بهترین انیمههای ورزشی تاریخ
از بین داستانهایی که در قالب انیمه روایت میشوند، کمتر مواردی هستند که مثل آثار متمرکز روی یک ورزش، خوب از آب دربیایند. از ورزشهای عادی مثل بیسبال تا موارد خیلی خاصتر و غیر معمولتر مثل بولینگ؛ هر ورزشی که میتوانید تصور کنید احتمالاً یک انیمه از خود رو تلویزیونهای ژاپن داشته. با این وجود، تعداد کمی از این انیمهها هستند که لایق حضور در لیست بهترین انیمههای ورزشی تاریخ باشند و هم طرفداران و هم منتقدین از آنها بهعنوان یکی از بهترینهای این ژانر یاد کنند. برخی از این انیمهها حتی تا جایی پیش رفتند که دیگر تنها یک انیمه مطرح در ژانر خود معرفی نشده؛ بلکه در بین «بهترین انیمههای تاریخ» قرار میگیرند. با مجله بازار همراه باشید تا مروری بر ۱۰ تا از بهترین انیمههای ورزشی تاریخ داشته باشیم. در نظر داشته باشید که لیست زیر دارای رتبهبندی نمیباشد و ترتیب و برتری بین عناوین این لیست وجود ندارد.
Blue Box
به استثناء Blue Lock، تنها انیمه ورزشی شاخصی که طی فصل پاییز ۲۰۲۴ در حال حاضر داریم، Blue Box است و میتوان با کمی ارفاق گفت این عبارت برای کل سال ۲۰۲۴ نیز صدق میکند. مانگای کوجی میورا بازخورد خوبی از مخاطبین داشت و اقتباس استدیوی Telecom Animation Film از این مانگا نیز واقعاً در حق مطلب را برای آن ادا کرده. بزرگترین نقطه قوت Blue Box ترکیب طلایی رومنس و کمدی است. داستان به خوبی هر تعادل بین هر دو المان را حفظ میکند (هر چند اگر کار به جاهای حساس داستان برسد قطعاً رومنس کار اولویت پیدا میکند).
تایکی یک بازیکن بدمینتون خیلی معمولی است که تمام تلاش خود را میکند تا به مسابقات ملی راه پیدا کند و منبع الهام او نیز دختری به نام چیناتسو است. او نه تنها کراش تایکی است، بلکه از بازیکنان برتر تیم بسکتبال مدرسه بوده و ستاره آنها به شمار میآید. اگر این دو مورد نیز کافی نیستند بعد از یک سری اتفاقات غیرمنتظر چیناتسو و تایکی مجبور میشوند زیر یک سقف با هم زندگی کنند که همزمان برای تایکی یک فرصت استثنایی و یک موقعیت به شدت استرس زا است.
Blue Box به خوبی از پس وظیفه خود یعنی تثبیت کردن دو شخصیت اصلی، به عنوان دو شخص با هویت مستقل و نمایش یک دوستی آهسته و پیوسته در حال شکوفه دادن، برمیآید. هر دوی این شخصیتها تعاملات به شدت جذابی با هم دارند و با وجود این که صحنههای مربوط به ژانر ورزشی در این اثر کمرنگ بوده، نمایش همین صحنهها نیز با انیمیشنهای فوق العاده باکیفیتی همراه بوده است.
Haikyuu
هایکیو را میتوان به نوعی، موفقترین انیمه ورزشی که در تمام تاریخ وجود داشته، عنوان کرد. مشاهده ماجرای شویوی قد کوتاه از شروع ورودش به والیبال تا پیدا کردن سبک بازی خودش و پیشرفت پله به پله او در این ورزش به تنهایی برای بسیاری تجربه فوقالعادهای در این ژانر است. ولی وقتی این انیمه شروع به نمایش صحنههای افسانهای و حماسی خودش طی مسابقات والیبال بین تیمهای این مجموعه میکند، این جاست که هایکیو از یک انیمه ورزشی عالی به یک تجربه فراموشنشدنی تبدیل میشود.
هایکیو را شاید بتوان به غایت گفت بهترین مجموعه شخصیتهایی که یک انیمه ورزشی به خود دیده را درون خود دارد. با وجود این که هیناتا و تا حدود کمتری، کاگیاما به عنوان شخصیتهای اصلی انیمه معرفی میشوند، ولی در بسیاری از نقاط انیمه، داستان حول شخصیتهای دیگری نظیر نیشینویا و سوکیشیما که درگیر جریان داستانی خود هستند نیز میچرخد. علاوه به تمامی این موارد، کیفیت ساخت انیمیشنهای I.G Production نیز همیشه در بهترین حالت ممکن است؛ چه در زمانهای پرشور و هیجان و چه در صحنههای آرام و تأمل برانگیزتر.
