سریال فرندز (Friends) یکی از نمادینترین سیتکامهای دهه ۹۰ میلادی است که با شش شخصیت جذاب و دوستداشتنی و زندگیهای رنگارنگ آنها، مخاطبان زیادی را در سراسر جهان مجذوب خود کرده است. داستان این سریال که در شهر نیویورک جریان دارد، گروه دوستان متشکل از راس (دیوید شویمر)، مونیکا (کورتنی کاکس)، ریچل (جنیفر آنیستون)، فیبی (لیسا کودرو)، متیو پری (چندلر بینگ) و جویی (مت لهبلانک) را دنبال میکند. این شش دوست سعی میکنند راه و هدف خود را در زندگی پیدا کنند و با اتفاقات دوران بزرگسالی خود که هر انسانی در زندگیاش تجربه میکند، خود را سازگار کنند.
از شکست در روابط عاطفی گرفته تا پیدا کردن شعل رویایی، هر یک از این شش دوست، مجموعهای از فراز و نشیبها را پشت سر میگذارد. اما فارغ از این که در چه وضعتی قرار دارند، آنها همیشه از یکدیگر حمایت میکنند و موفقیتهای شخصیشان را جشن میگیرند. با این که سریال فرندز عمدتا کمدی بوده و سرشار از لحظات خندهدار است، اما باز هم لحظات غمانگیز به یادماندنی دارد. مانند جدایی مونیکا و ریچارد و یا نقل مکان جویی به آپارتمان خودش. در ادامه مطلب به غمانگیزترین اپیزودهای سریال Friends نگاهی خواهیم داشت.
۱۰. The One With the Boob Job
فصل ۹، اپیزود ۱۶
در فصل نهم سریال فرندز که رابطه فیبی و مارک (پل راد) همچنان در حال پیشرفت است، فیبی یک قدم بزرگ برداشته و از مایک درخواست میکند تا بیاید و با هم در خانه فیبی زندگی کنند. طبیعتا مارک با خوشحالی قبول میکند و در حالی که آنها این پروسه را آغاز کرده و برای فصل جدیدی از رابطهشان آماده میشوند، بحث ازدواج به میان میآید و مشخص میشود که این زوج نظر یکسانی درباره این موضوع ندارند.
وقتی مارک به فیبی میگوید که دیگر نمیخواهد دوباره ازدواج کند، فیبی ناراحت میشود و نمیتواند رویای عروس شدن را فراموش کند. بنابراین این دو تصمیم میگیرند از یکدیگر جدا شوند. در قسمت ۱۶ «The One With the Boob Job» طرفداران هنگامی که میبینند فیبی و مایک میخواهند باهم زندگی کنند بسیار خوشحال میشوند؛ زیرا پیش از آن نیز یکی از دوستداشتنیترین زوجهای سریال به حساب میآمدند. با این که این دو نفر از دو جهان مختلف میآمدند، اما به خوبی با هم سازگاری داشتند، از همین رو هنگامی که فیبی و مایک این تصمیم سخت و ناراحتکننده را گرفتند، بسیار دلشکسته شدند.
با در نظر گرفتن این که رابطه آنها تا چه حدی پیش رفته و هنگام رسیدن به نقطه عطف آن، همه اینها در یک چشم بهم زدن از بین رفت و برای همین این اپیزود جزو یکی از قسمتهای غمانگیز سریال فرندز است.
۹. The One with the Fake Monica
فصل ۱، اپیزود ۲۱
زمانی که مارسل، میمون خانگی راس رفتارهای عجیب میکند و به حرفهای راس گوش نمیدهد، راس متوجه میشود که بهترین تصمیم آن است که مارسل را به باغ وحش ببرد تا بتواند در آنجا با میمونهای دیگر زندگی کند. راس درخواستهای خود را به چندین باغ وحش ارسال میکند و در نهایت از باغ وحش سن دیگو نامهای دریافت میکند که مایل است مارسل را قبول کند. با این که این بهترین سناریو برای مارسل است، اما برای راس بسیار سخت است تا با دوستش خداحافظی کند.
جدا شدن مارسل در فصل اول (اپیزود ۲۱) یکی از ناراحتکنندهترین صحنههای سریال است، زیرا راس همچنان با طلاق و جدایی خود از کارول دست و پنجه نرم میکند و البته نقش پدرانه خود را در برابر پسر کوچکش، بن نیز دارد. با اینکه مارسل این اواخر او را خیلی اذیت میکرد، اما حس شادی را برای راس به ارمغان آورده بود، بنابراین هنگامی که راس و دیگر دوستان برای خداحافظی به فرودگاه رفتند، لحظات سختی برای راس بود و چشمانش پر از اشک شده بود. اگرچه مارسل نمیتوانست تا مدت زمان طولانی حیوان خانگی راس باشد و این کار به نفع او بود، اما دیدن راس در آن حالت، واقعا ناراحتکننده بود.
