معرفی شخصیتهای پاندای کونگ فوکار: استاد لکلک، با بادها میرقصد
استاد لکلک یکی از اعضای گروه پنج جنگجو و نماینده سبک Crane در ورزش کونگ فو است. او به خاطر بدن نرم و بالهای قدرتمندی که دارد میتواند در آسمان پرواز کند و از این برتری نسبت به دشمنان خود بهره ببرد.
«تو میتونی بدن من رو به زنجیر ببندی، ولی هرگز نمیتونی روح مبارزم رو اسیر کنی.» این جمله نمادینی است که استاد لکلک در انیمیشن پاندای کونگ فوکار ۲ به کار برد؛ جملهای که به خوبی میتواند شخصیت این مبارز سرسخت را توصیف کند. این شخصیت که در دوبله اصلی از وی با نام Master Crane یاد میکنند از اول یک مبارز بزرگ نبود. او سالها پیش در آکادمی کونگ فوی Lee Da صرفا یک نظافتچی ساده بود و به تمیز کردن در و دیوار میپرداخت. منتها یکی از اعضای این آکادمی به نام می لینگ به شکل اتفاقی متوجه استعدادهای او شد و یک افسانه جدید را در دنیای کونگ فو به وجود آورد.
استاد لکلک در روزهای ابتدایی خود به عنوان یک کونگ فوکار به هیچ وجه اعتماد به نفس خوبی نداشت. اما استعداد بالای او در این هنر عدم اعتماد به نفس وی را خنثی کرد و باعث شد که در امتحانات و آزمایشها موفق شود. پس از مدتی او به شخصیتهای دیگری نظیر ببری، مانتیس، میمون و افعی پیوست و در کنار آنها گروه پنج جنگجو (Furious Five) را تشکیل داد. لکلک هم درست مانند بسیاری از افراد دیگر در ابتدا به شایستگیهای پو به عنوان جنگجوی اژدها تردید داشت، اما به تدریج به تدبیر استاد اوگوی پی برد و فهمید که او گزینه ایدهآلی بوده است.
شخصیت مورد بحث در زمان کودکی در کنار مادر وسواسی خود زندگی میکرد. مادر استاد لکلک بیش از حد معمول روی پسرش حساس بود و فکر میکرد هر اقدامی و اتفاقی میتواند به او آسیب برساند. به همین دلیل مادرش او را در یک زره محکم میگذاشت و اجازه خروج از خانه را به وی نمیداد. اما یک روز او موفق شد بدون اینکه مادرش متوجه شود از خانه بیرون برود و دنیای خارج را ببیند. او در حین گشت و گذار آزادانه خود با هنر کونگ فو آشنا شد و تصمیم گرفت به عضوی از خانواده بزرگ آن تبدیل شود.
هنگامی که او وارد تمرینهای کونگ فو شد خیلی سریع آسیب دید؛ چرا که تمرینها برای آمادگی جسمانی وی زیادی سخت به نظر میرسیدند. هنگامی که مادرش از آسیب دیدن پسرش خبردار شد کینه بزرگی نسبت به ورزش کونگ فو گرفت و دیگر اجازه نزدیک شدن به این ورزش را صادر نکرد. استاد لکلک هم که نمیتوانست حریف مادرش شود به حرف او گوش کرد و برای مدتی طولانی به سمت عشق خود نرفت. این موضوع باعث شد که اعتماد به نفس وی ضربه مهلکی ببیند و قدرت باور به خود را از دست بدهد.
اما این پرنده لاغر و استخوانی سالها بعد به نظافتچی یک مدرسه کونگ فو تبدیل شد و در آنجا شروع به کار کرد. منتها او همیشه به خاطر اندام لاغرش مورد تمسخر قرار میگرفت تا بیش از پیش اعتماد به نفسش را از دست بدهد. اما با این حال او به صورت مخفیانه تمرین افراد دیگر را تماشا میکرد، از آنها یاد میگرفت و سپس در تنهایی به تمرین آنها میپرداخت. اما یک روز فردی به نام می لینگ توانست تمرینهای مخفیانه استاد لکلک را ببیند. او در حرکات پرنده لاغر ظرافت و دقتی دید که هیچ وقت تا به حال آن را مشاهده نکرده بود. به همین دلیل او لکلک را به عنوان یک مبارز بااستعداد شناسایی کرد و به پلی برای پیشرفت او تبدیل شد. لکلک هم که راه و اعتماد به نفسش را پیدا کرده بود خیلی سریع پلههای ترقی را پشت سر گذاشت تا به گروه پنج مبارز برسد و زیر نظر مستقیم استاد شیفو تمرین کند.
استاد لکلک در بسیاری از آثار مرتبط با فرنچایز پاندای کونگ فوکار حضور پیدا کرده و عضو مهمی از این جهان محسوب میشود. با این حال سعی کردیم که داستان او در مسیر تبدیل شدن به یک کونگ فوکار را با شما در میان بگذاریم. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Kungfupanda.fandom
بهترین کالاف دیوتی باز ایران کیه؟ میزگیم با سلی
نظرات