وقتی گندالف در فیلم «ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه» می‌گوید: «نمی‌گویم گریه نکنید، زیرا همه اشک‌ها بد نیستند»، اکثر بینندگان در حال گریه کردن هستند. صحنه پایانی فیلم سوم از سه‌گانه پیتر جکسون لحظه‌ای شیرین و در عین حال تلخ است. این صحنه با به تخت نشستن آراگورن به عنوان پادشاه گاندور آغاز می‌شود و با رفتن فرودو و گندالف از سرزمین میانه و سفر به والینور به پایان می‌رسد. هابیت‌ها به شایر بازمی‌گردند و عصر چهارم آغاز می‌شود. اما دقیقاً پس از شکست نهایی سائورون در سرزمین میانه چه اتفاقی می‌افتد؟ خوشبختانه جی. آر. آر. تالکین در آثارش آینده سرزمین میانه را بررسی کرده و پاسخ داده که جهان چگونه به مسیر خود ادامه می‌دهد.

عصر انسان‌ها با به تخت نشستن آراگورن به عنوان پادشاه جدید گاندور آغاز می‌شود

در «بازگشت پادشاه»، گاندور یک پادشاهی زوال‌یافته است که تلاش می‌کند تا قدرت و نفوذ کم‌رنگ خود را در جنوب حفظ کند. بورومیر و فارامیر در جنگ حلقه پیروزی‌های بزرگی به دست می‌آورند، اما پدرشان دنتور، مشتاق نیست که گاندور دوران باشکوه خود را دوباره تجربه کند. پس از سقوط دنتور در نبرد دشت‌های پله‌نور، آراگورن بر تخت می‌نشیند، چرا که شرایط به رهبری قوی و الهام‌بخش نیاز دارد که تنها وارث واقعی خاندان الندیل و ایسیلدور می‌تواند آن را فراهم کند.

در فیلم‌ها، آراگورن همواره نسبت به سرنوشت خود به عنوان وارث تاج و تخت گاندور مردد است، اما در کتاب‌ها این هدف از روز اول در ذهن اوست و همیشه درباره آن صحبت می‌کند؛ حتی زمانی که بورومیر در بیشتر مواقع در کنار اوست. به هر حال، آراگورن به عنوان پادشاه جدید تاج‌گذاری می‌کند، نخستین پادشاه گاندور پس از چندین قرن که خط وارثان ایسیلدور شکسته شده بود. او به عنوان پادشاه السار با عشق زندگی خود، آرون، ازدواج می‌کند و آن‌ها صاحب یک پسر به نام الداریون و دو دختر می‌شوند. دوران حکومت او ۱۲۰ سال طول می‌کشد و پس از آن، الداریون تاج و تخت را به ارث می‌برد.

دوران حکومت آراگورن دوره‌ای از صلح و همکاری است و پیوندهای پادشاهی او با روهان، که اکنون شاه ائومر فرمانروای آن است، تقویت می‌شود. آخرین بازماندگان نفوذ سائورون در رون و هاراد نیز شکست می‌خورند و آراگورن حتی مناطقی از دریاچه نورنن در سرزمین‌های سابق موردور را برای سکونت صلح‌آمیز به ایسترلینگ‌ها واگذار می‌کند. او همچنین پادشاهی باستانی آرنور را در شمال احیا می‌کند و پادشاه بزرگ هر دو قلمرو می‌شود و از شایر محافظت می‌نماید. این اقدامات باعث می‌شوند که آغاز عصر چهارم سرزمین میانه دوره‌ای از صلح و شکوفایی باشد، هرچند تالکین در نوشته‌های خود بیشتر به این موضوع نپرداخته است.

حکومت انسان‌ها به معنای کاهش تدریجی جادو در سرزمین میانه است

در عصر دوم، یکی از نگرانی‌های اصلی الف‌ها محو شدن نور الدار بود، که به نوعی استعاره‌ای از جادوی ذاتی سرزمین میانه در آن زمان است. برای مقابله با این مسئله و جلوگیری از محو شدن‌شان، آن‌ها سه حلقه الفی را ساختند، همان‌طور که در سریال «حلقه‌های قدرت» هم نشان داده شده است. این حلقه‌ها به الف‌ها اجازه می‌دهند نور خود را حفظ کنند، اما همه حلقه‌های قدرت با حلقه یگانه که توسط سائورون ساخته شده است مرتبط هستند. هنگامی که حلقه یگانه در «بازگشت پادشاه» نابود می‌شود، حلقه‌های قدرت هم نیروی خود را از دست می‌دهند و به یادگارهایی ساده از زمانی که جادو در سرزمین میانه زنده بود تبدیل می‌شوند.