Ping Pong the Animation
Ping Pong the Animation از آن انیمههای ورزشی بوده که دیدن آن بر همه واجب است. ولی با این وجود به هیچ عنوان نمیتوان آن را به عنوان یک اثر معمولی در این ژانر معرفی کرد و هیچ چیز آن مشابه دیگر انیمههای ورزشی لیست نیست. با وجود این که این ورزش پرتحرک بخش خیلی مهم و کلیدی در داستان دارد، روایت داستان در نهایت از پینگ پونگ به عنوان یک ابزار جهت تعریف داستان دو شخصیت اصلی خود و به تصویر کشیدن بلوغ و رشد شخصیتی آنها استفاده میکند. پِکو و اسمایل دوستان نزدیک یکدگیر هستند. اسمایل، پِکو را به عنوان الگو و قهرمان خود تصور میکند و در همین حین هرگاه پِکو هدف و تمرکزش را نسبت به رویای خود از دست میدهد، این اسمایل است که سعی میکند رفیق خود را از منجلابی که در آن گیر افتاده نجات دهد. روند جذابی که تمامیت آن در این انیمه حول میز پینگ پونگ جریان پیدا میکند.
انیمههای ورزشی به صورت کلی آن چنان به دنبال تحول و تغییر نیستند. با وجود عادت داشتن این ژانر به محتواهای فرمولاتیک، نحوه پیشروی رایج این ژانر عموماً به آثاری ختم میشوند که دیدنشان به شدت راحت و لذت بخش است. با تمامی این اوصاف، Ping Pong the Animation کماکان پروژه به شدت مهمی است که مفهوم «انیمه ورزشی» را برای مخاطب خود از نو تعریف میکند و این کار را بدون نگاه رو به پایین نسبت به دیگر انیمههای این ژانر انجام میدهد. این انیمه را به راحتی میتوان جزو آثار شاهکار کارگردان شناخته شده این صنعت، ماساکی یوآسا عنوان کرد.
Hajime no Ippo
Hajime no Ippo یکی از آثار به معنای واقعی «کلاسیک» ژانر ورزشی است. اثری که برای مدت طولانی به عنوان اثر پیشنهادی به تازه واردان این ژانر شناخته میشد. این روزها این عنوان بیشتر به آثار دیگری مانند Kuroko no Basket و Haikyuu اطلاق میشود؛ ولی کماکان Hajime no Ippo یکی از ستونهای این ژانر عظیم است و با وجود گذر سالهای متمادی از آغاز پخش آن هنوز نیز تا حد زیادی خوب عمر کرده. هر چند سه فصلی که از انیمه منتشر شده را حتی نمیتوان اقتباس بخش کوچکی از مانگا عنوان کرد (مانگای Hajime no Ippo بیش از ۱۴۰۰ شماره داشته و هنوز در حال انتشار است). با این وجود اقتباسی که در حال حاضر از این مانگا وجود دارد قصه فوق العاده جذاب و دنبال کردنی را به مخاطب خود ارائه میدهد و میتواند روی پای خود به عنوان یک اثر استثنایی مستقل ایستاده و همزمان نیز به عنوان یک اثر مکمل برای منبع اقتباس باقی بماند.
داستان انیمه در مورد پسر مظلومی به نام ایپو است که مدام مورد زورگویی هم سن و سالهای خودش قرار میگیرد. در نهایت او تصمیم میگیرد برای خروج از این وضعیت به ورزش بوکس پناه ببرد. ورزشی که وی مصمم است تا با تمرین پیوسته در آن، کسب و کار خانوادگی خود را ادامه داده و از لاکی که در آن فرو رفته بیرون بیاید. در این مسیر نیز هیچ کس بیشتر از تاکامورا، عضو ارشد باشگاه بوکسی که در آن مشغول تمرین است، به او برای ادامه این مسیر انگیزه نمیدهد. داستان پر پیچ و خم ایپو و ورزش بوکس به لحظات به شدت هیجانانگیز و درگیرکننده ختم میشود و در عین حال به همراه خود جمعی از شخصیتهای دوست داشتنی و بامزه با بسیاری لحظات کمدی و خندهدار را به ارمغان میآورد. Hajime no Ippo واقعاً یک اثر همه چی تمام است. سکانسهای اکشن این سری واقعاً یکی از استثناییترین ساختههای استدیوی افسانهای Madhouse است و خود داستان سری نیز یکی از بهترین روایتهای ممکن از آثار شدید روانی و فیزیکی ورزش روی ورزشکاران را نشان میدهد و به خوبی تمام چیزهایی که آنها برای رسیدن به هدفشان مجبورند قربانی کنند را به تصویر میکشد.
