بهترین قسمتهای باب اسفنجی براساس IMDB: قرار عاشقانه آقای خرچنگ
پس از اینکه باب اسفنجی آقای خرچنگ را به خانم پاف معرفی میکند، خرچنگ پیر پس از سالها در یک نگاه عاشق میشود. منتها با توجه به خصوصیات آقای خرچنگ و خساست معروف او قرار عاشقانه این دو نفر آنچنان که باید خوب پیش نمیرود.
قسمت ۱۶ از فصل دوم سریال SpongeBob SquarePants از دو بخش با نامهای Graveyard Shift و Krusty Love تشکیل شده که به ترتیب اختاپوس و آقای خرچنگ را وارد چالش شخصیتی میکند. منتها در هر دو آنها یک چیز عامل به وجود آورنده تمام مشکلات است: خسیس بودن بیحد و حسب صاحب رستوران خرچنگی. در بخش ابتدایی که Graveyard Shift نام دارد آقای خرچنگ برای درآمد بیشتر به باب اسفنجی و اختاپوس دستور میدهد حتی شبها هم کار کنند و در شیفت شب به خانه نروند.
از آنجایی که در هنگام شب مشتریهای زیادی به رستوران خرچنگی نمیآیند حوصله اختاپوس حسابی سر میرود. در طرفی دیگر باب اسفنجی حسابی از تاریکی هوا میترسد و نمیتوانند مانند حالت عادی رفتار کند. اختاپوس برای اینکه خودش را سرگرم و باب را اذیت کند تصمیم به تعریف یک داستان تخیلی میگیرد. اختاپوس داستان یک موجود خطرناک به نام Hash Slashing Slasher را تعریف میکند که در هنگام شب ظاهر میشود و بدن قربانیهای خود را سلاخی میکند.
هرچند که اختاپوس این داستان را از خود درآورده و از غیرواقعی بودن آن مطمئن است، دچار پارانویا و توهم میشود. او هم درست مانند باب اسفنجی از این موجود خیالی میترسد و فکر میکند که او در مقابل رستوران خرچنگی ایستاده. ظاهر این فرد درست مانند آنچه که اختاپوس توصیف کرده بود است و این موضوع هر دو نفر را تا مرز سکته کردن میبرد. منتها در نهایت این فرد وارد رستوران خرچنگی میشود و ما میفهمیم که او یک کارگر است و صرفا میخواهد در رستوران خرچنگی استخدام شود.
در بخش دوم که Krusty Love نام دارد خساست آقای خرچنگ تاثیر بیشتری روی داستان میگذارد. خانم پاف، معلم رانندگی باب اسفنجی، وارد رستوران خرچنگی میشود و مینشیند. باب اسفنجی سعی میکند آقای خرچنگ را به طرف او بکشد و این دو نفر را با هم آشنا کند. با وجود اینکه آقای خرچنگ ادعا میکرد برای عاشق شدن زیادی پیر است، اما به محض دیدن خانم پاف نه یک دل بلکه صد دل عاشقش میشود. در ادامه و با هر دردسری که بود علاقه خود را به خانم پاف اعلام میکند و این دو تصمیم میگیرند با یکدیگر قرار عاشقانه بگذارند.
آقای خرچنگ که توسط عشق کور شده یک شب به یاد ماندنی اما پرخرج برای خانم پاف به وجود میآورد. منتها زمانی که موعد پرداخت هزینهها میشود آقای خرچنگ به سیم آخر میزند و زمین و زمان را به خاطر این رقم بالا به هم میریزد. هنگامی که آقای خرچنگ برای قرار دوم آماده میشود از باب اسفنجی کمک میخواهد و به او میگوید جلوی ولخرجیهای او را بگیرد. در ادامه کشمکشهای زیادی بین طرفین شکل میگیرد و در آخر باب به خاطر عصبانیت از اخلاق اقای خرچنگ از صحنه خارج میشود. منتها خانم پاف که فرد حریصی نیست به آقای خرچنگ ابراز علاقه میکند و میگوید که برای داشتن او نیازی به خرجهای سنگین نیست.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: IMDB
بهترین کالاف دیوتی باز ایران کیه؟ میزگیم با سلی
نظرات