارگردانی را از آن خود کردند (این روند تنها توسط دیمین شزل، کارگردان فیلم لالالند در سال ۲۰۱۶ شکسته شد). کارگردانی که این رشته موفقیت را آغاز کرد، آلفونسو کوارون بود و او این کار را با فیلم هیجانانگیز علمی-تخیلی Gravity انجام داد. داستان فیلم دربارهی مهندسی است که در اولین ماموریت فضایی خود، پس از برخورد با بقایای طبیعی در حین پیادهروی فضایی، مجبور است در فضا زنده بماند.
ساندرا بولاک در نقش اصلی فوقالعاده است و به بهترین شکل نقش زنی را بازی میکند که تا حد ممکن از خانه دور است و ناامیدانه میخواهد زنده بماند. فیلمنامه شاید چندان قابل توجه نباشد، اما بازی بولاک بسیار عالی است و جلوههای ویژه آنقدر شگفتانگیز و قانعکننده هستند که دیگر نمیتوانید این درام بقا را از دست بدهید.
Gravity همچنین به موضوع رشد شخصیت و تقویت اراده اشاره دارد. در ابتدای فیلم، دکتر استون (ساندرا بولاک) به عنوان فردی معرفی میشود که هنوز با از دست دادن فرزندش کنار نیامده و از نظر روحی آسیبدیده است. اما در طی اتفاقات فیلم، او از یک فرد منفعل و آسیبدیده به فردی مصمم و قوی تبدیل میشود که تمام تلاش خود را برای زنده ماندن به کار میگیرد.
Apollo 13 (1995) .9
ران هاوارد هرگز به عنوان یک کارگردان استثنایی مورد ستایش قرار نگرفته، اما مطمئناً چندین فیلم خوب ساخته است. یکی از این فیلمهای برجسته Apollo 13، یکی از بهترین فیلمها دربارهی فضا است. این فیلم که میتواند به عنوان یک داکیودراما شناخته شود، بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده و تلاشهای ناسا را نشان میدهد که پس از آسیب داخلی سفینه فضایی آپولو ۱۳، باید یک استراتژی برای بازگرداندن خدمهی آن به زمین طراحی کند.
در ۱۱ آوریل ۱۹۷۰، مأموریت آپولو ۱۳ به منظور فرود بر سطح ماه آغاز میشود. سه فضانورد به نامهای جیم لاول (با بازی تام هنکس)، فرد هیز (با بازی بیل پکستون)، و جک سویگرت (با بازی کوین بیکن) عازم این مأموریت هستند. ابتدا همه چیز به خوبی پیش میرود، اما دو روز پس از پرتاب، یکی از مخازن اکسیژن فضاپیما منفجر میشود. این حادثه باعث میشود که فضاپیما دچار مشکلات جدی شود و فضانوردان در شرایط بسیار خطرناکی قرار گیرند.
کارگردانی هاوارد پر از تنش است، بازیها فوقالعاده هستند و فیلمنامه بسیار فراتر از تنها نقل قول معروف فیلم است. این یک تصویر جذاب از فاجعهی آپولو ۱۳ است که ناسا پس از نجات خدمهی آن، به عنوان یک شکست موفق از آن یاد کرد. تماشای این فیلم سختیهای خود را دارد، اما کاملاً ارزشش را دارد.
The Revenant (2015) .8
آلخاندرو گونزالس ایناریتو با فیلم The Revenant به سومین فیلمسازی بدل شد که به طور پی در پی دو جایزهی اسکار بهترین کارگردانی را از آن خود میکند. اگر صادقانه نگاه کنیم، او کاملاً مستحق دریافت این جوایز بود. این فیلم با کارگردانی استادانه و بازیای که سرانجام به لئوناردو دی کاپریو اسکار بهترین بازیگر مرد را هدیه داد، داستان واقعی مرزداری به نام هیو گلس است. او در حالی که در یک سفر تجاری در دههی ۱۸۲۰ بود، پس از اینکه توسط یک خرس مورد حمله قرار گرفت و تیمش او را رها کردند تا بمیرد، مجبور شد برای زنده ماندن و انتقام مبارزه کند.
آنچه این فیلم را به عنوان یک درام بقا خاصتر میکند، این است که فرآیند فیلمبرداری The Revenant خود یک درام بقا بود! از فیلمبرداری در شرایط سخت با نور طبیعی گرفته تا خوردن کبد خام بوفالو توسط دی کاپریو در یک صحنه، همهی این عناصر به ساخت فیلمی واقعی و دلخراش کمک کردند.
The Revenant به شکلی واقعی و بیپرده، مبارزهی گلس با طبیعتی بیرحم و بیپایان را به تصویر میکشد. او در شرایطی که تقریباً هیچ چیز برای بقا ندارد، با چالشهایی مانند سرما، گرسنگی، و حیوانات وحشی روبرو میشود. طبیعت در این فیلم نه تنها یک پسزمینه، بلکه یک شخصیت فعال است که به طور مداوم گلس را تهدید میکند.