۸. The One With the Monkey
فصل ۱، اپیزود ۱۰
در این قسمت، درحالی که فیبی در حال اجرای یک آهنگ در کافه سنترال پرک است، دو مرد حین اجرای او در حال صحبت و پچ پچ کردن هستند. فیبی با دیدن این صحنه، عصبی شده و آهنگ را قطع میکند و از آنها میپرسد درباره چه چیزی صحبت میکنند که انقدر مهم است. در کمال تعجب، یکی از آن دو مرد به نام دیوید (هنک آزاریا) توضیح میدهد که به دوستش میگفته، فیبی یکی از زیباترین زنانی است که در زندگیاش دیده.
فیبی و دیوید بعدا با هم وارد رابطه میشوند و همدیگر را بسیار دوست دارند، اما هنگامی که دیوید و دوستش، مکس برای انجام تحقیقات در روسیه بورسیه دریافت میکنند، این دو مجبور میشوند با یکدیگر خداحافظی کنند. فیبی جزو آن دسته از افرادی بوده که همیشه لایق بهترینها بوده، بنابراین وقتی دیوید را در فصل اول و قسمت «The One With the Monkey» میبیند، تماشاگران فکر میکنند که این همان شخص مناسب برای فیبی است، اما هنگامی که او مجبور میشود به روسیه برود، خیلی زود امید آنان ناامید میشود.
با اینکه دیوید در ابتدا تصمیم میگیرد که به روسیه نرود، اما فیبی میداند که نمیتواند دلیل ماندن دیوید باشد و در نهایت خودش دیوید را متقاعد میکند تا به روسیه برود. به محض این که فیبی نیمه گمشده خود را پیدا میکند، اوضاع ناعادلانه میشود، اما این اتفاق نشان میدهد که فیبی چقد شخصیت فداکارانه و با ملاحظهای دارد و در نتیجه او را در مرکز یکی از غمانگیزترین اپیزودهای سریال فرندز قرار میدهد.
۷. The One With the Invitation
فصل ۴، اپیزود ۲۱
در فصل چهارم و در شرایطی که راس و امیلی (هلن بکسندیل) برای مراسم عروسی خود برنامهریزی میکنند، راس مطمئن نیست که با توجه به رابطه سابق خود با ریچل او را هم برای عروسی دعوت کند یا خیر. اما در نهایت تصمیم میگیرد برای او دعوتنامه بفرستد. وقتی ریچل آن را دریافت می کند، او هم نسبت به آن مراسم و اینکه برود یا نه، دو دل میشود. در نهایت ریچل با خود فکر میکند و به خاطر اتفاقاتی که در گذشته بین او و راس پیش آمده سرانجام تصمیم میگیرد که به مراسم عروسی راس نرود.
موضوع رابطه ریچل و راس همیشه یکی از نقاط ثابت داستان بوده که برای طرفداران نیز جذابیت و حساسیت خاص خود را داشته است. اما اکنون که بحث عروسی راس در میان است، همه چیز شکل متفاوتی به خود میگیرد و ممکن است تماشاگران این سوال برایشان پیش بیاید که آیا این نقطه پایان رابطه این دو نفر است؟ در اپیزود ۲۱ فصل چهارم «The One With the Invitation» مخاطبان به رابطه راس و ریچل فکر میکنند و این که این دو نفر تقریبا همیشه به یکدیگر تعلق داشتهاند، اما اکنون اوضاع به شکلی کاملا متفاوت رقم خورده است.
با اینکه ریچل متوجه نیست، اما او همچنان عاشق راس است و مخاطبان نیز این موضوع را تنها از طریق تصمیم او برای نرفتن به عروسی راس میفهمند. بنابراین برای بسیاری این قسمت نیز ناراحتکننده است و آرزو میکردند که کاش شرایط طور دیگری رقم میخورد.
