شخصیت Powder که بیشتر با نام مستعار Jinx شناخته شده است جزو شخصیت‌های اصلی سریال آرکین محسوب می‌شود. زمانی که جینکس سن کمی داشت پدر، مادر و خواهر بزرگش توسط Vander رهبر و محافظ لین‌ها در آن زمان به دام افتادند. اتفاقاتی مختلف و غم‌انگیز موجب شدند جینکس و خواهرش بارها از هم جدا شوند. او به طور کلی شخصیتی تغییر کننده دارد و بعد از تغییراتی که رخ می‌دهد هویت و گذشته خود را به صورت کامل به نفع منافع جدید خود زیر پا می‌گذارد.

جینکس در خانواده فلیکا و کونول متول شد. اولین فرزند این خانواده Violet و دومین فرزند خانواده Powder بودند. جینکس با بزرگ شدن خود رابطه خوبی با خانواده و خواهرش داشت. زمانی که پدر و مادر او در یک نبرد روی پل پیلتور و زائون کشته شدند تنها جینکس و خواهرش از آن خانواده باقی ماندند. پس پایان نبرد واندر این دو خواهر را پیدا کرد و در کنار دو فرزند خود مایلو و کلاگور آن‌ها را بزرگ کرد.

هشدار اسپویل: این مطلب داستان کلی سریال آرکین را لو می‌دهد.

پودر چشم‌هایی با رنگ خاکستری آبی تیره دارد که پس از جراحی شیمر به صورتی تغییر رنگ می‌دهند. موهای او آبی رنگ است و پوستی روشن دارد. جینکس همچنین روی بازو و نیم‌تنه سمت راست بدنش خالکوبی‌هایی ابر مانند دارد.

دزدی از پیلتاور

بعد از مدتی چند ساله مایلو، گلاگور، وایولت و جینکس وارد شهر پیلتاور می‌شوند. آن‌ها وارد آپارتمانی می‌شوند و آن را غارت می‌کنند. Jinx در این آپارتمان جعبه‌ای پر از کریستال‌های آبی پیدا می‌کند. در همین حین وایولت صدای پای جیس و کیلتن را می‌شنود و به همه علامت می‌دهد تا از آپارتمان خارج شوند. زمانی که جینکس در حال خارج شدن از ساختمان است یکی از کریستال‌های آبی از جعبه خارج می‌شود و انفجاری بزرگ رخ می‌دهد که نصف ساختمان را تخریب می‌کند. این مسئله موجب می‌شود تا گروهی از محافظان شهر پیلتاور به دنبال آن‌ها بیافتند.

بچه‌های بعد از این ماجرا هرطور شده از پیلتاور خارج می‌شوند و وارد زائون می‌شوند. پس از ورود به زائون یک باند خیابانی به رهبر دکارد آن‌ها را متوقف می‌کنند و می‌گویند کیف را به ما تحویل دهید. وایولت، کلاگور و مایلو که حاضر نیستند کیف را تحویل بدهند با افراد دکار درگیر می‌شوند و در همین حین جینکس با جعبه الماس‌های آبی فرار می کند. یکی از اعضای باند خیابانی او را دنبال می‌کند و آن را در گوشه‌ای از اسکله گیر می‌اندازد و تلاش می‌کند با موزر به او حمله کند. جینکس که خیلی ترسیده جعبه را در اقیانوس رها می‌کند و از دست آن عضو گروه خیابانی فرار می‌کند. بعد از برگشت جینکس به اقامتگاه مایلو سر او داد می‌زند و او را بابت از دست دادن جعبه سرزنش می‌کند و وایولت جلوی او را می‌گیرد. واندر پس از متوجه شدن موضوع بچه‌ها را بخاطر ایجاد مشکلات در پیلتاور سرزنش می‌کند اما وایولت با او مخالفت می‌کند و می‌گوید پیلتاور خیلی چیزها دارد و ما هیچ چیز نداریم.

