اخبار بازی انتخاب سردبیر برترین‌ها بهترین بازی‌‌ها

۷ بازی داستانی که با مرگ پروتاگونیست تمام می‌شوند

پایان‌بندی، مهم‌ترین بخش یک بازی داستانی است که باید منطقی و میخکوب‌کننده باشد. نتیجه‌گیری باید رضایت‌بخش باشد، به سایر لحظات داستانی معنا دهد و به مخاطب حس کاتارسیس را منتقل کند. از نظر تئوری، ساخت یک پایان‌بندی خوب ساده به نظر می‌رسد، اما در واقعیت، بسیار چالش برانگیزتر از آن چیزی است که بسیاری تصور می‌کنند.

نوع پایان‌بندی داستان هر بازی با اثر دیگر متفاوت است. برخی پایان‌های بهتر و شادتری را انتخاب می‌کنند؛ مثلا شخصیت‌ها به سمت غروب آفتاب حرکت می‌کنند، برخی دیگر از صخره‌ها بالا می‌برند و خبر از ساخت احتمالی یک دنباله می‌دهند. از طرفی، بازی‌هایی هستند که با کشتن شخصیتی که بازیکنان بیشترین زمان را با او سپری کرده‌اند، یک نتیجه‌گیری بی‌نهایت تلخ و آزاردهنده را به مخاطبین ارائه می‌کنند. در این مقاله ۷ بازی داستانی را به شما معرفی می‌کنیم که با مرگ شخصیت اصلی داستان به اتمام می‌رسند.

هشدار اسپویل: اگر بازی‌های نام برده در این لیست را تجربه نکرده‌اید، از خواندن متن آن خودداری کنید. این مقاله پایان هفت بازی را به طور کامل اسپویل می‌کند.

Dragon Age: Origins

بسیاری از بازیکنان Dragon Age: Origins را بهترین نسخه سری Dragon Age می‌دانند و راستش را بخواهید، درست فکر می‌کنند

بسیاری از بازیکنان Dragon Age: Origins را بهترین نسخه سری Dragon Age می‌دانند و راستش را بخواهید، درست فکر می‌کنند

  • پلتفرم‌ها: پلی استیشن ۳، ایکس باکس ۳۶۰ و PC
  • تاریخ انتشار : ۳ نوامبر ۲۰۰۹
  • استودیو سازنده: Bioware

بازی دارک فانتزی و نقش‌آفرینی Dragon Age: Origins یکی از قوی‌ترین بازی‌های BioWare به حساب می‌آید که البته می‌توان در مورد آن بحث کرد. بازی در یک سرزمین خیالی معروف به نام Ferelden در جریان است که در معرض تهدید بلایت قرار گرفته است. موجوداتی به نام دارک اسپاون در زیر پنجه آهنین Archdemon، موجودی با قدرت بسیار زیاد و تنها نگهبانان خاکستری، ظهور کرده‌اند. متوقف کردن آن‌ها، بهای زیادی دارد. روح Archdemon وارد بدن کسی می‌شود که او را می‌کشد و در واقع، با اینکار هر دو کشته می‌شوند. موریگان راهی برای خروج از آنچه به عنوان آیین تاریکی شناخته می‌شود، ارائه و تضمین می‌کند که هیچ‌کس برای پایان دادن به بلایت، نباید بمیرد. نادیده گرفتن این مراسم می‌تواند منجر به مرگ یک Warden دیگر مانند Alistair یا خود قهرمان داستان شود و این روند، در بازی‌های آینده نیز تکرار خواهد شد.

پایان‌بندی بازی Dragon Age: Origins بسته به تصمیمات بازیکن متفاوت است؛ اما به ‌طور کلی، داستان با نبرد نهایی علیه Archdemon در قلعه Denerim، به اوج خود می‌رسد. قهرمان داستان (Grey Warden) با کمک یارانش موفق می‌شود Archdemon را شکست دهد و بلایت را متوقف کند. بسته به انتخاب‌های بازیکن، Grey Warden ممکن است جان خود را فدا کند، از Ritual Morrigan استفاده کند تا از مرگ نجات یابد یا یکی از همراهان خود را برای این فداکاری انتخاب کند. سرنوشت شخصیت‌های همراه و آینده پادشاهی Ferelden نیز بر اساس تصمیمات بازیکن تعیین می‌شود.