بقا در این فیلم تنها به معنای فیزیکی نیست، بلکه یک مبارزهی روانی نیز هست. گلس نه تنها با درد جسمی، بلکه با درد روانی ناشی از خیانت و از دست دادن عزیزانش دست و پنجه نرم میکند. این مبارزهی روانی و انگیزهی انتقام، به او نیرویی مضاعف برای ادامه مسیر میبخشد.
Society of the Snow (2023) .7
Society of the Snow درام چندملیتی نتفلیکس، یکی از بهترین فیلمهای بقا بر اساس داستانهای واقعی است. این فیلم بر اساس تجربیات وحشتناک تیم راگبی اروگوئه که در سال ۱۹۷۲ بر روی یک یخچال طبیعی در آند سقوط کردند، ساخته شده است. در آنجا، تعداد کمی از مسافران که از سقوط جان سالم به در بردند، خود را در یکی از سختترین محیطهای جهان برای زنده ماندن یافتند. آنها مجبور شدند در حالی که برای حفظ سلامت عقل خود تلاش میکردند، به شدیدترین اقدامات متوسل شوند.
Society of the Snow با عمق صمیمیت، زیبایی بصری و تمرکز بر شخصیتها، تاکنون بهترین نمایش از این داستان بوده است. این یک تجزیه و تحلیل قدرتمند از قهرمانی و دوستی در زمانهای تراژدی وحشتناک است که با هالهای احساسی ترسیم شده، اما با قلبی امیدوار و عمیقاً انسانی جان میگیرد. بازیگران انرژی فوقالعادهای دارند و کاملاً در نقش قهرمانان واقعی در مسیر بقا فرو رفتهاند.
Life of Pi (2012) .6
Life of Pi با کارگردانی فوقالعادهی آنگ لی، اقتباسی از یک کتاب فلسفی نوشتهی یان مارتل است که مدتها تصور میشد غیرقابل اقتباس است. اما این کار را به آنگ لی واگذار کنید تا رمان مارتل را به یک حماسهی خیالی جذاب تبدیل کند، جایی که یک جوان که از یک فاجعهی دریایی جان سالم به در میبرد، به سفری ماجراجویانه و اکتشافی پرتاب میشود. تنها همراه او؟ یک ببر بنگالی به نام ریچارد پارکر.
بازسازی زیبای لی از مضامین مارتل در مورد اشتیاق بیپایان برای زنده ماندن و جادوی داستانگویی، عمیقاً تأثیرگذار است. همراه با برخی از زیباترین جلوههای ویژهای که در دههی ۲۰۱۰ به چشم دیدهایم، Life of Pi به سرعت تبدیل به یک درام کلاسیک بقا شد. حتی اگر جلوههای ویژه را کنار بگذاریم، این یکی از زیباترین داستانهایی است که لی در کل دوران حرفهای خود روایت کرده است.
Life of Pi یکی از زیباترین تصاویر از مبارزهی انسان با طبیعت را به نمایش میگذارد. پی باید با مشکلات مختلفی مانند گرسنگی، تشنگی، گرما، طوفانها و حیوانات مواجه شود. او با استفاده از مهارتها و دانش خود، تلاش میکند تا در این محیط خصمانه زنده بماند. همچنین، مدیریت منابع محدود، از جمله آب آشامیدنی و غذا، یکی از چالشهای بزرگ پی است.
Life of Pi پر از تصاویر نمادین و استعاری است که مفهوم بقا را فراتر از جنبهی فیزیکی آن میبرد. رابطهی پی با ببر، و همچنین داستانهای مختلفی که پی دربارهی اتفاقات تعریف میکند، مخاطب را به تأمل دربارهی معنای بقا، حقیقت و ایمان دعوت میکند. این استعارهها به فیلم عمق بیشتری میبخشند و آن را به یک اثر فلسفی تبدیل میکنند.
Cast Away (2000) .5
وقتی از بقا حرف میزنیم، احتمالاً آشناترین فیلمی که به ذهن میرسد، Cast Away با بازی تام هنکس در نقش چاک نولاند است. برای نسل ما، این فیلم با کودکیهایمان گره خورده است. رابرت زمکیس کارگردانی است که فیلمهایش بگیر و نگیر دارد، اما وقتی فیلمهای او موفق میشوند، نمیتوان محبوبیت و موفقیت آن را انکار کرد. یکی از تحسینشدهترین آثار او، همین فیلم دلخراش است که در آن تام هنکس نقش یک مدیر اجرایی FedEx را بازی میکند که پس از سقوط هواپیما در یک جزیرهی متروکه، دچار تحولات جسمی، روانی و عاطفی میشود. آنچه پس از آن اتفاق میافتد، سفری از مصیبتهای وحشتناک و تلاش برای حفظ امید در مواجهه با مرگ اجتنابناپذیر است.