شخصیت Jinx

پودر یک دختر کوچک و بامزه اما دست پا چلفتی و مستعد اشتباه بود. در خانواده واندر او یک فرزند وسط محسوب می‌شد و بر خلاف خانواده اصلی‌اش که مرکز توجه آن بود در این‌ جا دائما توسط برادر بزرگش جینکس خطاب می‌شد. او خواهر واقعی‌اش یعنی وایولت را خیلی دوست داشت و او را الگوی خودش قرار داده بود حتی وایولت را مانند والدینش می‌دید. جینکس از توانایی فیزیکی بالایی برخوردار نبود اما خلاقیت بسیار زیادی داشت تا حدی که بیشتر اوقات فراغت خود را صرف ساخت انواع لوازم و عمدتا مواد منفجره کوچک می‌کرد. رفتار او همیشه مورد بحث قرار می‌گرفت و صفات دوست داشتنی‌اش تا اواخر دوران نوجوانی‌اش با او همراه بود. پودر توانایی خود را در ساخت سلاح‌ها نشان داد و بهترین دوستانش اکو و مایلو را بارها مورد ضرب و شتم قرار داد. با وجود طبیعت ترسو و آرام او در زمان‌های مختلف نشان داد که واکنش‌های احساسی بسیار شدیدی دارد. الخصوص زمانی که احتمال رها شده وجود دارد. گریه‌ کردن، جیغ زدن و توهمات رفتاری حتی خود آزاری از مواردی بود که جینکس در مواقع حساس از خود بروز می‌داد.

پودر پس از مشاهده مرگ مادر و پدرش و رها شدن توسط خواهرش هویت جینکس را پذیرفت. جینکس از نظر ذهنی کاملا بی‌ثبات است و در نوجوانی غیرقابل پیش‌بینی و پشیمان شده است. او به مخالفان خود یا هر چیزی که آن را به عنوان تهدید بشناسد رحم نمی‌کند. جینکس از هوش‌ بسیار بالایی برخوردار است و در مبارزات و ساخت سلاح فوق‌العاده است. او همچنان مانند دوران کودکی‌اش احساسات قوی دارد که تنها با احساس گناه تقویت می‌شود. با وجود ظاهر غلط‌ اندازش جینکس یک درست کار افراطی محسوب می‌شود. در رفتار او طبیعت وحشی و بی‌رحم دیده می‌شود اما آن پودر کوچک و آسیب پذیرهم همچنان در اعمالش قابل مشاهده است. تضاد موجود بین جینکس و پودر که هر کدام هویت‌های جداگانه‌ای به حساب می‌آیند به ما یادآوری می‌کنند که او تنها کودکی است که در جسم یک نوجوان گیر افتاده است. او تنها می‌ماند تا با گناه خود در حوادث آسیب‌زا که موجب مرگ واندر و برادرانش شد کنار بیاید. می‌توان گفت سیلکو با ساخت توهم این موضوع که وایولت او را رها کرده وفاداری را درون رگ‌های جینکس زنده نگه می‌دارد.

قد جینکس چیزی میان ۱۵۹ تا ۱۶۱ سانتی‌متر است. او هیکلی باریک دارد و وزن او بین ۴۴ تا ۵۰ کیلوگرم است که نشان دهنده ضعف بدنی می‌باشد. فرم بدن او ساعت شنی محسوب می شود شانه‌هایی پهن با کمری باریک از نشانه‌های این سبک بدنی است.

رنگ پوست چینکس روشن و پریده‌ است که می‌توان دلیل آن را کمبود دریافت نور خورشید دانست چرا که زمانی که او پودر بود رنگ پوست گلگون‌تری داشت. ویژگی‌های شخصیت جینکس بیمار گونه است. دور چشم‌هایش به صورت دائمی تیره هستند، لب‌هایی کبود دارد و اشک سوختگی‌هایی در چهره‌اش به چشم‌ می‌آیند. رنگ چشمانش آبی خاکستری است اما به دلیل درخشندگی که در پایان قسمت ۸ دیده می‌شود رنگ چشمانش به صورتی تغییر رنگ می‌دهند.

موهای او آبی روشن هستند و در دو بافت در پشت سرش دیده می‌شود، در جلوی موها آن‌ها در سمت چپ حالت داده شده‌اند. دو قسمت بافته شده موهای جینکس در پشت سرش طولی بین ۱۲۵ تا ۱۵۰ سانتی‌متر دارند و تا چکمه‌های او ادامه پیدا می‌کنند. همچنین هر دو سمت بافت موهای او با گلوله‌های نقره‌ای و طلایی تزئین شده‌اند البته چند تار موهام در صورتش آویزان هستند و با وزش باد جابجا می‌شوند.

جینکس در سمت راست بدنش خالکوبی‌هایی دارد که شباهت زیادی به ابر دارند. خالکوبی‌ها به رنگ آبی کمرنگ با خطوط آبی تیره‌تر ترسیم شده‌اند و بازو شانه و شکم او را در سمت چپ می‌پوشانند. پس از تغییر شکل او از درخشش خالکوبی‌ها محو می‌شوند و در اثر تزریق و واکنش بدن‌ او به دارو زخمی می‌شوند.