معرفی ۷ بازی جهان باز با بیشترین تنوع مراحل

Transistor

بازی داستانی Transistor، یک بازی مستقل شاهکار در بین ساخته‌های دیگر Super Giant است

بازی داستانی Transistor، یک بازی مستقل شاهکار در بین ساخته‌های دیگر Super Giant است

  • پلتفرم‌ها: پلی استیشن ۴، نینتندو سوییچ، iOS و PC
  • تاریخ انتشار : ۲۰ می ۲۰۱۴
  • استودیو سازنده: Supergiant Games

Transistor یکی از زیباترین و بهترین بازی‌های شرکت Supergiant است که به طرز غم‌انگیزی، توسط جامعه گیمرها نادیده گرفته می‌شود و تحت الشعاع موفقیت Hades قرار می‌گیرد. این داستان منحصربه‌فرد، عشق را در آینده‌ای دیستوپیایی نشان می‌دهد. شخصیت رد (Red) با شمشیر خود، داستان را پیش می‌برد و جهان را جستجو می‌کند. از طرفی دیگر، این شمشیر تنها وسیله دفاعی او در برابر خطرات و تهدیدات جهان بازی است. این دو در حین انجام ماموریت‌ها، پیوند نزدیکی با یکدیگر ایجاد می‌کنند که به پایانی تلخ و شیرین ختم می‌شود. رد از این شمشیر برای کشتن خود استفاده می‌کند، بنابراین روح او می‌تواند با Unknown در داخل Transistor زندگی کند. در پایان بازی Transistor، رد با استفاده از شمشیر ترانزیستور به مرکز شهر Cloudbank می‌رسد و با رهبر سازمان Camerata با نام رویس، روبه‌رو می‌شود. پس از شکست دادن او، رد می‌تواند کنترل کامپیوتر مرکزی را به دست بگیرد و شهر را بازسازی کند؛ اما او تصمیم می‌گیرد که به جای این کار، خود را درون ترانزیستور قرار دهد تا به محبوبش که پیش‌تر در بازی مرده و روحش در ترانزیستور به دام افتاده بود، بپیوندد. بازی با صحنه‌ای احساسی به پایان می‌رسد و رد و معشوقش در دنیای داخل ترانزیستور، دوباره به هم می‌رسند.

Mass Effect 3

صنعت بازی دیگر فرنچایزی به مانند Mass Effect نخواهد دید

صنعت بازی دیگر فرنچایزی به مانند Mass Effect نخواهد دید

  • پلتفرم‌ها: ایکس باکس ۳۶۰، پلی استیشن ۳، نینتندو Wii U و PC
  • تاریخ انتشار : ۶ مارس ۲۰۱۲
  • استودیو سازنده: Bioware

Mass Effect 3 پایان جنگ حماسی شپرد علیه ریپرها بود، نژادی از ماشین‌های هوشمند که قصد دارند تمام اشکال حیات متمدن را نابود کنند و در طول هر پروسه انقراض، فقط یک گونه را زنده نگه می‌دارند. آخرین بار، این انسان‌ها بودند که زنده ماندند، زیرا در آن زمان، آن‌ها در عصر هجر قرار داشتند و هنوز به تمدن نرسیده بودند. اما اکنون، آن‌ها به تمدن بزرگی دست یافته‌اند و حتی توانسته‌اند در کهکشان سفر کنند. اکنون وظیفه شپرد است که همه آن‌ها را تحت یک هدف مشترک، متحد کند. شپرد فقط در صورت انجام این کار، شانس بقا دارد. او نه تنها در Mass Effect 3، بلکه در Mass Effect 2 نیز باید منابع و متحدان خود را کنترل کند، زیرا دارایی جنگی هستند و نقش مهمی در پایان نهایی داستان ایفا می‌کنند. اگر بازیکنان منابع کافی به دست نیاورند و پایان بد را انتخاب کنند، شپرد خواهد مرد و فداکاری نهایی را برای بقای کهکشان انجام خواهد داد.

