اگر از طرفداران سریال خانه کاغذی یا همان Money Heist باشید، بدون شک شخصیت دِنور (Denver) را با نام اصلی دنیل راموس به خاطر می‌آورید. او یکی از کاراکترهای اصلی این سریال نتفلیکسی است که خائیمه لورنته، بازیگر اسپانیایی، نقش او را به تصویر کشیده است.

دنور توسط پدرش، موسکو، بزرگ شد که مادر دنور را در دوره‌ای به دلیل مصرف مواد مخدر رها کرد. اما تا سال‌ها، موسکو دنور را فریب داده و به او گفته بود که مادرش او را رها کرده است.

حضور دنور در پارت‌های سریال خانه کاغذی

پارت ۱

دنور نیز یکی از سارقانی بود که در کنار پدرش آگوستین راموس (موسکو) در دزدی از ضرابخانه سلطنتی اسپانیا شرکت کرد. پدرش به دلیل مشکلاتی که با قاچاقچیان داشت، از دنور دعوت کرد تا به این دزدی بپیوندد.

در طول این دزدی، موسکو حقیقت را درباره مادر دنور فاش می‌کند که منجر به بحث و مشاجره و شکاف در رابطه آن‌ها می‌شود. با این حال، در مدت کوتاهی پس از مرگ موسکو توسط پلیس‌ها، او بخشیده می‌شود.

پارت ۵

در قسمت پنجم، مانیلا به دنور اعتراف می‌کند که نسبت به او احساساتی دارد. دنور سعی می‌کند او را از خود دور کند، اما وقتی با هم صحبت می‌کنند، دنور متوجه می‌شود که شباهت‌های او با مانیلا بسیار بیشتر از مونیکا است.

دنور بعدا به مونیکا اعتراف می کند که او اغلب در زمانی که آن‌ها در اندونزی زندگی می کردند، به مهمانی می‌‌رفته. مونیکا نیز بیان کرد که که از قبل از این موضوع آگاه بوده اما با او مقابله نکرده است. دنور هم موافقت می‌کند  که در آینده با او صادق خواهد بود و او را در جریان اتفاقات قرار خواهد داد.

ویژگی‌های ظاهری شخصیت دنور

دنور موهای مشکی تیره‌ای دارد که کوتاه و مجعد است. قد متوسط است و هیکل عضلانی و ورزشکاری دارد. او همچنین چشمان آبی مایل به خاکستری بسیار زیبایی دارد و حالت فک مربعی دارد.در کل دنور نسبت به سنش خوشتیپ است.

ویژگی‌های شخصیتی دنور

می‌توان گفت که دنور کمی تندمزاج و کم صبر است و در بیشتر مواقع و برای مثال وقتی که باید طبق دستور برلین از مونیکا خلاص شود، از او به عنوان گروگان محافظت می‌کند و رفتار احساسی دارد.

روابط دنور با دیگر شخصیت‌های سریال خانه کاغذی

طبق گفته‌های پدر دنور، موسکو، تمام روابط او قبل از سرقت با زنانی بود که نه جذاب و نه باهوش بودند. او قبلا با زنی به نام وانه ارتباط داشت، اما اطلاعات زیادی در مورد او وجود ندارد.

مونیکا گزتامبیده (استکهلم)

در پارت اول، دنور با مونیکا، منشی و معشوقه آرتورو رومان ملاقات می‌کند وقتی برلین متوجه می شود که مونیکا یک تلفن همراه را در لباس خود پنهان کرده است، به دنور دستور می دهد که او را بکشد. با این حال، دنور قادر به کشتن او نیست. او در عوض به پای مونیکا شلیک می کند و او را پنهان می کند.

آنها مدت زمان نسبتا زیادی را با هم می‌گذرانند و زخم مونیکا بهبود می یابد. خیلی زود عاشق هم می‌شوند و رابطه‌ای را آغاز می کنند که نایروبی آن را «سندرم استکهلم» توصیف می کند. مونیکا به تیم  وفادار می‌شود و پس از پایان دزدی با دنور فرار می کند. بین پارت‌های ۲ و ۳، در حالی که دنور و مونیکا در اندونزی پنهان شده اند، مونیکا پسر آرتورو، سینسیناتی، را به دنیا می آورد و دنور ناپدری او می‌شود.

در پارت ۳، مونیکا با نام «استکهلم» به تیم ملحق می‌شود، اما دنور تمایلی ندارد تا او در کارها شرکت کند. او احساس می کرد که مونیکا باید برای مراقبت از سینسیناتی و همچنین عدم تجربه اش در دزدی‌ها عقب بماند. با این حال، مونیکا احساس کرد که دنور نسبت او تبعیض قائل می‌شود و به هر حال به سرقت در بانک اسپانیا می‌پیوندد.

در طول دزدی از بانک اسپانیا، مونیکا از نحوه‌ای که دنور یک گروگان را می‌ترساند شوکه شد و به رابطه‌شان شک کرد. این باعث عصبانیت دنور شد و باعث شد از او فاصله بگیرد.

پس از بازگشت ریو، مونیکا در دوران PTSD (اختلال اضطراب پس از سانحه)  از او حمایت کرد، اما این باعث ناراحتی دنور شد، زیرا او فکر می‌کرد که آنها عاشق هم شده‌اند و رابطه شان رمانتیک است. بعداً، وقتی دنور شاهد حمله عصبی ریو بود، متوجه شد که مونیکا واقعا به ریو آرامش می‌داده و با کمک هم به او دلداری می‌دهند.

موسکو

مسکو رابطه بسیار دوستانه و شیرینی با پسرش داشت و دنور همیشه به او به عنوان یک پدر نگاه می کرد، اگرچه او الگوی ایده آلی نبود. دنور و موسکو با هم تجربه سرقت دارند. دنور در ابتدا قرار نبود بخشی از نقشه سرقت باشد، اما پس از اینکه مو سکو متوجه شد که دنور به به فروشندگان خشن مواد مخدر بدهکار است، با پروفسور صحبت می‌کند که اجازه دهد دنور در دزدی شرکت کند.

هدف موسکو کسب درآمد کافی برای او و دنور بود تا در کشوری زندگی کنند که حتی اسمش را هم نمی‌توانند تلفظ کنند و روزهای خود را با نوشیدن موهیتو در کنار سواحل سپری کنند. موسکو پس از شنیدن اینکه دنور یک گروگان را کشته است، مضطرب شده و معتقد بود که با بردن او به دزدی، پسرش را به یک قاتل تبدیل کرده است.

منبع: Moneyheistfandom

اگر دختر گیمر و پسر استریمر ازدواج کنند چی میشه؟ میزگیم با سایه و حمید