لباس کلی او دارای یک تاپ چرم قهوه‌ای تیره با یک تکه پارچه نازک مایل به سفید است که از چهار طرف عبور می‌کند تا یک حرف ایکس در وسط سینه او ایجاد کند. سمت جلویی و پشتی کراپ تا در پایه با یک کمربند نازک و در بالای آن با یک یقه دایره‌ای به شکل چوکر تقسیم می‌شود که به هم متصل شده‌اند. او شلواری با کمر کم و راه راه عمودی با سایه بنفش و صورتی می‌پوشد که در پایینش به طور نابرابری پاره شده و در سمت راست کوتاه‌تر است. همچنین گرمکن بازو بر دست می‌کند، یکی از آن‌ها مشکی است و دیگری صورتی و بنفش که با رنگ شلوارش هماهنگ است. به علاوه او یک کمربند میخی دارد که از سه قسمت مختلف تشکیل شده است. یکی دور کمرش، دو قسمت که از پشت حلقه می‌زنند تا به کمربند سمت راست متصل شوند و لبه شلوارش در سمت چپ. جینکس در پشت شلوارش دو جیب بزرگ یکی برای قرار دادن مواد منفجره و دیگری برای اسلحه دارد. یک چسب زخم بزرگ بر روی ساق پای چپش دیده می‌شود که برای پوشاندن زخم به وجود آمده در قسمت ۷ است. در آخر او یک جفت چکمه می‌پوشد که ب آن توری‌های سرخابی و عناصر فلزی اضافی روی انگشتان پا و پاشنه‌‌ پایش اضافه کرده‌ است.

در دورانی کودکی پودر حدود ۱۲۹ تا ۱۳۷ سانتی‌متر قد داشت. او ویژگی های نرم و کودکانه ای را یدک می‌کشید و بدنی باریک و چشمی درشت داشت. موهای او در کودکی کوتاه‌تر بود و به صورت یکجا بافته شده بود که دقیقا زیر شانه‌هایش می‌افتاد. در جلوی صورتش چتری‌های خورد ده‌ای داشت که تا چانه‌اش می‌رسیدند و آن‌ها را به وسیله گیره‌های فلزی نگه می‌داشت. لباس او شامل یک پیراهن آبی تیره بود، شلوارک قهوه‌ای، جوراب بلند بنفش و چکمه‌های قهوه‌ای همچنین دامنی با قسمت جلویی پهن، کمربند و جیب‌هایی برای قطعات اضافی  گرم کننده‌های دست و پا بود.

توانایی‌ها

• دقت: جینکس دقت بسیار بالایی در هدف‌گیری و پرتاب بمب‌ها دارد. اصولا او تمایل دارد از تفنگی تپانچه مانند استفاده کند اما یک سلاح کاتلینگ را همراه خود دارد.
• اختراعات: او در کودکی و با نام پودر اختراعات زیادی داشت. زمانی که بزرگ شد توانست مهارت ویژه‌ای در ساخت سلاح و بمب‌های انفجاری پیدا کند به حدی که گفته می‌شود او بیشتر سلاح‌های مورد استفاده باند سیلکو را تولید کرده است.
• سرعت: با توجه به افزایش قدرت فیزیکی شیمر حالا جینکس از هر انسان معمولی سریع‌تر و چابک‌تر است همچنین قابلیت‌های مختلفی به دست آورده است.

اطلاعات کلی

• بیماری روانی: جینکس داری یک بیماری روانی نامشخص و تروما است. او حس می‌کند در دنیایی قرار دارد که توسط اضطراب هایش تحریف شده است، همین موضوع موجب می‌شود او تحت کنترل سیلکو قرار بگیرد.
• اختلال BPD: این اختلال نوعی حراس از دست دادن محسوب می‌شود و به سبب مشکلاتی مانند پارانویا و رفتارهای عجیب غریب موجب هذیان گویی، توهم و روان پریشی می‌شود.
• گناه بازمانده: او دچار یک اختلال به نام گناه بازمانده است به دلیل از دست دادن پدر و مادرش در کودکی و همچنین ترک شدن توسط خواهرش آسیب‌های او تشدید می‌شوند و همین دلیلی بر مشکلات روانی او است.

منبع: مجله بازار و arcane.fandom