پایان‌بندی Mass Effect 3 به بازیکن سه انتخاب کلیدی می‌دهد: نابودی (Destroy) که منجر به نابودی ریپرها و همه هوش‌های مصنوعی (Geth و EDI) می‌شود، کنترل (Control) که شپرد در آن کنترل ریپرها را به‌دست می‌گیرد و از آن‌ها برای حفاظت از کهکشان استفاده می‌کند و سنتز (Synthesis) که تلفیقی از حیات ارگانیک و مصنوعی ایجاد می‌کند و موجودات زنده و هوش‌های مصنوعی را در یک تکامل جدید، با هم ترکیب می‌کند. هر یک از این انتخاب‌ها، تاثیرات متفاوتی بر آینده کهکشان دارند و سرنوشت شخصیت‌ها و تمدن‌ها را رقم می‌زنند. این پایان‌ها به دلیل تاثیر عمیق و چندمعنایی خود، بازخوردهای مختلفی از طرف طرفداران دریافت کردند.

Persona 3

بازسازی بازی داستانی Persona 3 یکی از بهترین اتفاقاتی بود که در چند سال اخیر رخ داد

بازسازی بازی داستانی Persona 3 یکی از بهترین اتفاقاتی بود که در چند سال اخیر رخ داد

  • پلتفرم‌ها: پلی استیشن ۲، پلی استیشن ۳ و PSP
  • تاریخ انتشار : ۱۳ جولای ۲۰۰۶
  • استودیو سازنده: Atlus

Persona 3 یکی از بهترین نسخه‌های این سری محسوب می‌شود. پس از عرضه نسخه Reload، تغییرات و بهبودهای زیادی در گرافیک ایجاد شد، اما گیم‌پلی بازی تا حد زیادی ثابت ماند. شروع بازی، ساعت تاریک و پنهان را به قهرمان و بازیکن نشان می‌دهد، زمانی از شب که اکثر مردم عادی به تابوت تبدیل می‌شوند، اما کاربران پرسونا تحت تاثیر قرار نمی‌گیرند و می‌توانند از این زمان برای خنثی کردن سایه‌ها در تارتاروس استفاده کنند. جهان در این بازی در تعادل است و هیولای سایه خطرناک نیکس باید کشته شود تا همه نجات پیدا کنند. متاسفانه، همه را نمی‌‎توان نجات داد و در طول کات‌سین نهایی، شخصیت بازیکن در آغوش ایگیس می‌میرد و در محاصره دوستانش قرار می‌گیرد که برای تغییر سرنوشت او، درمانده هستند. پایان‌بندی Persona 3 حول محور فداکاری شخصیت اصلی می‌چرخد. پس از شکست دادن نیکس، تهدیدی که می‌توانست به نابودی جهان منجر شود، قهرمان بازی متوجه می‌شود که برای مهر و موم کردن نیکس و جلوگیری از بازگشت او، باید خود را فدا کند. در نتیجه، شخصیت اصلی انرژی حیاتی خود را قربانی کرده و به یک مهر محافظ تبدیل می‌شود. بازی با صحنه‌ای احساسی به پایان می‌رسد که شخصیت اصلی در آخرین روزهای زندگی خود روی پشت‌بام مدرسه، در کنار دوستانش از گروه SEES، به خواب می‌رود و به آرامی می‌میرد.

۷ بازی جهان ‌باز که از آنچه به نظر می‌رسند بسیار بزرگ‌تر هستند

Bioshock Infinite

بازی Bioshock Infinite آخرین ساخته کن لوین است و به خوبی سه‌گانه ماندگار Bioshock را به پایان می‌رساند

بازی Bioshock Infinite آخرین ساخته کن لوین است و به خوبی سه‌گانه ماندگار Bioshock را به پایان می‌رساند

  • پلتفرم‌ها: پلی استیشن ۳، ایکس باکس ۳۶۰، مایکروسافت ویندوز، مک‌اواس و لینوکس
  • تاریخ انتشار : ۲۶ مارس ۲۰۱۳
  • استودیو سازنده: Irrational Games

