معرفی بهترین سکانس های درون بیرون ۲ با احساسات جدید
درون بیرون ۲ یکی از بهترین انیمیشنهای ۲۰۲۴ محسوب میشود. در قسمت جدید رایلی دوران بلوغ را سپری میکند. به همین خاطر احساسات جدیدی مانند اضطراب، حسادت و خجالت در او شکل میگیرد و احساسات قدیم یعنی شادی، غم، ترس و خشم باید با یکدیگر کنار بیایند. اما این دو گروه به تدریج مقابل یکدیگر قرار میگیرند و لحظات ماندگاری در فیلم رقم میخورد. در این مقاله بهترین سکانسهای درون بیرون ۲ که احساسات جدید در آن حضور دارند، را رتبهبندی میکنیم.
اضطراب احساسات جدید را معرفی می کند
همه چیز برای خشم، غم، نفرت، شادی و ترس مانند یک روز عادی به نظر میرسد. آنها خوشحال و سرحال میخواهند فعالیت خود را شروع کنند که ناگهان دکمه بلوغ زده میشود، پس از آن عوامل ساختوساز مشغول به کار میشوند، سیستم ذهن رایلی برای احساسات جدید را عوض میکنند و آن را ارتقا میدهند. سپس ساکنین جدیدی وارد اتاق فرمان میشوند.
اضطراب وارد فیلم میشود، سپس خود و دوستانش را معرفی میکند. اعضای قدیم هنوز از این همه تغییر متعجب هستند، بااینحال شادی از اعضای جدید استقبال میکند. اولین دیالوگ اضطراب پس از آشنایی این است: «وسایلم را کجا بذارم»
او چمدانهای زیادی را نسبت به اعضای جدید به ذهن رایلی میآورد، این چمدانها به سنگین بودن این احساس در بدن اشاره میکند. چون ملالت، شرم و حسادت با خود چیزی به همراه ندارند.
حسادت به موی ول دست می زند
هنگامی که رایلی به کمپ هاکی میرود، آنجا ول اورتیز الگوی خود و بازیکن محبوب تیم هاکی را ملاقات میکند. اولین چیزی که نظر حسادت را جلب میکند، باریکه موی قرمز ول است. او بلافاصله کنترل را بدست میگیرد، سپس موی ال را لمس و از آن تعریف میکند. بااینحال نفرت به فرمان حسادت واکنش شدیدی نشان میدهد و میگوید: «چیکار میکنی؟»
ملالت گوشی خود را گم می کند
ملالت شخصیت تنبل و بیحوصلهای دارد، به طوری که برخلاف سایر احساسات میلی به نشستن به پشت میز ندارد. به همین خاطر برای راحتی همه چیز را از طریق یک گوشی کنترل میکند و بهجای آن فقط روی کاناپه لم میدهد. غم که برای جلوگیری از خرابکاریهای اضطراب به مقر فرماندهی فرستاده میشود. لحظهای که ملالت میخوابد، گوشیاش را از دست او میقاپد.
پس از بیدارشدن ملالت از این که گوشی خود را پیدا نمیکند، بسیار وحشتزده میشود. این شاید جدیترین واکنش او نسبت به اتفاقات فیلم به شمار رود، چون بعد از پیداکردن گوشی خود دوباره به حالت همیشگی خود برمیگردد. او حتی وقتی که رایلی دچار پانیک میشود، اندازه وقتی که گوشیاش را گم کرده بود، واکنش خاصی نشان نمیدهد.
اضطراب از تصورات رایلی سوء استفاده می کند
اینساید اوت ۲ به خوبی عملکرد اضطراب در ذهن انسان را به تصویر میکشد. این احساس همیشه سعی میکند سناریوها و اتفاقات منفی را در آینده پیشبینی کند، سناریوهایی که ممکن است هیچوقت به واقعیت تبدیل نشوند. در واقعیت ما هم زمانهایی که بیش از حد به آینده و نگرانیهای خود فکر میکنیم، احتمال دارد دچار استرس و اضطراب شویم. فیلم نیز به درستی این وضعیت را نشان میدهد. در قسمت اول رایلی تصور خاصی از مسائل زندگی نداشت، اما حالا به محیط اطراف خود بیشتر دقت میکند.
