اکو یکی از شخصیت‌های اصلی سریال آرکین است. او یکی از کودکانی است که در محله‌های فقیرنشین به دنیا آمده و بزرگ شده است. پس از مرگ مربی‌اش و ناپدیدشدن دوستانش، اکو راهی برای زنده‌ماندن پیدا می‌کند و تلاش می‌کند به دیگران کمک کند تا با سلطه سیلکو بر خانه‌شان مقابله کنند.

هشدار اسپویل: این مطلب داستان کلی سریال آرکین را لو می‌دهد.

در دوران کودکی، اکو در مغازه بنزو کار می‌کرد و اغلب به گفتگوهای خصوصی او گوش می‌داد، حتی زمانی که بنزو او را از آنجا می‌فرستاد. به‌این‌ترتیب، اکو از برخی معاملات و اسرار باخبر می‌شد و گاهی آن‌ها را با دوستانش وی، مایلو، کلاگور و پودر در میان می‌گذاشت.

اکو در دوران رشدش به وی احترام می‌گذاشت و با خواهر کوچک‌تر او، پودر، بازی می‌کرد. وی برخی حرکات مبارزه‌ای را به او آموزش داده بود. او گاهی با وی به محل جمع‌آوری زباله می‌رفت، جایی که وی بعد از کثیف‌شدنش او را با شلنگ آب تمیز می‌کرد.

فصل اول

یک روز، وقتی اکو در مغازه بنزو کار می‌کرد، مردی از پیلتوور وارد مغازه شد و وسایلی از او خرید. اکو به‌راحتی توانست دوبرابر قیمت واقعی آن وسایل از او بگیرد و سپس او را دنبال کرد. فکر می‌کرد دوستانش می‌توانند از این مرد پول خوبی به دست آورند، بنابراین درباره کارگاه او به وی گفت. اما نقشه‌شان زمانی شکست خورد که پودر به طور تصادفی انفجاری در خانه آن مرد ایجاد کرد. این حادثه تحقیقات نیروهای پلیس را آغاز کرد و آن‌ها برای مواجهه با وندر به مغازه بنزو آمدند.

با وجود اینکه بنزو پیش‌ازاین اکو را بیرون کرده بود تا بتواند خصوصی با وندر صحبت کند، اکو با استفاده از دستگاهی که بالای اتاق ساخته بود به مکالمات آن‌ها گوش داد. او متوجه شد که وندر با کلانتر قراردادی دارد، موضوعی که بعدها با تردید به وی گفت.

اکو مدتی بعد شاهد قتل بنزو توسط دکارد که تحت‌تأثیر شیمِر بود، شد. این قتل به دستور سیلکو انجام شد. او دید که سیلکو و افرادش وندر را با خود بردند و با چشمانی اشک‌بار به وی گفت که آن‌ها را در کارخانه تولید شیمِر سیلکو پیدا کند. مدت کوتاهی بعد، چندین انفجار در کارخانه رخ داد که باعث مرگ افراد بسیاری شد و وی ناپدید شد. اکو تصور کرد که وی نیز در این حادثه کشته شده است. در همین حال، سیلکو پودر را به سرپرستی خود گرفت و این اتفاق باعث جدایی و دورشدن آن‌ها از یکدیگر شد.

اکو که مجبور بود راهی برای زنده‌ماندن پیدا کند، در نهایت با گروهی از کودکان دیگر مخفیانه زندگی کرد و پایگاه خود را در مکانی نادر بنا نهاد که یکی از معدود درختان – یا شاید تنها درخت – باقی‌مانده در زائون در آنجا بود. این گروه خود را فایرلایت‌ها (Firelights) نامیدند، به نام حشرات درخشانی که در زائون یافت می‌شدند. آن‌ها شروع به خراب‌کردن محموله‌های شیمِر سیلکو کردند به امید اینکه آسیب‌های این ماده را به شهرشان کاهش دهند.

ویژگی‌ها

شخصیت

اکو در دوران کودکی فردی بی‌خیال و شوخ‌طبع بود. او به‌سرعت با پودر دوست شد، چراکه هر دو روحیه بازیگوشی داشتند. او به مبارزه تن‌به‌تن علاقه زیادی نشان می‌داد و وی را مانند خواهر بزرگ‌تر خود تحسین می‌کرد. بااین‌حال، پس از مرگ بنزو و زمانی که تصور کرد وی نیز در انفجارها کشته شده است، رابطه‌اش با پودر نیز خراب شد؛ چراکه پودر به گروهی پیوست که مسئول قتل بنزو بودند.