Bioshock Infinite یک بازی اکشن-ماجراجویی اول‌ شخص است که در سال ۲۰۱۳ توسط Irrational Games و ۲K Games عرضه شد. داستان بازی در سال ۱۹۱۲ و در شهری به نام کلمبیا جریان دارد، جایی که بازیکن در نقش بوکر دویت (Booker DeWitt)، کارآگاهی که وظیفه دارد دختری به نام الیزابت (Elizabeth) را از این شهر نجات دهد، ایفای نقش می‌کند. بازی به موضوعاتی چون جهان‌های موازی، سرنوشت و مبارزه میان قدرت‌های مذهبی و سیاسی می‌پردازد. گیم‌پلی آن شامل ترکیبی از المان‌های تیراندازی، استفاده از توانایی‌های خاص به نام ویگرز و تعامل با دنیایی پیچیده و پر رمز و راز است.

سومین قسمت از سری Bioshock، کاملا متفاوت از دو بازی قبلی است که در اعماق دریا و در شهر رپچر اتفاق می‌افتادند. اینفینیت بازیکنان را به بالای ابرها می‌برد. بازیکنان در مکانی به ‌ظاهر ایده‌آل به نام کلمبیا پرواز می‌کنند، اما به سرعت مشخص می‌شود که این آرمان ‌شهر، آن چیزی نیست که در اولین برداشت به نظر می‌رسد. بوکر یک وظیفه بیشتر ندارد: الیزابت را پس بگیرد و از آنجا فرار کند، و او این کار را انجام خواهد داد. اگر چیزی مانعش شود، بی‌رحمانه آن را از بین می‌برد. چهره‌ای که بیش از همه سر راه او قرار می‌گیرد، کامستاک است، نسخه دیگری از بوکر. او الیزابت را در بند و زیر نگاه پرنده آوازخوان نگه داشته است. برای آزادی الیزابت و جلوگیری از ظهور کامستاک، بوکر باید بمیرد و در بازی، او این کار را به دست دختر خود انجام می‌دهد. بازی باید به این شکل تمام می‌شد، اما این موضوع تاثیر مرگ بوکر را کمتر نمی‌کند.

The Walking Dead

جالب است بدانید که بازی داستانی The Walking Dead، جایزه بهترین بازی سال 2012 را از آن خود کرد

جالب است بدانید که بازی داستانی The Walking Dead، جایزه بهترین بازی سال ۲۰۱۲ را از آن خود کرد

  • پلتفرم‌ها: پلی استیشن ۳، پلی استیشن ۴، پلی استیشن ویتا، ایکس باکس ۳۶۰، ایکس باکس وان، نینتندو سوییچ، iOS، اندروید و PC
  • تاریخ انتشار : ۲۴ آوریل ۲۰۱۲
  • استودیو سازنده: Telltale Games

استودیو Telltale به ساخت برداشت‌ و اقتباس‌های شخصی از آثار مختلف، معروف است و یکی از موفق‌ترین و محبوب‌ترین ساخته‌های این شرکت، The Walking Dead نام دارد. بازی به جای دنبال کردن داستان ریک گرایمز و سایر بازماندگان سریال، روی یک شخصیت کاملا جدید به نام لی تمرکز می‌کند. لی مجرمی است که در مسیر اعدام قرار دارد. زمانی که یک زامبی به ماشین پلیس حمله می‌کند، لی موفق به فرار می‌شود. پس از فرار، او با کلمنتاین ملاقات می‌کند و او را تحت مراقبت خود می‌گیرد. در ادامه، آن دو سعی می‌کنند در برابر زامبی‌ها و خطرات دیگر جهان آخرالزمانی بازی، از یکدیگر محافظت کنند. اما The Walking Dead فرنچایزی است که به ندرت با پایان خوش همراه است و هیچکس، حتی قهرمان داستان، در امان نیست. در ساعات پایانی بازی، لی توسط یک زامبی گاز گرفته می‌شود و کلمنتاین این انتخاب را خواهد داشت که به او شلیک کند یا او را ترک کند. در هر صورت، لی در یک صحنه تراژدیک می‌میرد و عملا مشعل شخصیت اصلی فرنچایز، از لی به کلمنتاین می‌رسد.