اضطراب تمام رویاها و آرزوهای روشن رایلی را به سناریوهای دلهرهآور و نگرانکننده تبدیل میکند. بهطوری که ناخودآگاه خواب را از چشمان رایلی میگیرد؛ زیرا، استرس زیاد خواب انسان را در شب مختل میکند. بااینوجود شادی و دوستانش تلاش میکنند، سناریوهای منفی را با سناریوهای مثبت و خوشبینانه جایگزین کنند. حتی کارمندان بخش تخیل از تغییرات شادی خوشحال میشوند. انگار این همه استرس و نگرانی به روحیه کارمندان بخش هم سرایت کرده بود.
وقتی که همه چیز در شرف نابودی است
پیکسار تخصص خاصی در ساخت سکانسهایی دارد که در آن شخصیتهای اصلی به ته چاه سقوط میکنند، سپس امید خود را به پیروزی از دست میدهند، از نمونههای قدیمی این سناریو میتوان به کارخانه هیولا اشاره کرد، لحظهای که آقای آبدماغ بو را دستگیر و مایک و سالی را به هیمالیا تبعید میکند. علاوه بر این، در داستان اسباببازی ۳ نیز این وضعیت اتفاق میافتد، زمانی که عروسکها برای سوختن به کوره فرستاده میشوند.
در ابتدای فیلم شادی در پشت ذهن رایلی هستهای از احساسات و آرزوهای خوشبینانه را نصب میکند. بااینحال اضطراب آن را با هستهای ناپایدار، سمی و نگرانکنندهتری جایگزین میکند. این صحنهها تنش و فشارهای روانی دوران بلوغ را به بیننده یادآوری میکند. پس این سناریوی همیشگی دیزنی در اینساید اوت ۲ نیز مانند آثار سابق دیزنی تاثیرگذار است.
اضطراب خشکش می زند
در بازی هاکی رایلی برای بردن تیم یکی از دوستان قدیمیاش را مصدوم میکند، به همین دلیل داور او را به محوطه جریمه میفرستد. استرس و نگرانیهای رایلی در این لحظه به اوج خود میرسد تا حدی که در قفسه سینه خود درد زیادی را حس میکند، این درد در نهایت به حمله پانیک منجر میشود؛ حملهای که گردبادی عظیم و غیر قابل کنترلی را در میز کنترل ایجاد میکند. اضطراب که تا انتهای فیلم از کارهای خود مطمئن بود، این جا دیگر نمیداند چه کار کند، برای این که متوجه میشود هیچکدام از برنامهها و اقداماتش اثر خوبی بر رایلی نگذاشته است، به همین دلیل خشکش میزند.
اضطراب ابتدا بهعنوان ویلن یا آنتاگونیست فیلم ظاهر میشود؛ ویلنی که احساسات قدیمی رایلی را تبعید، پس از آن امیدها و آرزوهای رایلی را با احساسات منفی و نگرانکنندهای جایگزین میکند. سکانس پایانی نشان میدهد، اضطراب یک هیولای ویرانگر نیست، فقط کسی است که بیشتر از همه نگران اتفاقات آینده است. در واقع او فقط میتواند به تنهایی تصمیمات درستی برای رایلی بگیرد.
هنوز برای ورود نوستالژی زود است
در درون بیرون ۲ نوستالژی بهعنوان مادربزرگی مهربان و خوشبرخورد توصیف شده است که همیشه از خاطرات خوش گذشته یاد میکند. او دو سکانس بیشتر در فیلم ندارد، بااینحال یکی از خندهدارترین سکانسهای فیلم به او تعلق دارد. برای مثال وقتی که میخواست یادی از زمانی که احساسات جدید وارد مغز رایلی شدهاند بکند، ملالت سریع به او جواب داد: «این که همین سی ثانیه پیش بود»
البته دلیل خوبی برای حضور کم نوستالژی وجود دارد و آن این است که سن رایلی هنوز کم است. او حداقل باید دبیرستان را تمام کند یا وارد محیط کار یا دانشگاه شود تا این احساسات را بهتر درک کند. معمولا وقتی انسان سختیهای زندگی را بیشتر بچشد، زیاد به گذشتهها و خاطرات خود رجوع میکند. به همین دلیل این شخصیت پتانسیل زیادی برای درون بیرون ۳ دارد، حتی شاید آن جا نقش پررنگتری را ایفا کند.
شادی متوجه شباهتش با اضطراب می شود
شخصیت شادی همیشه برای بقیه رئیسبازی زیاد درمیآورد. همچنین سعی میکند همه چیز را مطابق میل خود پیش ببرد. در درون بیرون ۱ خیلی اصرار داشت، غم برای رایلی مضر است، برای همین تا میتوانست او را از میز کنترل دور نگه میداشت. بااینحال در پایان متوجه شد، غم به اندازه سایر احساسات تاثیر حیاتی بر زندگی رایلی میگذارد.