Kuroko no Basket
هرچند واقعاً غیر ممکن است انیمهای بتواند جایگاه پادشاهی عنوان کلاسیک Slam Dunk را مخصوصاً در ورزش بکستبال از آن بگیرد، ولی Kuroko no Basket قطعاً به همچین هدفی نزدیک شده بود. دیدن مسیر پر پیچ و خم کوروکو و تایگا و پیوندی که با هم در زمین بسکتبال به عنوان هم تیمی برقرار میکنند به خودی خود جذاب و دیدنی است، ولی وقتی به آن، جمع بی نظیر شخصیتهای فرعی دیگر را نیز اضافه میکنید دیگر نمیتوان این تیم نوجوانان مدرسه سِیرین را دوست نداشت.
دیدن این که چگونه این تیم کم تجربه در مقابل غولهایی از «نسل معجزهها» قرار میگیرند و سعی در پیشی گرفتن از آنها دارند منجر به لحظاتی میشود که حتی از مبارزات Dragon Ball نیز نفس گیرتر و مهیجتر است. این ماهیت به شدت اغراق شده و فراتصوری Kuroko no Basket است که این اثر را به همچین انیمه پرتنش و دوست داشتنی تبدیل کرده است.
Slam Dunk
یک مرد ساده با آرزوهای ساده، هانامیچی ساکوراگی، فقط میخواهد یک دوست دختر داشته باشد. البته او برای رسیدن به این هدف مجبور است وارد تیم بسکتبال مدرسه خود شود تا قلب هاروکو آکاگی، دختر رویایی خود (که شیفته بسکتبال است) را برباید. غافل از این که کاپیتان تیم بسکتبال مدرسه برادر بزرگ کراش او است. با وجود موانعی که پیش میآید هانامیچی تصمیم به ادامه بسکتبال در تیم مدرسهاش میگیرد و به مرور زمان علاقه خاصی به این ورزش پیدا میکند.
به شدت خندهدار و در عین حال به شدت واقعی، این ها عباراتی هستند که بیشتر از هر چیزی میتوانند اثر کلاسیک و قدیمی Slam Dunk را توصیف کند. تنها چیزی که این انیمه را از تبدیل شدن به یکی از بهترین آثار تاریخ انیمه دور میکند، این است که قسمتهای منتشر شده از انیمه در دهه نود اقتباس کاملی از مانگای بی بدیل سری نیست و آرکهای نهایی در این انیمه حضوری ندارند. رشد هانامیچی به عنوان یک شخصیت در Slam Dunk به طرز شدیدا واقع گرایانهای به تصویر کشیده شده و این چگونه او مجبور است برای پیشرفت در این ورزش به صورت مداوم تلاش کند و حتی با این وجود در انتهای داستان نیز او در حدی نیست که بتواند در NBA بازی کند، موجب خلق داستانی شده که علی رغم واقع گرایانه بودن به شدت دنبالکردنی است.
Blue Lock
بهترین انیمه ورزشی پاییز و زمستان ۲۰۲۲-۲۰۲۳ از آن آثار دنبالکردنی بود. Blue Lock با یک توییست استثنایی، ورزش فوتبال را برای مخاطبان خود تغییر داد. با این که اصول فوتبال بر پایه بازی تیمی و همکاری بنا شده، Blue Lock قاعده بازی را به هم میزند و اساس داستان را بر خودخواهی و شخصیت فردی هر بازیکن بنا میکند. داستان از این قرار است که تیم ملی ژاپن از نبود یک گلزن مرگبار رنج میبرد و برای همین دست به روش نامتعارفی برای پیدا کردن راه حل میزنند. جینپاچی اِگو، مربی نابغه ژاپنی با دعوت از تمامی ستارههای جوان و رو به رشد ژاپن از سراسر کشور، آنها را وارد یک میدان نبرد مرگبار میکند که هدف آن تولید قویترین و بهترین بازیکن برای پیوستن به تیم ملی ژاپن است و شکست خوردن در این برنامه رقابتی، آنها را برای همیشه از پیوستن به تیم ژاپن منع میکند.
داستانی که به دنباله این مقدمه میآید، یک اثر تماشایی با روندی ضربتی است و جزو آن دسته از انیمههای ورزشی قرار میگیرد که واقعاً میتوان به آن لقب «غیر قابل پیشبینی» داد. هر چند شخصیتهای داستان به خودی خود آن چنان خاص نیستند، ولی نحوه تعامل و رقابت هر یک از آنها با یکدیگر در زمین فوتبال به شدت رقابتی Blue Lock باعث ایجاد موقعیتهایی شده که آنها را به نسبت دیگر شخصیتهای معمول در این ژانر متمایز میکند.
