کاراکترهای زن سریال درام و جنایی خانه کاغذی (Money Heist) به اندازه شخصیتهای مذکر، بسیار پرقدرت ظاهر شدند و هم در هنگام پخش سریال و هم اکنون که چند سالی از اتمام آن میگذرد، همچنان در ذهن طرفداران ماندگار هستند. نایروبی (Nairobi) که نام اصلی او آگاتا خیمنز است، شخصیتی است که در این مطلب قرار است بیشتر با او آشنا شویم.
او یکی از شخصیتهای اصلی سریال سرقت پول است که آلبا فلورس نقش را بازی کرده. همانطور که میدانید شخصیتهای سریال هر کدام نام رمزی برای خود داشتند که هم تیمیهایشان آنها را به آن اسم صدا میزدند. از همین رو، نایروبی نیز با نام اصلی آگاتا خیمنز متولد شد. او به دلیل شرایط بد زندگی، در سن ۱۳ سالگی جعل پول را یاد گرفت.
در سالهای نوجوانی دوست پسری داشت که بعدا از او باردار شد و دوستش پس از آن که متوجه بارداری او شد، او را ترک کرد. خیمنز پسری به دنیا آورد و نام او را «اکسل» گذاشت. با این حال، هنگامی که اکسل سه ساله بود، مرکز خدمات کودک پس از آن که متوجه شد او در حال خرید و فروش مواد مخدر است، فرزندش را از نایروبی گرفت.
پیش از سرقت اول، پروفسور و دیگر سارقان، پنج ماه را صرف آمادگی برای دزدی از ضرابخانه سلطنتی اسپانیا میکنند. همه موافقت میکنند که نام رمز آنها، اسم شهرهای مختلف جهان باشد، زیرا قانون پروفسور حکم میکرد که همه باید اسم واقعی داشته باشند. در این میان، خیمنز نیز انتخاب کرد که با نام نایروبی «Nairobi» شناخته شود.
خیمنز یا همان نایروبی توسط پروفسور استخدام شد تا در سرقت از ضرابخانه اسپانیا شرکت کند. او یکی از کسانی بود که در این دزدی حضور داشت و با توجه به تخصصش در جعل کردن، مسئول کیفیت چاپ پول بود. او برای کوتاهی مسئولیت و برای مدت کوتاهی مسئولیت دزدی را به دنبال مشکلات درون گروه بر عهده گرفت و آغاز «زن سالاری» را اعلام کرد.
پارت ۳
در پایان اولین سرقت، او با هلسینکی در آرژانتین فرار کرد، اما بعدا به سارقان دیگر پیوست تا بخشی از تیم سرقت از بانک اسپانیا باشد. در نهایت، یک تک تیرانداز پلیس به سینه او شلیک کرد و سایر اعضای گروه باید از او مراقبت میکردند.
پارت ۴
مراقبتهای پزشکی نایروبی پس از دریافت گلوله شروع میشود و پروفسور با همکاران پاکستانی خود تماس میگیرد تا برای عمل نایروبی یک پزشک بیاورند. او دکتر احمد را پشت خط آورد تا مسئولیت جراحی را برعهده بگیرد و به توکیو و هلسینکی توضیح میدهد چگونه نایروبی را نجات دهند. بعدا ارتباط با دکتر احمد در اواسط عمل جراحی قطع شد و توکیو و هلسینکی مجبور شدند نایروبی را بدون او نجات دهند که با موفقیت همراه بود.
شخصیت نایروبی بیشتر پارت ۴ را در کما میگذراند. او در حالی که پاکیتا از او مراقبت می کند در خواب توسط سزار گاندیا مورد حمله قرار میگیرد، اما بقیه اعضا متوجه میشوند و جلوی آن را میگیرند.
در نهایت، پس از بیدار شدن، نایروبی از گاری الکترونیکی استفاده میکند که بوگوتا برای او ساخته بود. در حالی که این دو برای ادامه ذوب کردن طلا تلاش میکنند و بقیه اعضای تیم در حال شکار گاندیا هستند، احساس خود را نسبت به یکدیگر اعتراف میکنند.
