معرفی شخصیتهای انیمیشن آرکین | ایشا؛ وفای خواهرانه
در قسمت دوم فصل دوم آرکین با عنوان Watch it all Burn دختری جوان با موهای قهوهای را میبینیم که در تونلهای زاون در حال خزیدن است و تلاش میکند از دست اوباش فرار کند. او که در گوشهای گیر افتاده است، توسط یکی از تعقیبکنندگانش از گردن گرفته میشود، اما با دندانهایش به او حمله کرده و او را گاز میگیرد که نشاندهنده استقامت و جسارت او است.
هشدار اسپویل: این مطلب داستان کلی سریال آرکین را لو میدهد.
در حین فرار، او خود را در لبه یک تونل شکسته مییابد و هیچ راهی برای فرار ندارد. تنها گزینه پیش رویش این است که یا به پایین سقوط کند یا شجاعانه به سمت دیگر تونل بپرد. او با شجاعت، یک پرش بلند انجام میدهد و به لبه تونل شکسته در طرف دیگر میچسبد.
بااینحال، او نمیتواند خودش را بالا بکشد و بهجای آن، از ارتفاع دوطبقه سقوط میکند و به طور تصادفی روی جینکس فرود میآید که در همان لحظه از آنجا عبور میکرد. اوباش از تونل پایین میآیند و ایشا و جینکس را محاصره میکنند. در همان لحظه، جینکس با سرعت تفنگ Blowback خود را بیرون میآورد و هر سه مهاجم را یکی پس از دیگری از پا در میآورد.
اما ماجرا برای ایشا تمام نشده است. جینکس تفنگ خود را به سمت صورت ایشا نشانه میگیرد و میپرسد آیا او وزوز پشت چشمانش را احساس میکند یا نه که باعث میشود ایشا کمی بترسد. جینکس به او میگوید: چون میدونی، تو یه لحظه همه چی میتونه… پوف! بهترین حس دنیاست، کوچولو.
در پسزمینه، دیواری پر از پوسترهای تحت تعقیب جینکس دیده میشود. ایشا با حرکتدادن نگاهش به سمت چپ، متوجه میشود که شخص آبیمویی که مقابل او ایستاده، همان مجرم تحت تعقیب شماره یک در پیلتاوور است. جینکس هویت خود را تأیید میکند و سپس میرود. ایشا به دنبال او میدود.
فداکاری
زمانی که جینکس تلاش میکند با واندر خشمگین ارتباط برقرار کند، این هیولای غولپیکر او را کنار میزند و به زمین پرتاب میکند. ایشا با دیدن این صحنه، شوکه و دچار تردید میشود و به آنچه پیش رویش اتفاق میافتد خیره میماند: صحنهای که در آن جینکس از درد به خود میپیچد، واندر با سربازان ناکسیان میجنگد، و وای که توسط کیتلین درحالیکه آسیبدیده حمایت میشود. در همین حال، عزم جدیدی در ایشا شکل میگیرد. او یک سنگ جادویی (هگستک) را که در کیفش ذخیره کرده، برمیدارد و درحالیکه خاطراتش با جینکس در ذهنش مرور میشود و اشکهایش از صورتش جاری است، به سمت صحنه نبرد میدود.
او با جهشی از روی یک سپر، نزدیک اسلحه جینکس که روی زمین افتاده فرود میآید. اسلحه را برمیدارد و درحالیکه از کنار جینکس عبور میکند، به سمت واندر حرکت میکند. ایشا دو سنگ جادویی دیگر را در اسلحه قرار میدهد و قدرت آن را تقویت میکند. جینکس با دیدن این صحنه وحشتزده میشود و تلاش میکند جلوی او را بگیرد، اما وای او را متوقف میکند.
ایشا لحظهای زیر پای واندر میایستد و به جینکس نگاه میکند. با اشک در چشمانش، علامت “شلیک با انگشت” را نشان میدهد و سپس اسلحهای که از انرژی جادویی میدرخشد را به سمت واندر نشانه میگیرد. او چشمانش را میبندد، ماشه را میکشد و انفجاری خیرهکننده از جادوی آرکان، منطقه را در بر میگیرد.
میراث
مرگ ایشا تأثیر عمیقی بر جینکس میگذارد و باعث میشود که او خودش را تسلیم کرده و دستگیر شود. پس از این اتفاق، جینکس بهشدت افسرده میشود، موهای بافته خود را باز میکند و بهصورت باز میگذارد، اما در نهایت آنها را تا اندازه شانه کوتاه میکند. فداکاری ایشا ممکن است دلیلی باشد که جینکس در نهایت تصمیم گرفت برای پایاندادن به واندر، خود را قربانی کند.
ویژگیها
شخصیت
ایشا کودکی جسور به نظر میرسد و تقریباً بلافاصله پس از اینکه جینکس اوباش تعقیبکننده او را میکشد، با او صمیمی میشود. او بهسرعت به جینکس علاقهمند میشود؛ همانطور که در قسمت سوم دیده میشود، جایی که او بین جینکس و وای قرار میگیرد و با نشانهرفتن اسلحه به سمت صورت وای، جینکس را از مرگ نجات میدهد.
باوجود مشاهده خشونتها و مرگهای متعدد، بیشتر آنها به دست جینکس، به نظر نمیرسد که این مسائل او را تحتتأثیر قرار داده باشد و حتی از آشوبهایی که با آنها همراه است، لذت میبرد.
ظاهر
ایشا کودکی لاغراندام با موهای قهوهای و چشمان کهربایی است. در قسمت چهارم موهایش را به رنگ آبی درمیآورد و به نظر میرسد که طرحها و نقاشیهای زیادی را روی لباسهایش کشیده است. از قسمت چهارم به بعد، معمولاً با کلاه شبیه به کلاه سافاری که همراه با عینک است و روی آن نیز طرحهایی کشیده شده دیده میشود.
خوبه باز مثل اون کامنتی که دیده بودم هشدار اسپویل نداشت ولی این داشت آخر داستان و اون کامنت اسپویل خا..ر..ما…د..ر کرد😂😅