به همین دلیل، الف‌هایی مانند گالادریل و الروند باید سرزمین میانه را ترک کرده و به سرزمین‌های ابدی والینور بروند. با محو شدن نور الدار، مکان‌هایی مانند ریوندل و لورین نیز به تدریج از بین می‌روند و به خاطرات دور تبدیل می‌شوند. نژادهای دیگر، مانند دورف‌ها و هابیت‌ها هم به تدریج ناپدید می‌شوند. دورف‌ها در ابتدا با انسان‌ها همکاری می‌کنند، اما پس از چند قرن در عصر چهارم، آن‌ها علاقه خود را به امور روی سطح از دست می‌دهند و در کوه‌های خودشان سکونت می‌کنند. هابیت‌ها نیز به گفته تالکین همچنان در مناطق دورافتاده زندگی می‌کنند و از هرگونه تعامل با انسان‌ها می‌پرهیزند.

اعضای انجمن حلقه سرنوشت‌های متفاوتی دارند. سم‌وایز گمجی با رزی کاتن ازدواج می‌کند و آن‌ها صاحب خانواده بزرگی می‌شوند. سم، مری و پیپین به عنوان شهردار بخش‌های مختلف شایر انتخاب می‌شوند و همچنین به عنوان مشاوران پادشاه السار خدمت می‌کنند. در نهایت، سم اجازه می‌یابد تا به والینور برود و باقی عمر خود را با فرودو بگذراند، در حالی که مری و پیپین در کنار آراگورن در میناس تیریت به خاک سپرده می‌شوند. لگولاس و گیملی نیز به والینور می‌روند و گیملی اولین دورفی است که به سرزمین‌های ابدی راه می‌یابد.

جهان تالکین تا عصر هفتم ادامه دارد

با اینکه فکر کردن به سرزمین میانه پس از «ارباب حلقه‌ها» احساسات متفاوتی را در طرفداران این مجموعه برمی‌انگیزد، اما چیزی که تالکین در نوشته‌هایش روشن می‌کند این است که این جهان، گذشته‌ای دور از دنیای خود ماست. این رویدادها همه رخ داده‌اند و آردا (جهان) پس از عصر چهارم ادامه یافته است. در نامه ۲۱۱ و در کتاب «ماهیت سرزمین میانه»، تالکین نتیجه می‌گیرد که گذر زمان سریع‌تر شده است و اکنون جهان در عصر هفتم قرار دارد. مشخص نیست در عصر‌های پنجم و ششم چه اتفاقی افتاده است، اما عصرهای سرزمین میانه معمولاً با شکست یک ارباب تاریکی پایان می‌یابند، بنابراین در عصر چهارم، پنجم و ششم هم احتمالاً همین اتفاق افتاده است.

یکی از بخش‌های جالب در داستان‌های تالکین Athrabeth Finrod ah Andreth است، که در کتاب «حلقه مورگوت» یا Morgoth’s Ring قرار دارد. این بخش گفتگویی است بین الفی به نام فینرود فلگوند و زنی انسانی به نام آندرت، که در آن درباره موضوعاتی مانند مرگ و ماهیت الهی بحث می‌کنند. فینرود معتقد است که فهمیدن این مسائل فراتر از درک الف‌ها، انسان‌ها و حتی والار است و در ادامه، آندرت به پیشگویی باستانی اداین اشاره می‌کند که به «امید قدیمی» (Old Hope) معروف است. این پیشگویی به اعتقاد عمیق برخی از انسان‌ها اشاره دارد که می‌گوید روزی ارو ایلوواتار (که همان خدای یگانه است) مستقیماً وارد آردا می‌شود تا جهان را شفا دهد و آسیب‌های ناشی از فساد مورگوت را جبران کند.

این مفهوم با باورهای مسیحی تالکین همخوانی دارد؛ به ویژه مفهوم تجسد (اینکه خدا ممکن است به شکل انسانی وارد جهان شود تا آن را شفا دهد) که با درک مسیحیان از عیسی مسیح همسو است. اگرچه Athrabeth Finrod ah Andreth به طور صریح این امید را به آموزه مذهبی خاصی پیوند نمی‌دهد، اما ایده‌های الهیاتی تالکین به طور ضمنی به همین دیدگاه از مداخله الهی در زمین اشاره دارند. او حتی ایده‌ای جایگزین برای آخرالزمان به نام «داگور داگورات» یا Dagor Dagorath را مطرح کرده بود که پس از آن شکل‌گیری دوباره آردا اتفاق می‌افتد، هرچند پسرش کریستوفر تالکین در کتاب «حلقه مورگوت» اشاره می‌کند که او بعدها این ایده‌ها را کنار گذاشت. بنابراین اگر منظور تالکین را به معنای واقعی در نظر بگیریم، می‌توان گفت سرزمین میانه هنوز ادامه دارد. اکنون ما در جهانی زندگی می‌کنیم که همچنان با فساد مورگوت دست و پنجه نرم می‌کند. ارو ایلوواتار قبلاً وارد جهان شده است و اینکه چه اتفاقی بعد از آن رخ می‌دهد، به نظر می‌رسد که به خودمان بستگی دارد.

منبع: Collider

اگر دختر گیمر و پسر استریمر ازدواج کنند چی میشه؟ میزگیم با سایه و حمید