بعدا، گاندیا توکیو را گرفته و در حال دویدن در اطراف بانک اسپانیاست و تقریبا تعدادی از سارقان را میکشد. در این نبرد، گاندیا نایروبی را به عنوان گروگان با اسلحه می گیرد و نگه می دارد. در حالی که بقیه سارقان سعی می کنند او را نجات دهند، گاندیا به نایروبی شلیک می کند تا آنها را مجبور به عقب نشینی کند.در حالی که سارقان به خواسته های گاندیا تن میدهند، او نایروبی را آزاد میکند. اما در همان حین گاندیا به وسط پیشانی نایروبی شلیک و سپس فرار میکند. پس از آن، چهار محافظ دیگر که گروگان گرفته شده بودند آزاد میشوند و با یونیفرم و تابوت در مراسم تشییع جنازه نایروبی شرکت میکنند.
ویژگیهای ظاهری شخصیت نایروبی
نایروبی ابروها و موهای تیرهای دارد که تا روی شانههایش میرسد؛ پوست تیره و چهرهای جدی دارد.
ویژگیهای شخصیتی نایروبی
او شخصیتی مشتاق، با انگیزه و همیشه فعال دارد. او معمولا با صدای بلند و واضح صحبت میکند و تولید پول را به خوبی رهبری میکند. ممکن است گاهی رفتارهای عجولانه و احساسی از او سر بزند و خرس عروسکی پسرش را با خطر احتمالی بمب بپذیرد. از میان سارقان دیگر، به نظر میرسد که او مهربانتر و همدلتر است، زیرا تمایل او به راحتی تحت تأثیر موقعیتهای عاطفی یا اعمال دیگران است.
نایروبی همیشه حواسش به دیگران هست و آنها را حمایت میکند. همیشه مطمئن میشود که بقیه احساس خوب و راحتی داشته باشند و همگی تلاش خود را انجام دهند. این مورد مخصوصا در ۵ دقیقه ابتدایی قابل توجه است، جایی که او تصمیم می گیرد به جای رفتن رفتن به کتابخانه و ماندن با بقیه گروگان ها تضمین کند، تصمیم میگیرد به ماتیاس و بقیه کارخانه های ذوب طلا برود تا به آنها اطمینان و انگیزه دهد.
همانطور که از تعاملات او با هلسینکی و سپس بوگوتا برمیآید، متوجه میشویم که شخصیت نایروبی کمی رمانتیک است و خانوادهای آرمانی میخواهد. او در صحنهای ابراز تمایل میکند که پروفسور پدر بیولوژیکی فرزندش باشد.
در طول کلاس آناتومی، توکیو یک زخم در قسمت پایین شکم نایروبی میبیند و متوجه میشود که او از طریق سزارین صاحب فرزند شده است. اواخر همان شب، توکیو نزد نایروبی میرود و این دو با هم صحبت میکنند و نایروبی فاش میکند که قصد دارد پسرش را پس از دزدی پس بگیرد. در طول آن صحبت، هر دو متوجه می شوند که بیشتر از آنچه فکر می کردند نقاط اشتراک دارند و از آن زمان، دوستی بین آنها قوی تر میشود.
هلسینکی
نایروبی همیشه رابطه خوب و نزدیکی با هلسینکی داشت و در واقع عاشق هلسینکی شد و میخواست با او خانواده تشکیل دهد.
بوگوتا
در ابتدا، بوگوتا و نایروبی با یکدیگر شوخی می کنند. وقتی او یک شوخی فمنیستی میکند و نایروبی از خودش دفاع میکند، او خیلی به نایروبی علاقهمند میشود، اما نایروبی به او می گوید که اصلا حق ندارد به او نزدیک شود.
با این حال، هنگامی که به او شلیک میشود و تحت عمل جراحی قرار می گیرد، بوگوتا در طول دوران نقاهت در کنار بالین او میماند تا از سلامت او اطمینان حاصل کند. در حالی که او هنوز در کما قرار دارد، وسیله ای برای حمل و نقل نایروبی میسازد، زیرا می داند راه رفتن برای او دشوار خواهد بود و او می خواهد همچنان در دزدی شرکت کند.
نظرات