در قسمت دوم شادی نزدیک بود همان گونه با اضطراب رفتار کند، ولی اضطراب سریع آنها را از اتاق کنترل به بیرون پرت کرد. چیزی که شادی هیچوقت نمیتوانست آن را تصور کند که احساس جدیدی علیه او شورش کند و در این راه موفق شود. بااینوجود در لحظات بحرانی که اضطراب اعتراف میکند، نمیداند باید چه کاری انجام دهد، در آن سکانس انگار شادی خود را در آیینه میبیند. چون در کودکی رایلی یا اینساید اوت ۱ همین اشتباه را مرتکب شده بود که نمیتوان همه چیز را کنترل کرد.
این برداشت قوس شخصیتی بزرگی در شادی ایجاد میکند. درکی که کمک میکند، هسته اولیه را کنار بگذارد و یک هسته جدید به کمک احساسات جدید بسازد.
شرم مخفیانه به غم کمک می کند
از جالبترین شخصیتهای جدید فیلم میتوان به شرم اشاره کرد. او خجالتی و کمرو است. به طوری که وقتی اولینبار شادی میخواست به او سلام کند، از خجالت گونههایش سرخ شد، سپس زیپ هودی خود را بالا کشید تا صورتش را پنهان کند. اگر شما شخصیت خجالتی داشته باشید احتمالا با او زیاد همدردی میکنید، اگر هم نه باز جذابیتش را هنگام خجالتکشیدن از دست نمیدهد. علاوه بر این، شما را هر حالتی میخنداند.
اضطراب در واقع به کمک زور بازوی شرم توانست کنترل رایلی را بدست آورد. بااینحال وقتی متوجه حضور غم در اتاق فرمان میشود، تصمیم میگیرد بهجای خبرکردن بقیه به او کمک کند. انگار او زیاد با فرمانها و اعمال اضطراب موافق نیست. ولی نمیتواند نظر خود را به درستی بیان کند، به همین خاطر مخفیانه به غم کمک میکند. در روانشناسی غم و شرم ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و با یکدیگر خوب ترکیب میشوند، شاید به این خاطر شرم با غم ارتباط بیشتری برقرار میکند.
شادی اضطراب را آرام می کند
پس از سر و سامانگرفتن ذهن رایلی از حمله پانیک، اضطراب، ریاست را به شادی واگذار میکند. رایلی که منتظر خبر ورودش به تیم هاکی است، اضطراب دوباره شروع به پیشداوری درباره آینده میکند. اما شادی او را به یک صندلی ماساژور مینشاند و پس از مدتی آرام میشود. با این صندلی شادی از هجوم احساسات غیرقابل کنترل اضطراب جلوگیری میکند.
در پایان اضطراب به کمک شادی به رستگاری میرسد؛ زیرا، شادی به درک درستی از حس اضطراب دست پیدا کرده است. پس برای آرامکردن او وسایل و نوشیدنیهای آرامبخشی مانند عود، چای و ضندلی ماساژور مهیا میکند. اگر با این فرمان پیش برود، ممکن است در درون بیرون ۳ نقش برنامهریز یا مشاور را ایفا کند؛ زیرا، همیشه تمام احتمالات را در نظر میگیرد.
در واقعیت هنگامی که میفهمیم چگونه استرس یا اضطراب خود را مدیریت کنیم، دیگر بهتر میتوانیم تصمیمات بهتری بگیریم، همچنین دیگر با اضطراب نمیجنگیم و آن را سرکوب نمیکنیم. پایان فیلم نیز همین نکته مهم در زندگی اشاره میکند، نظر شما درباره اینساید اوت ۲ چیست؟ به نظر شما ماندگارترین سکانس فیلم چه سکانسی است؟
سوالات متداول
درون بیرون ۳ در چه تاریخی اکران میشود؟ دیزنی هیچ اطلاعات و اخباری درباره قسمت سوم اینساید اوت فاش نکرده است؛ بنابراین، نمیتوان با قطعیت نظری داد.
در اینساید اوت ۲ رایلی چند سال سن دارد؟ در قسمت دوم فیلم رایلی سیزده سالش است.
منبع: screenrant
بهترین بازیهای ۲۰۲۴ خودمون رو مشخص کردیم
نظرات