Captain Tsubasa
وقتی صحبت از انیمههای ورزشی کلاسیک به میان میآید، دو نامی که همیشه میدرخشند یکی Ashita no Joe است و دیگری نیز Captain Tsubasa یا همان فوتبالیستهای خودمان. داستان فوتبالی این انیمه همان طور که بسیاری میدانید، روایتگر کارنامه ورزشی و کاری سوباسا اوزارا، از زمانی که در تیم مدرسه ابتدایی خود بازی میکرد تا زمانی که خود را به جام جهانی میرساند است. از آن جا که انیمه اصلی این سری در سال ۱۹۸۳ پخش شده، از حیث انیمیشن و مباحث ساختی بدون شک اثری است که عمر خود را کرده. ولی شخصیتهای آن و روایتی که تشکیل میدهند هنوز یکی از بهترینهای این ژانر است. سوباسا شخصیت اصلی قابلی است، اما این کاراکترهایی مانند گنزو واکابایاشی و کوجیرو هیوگا (که ما او را به نام کاکرو میشناسیم) هستند که به صورت مداوم از شخصیت اصلی درخشش بیشتری نشان میدهند.
هر چند که انیمه در تمامی فصلهای خود استاندارد بالایی را رعایت میکند، خیلی مشکل نیست تا فهمید فصلهای انتهایی داستان کمی با عجله ساخته شدهاند و پیشنهاد دادنشان در عوض مانگا کمی مشکل است. یک راه دیگر نیز برای تجربه این اثر مراجعه به بازسازی اخیر سری است که در سال ۲۰۱۸ آغاز و ادامه آن در سال ۲۰۲۳ پخش شد. بازسازی که هر چند به اندازه انیمه دهه هشتاد این اثر دوست داشتنی نیست ولی به خودی خود کماکان اثری قدرتمند و دیدنی است.
Ashita no Joe
احترام به بزرگترها از رسوم هر ملتی است و این برای طرفداران انیمههای ورزشی نیز صادق است. در مورد انیمههای ورزشی نیز قدیمیتر، اثرگذارتر و کلاسیکتر از Ashita no Joe نمیتوانید پیدا کنید. این انیمه روایتگر بوکسوری است که از تاریکترین کنج جامعه خود را به کمربند قهرمانی میرساند. اثری که به بهترین نحوه ممکن روایتی واقع گرایانه از زندگی یک مبارز به تصویر میکشد. تصویری که شامل صعودهای درخشنده و کور کننده و افولهای درهم شکننده است.
با درنظر گرفتن این که اولین فصل این انیمه در سال ۱۹۷۰ پخش شده، Ashita no Joe قطعاً عمر خود را کرده، ولی این عمری که میگوییم به چیزی بیشتر از انیمیشن عنوان ختم نمیشود. وقتی نوبت به داستان، شخصیتها و کارگردانی این انیمه میرسد، مخصوصاً در فصل دوم که موضوعاتی نظیر PTSD مورد بررسی قرار میگیرند، Ashita no Joe به خوبی درخشش خود را حتی بعد از ۵۰ سال نشان میدهد.
One Outs
هرچند انیمههای ورزشی محدودی هستند که تماماً بر روی ورزش مربوطه تمرکز داشته باشند، One Outs اثری است که پایش را فراتر گذاشته و به سختی میتوان آن را یک «انیمه ورزشی» دانست. One Outs از حیث روایی بیشتر با آثاری نظیر Kaiji و Akagi وجه اشتراک دارد تا Ace of Diamonds که اثری دیگر در مورد بیسبال است. در حقیقت One Outs یک اثر در مورد قمار است که صرفاً به جای پوکر، این زمین بیسبال است که میدان قمار شخصیتهایش میشود. البته یاداوری کنم که One Outs چه انیمه ورزشی، چه انیمه قماربازی، باز یک اثر شاهکار و استثنایی است.
داستان از جایی آغاز میشود که توآ توکوچی بعد از موفقیت در دفع ضربه یکی از ضربه زنندههای ستاره ملی در یک بازی One Outs موفق به راهیابی به گروه Saikyou Saitama Lycaons میشود. مسیری که او را وارد نبردی ذهنی با مدیر گروه میکند و آغاز داستانی روانشناختی/ثریلر است که مخاطب را با قدرت تمام درگیر خود میکند و برای این کار روی شخصیت اصلی به شدت پرجذبه خود تکیه میکند. با این وجود هر چقدر که روایت این سری و نبردهای ذهنی آن شاهکار است، اگر به دنبال یک اثر ورزشی متعارف میگردید باید حواستان جمع باشد، چرا که One Outs از سنتهای موجود در این ژانر فاصله دارد و به ندرت از کلیشههای دوست داشتنی این ژانر در روایت خود استفاده میکند.
به نظر شما بهترین انیمه ورزشی تاریخ کدام اثر است؟ کدامیک از انیمههای معرفی شده را تماشا کرده و از طرفداران آنها هستید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: Gamerant
سایلنت هیل ۲ بهترین بازی ترسناک تاریخه؟ میزگیم با امید لنون
نظرات