چرا بازی Call of Duty: Black Ops 6 انقدر اهمیت دارد؟ درواقع چرا کالاف دیوتی بلک آپس ۶ می‌تواند جوهره‌ تازه‌ای را به‌روح شکافته شده این سری بازی تزریق نماید؟ در ادامه می‌بایست همراه مجله بازار باشید.

تقریبا ۳ روز تا عرضه‌ی بازی Call of Duty: Black Ops 6 فرصت داریم که تمام احتمالات، فرضیات، نظریات و تحلیل‌ها را نسبت به این شماره بررسی کرده و بیان‌شان کنیم؛ این فرصت می‌تواند باعث ایجاد دیدگاه‌های مختلفی شود و اتفاقات متعددی را رقم زند که در خودی‌خود جذاب، مفید و منحصربه‌فرد خواهند بود. از آنجایی هم که انتظارات‌مان از کالاف دیوتی بلک آپس ۶ بیشتر از هر زمان دیگری شده است، طبیعی به‌نظر می‌رسد که یک مطلب ویژه را به این بازی اختصاص دهیم و در رابطه با آن صحبت کنیم. به‌طور تقریبی چهار سال از معرفی بلک آپس ۶ توسط مایکروسافت ایکس‌باکس، اکتیویژن، تری‌آرک و رِیوِن سافتوِر گذشته و در این سال‌ها نیز شاهد افزایش نظرات متفاوتی نسبت به ابعاد Black Ops 6 بوده‌ایم؛ در این میان به سوال تیتر مطلب‌مان می‌رسیم که قرار است آن را مورد بررسی قرار دهیم.

نکته‌ای که قبل از هرچیزی می‌بایست به آن اشاره کنم این است که ما در این مطلب قرار نیست نگاهی «پیش‌نمایشی» و هرآنچه می‌دانیم‌طور را به بازی Call of Duty: Black Ops 6 داشته باشیم و صرفا قرار است در مسیر کالبد شکافانه‌مان سفر کرده و به سوال تیترمان بپردازیم. این را هم اضافه کنم که کالاف دیوتی بلک آپس ۶ با برچسب قیمت «۷۰ دلار» قرار است در روز جمعه ۴ آبان‌ماه ۱۴۰۳ برای کنسول‌های بازی پلی‌استیشن ۴، پلی‌استیشن ۵، ایکس‌باکس سری ایکس/اس و البته کامپیوترهای شخصی عرضه شود. نسخه‌ی Vault Edition نیز همراه با تعدادی آیتم ویژه و اضافه، بلک‌سل (بتل‌پس اختصاصی کالاف دیوتی) فصل اول، با قیمت ۱۱۰ دلار در دسترس بازیکنان قرار می‌گیرد؛ علاوه‌بر این بایستی بگویم که نسخه‌ی عادی این اثر مورد انتظار، از روز اول انتشار و به‌صورت رایگان برای کاربران ایکس‌باکس گیم‌پس قابل دانلود و تجربه خواهد بود.

کال اف دیوتی بلک آپس ۶ می‌تواند ستاره تازه‌نفس این مجموعه شود؟

زمانی که حرف از بازی‌های اکشن، به‌خصوص شوتر اول شخص می‌شود، صددرصد یکی از نام‌های مهمی که در این گفتگوها به زبان می‌آید نام سری بازی‌های Call of Duty است که پر قدرت در کنار فرنچایز بتلفیلد قرار می‌گیرد. اما صنعت بازی‌های ویدیویی در طی این سال‌ها طوری جلو رفته است که این سری بازی‌ها را هم تحت تاثیر قرار داده و باعث شده است که از شرایط مثبت گذشته‌شان فاصله بگیرند. بازی‌ها به‌جای اینکه خلاقیت و جذابیت‌های نویی را به بازار بازی‌های ویدیویی اضافه کنند به سمت ریمستر، ریمیک و ریبوت رفته‌اند و فاجعه‌هایی همانند ریبوت کالاف دیوتی مدرن وارفر ۳ را خلق کرده‌اند؛ فاجعه‌هایی که در بطن‌شان چیزی برای ارائه ندارند و صرفا برای «ثروت‌سازی» ساخته شده و عرضه می‌شوند.