یکی از چالشهای بزرگ چاک، مبارزه با تنهایی مطلق است. فیلم به شکلی هنرمندانه نشان میدهد که چگونه انسان برای حفظ سلامت روانی خود در شرایط انزوای کامل تلاش میکند. برای غلبه بر تنهایی، چاک یک توپ والیبال را که از لاشهی هواپیما پیدا میکند، تبدیل به یک دوست خیالی به نام ویلسون میکند. ویلسون نمادی از نیاز چاک به ارتباط انسانی و یک شخصیت جانبی است که به او کمک میکند تا از نظر روانی در امان بماند.
Cast Away با تکیه بر برخی از تاریکترین و بالغترین کارگردانیهای زمکیس، و همچنین آنچه ممکن است بهترین بازی تام هنکس باشد، یک تجسم کامل از چیزی است که ژانر فیلم بقا را بسیار جذاب و گیرا میکند. این یک داستان بیرحم است که مطمئناً در درآوردن اشک مخاطب دریغ نمیکند، اما تا زمانی که به پایان برسد، شما را میخکوب نگه خواهد داشت.
۴. (۲۰۱۰) 127Hours
۱۲۷ ساعت بر اساس یک داستان واقعی تأثیرگذار ساخته شده و یکی از بهترین و متمایزترین آثار دنی بویل تا به امروز است. این فیلم با بازی جیمز فرانکو در نقش آرون رالستون، یک کوهنورد است که به تنهایی در حین درهنوردی در یوتا، زیر یک سنگ گیر کرده است. اقدامات شدیدی که شخصیت برای زنده ماندن باید به آنها متوسل شود، از آن دست چیزهایی هستند که اگر کسی نمیدانست این یک داستان واقعی است، به سادگی باور نمیکرد.
نقطهی اوج فیلم زمانی است که آرون، پس از پنج روز تلاش بیثمر برای رهایی، به این نتیجه میرسد که تنها راه نجاتش قطع کردن دستش است. این تصمیمی است که به معنای واقعی کلمه مرگ و زندگی او را تعیین میکند. صحنههای مرتبط با این تصمیم و اجرای آن، به شکلی بسیار واقعی و دلهرهآور به تصویر کشیده شدهاند و نمایشدهندهی ارادهی غیرقابلانکار رالستون برای زنده ماندن هستند. این لحظه، به نوعی نمادینترین بخش فیلم است که مفهوم بقا و تا چه حدی انسان میتواند برای زنده ماندن پیش برود را به نمایش میگذارد.
مانند بسیاری از فیلمهای زندگینامهای بزرگ در تاریخ سینما، این فیلم هم یک تریلر است؛ و چه تریلر نفسگیری است! جیمز فرانکو تحسینبرانگیز است و دنی بویل هم آنقدر انرژی دارد که این همکاری را به یکی از نقاط اوج کارنامهی هر دو تبدیل ساخته است. حتی اگر بخش عمدهای از روایت در چنین محیط کوچکی اتفاق بیفتد، بویل موفق میشود آن را به یک ماجرای سرگرمکننده تبدیل کند.
Into the Wild (2007) .3
اگرچه شان پن بیشتر به خاطر کارهای بازیگری تحسینشدهی خود شناخته میشود، اما همچنین چند فیلم را کارگردانی کرده است. اکثر فیلمهای او چندان استثنایی نیستند، اما یکی از آنها به طور قابل توجهی از بقیه متمایز است: Into the Wild داستان واقعی یک مرد جوان است که پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، داراییهای خود را رها میکند و با اتوبوس به آلاسکا میرود تا در طبیعت وحشی زندگی کند. او در طول مسیر، با مجموعهای از شخصیتها مواجه میشود که زندگی او را تغییر میدهند.
Into the Wild به بقا تنها به عنوان یک مبارزهی فیزیکی نگاه نمیکند، بلکه آن را با جستجوی معنای عمیقتر زندگی مخلوط میکند. کریستوفر در طول سفرش، با افراد مختلفی ملاقات میکند که هر یک به نوعی به او کمک میکنند تا به درک جدیدی از زندگی و روابط انسانی برسد. این برخوردها به او نشان میدهند که شاید معنای واقعی زندگی در روابط انسانی و تجربههای مشترک نهفته باشد، نه در انزوا و فرار از جامعه.
Into the Wild با عمق احساساتی و غافلگیرکنندهاش، یک مطالعهی شخصیت تأثیرگذار با فیلمبرداری زیبا، کارگردانی ظریف و بازیگری استادانهی امیل هرش است. ماهیت پیچیده و اغلب مرموز رابطه بین انسان و طبیعت در مرکز ژانر بقا قرار دارد. فیلم حاضر این رابطه را با جالبترین و منحصر به فردترین روشها بررسی میکند.
