معرفی شخصیتهای پاندای کونگ فوکار: تای لانگ، پلنگ کونگ فوکار
تای لانگ که آنتاگونیست اصلی قسمت ابتدایی انیمیشن پاندای کونگ فوکار محسوب میشود، یک پلنگ قدرتمند است. این شخصیت از زمان کودکی با آرزوی تبدیل شدن به جنگجوی اژدها بزرگ شده بود، اما هنگامی که این عنوان از وی سلب شد همه چیز وجهه تاریکی پیدا کرد.
تای لانگ (Tai Lung) در واقع یک پلنگ برفی است که استاد شیفو از زمان کودکی حزانت وی را برعهده گرفت. این شخصیت در قلعه جید بزرگ شد و توسط استاد شیفو آموزش میدید تا بتواند یک روز به جنگجوی اژدها تبدیل شود. با این حال هنگامی که زمان موعود فرا رسید استاد اوگوی از معرفی کردن او به عنوان جنگجوی اژدها امتناع کرد. در این لحظه Tai Lung طبیعت سیاه خود را به همه نشان و آشوب زیادی به وجود آورد. او که حسابی از دست استاد شیفو عصبانی بود او را بیهوش کرد و سپس به سراغ استاد اوگوی رفت. اما خب او حریف استاد اوگوی نشد و در عوض خودش به دام افتاد. استاد اوگوی پلنگ یاغی را به یک زندان فوق امنیتی فرستاد تا سالهای سال با نهایت نظارت در اسارت بماند.
تای لانگ چیزی حدود ۲۰ سال در زندان باقی ماند و در طی یک رویداد کاملا اتفاقی موفق به فرار شد. پس از مدتی متوجه شد که لقب جنگجوی اژدها به یک پاندا رسیده و به همین خاطر در صدد کسب این عنوان درآمد. او برای شروع کار به دنبال طومار اژدها رفت تا بلکه بتواند قدرتهای آن را مال خود کند. اما Tai Lung با وجود تمام قدرتها و استعدادهایش توسط پو شکست داده شد تا یاغیگریهای او به پایان برسد. این شخصیت در انیمیشن پاندای کونگ فوکار ۴ هم حضور داشت، ولی در پایان داستان آن به رستگاری رسید. او بالاخره پو را به عنوان جنگجوی اژدها قبول کرد و مهمتر از همه با خودش به صلح رسید.
اما اگر بخواهیم در مورد زمان کودکی تای لانگ بیشتر صحبت کنیم باید بدانید که او سالها پیش تنها با یک قنداق بنفشرنگ در مقابل قلعه جید گذاشته تا استاد شیفو او را پیدا کند. استاد شیفو هم که دلش به بچه پلنگ سوخت تصمیم گرفت او را مانند پسر واقعی خود بزرگ کند و تمام رمز و رازهای هنر کونگ فو را به وی یاد دهد. جالب است بدانید که خود شیفو نام این شخصیت را انتخاب کرد و آن را Tai Lung گذاشت. تای لانگ در زبان کانتونی (یکی از گویشهای چینی) معنی «اژدهای بزرگ» را میدهد. استاد شیفو این اسم را برای پسر خواندهاش انتخاب کرد تا بلکه او یک روز بتواند عنوان جنگجوی اژدها را به دست آورد.
این بچهِ یتیم از همان زمان کودکی استعداد زیادی از خود نشان داد تا استاد شیفو بفهمد با یک کونگ فوکار اعجوبه سر و کار دارد. او هم که حسابی از این استعدادها خوشش آمده بود با نهایت علاقه او را پرورش داد تا به نوک قلههای کونگ فو برسد. هر روز که میگذشت شیفو بیشتر به لیاقتهای تای لانگ به عنوان جنگجوی اژدها اعتماد میکرد و امید بیشتری به او میبست. ولی خب پایان این راه آنطور که باید رویایی و قابل پیشبینی نبود.
اما استعداد فوقالعادهای که تای لانگ از خود نشان داد باعث غرور او شد؛ به گونهای که فکر کند هیچ چیز در این دنیا توانایی جلوگیری از او را ندارد. تنها هدف او این بود که عنوان جنگجوی اژدها را به دست آورد و قدرتهای طومار اژدها را مال خود کند. استاد اوگوی هم همین غرورها و تاریکیهای درونی را حس کرد و تصمیم گرفت که این عنوان بزرگ را به او ندهد. استاد شیفو هم که نمیتوانست روی حرف استاد اوگوی حرفی بزند ساکت ماند و از پسر خواندهاش هیچ دفاعی نکرد. همین موضوع باعث شد Tai Lung اعتمادش را نسبت به پدر خواندهاش از دست بدهد و شروع به خرابکاری کند. اما خب استاد اوگوی قبل از اینکه خیلی دیر شود جلوی پلنگ یاغی را گرفت و او را به زندان فرستاد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Kungfupanda.fandom
یوتوب بازار استریت هفت و نیم امروز: انتخاب بهترین بازی سال + تبلت گیمینگ برای بینندهها
نظرات