ماه‌عسل این ماجرا کنش‌هایی را از سمت مخاطبین بازار بوجود می‌آورد که نتیجه‌شان تولید و نگارش چنین مطالبی می‌شود. درواقع سری کالاف دیوتی همانند بتلفیلد در یک «چند راه» یا شاید «هزار تو» قرار گرفته است که نمی‌داند چه انتخابی را باید اتخاذ کرده و چه عمل‌کردی را به‌نمایش بگذارد؛ این می‌شود که یک رابطه‌ی دوسویه را ایجاد می‌کند، «مخاطبین و شرکت بازی‌سازی، شرکت بازی‌سازی و مخاطبین» به‌عبارتی دیگر، هر دو جهت می‌دانند که چقدر در مسیر اشتباهی هم‌سفر یک‌دیگر شده‌اند و در این مسیر اشتباه، اگر مخاطبین هنوز هم پای ماجرا مانده‌اند به‌خاطر گذشته‌ای است «سازندگان» ساخته بودند نه بازی‌هایی که در حال‌حاضر از مجموعه‌ی Call of Duty عرضه می‌شود. سری کالاف دیوتی مثال بی‌بدیلی از یک «اوج و فرود» هنری است که در فرآیندشان عوامل بسیاری مقصر بوده‌اند اما به این عوامل کاری نخواهیم داشت چرا که گذشته تغییر داده نمی‌شود اما چیزی که اهمیت دارد این است که Call of Duty: Black Ops 6 رسمی‌ترین اثری است که می‌تواند باعث نجات این فرنچایز شود و یادآور خاطرات با کیفیت‌مان باشد؛ درواقع مسئولیت بسیار بزرگی بر دوش بلک آپس ۶ است که می‌بایست به‌خوبی از پس آن برآید وگرنه، اعتبار کل اکتیویژن در تاریخچه‌ی این بازی زیر سوال می‌رود و به همکاری ایکس‌باکس و اکتیویژن دشنام وزیده می‌شود.

فرض کنید ما از نسخه‌های اول و دوم بلک آپس، سه‌گانه‌ی بسیار محبوب مدرن وارفر و آن نسخه‌های کلاسیک این مجموعه بازی، به نسخه‌هایی همچون Call of Duty: Infinite Warfare، Call of Duty: Black Ops ۴، Call of Duty: Warzone، Call of Duty: Vanguard، Call of Duty: Ghosts و Cod Warzone Mobile & MW۳ رسیدیم که شاید تنها سه بازی خوب میان آن‌ها وجود داشته باشد، یعنی بازی‌هایی مثل Call of Duty: Black Ops Cold War، Call of Duty: WWII و نسخه‌ی اول ریبوت مدرن وارفر (نسخه‌ی Advanced Warfare هم اضافه کنیم) جزء آن دسته محصولاتی به حساب می‌آیند که طی این سال‌ها توانسته‌اند انتظارات را در حد متوسط کنترل کرده و از نابودی فرنچایز کالاف دیوتی جلوگیری کنند. همانطور که اشاره کردم، کاربران سراسر جهان امید دارند که اکتیویژن از خط اقتصادی الکترونیک‌آرتزطور خود دست بکشد و از سمت «صرفا بازی‌های آنلاین» عبور کرده و نسخه‌های مهم سری کالاف دیوتی را با داستان‌های غنی‌شان عرضه کند. دقت داشته باشید که ما از اسم بردن «کالاف دیوتی‌های مولتی‌پلیر همچون وارزون و موبایل» منظور خاصی نداریم، صرفا قصد بر این بوده است که به‌طور واضح و خلاصه خط داستان‌گویی اکتیویژن را مورد نقد قرار دهیم.

به‌طور کلی بگویم که بازی Call of Duty: Black Ops 6 حکم بسیار مهمی را صادر خواهد کرد، حکمی که یا باعث همراهی و همیاری بیشتر طرفداران و بازیکنان خواهد شد یا باعث بدتر شدن این وضعیت در بازارهای بین‌المللی می‌شود؛ در هر صورت اکتیویژن باید بداند که چه عمل‌کردی را از خود نشان خواهد داد و چه خط مشی را پیگیری خواهد کرد وگرنه همانند Infinite Warfare و Vanguard از یادها فراموش شده و به گذشته‌ای دور منتقل می‌شود. کالاف دیوتی بلک آپس ۶ می‌تواند دوباره روح این سری بازی را زنده کند و امیدواریم که این اتفاق به‌خوبی رقم بخورد. در رابطه با داستان بازی Call of Duty: Black Ops 6 بگذارید برایتان توضیح دهم که قصه‌ی این اثر به گفته‌ی شرکت اکتیویژن، در دهه‌ی ۹۰ میلادی روایت می‌شود و سعی می‌کند که ادامه‌ی جریانات بلک آپس کلد وار را برایمان تعریف نماید؛ بازی یک شالوده‌ی بسیار تاریک دارد که به گروه‌های جاسوسی و مخفیانه در سطوح سیا می‌پردازد و قرار است ما را با همراهی رانک وودز و تیمش، راهنمایی کرده و وارد یک سناریو هیجان‌انگیز کند. طبق اطلاعات منتشر شده، برای تمام کردن بخش داستانی بازی نیاز به «۶ تا ۹» ساعت زمان خواهید داشت.

به‌نظر شما بازی بلک آپس ۶ می‌تواند امیدوار کننده عمل کند یا خیر؟‌ نظرتان را با ما و دیگر کاربران مجله بازار به اشتراک بگذارید.