۶. The One Where Heckles Dies
فصل ۲، اپیزود ۳
زمانی که همسایه طبقه پایین مونیکا و ریچل، آقای هکلز (لری هانکین) به طور غیرمنتظرهای فوت میشود، گروه دوستان با تعجب میفهمند که آقای هکلز همه چیز را در وصیتنامه خود به آنها واگذار کرده است.زمانی دوستان پس از مرگ او به آپارتمانش رفتند و در حال دیدن وسایل او بودند، چندلر متوجه میشود که او و هکلز چیزهای مشترک زیادی دارند و باعث وحشت او می شود و معتقد است که او هم مثل همسایهشان به همان شکل و در حالی که تنهاست، میمیرد.
در اپیزودی که به نام همسایهشان ثبت شده «The One Where Heckles Dies»، لحظههای کمدی کم ندارد، اما همانطور که چندلر حقایقی درباره آقای هکلز کشف میکند، مخاطبان بیشتر و بیشتر از شرایط او آگاه میشوند و اینکه چقدر زندگی غمانگیزی داشته است. قتی جوانتر بود، به نظر میرسد که هکلز همه چیز در اختیارش بوده، اما جایی در مسیر، ناگهان زندگی با او بد تا میکند، تجربهای که میتواند برای هر کسی ناراحتکننده باشد. تنها مردن یک چیز است، اما اگر کسی بدون این که واقعا زندگی کرده باشد، بمیرد، خود یک تراژدی سنگین خواهد بود.
۵. The One With Barry and Mindy’s Wedding
فصل ۲، قسمت ۲۴
وقتی مونیکا تصمیم میگیرد از ریچارد (تام سلک) درباره آینده رابطهشان میپرسد و ریچارد میگوید که دوست دارد با هم ازدواج کنند، بسیار هیجانزده میشود. اما زمانی که ریچارد میگوید قصد ندارد بچههای بیشتری داشته باشد، خوشحالی مونیکا خیلی زود ناپدید میشود. در ابتدا، مونیکا سعی میکند او و خودش را متقاعد کند که آنها به بچه نیازی ندارند و میتوانند بدون آن خوشحال باشند، اما با فکر کردن با این موضوع اعتراف میکند که نمیتواند زندگیاش را بدون مادر شدن تصور کند و در نتیجه این دو تصمیم به جدایی میگیرند.
همه طرفدارانی که عاشق این زوج بودند و در فصل دوم، اپیزود «The One With Barry and Mindy’s Wedding» شاهد جدایی آنها بودند، به جرئت میتوان گفت که انگار رابطه خودشان خراب شده بود. با وجود فاصله سنی زیاد مونیکا و ریچارد، این دو به خوبی با هم مچ شده بودند و یک رابطه سالم و زیبا داشتند. با این که قابل درک است که چرا از هم جدا شدند، اما دیدن جدایی این زوج دوستداشتنی، آن هم در یک مراسم عروسی (عروسی بری و مندی) واقعا غمانگیز بود.
۴. The One With the Fertility Test
فصل ۶، قسمت ۲۱
مونیکا و جویی تقریبا به مدت یک سال تلاش میکردند تا بچهدار شوند. در نهایت بعد از امتحان کردن تمام راه و روشهای ممکن، تصمیم دشواری را میگیرند تا به دکتری مراجعه کنند که بتواند نور امیدی در دلهایشان روشن کند. متاسفانه، نتایج آزمایش آنها نشان میدهد که هم مونیکا و هم چندلر برای بچهدار شدن مشکل دارند و احتمالا هیچوقت نمیتوانند به طور طبیعی بچهدار شوند.
بر هیچکس پوشیده نیست که مونیکا همیشه رویای مادر شدن و بزرگ کردن فرزند خود را داشته و در قسمت «The One With the Fertility Test» میبینیم که این اتفاق ممکن است هرگز برای او و چندلر رخ ندهد. درحالی که این خبر چیزی نیست که انتظار شنیدنش را داشتند، اما به اولین آزمایش و چالش بزرگ زندگی آنها تبدیل میشود و این دو را بیشتر به هم نزدیک میکند. اگرچه گزینههای دیگری هم برای بچهدار شدن آنها وجود دارد، واقعیت این شرایط و ناامیدی مونیکا از این که هرگز نمیتواند بچه خود را باردار شود، ضربه دلخراشی به او وارد میکند و این قسمت را هم در لیست غمانگیزترین اپیزودهای سریال فرندز قرار میدهد.
