یک عروسک چوبی که با رویای تبدیل شدن به یک پسر واقعی پا در مسیری پرخطر و غیرقابل برگشت گذاشت؛ پینوکیو یکی از معروفترین شخصیتهای دنیای دیزنی است که از نام او میتوانیم به عنوان یکی از شناخته شدهترین کاراکترهای دنیای سرگرمی هم نام ببریم.
پینوکیو (Pinocchio) نام شخصیت اصلی انیمیشنی با همین نام است که شرکت دیزنی آن را در سال ۱۹۴۰ و در میان بحبوحه جنگ جهانی دوم اکران کرد. همانطور که همه ما میدانیم او یک عروسک چوبی است که توسط پیرمرد مهربانی با نام ژپتو خلق شد. پدر ژپتو همیشه آرزو دوشت یک پسر داشته باشد و فرشته آبی (Blue Fairy) که ما به آن فرشته مهربان هم میگوییم، این آرزوی پیرمرد را با زنده کردن عروسک چوبی برآورده کرد. این عروسک چوبی به پسر ژپتو تبدیل شد و مانند یک پسر بچه واقعی در کنار او زندگی کرد.
اما پینوکیو یک همراه همیشگی با نام جیمی کریکت (ما ایرانیها او را با نام جیرجیرک سخنگو هم میشناسیم) هم دارد که به نوعی حکم وجدان وی را بازی میکند. حال اگر این پسرک چوبی بخواهد واقعا به یک پسر واقعی تبدیل شود و به آرزوی خودش و پدرش برسد باید شجاع، صادق و از خود گذشته باشد. ولی با وجود این توصیفها باید بدانید که Pinocchio یک داستان اورجینال از والت دیزنی نیست و این شرکت برای خلق شخصیت مورد بحث از یک منبع ایتالیایی الهام گرفته است.
این شخصیت معروف اولین بار در سال ۱۸۸۳ و در رمان مشهوری با نام ماجراهای پینوکیو ظاهر شد؛ رمان موفقی که توسط یک نویسنده ایتالیایی به نام کارلو کلودی به قلم نگارش درآمد. اما نکته جالبی که وجود دارد این است که کارلو کلودی شخصیتی متفاوت با آنچه که ما از Pinocchio میشناسیم خلق کرده بود. این عروسک چوبی در رمان اصلی شخصیت تاریکتری داشت و با ویژگیهایی نظیر گستاخی، بدرفتاری و نفرتانگیز بودن توصیف میشد. شرکت دیزنی هم در هنگام شروع ساخت انیمیشن خود رویکرد مشابهی در پیش گرفت، اما به تدریج مسیر را تغییر داد تا محصول نهایی نسبت به منبع اقتباس کاملا متفاوت باشد.
اما خود شخص والت دیزنی از ظاهر و رفتار پینوکیو اورجینال به هیچ وجه خوشش نمیآمد و به همین خاطر تصمیم گرفت به منبع الهام وفادار نماند. از دیدگاه این شخص Pinocchio اصلی نه تنها بیش از حد تاریک به نظر میرسید، بلکه ظاهرش بیش از حد شبیه یک عروسک چوبی بود. به عبارتی دیگر والت دیزنی اعتقاد داشت این عروسک چوبی بیروح است و نمیتواند به سوژه خوبی برای انیمیشن بزرگ آنها تبدیل شود. به این ترتیب سازندگان انیمیشن مورد بحث تغییرات شگرفی در نوشتهها و تصورات کارلو کلودی به وجود آوردند و آن نسخهای را به تصویر کشیدند که همه ما از پینوکیو سراغ داریم. بهطور کلی اگر میخواهید شناخت دقیقتر و جذابتری از این شخصیت داشته باشید بهتر است به مطالعه رمان اصلی بپردازید.
حال اگر بخواهیم بحث را به سمت پینوکیو نسخه دیزنی بازگردانیم باید بدانید که این شخصیت درست مانند پسربچههای کم سن و سال رفتار میکند. او نه تنها سادگی دوران کودکی را دارد، بلکه اشتباههای زیادی انجام میدهد و خیلی زود به غریبههای اعتماد میکند. هرچند که پسر ژپتو این کارها را از قصد انجام نمیدهد، ولی همیشه بر اثر رخ دادن آنها به دردسر میافتد و اوضاع از کنترلش خارج میگردد.
پینوکیو به گونهای طراحی شده که مانند یک عروسک خیمهشب بازی لاغر به چشم بیاید و صورتی گرد و دماغی بزرگ داشته باشد. طراحان دیزنی این ویژگیها را در کنار هم قرار دادند تا بتوانند علاوه بر نشان دادن این شخصیت به عنوان یک عروسک چوبی، ظاهر یک پسر بچه واقعی را هم با او ترکیب کرده باشند. علاوه بر اینها او چشمهایی آبی و موهایی سیاه دارد که با یک کلاه زرد، ربان آبی و یک پر قرمز زیر آن تکمیل میشود. البته در اواخر داستان و هنگامی که او ظاهر متفاوتی پیدا میکند به مراتب نسبت به آنچه که توصیف کردیم فاصله دارد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Disney.Fandom
اگر دختر گیمر و پسر استریمر ازدواج کنند چی میشه؟ میزگیم با سایه و حمید
من امثال پینوکیو کم ندیدم همش دروغ دغل میگن کار آدم راه نمی اندازن مثلا من الان خودم خیلی دلم می خواد تو رشته ام نشینم فرمول های سخت حفظ کنم والله مگه من طوطی ام این وسط یا ۳تومن بدم سوالات امتحان داشته باشم هرچند رو مورد ۲بیشتر تاکید دارم و اینکه فرمول هارو حفظ نکنم امتحان ها بیشتر open book باشه عروسک با نمکی ولی کارآیی نداره فردی خوبه که کار آیی داره یه معجزه ای میکنه این وسط