بازی The Walking Dead از نظر داستان‌گویی تعاملی و تصمیم‌گیری‌های احساسی، تحول بزرگی در صنعت بازی ایجاد کرد. این بازی به بازیکنان اجازه می‌دهد با انتخاب‌هایشان، مسیر داستان را تغییر دهند، تصیماتی که تاثیرات عمیقی بر شخصیت‌ها و روند بازی می‌گذارند. یکی از دستاوردهای مهم آن، پرداختن به موضوعات انسانی مانند بقا، اعتماد و روابط عاطفی در میان بحران‌های آخرالزمانی است. علاوه بر این، این بازی توانست توجهات زیادی را به سبک بازی‌های اپیزودیک جلب کند و از نظر کیفی و تجاری بسیار موفق شد.

Red Dead Redemption 2

بدون هیچی شکی، اگر God of War در سال 2018 عرضه نمی‌شد، بازی داستانی Red Dead Redemption 2 می‌‎توانست به راحتی تمام جوایز را درو کند

بدون هیچی شکی، اگر God of War در سال ۲۰۱۸ عرضه نمی‌شد، بازی داستانی Red Dead Redemption 2 می‌‎توانست به راحتی تمام جوایز را دریافت کند

  • پلتفرم‌ها: پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان و PC
  • تاریخ انتشار : ۲۶ اکتبر ۲۰۱۸
  • استودیو سازنده: Rockstar Games

پیش‌درآمد اولین بازی Red Dead Redemption، گیمرها را در نقش آرتور مورگان، یکی از اعضای باند Van der Linde قرار می‌دهد که پس از فرار از بلک واتر، هر کاری که می‌توانند انجام می‌دهند تا سرپا بمانند. پس از سرقت از یک قطار که متعلق به مردی به نام کورنوال است، آن‌ها با او و پینکرتون‌ها درگیر می‌شوند، اما دشمنان بیشتری برای خود دست و پا می‌کنند، زیرا مجبورند به دزدی ادامه دهند. با این حال، زندگی آرتور به عنوان یک قانون‌شکن، قرار نیست خیلی طولانی باشد. او به بیماری سل مبتلا می‌شود که اساسا یک حکم اعدام در آن دوران است. این موضوع باعث می‌شود که او برای محافظت از دیگران تلاش کند، زیرا می‌داند که برای انجام این کار فرصت زیادی ندارد. سرنوشت او غم‌انگیز است و نمی‌توان آن را تغییر داد. آرتور یا تسلیم بیماری می‌شود یا بسته به نحوه بازی بازیکنان، توسط مایکا کشته می‌شود. در هر صورت، مرگ آرتور یکی از غم‌انگیزترین اتفاقات تاریخ صنعت بازی به حساب می‌آید.

Red Dead Redemption 2 از نظر داستانی یکی از برجسته‌ترین بازی‌های ویدئویی است که با روایتی پیچیده و غنی، زندگی و سقوط گروه قانون‌شکن ون‌درلیند را از دید شخصیت آرتور مورگان روایت می‌کند. داستان به‌شکلی استادانه به مضامین رستگاری، خیانت، وفاداری و پایان دوران غرب وحشی می‌پردازد و تحول شخصیتی آرتور، که از یک یاغی خشن به فردی متفکر و در جستجوی معنا تبدیل می‌شود، در مرکز آن قرار دارد. بازی به ‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه انتخاب‌ها و اعمال هر شخصیت بر سرنوشت او و اطرافیانش تاثیر می‌گذارد و همچنین، وقایع نسخه اول Red Dead Redemption را پایه‌گذاری می‌کند. این داستان سرشار از لحظات احساسی و تاثیرگذار است که به عمق شخصیت‌ها و جهان آن می‌افزاید.

۱۰ ابرقهرمان که برای ساخت بازی‌های جهان باز مناسب هستند

کلام آخر

در پایان، بازی‌هایی که با مرگ پروتاگونیست به اتمام می‌رسند، اغلب تاثیر عمیقی بر مخاطب می‌گذارند و احساسات پیچیده‌ای را برمی‌انگیزند. این بازی‌ها نشان می‌دهند که فداکاری و مرگ، بخش جدایی‌ناپذیر از داستان‌هایی است که به دنبال انتقال پیام‌های عمیق‌تر در مورد زندگی، رستگاری و بقا هستند. با به چالش کشیدن انتظارات مخاطب و ارائه پایانی تلخ، این بازی‌ها به یادماندنی‌ترین و تاثیرگذارترین تجربیات داستانی در دنیای گیم تبدیل می‌شوند، تجربیاتی که تا مدت‌ها در ذهن بازیکنان باقی می‌مانند.