اکو باگذشت زمان به طور قابل‌توجهی بالغ شد و رهبری فایرلایت‌ها را بر عهده گرفت. باوجود تمام آسیب‌های روحی و جسمی که تجربه کرده بود، تصمیم گرفت برای مردم بجنگد و تمرکزش را روی کمک به معتادان و قربانیانی که تحت‌تأثیر عملیات شیمِر سیلکو قرار گرفته بودند، بگذارد. بااینکه او همچنان به اختراعات و مبارزات خود علاقه دارد، در برابر کسانی که با آن‌ها آشنا یا راحت نیست، رفتاری محتاط‌تر نشان می‌دهد.

ازآنجاکه اکو در زائون، شهر پایین‌نشین، متولد و بزرگ شده است، دیدگاه منفی و مغرضانه‌ای نسبت به ساکنان پیلتوور دارد؛ این موضوع به‌ویژه در تعاملات او با کیتلین مشهود است. بااین‌حال، او به هایمر دینگر احترام می‌گذارد، با وجود اینکه در زمان ملاقاتشان، هایمر دینگر دیگر عضو شورا نبود.

اگرچه اکو ظاهری سخت و سرسخت به خود می‌گیرد، واضح است که بسیاری از احساساتش را در درون خود پنهان می‌کند. هنگامی که او جلوی وی ظاهری سرد و بی‌احساس نشان می‌داد، وی توانست این تظاهر را درک کند و او را در آغوش گرفت که این باعث شد اکو شروع به گریه کند.

اکو اراده‌ای بسیار قوی در انتخاب‌های اخلاقی دارد. برای مثال، زمانی که فرصتی به او داده شد تا در جهانی موازی باقی بماند، جایی که پیلتوور و زائون متحد بودند، پودر دوست‌دختر او بود، و تمام شخصیت‌هایی که در خط زمانی اصلی کشته شده بودند زنده بودند (به‌جز وی که در این جهان طی سرقت از کارگاه کشته می‌شود)، او تصمیم گرفت این جهان را ترک کند تا بتواند به خط زمانی خودش بازگردد و همه را نجات دهد.

ظاهر

اکو قدی متوسط و اندامی لاغر و ورزیده دارد. پوست او قهوه‌ای تیره و غنی است که با موهای ضخیم و سفیدش تضاد چشمگیری ایجاد می‌کند. او موهایش را به‌صورت دسته‌ای در بالای سرجمع کرده و کناره‌های آن را کوتاه می‌تراشد.

چشمان قهوه‌ای تیره او که در کودکی گرد بودند، اکنون حالتی تیز دارند. ابروهایش صاف هستند و کمی به سمت پایین زاویه دارند. بینی پهن او با ساختار صورتش که از گونه‌های برجسته و چانه‌ای تیز تشکیل شده است، هماهنگی دارد و به چهره‌اش حالتی تیز و مشخص می‌دهد.

لباس‌های اکو بازتاب‌دهنده زندگی او در زائون و رهبری گروه فایرلایت‌ها است. او ژاکتی سبزرنگ و بزرگ می‌پوشد که روی آن با نقاشی‌های نئون ‌مانند پوشیده شده است. این ژاکت را با شلواری گشاد وسفید مایل به کرمیی ترکیب می‌کند. یکی از مشخصه‌های ظاهری او، دستمال‌گردنی نارنجی است که دور گردنش بسته شده است. در مبارزات، اغلب برای آزادی حرکت، یک تاپ سفید به تن دارد. بارزترین ویژگی او نماد ساعت شنی سفیدرنگی است که از پیشانی تا نوک بینی‌اش کشیده شده است.

توانایی‌ها

بازگرداندن زمان

اکو با استفاده از دستگاه زیرو درایو (Z-Drive) که با کمک هایمر دینگر ساخته است، قادر به دست‌کاری زمان است. او می‌تواند تا ۴ ثانیه به عقب بازگردد، درحالی‌که وضعیت فیزیکی‌اش بدون تغییر باقی می‌ماند. تلاش برای بازگشت بیش از ۴ ثانیه می‌تواند به محیط اطرافش آسیب برساند، اما به شکلی عجیب خود اکو از این آسیب مصون است.

مبارزه تن‌به‌تن

اکو یک مبارز نزدیک برد فوق‌العاده است و توانایی فرار از تیرهای جینکس و سپس غلبه بر او را دارد.

مخترع / هوش فوق‌العاده

اکو از کودکی در ساخت اختراعات مهارت داشته و توانسته است توجه افرادی همچون هایمر دینگر را جلب کند که به‌عنوان موجودی جاودان، دانش زیادی دارد. اکو همچنین توانست زیرو درایو را با معکوس کردن رون شتاب‌دهنده جیس (با کمک پودر و هایمر دینگر) توسعه دهد و نشان دهد که می‌تواند موضوعات آرکین را تقریباً به همان خوبی جیس درک کند.