سیمبا به عنوان پروتاگونیست انیمیشن شیر شاه (The Lion King) از همان دوران کودکی برای اهداف بزرگ به دنیا آمده بود. Simba که زندگی پرفراز و نشیبی داشت از همان ابتدا به عنوان شاه بعدی انتخاب شده بود و باید برای این وظیفه سخت خود را آماده میکرد.
سیمبا (Simba) نام یک شیر است که در فرنچایز شیر شاه حکم شخصیت اصلی را دارد. او فرزند موفاسا و سرابی محسوب میشود و در زمان بزرگسالی با نالا ازدواج میکند که حاصل آن یک پسر به نام کیون و یک دختر به نام کیارا است. این شخصیت که در سرزمین Pride Lands به دنیا آمد، از همان اول به عنوان پادشاه بعدی به سایر حیوانات معرفی شد و سرنوشت از همان اول اتفاقات بزرگی را برای وی در نظر گرفته بود. اما در میان حیوانات جنگل یکی از آنها به هیچ وجه از تولد شاهزاده جدید خوشحال نشد.
اسکار (Scar) که عموی سیمبا محسوب میشود، با خود فکر میکرد که قرار است پس از موفاسا به پادشاه Pride Lands تبدیل شود؛ ولی تولد شاهزاده جدید تمام نقشههای وی را برهم زد تا موقعیتش به عنوان شاه آینده را در خطر بیندازد. با این شرایط هنگامی که Simba بزرگ میشد و قوانین زندگی را یاد میگرفت، پدرش موفاسا او را راهنمایی میکرد تا بتواند تعادل را بین حیوانات جنگل، شکار و شکارچی برقرار کند.
اما کینه و حسادتهای اسکار همینجا تمام نشد و او نقشههای پلیدتری داشت. اسکار با یک برنامهریزی دقیق برادرش موفاسا را به دام انداخت و او را کشت. در ادامه و برای تکمیل نقشه اسکار شغالهای خود را به سراغ سیمبا فرستاد تا کار او را هم تمام کنند. ولی خب طوله شیر از این تهدید بزرگ گریخت و پا به فرار گذاشت. Simba پس از فرار از یک بیابان سردرآورد و توسط میرکتها و یک گراز بامزه به نام پومبا به سرپرستی گرفته شد. پس از این رویدادها سیمبا یک زندگی پرهیاهو را پشت سر گذاشت که میتوان در دل آن اتفاقات هیجانانگیز و غیرقابل انتظاری را پیدا کرد.
حال اگر بخواهیم در مورد شخصیت و رفتار «شیر برگزیده شده» صحبت کنیم، حرفهای زیادی برای گفتن داریم. هنگامی که سیمبا یک توله شیر کوچک بود رفتار شیطنتآمیزی داشت و همیشه میخواست به انجام کارهای ممنوعه بپردازد و به مکانهای ممنوعه برود. او از همان اول روحیه سرسخت و شجاعانهای داشت و میخواست این موضوع را به خود، خانواده و دوستانش ثابت کند. به همین دلیل هم همیشه کارهای خطرناک انجام میداد تا بتواند این ویژگیها را به شکل برجستهتری نشان دهد.
علاوه بر این موارد Simba شخصیت مغرور و متکبری هم داشت. او از اینکه قرار بود به پادشاه آینده تبدیل شود افتخار میکرد و با همین موضوع به سایرین فخر میفروخت. البته او در زمان کودکی درکی از مقام و مسئولیتهای پادشاه نداشت و فکر میکرد این لقب تنها برای گرفتن قدرت و انجام دادن هرکاری است که دلش میخواهد. با این حال پدرش یعنی موفاسا این دسته از ارزشهای اخلاقی را به تدریج به او یاد داد تا سیمبا اخلاقی مانند اسکار پیدا نکند.
اما شخصیت مورد بحث پس از مرگ پدرش و تبعید شدن به بیابان ضربه بزرگی خورد. در دل سیمبا احساسات مختلفی وجود داشت که ترکیبی از افسردگی، عذاب وجدان و احساس گناه بودند. این شخصیت برخی مواقع خودش را مسئول مرگ پدر و پیروزی اسکار میدانست و این احساس گناه را برای همیشه به همراه داشت. اما رفیکی که یک میمون دانا و عالم بود، به شیر جوان یاد داد با گذشته خود روبرو شود و به جای حسرت خوردن دست به عمل بزند و اتفاقات بد گذشته را جبران کند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: LionKing.fandom
به نظرم پسرها قدرت طلب هستند دخترها سنتی و تشریفاتی
هرچند درست نیست آدم هرکار دلش می خواد بکنه مول آزار اذیت دیگران هرچند هنوزم سرحرفم هستم پسرها قدرت طلب و دخترها سنتی تشریفاتی و ملکه همیشه سوپر لوکس و جذاب منتها الیه همه چی