  • چرا در پایان برخی از بازی‌های داستانی، مرگ پروتاگونیست اتفاق می‌افتد؟

پایان با مرگ پروتاگونیست در بازی‌های داستانی، اغلب به دلیل این است که سازندگان بازی می‌خواهند تاثیر عمیق‌تری روی بازیکن بگذارند و احساسات قوی‌تری را برانگیزند. این نوع پایان‌بندی می‌تواند به نمایش فداکاری و عواقب تصمیمات شخصیت اصلی بپردازد و در نتیجه، به داستان معنای بیشتری ببخشد. مرگ قهرمان داستان می‌تواند به بازیکنان حس کاتارسیس و تفکر عمیق درباره موضوعاتی مانند فداکاری و سرنوشت را بدهد.

  • چگونه بازی‌های مختلف مانندRed Dead Redemption 2  وPersona 3  با مرگ پروتاگونیست، به تاثیرگذاری خود ادامه می‌دهند؟

بازی‌هایی مانندRed Dead Redemption 2  وPersona 3 ، با مرگ پروتاگونیست، تاثیرگذاری خود را از طریق ارائه داستان‌های عمیق، پیچیده و پرداختن به موضوعات احساسی و اخلاقی، تقویت می‌کنند. در Red Dead Redemption 2، مرگ آرتور مورگان به ‌عنوان یک نتیجه اجتناب‌ناپذیر از تغییرات درونی و بیرونی او، به تصویر کشیده می‌شود؛ این موضوع به عمق شخصیت و داستان افزوده و تاثیرات عاطفی زیادی برای بازیکنان ایجاد می‌کند. در Persona 3، مرگ پروتاگونیست به‌عنوان یک فداکاری نهایی برای نجات جهان، به روایت داستان، وزن و معنای بیشتری می‌بخشد و پایان بازی را به یکی از لحظات احساسی و تاثیرگذار تبدیل می‌کند.

  • چه ویژگی‌هایی باعث می‌شود تا پایان‌های بازی‌هایی مانندBioshock Infinite  وThe Walking Dead، تاثیرگذار باشند؟

پایان‌ بازی‌هایی مانندBioshock Infinite  وThe Walking Dead  به دلیل پیچیدگی داستان و عمق شخصیت‌ها، بسیار تاثیرگذار هستند. در Bioshock Infinite، مرگ بوکر دویت و پیام‌های مرتبط با سرنوشت و جهان‌های موازی، داستان را به گونه‌ای می‌بندد که مخاطب به تامل و تحلیل بیشتری پرداخته و با ایده‌های فلسفی و اخلاقی بازی ارتباط برقرار می‌کند. در The Walking Dead، مرگ لی و نحوه برخورد کلمنتاین با این فقدان، بار عاطفی زیادی به داستان اضافه می‌کند و به خاطر رابطه عمیق بازیکنان با شخصیت‌ها، این پایان تاثیرگذار و احساسی می‌شود.

منبع: Gamerant


بهترین دی‌ال‌سی‌های تاریخ با امید لنون و شایان

بهترین دی‌ال‌سی‌های تاریخ با امید لنون و شایان

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
اسکلت حق گو
پاسخ

می دونستید واکینگ دد رو اشتباه نوشتید چون هم جول و هم کلم تا وقتی میشد باهاشون بازی کرد زنده بودن و بعدش هم تبدیل به ان پی سی شدن

ناشناس
پاسخ

من نمی فهمم این چه طرز مقاله نوشتنه
شما توی مقاله می نویسید هشدار مقاله شامل اسپویل هست بعد خودتون عکس رد دد ۲ رو گذاشتین تیتر مقاله!
تیتر مقاله با این عکس خودش یه اسپویل بزرگ محسوب میشه

منی که دارم توی بازار صرفا وب گردی میکنم الان اسپویل شدم صرفا با عکس و تیتر مقاله!
واقعا برای بازار و مقاله نویس هاش متاسفم