Aguirre, The Wrath of God (1972) .2
Aguirre, The Wrath of God ساختهی ورنر هرتسوگ، یکی از بهترین کارگردانان آرت هاوس تمام دورانهاست و این اثرش یکی از محبوبترین و تحسینشدهترین فیلمهای اوست. این فیلم در قرن شانزدهم اتفاق میافتد و لوپه دو آگیره، فاتح بی رحمی را دنبال میکند که یک گروه اکتشافی اسپانیایی را در جستجوی ال دورادو رهبری میکند.
طبیعت در این فیلم نه تنها به عنوان یک پسزمینه، بلکه به عنوان یک دشمن قدرتمند و غیرقابل پیشبینی نمایش داده میشود. گروه با مشکلاتی مانند گرسنگی، بیماری، و شرایط آب و هوایی سخت مواجه میشوند که بقا را برای آنها به یک چالش اساسی تبدیل میکند. جنبههای روانی بقا در این فیلم بسیار مهم است، زیرا نشان میدهد که چگونه فشارهای فیزیکی و روانی میتوانند انسان را به سوی جنون و نابودی سوق دهند.
این فیلمی بود که همکاری بین هرتسوگ و بازیگر اصلی کلاوس کینسکی، یکی از جنجالیترین روابط بازیگر-کارگردان در تاریخ سینما را شکل داد. با این حال، نمیتوان نتایج آن را نادیده گرفت. کینسکی تأثیرگذارترین بازی کارنامهی خود را ارائه میدهد، همانطور که هرتسوگ نیز این کار را انجام میدهد. Aguirre, The Wrath of God فیلمی است که به مرور هیجانانگیزتر میشود و کسانی که دوست دارند به عمق روان پیچیدهی بازماندگان در فیلمهای درام بقا فرو روند، باید این فیلم را تماشا کنند.
The Wages of Fear (1953) .1
The Wages of Fear یک نمونهی جذاب از یک فیلم اکشن است که با وجود ریتم کند آن، پر از تنش و انرژی است. این شاهکار سینمای فرانسه در یک روستای فرسوده در آمریکای جنوبی اتفاق میافتد و چهار مرد را دنبال میکند که برای حمل یک محمولهی فوری نیتروگلیسیرین بدون تجهیزات لازم برای انجام سفر ایمن استخدام شدهاند. هیجانات روانشناختی و مبارزه برای بقا در پی میآید.
یکی از جنبههای برجستهی فیلم، نمایش تأثیر روانی این مأموریت خطرناک بر شخصیتها است. این مردان که از قبل تحت فشار فقر و ناامیدی بودند، اکنون با یک فشار روانی عظیم مواجهاند. تنش و ترس از مرگ قریبالوقوع، شخصیتهای فیلم را به تدریج تغییر میدهد و روابط میان آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. این وضعیت روانی، بقا را از یک مبارزهی فیزیکی به یک مبارزهی روانی نیز تبدیل میکند.
The Wages of Fear آنقدر پر از تنش است که گاهی احساس میکنیم ممکن است هر لحظه همه چیز از هم بپاشد. با این حال، کارگردان آنری-ژرژ کلوزو در تمام لحظات کاملاً کنترل هنر خود را در دست دارد و یک مطالعهی جذاب از نابودی انسانها در جستجوی بیپایان آنها برای اهدافشان ارائه میدهد.
شما کدامیک از فیلمهای ژانر بقا را بیش از همه دوست دارید؟
ژانر بقا یکی از جذابترین و پرطرفدارترین ژانرها در فیلمهای سینمایی است که توانسته مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند. دلایل مختلفی برای این جذابیت وجود دارد که به ترکیب عناصر دراماتیک، احساسی و روانشناختی برمیگردد. این ژانر نه تنها به مخاطبان اجازه میدهد که در یک سفر پرماجرا و خطرناک غرق شوند، بلکه آنها را به تفکر دربارهی موضوعات اساسی زندگی و بقا وامیدارد. به همین دلیل، فیلمهای بقا همچنان یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین ژانرهای سینمایی هستند. شما کدامیک از فیلمهای ژانر بقا را بیش از همه دوست دارید؟ برای ما در کامنت بنویسید.
منبع: Collider
بهترین دیالسیهای تاریخ با امید لنون و شایان
درود بر شرف و غیرتت که همچین مقاله جالبی رو تهیه کردی، لذت بردم داداش گلم
درود خدا برشما که همچین مقاله جالبی رو تهیه کردی، لذت بردم داداش گلم
ممنونم که همچین مقاله جالبی رو تهیه کردی، لذت بردم داداش گلم