۳. The One Where Joey Moves Out
فصل ۲، اپیزود ۱۶
زمانی که جوی و چندلر در مورد برخی از رفتارهای شخصی در زندگیشان (مثل لیس زدن قاشق و گذاشتن آن در کشوی کابینت) اختلاف نظر دارند، هر دوی آنها به این فکر میافتند که شاید مانند قدیم با یکدیگر اتفاق نظر ندارند و نمیتوانند باهم زندگی کنند. بعد از اینکه آنها در مهمانی یکی از دوستان جویی حاضر میشوند، جویی پس از دیدن آپارتمان فکر میکند که سنش زیاد شده و دیگر لازم نیست هماتاقی داشته باشد، بنابراین او تصمیم شگفتانگیزی گرفته و قصد میکند یک خانه مستقل برای خودش پیدا کند.
جویی و چندلر با شوخیهای بامزه خود که نقطه برجسته بسیاری از اپیزودها را تشکیل میدهد یکی از زوجهای حیاتی سریال هستند. زمانی که جویی در فصل ۲، اپیزود «The One Where Joey Moves Out» تصمیم میگیرد آپارتمان خود را عوض کند، در قلب طرفداران یک خلا ایجاد میشود که مبادا رابطه میان این دو دوست شکرآب شود. پس از مشاجره درباره تصمیم جویی، چندلر در نهایت آن را میپذیرد و از صمیم قلب بهترینها را برای دوستش آرزو میکند. اما آن صحنه خداحافظی و لحظهای که جویی دوباره در را باز میکند و چندلر را در آغوش میگیرد، یکی از احساسیترین بخشهای داستان رقم میخورد.
۲. The One With the Morning After
فصل ۳، اپیزود ۱۶
پس از آن که ریچل و راس تصمیم میگیرند مدتی از رابطه خود فاصله بگیرند، راس روز بعد ناگهان زن دیگری را در تخت خود میبیند و با حالت دست و پاچگی از خواب بیدار میشود. وقتی ریچل با او تماس میگیرد و بیان میکند که دوست دارد دوباره رابطهشان را از سر بگیرند، راس تمام تلاش خود را میکند تا مطمئن شود ریچل از اتفاقات شب گذشته بویی نبرد. اما علی رغم تمام تلاشهایش، این خبر نهایتا به گوش ریچل رسیده و او را خورد کرده است.
بدون در نظر گرفتن این که کدام یک مقصر اصلی این اتفاق بودند، قسمت «The One With the Morning After» یکی از ناراحتکنندهترین اپیزودهای سریال فرندز است که متاسفانه پایان خوشی ندارد. حضور راس و ریچل پس از آن حادثه، در عین ناراحتی، لحظات خندهدار و کمدی خود را نیز دارد. اما در اوج بحث، هر دوی آنها شروع به گریه میکنند. اما هیچ چیز دلخراشتر از آن نیست که دو نفر که دیوانهوار عاشق یکدیگر باشند، اما به دلیل شکسته شدن اعتماد، به رابطه خود پایان دهند. اگرچه راس و ریچل در آخرین قسمت سریال به هم میرسند، اما بدون شک نمیتوان از بار غم و ناراحتی این اپیزود کم کرد.
۱. The Last One
فصل ۱۰، اپیزود ۱۷ و ۱۸
در بهترین قسمت فصل پایانی سریال فرندز، اپیزود «The Last One» هر یک از دوستان ماجراجویی جدیدی را در مکانی جدید آغاز میکند. مونیکا و چندلر که دو نوزاد را به فرزندخواندگی قبول کرده و در نهایت طعم پدر و مادر شدن را میچشند و راس و ریچل هم بلاخره به هم میرسند. دوباره در کنار هم دیدن همه دوستان درحالی که فصل بعدی زندگیشان آغاز میشود، هم بسیار لذتبخش بوده و هم به شدت غمانگیز است. ترک کردن جایی که همیشه همه آنها دور هم جمع میشدند و آن را «خانه» مینامیدند، حس دلتنگی عمیقی به طرفداران میداد.
با اینکه قسمت پایانی دو بخشی سریال فرندز با نظم و هماهنگی و رضایتبخش به پایان میرسد، تماشای هر شش دوست برای آخرین بار در آپارتمان و خداحافظی تماشاگرانی که سالها با آنها زندگی کردهاند، اوج ناراحتی و غمانگیز بودن را برایشان رقم زد. آخرین قسمت به خودی خود غمگین نیست، اما به پایان رسیدن آن برای مخاطبان تلخ بود، زیرا این سریال قلب میلیونها بیننده را در سراسر جهان تسخیر کرده بود.
منبع: Collider
با قهرمان پس جهان فیفا زدیم! میزگیم فوتبالی با حسن پاجانی
نظرات