۹ فیلم برتر سینمای کره جنوبی در دهه ۲۰۱۰
با افزایش محبوبیت درامها و فیلمهای متعلق به سینمای ساخت کره جنوبی، آثار زیادی در پلتفرمهای آنلاین موجود هستند که مخاطبان با اشتیاق آنها را دوباره و دوباره تماشا میکنند. بسیاری از فیلمهای محبوب این کشور کوچک آسیایی در دهههای مختلفی اکران شدهاند. در این میان، بسیاری از فیلمهای دهه ۲۰۱۰ اولین نقطه تماس علاقمندان با سینمای این کشور بودهاند.
هر کسی که به فیلمهای خارجی علاقه داشته باشد، به احتمال زیاد حداقل یک بار یک فیلم کرهای دیده است. این موضوع نشاندهنده محبوبیت فیلمهای ساخت این کشور، مخصوصا در میان ایرانیهاست. در این نوشته، ۹ فیلم برتر سینمای کره جنوبی را که محصول دهه ۲۰۱۰ هستند، رتبهبندی کردهایم. با ما همراه باشید.
۹. عصر سایهها (Age of Shadows)
-
کارگردان: کیم جی-وون
-
محصول سال ۲۰۱۶
کیم جی-وون، کارگردان برخی از مشهورترین فیلمهای سینمای کره جنوبی است. الهام گرفتن از تاریخ در فیلم عصر سایهها به او این فرصت را داد تا یک حماسه هیجانانگیز درباره مبارزان آزادی و مقاومت شهروندان کرهای در برابر اشغال بیرحمانه ژاپن خلق کند. عصر سایهها مبارزه برای حفظ غرور کرهای را در برابر نیروهای اشغالگر به تصویر میکشد و بهعنوان یک فیلم تاریخی پرکشش و سریع با یک گروه بازیگری فوقالعاده شناخته شده است. گونگ یو، سونگ کانگ-هو و لی بیونگ-هون تنها برخی از ستارههای بزرگ این فیلم هستند.
عصر سایهها بر اساس یک داستان واقعی در مورد نابود کردن ایستگاه پلیس ژاپن در سئول در سال ۱۹۲۳ ساخته شده است. داستان فیلم در دهه ۱۹۲۰ و در دوران اشغال کره توسط ژاپن جریان دارد. گروهی از مبارزان مقاومت کرهای نقشه میکشند تا ساختمانهای مختلف ژاپنی را در سئول منفجر کنند؛ اما نیروهای ژاپنی در پلیس کره جاسوس دارند که یکی از آنها فرمانده پلیس، لی (با بازی سونگ کانگ-هو) است. رهبر مقاومت، جونگ چه-سان (با بازی لی بیونگ-هون)، با مبارز مقاومت، کیم وو-جین (با بازی گونگ یو)، هماهنگ میکند تا سعی کنند فرمانده پلیس را به سمت خود بکشانند.
عصر سایهها در زمان انتشار خود به موفقیت بزرگی دست یافت و بهسرعت به یکی از بهترین فیلمهای مرتبط با تاریخ کره تبدیل شد، هر چند بهطور کامل با واقعیت اصلی منطبق نبود.
۸. قصیدهای برای پدرم (Ode to My Father)
-
کارگردان: یون جه-کیون
-
محصول سال ۲۰۱۴
قصیدهای برای پدرم، از سینمای کره جنوبی، یک درام تاریخی است که درباره جنگ بوده و بیشتر بر اصول وظیفهشناسی و مسئولیتپذیری تمرکز دارد. داستان فیلم درباره خانوادهای جوان در بخش شمالی شبهجزیره کره است که توسط نیروهای آمریکایی به سواحل جنوبی منتقل میشوند، اما دختر خانواده گم میشود. پدر خانواده برای پیدا کردن او به راه میافتد و بقیه اعضای خانواده را به سمت جنوب میفرستد. پسر جوان خانواده، دوک-سو، قول میدهد که نانآور خانواده باشد. دوک-سوی بزرگسال (با بازی هوانگ جونگ-مین) برای وفای به قولی که به پدرش داده، به آلمان سفر میکند تا کار کند. او سپس فروشگاه عمهاش را در بوسان اداره میکند و به ارتش میپیوندد تا در جنگ ویتنام بجنگد.
قصیدهای برای پدرم نامهای عاشقانه از یون جه-کیون به پدرش دوک-سو و مادرش یونگ-جا است. او گفته بود که میخواست فیلمی بسازد که نسلهای مختلف از آن لذت ببرند و فیلمی باشد که پدرش به آن افتخار کند. هدف یون نشان دادن احترام به نسلی از مردم بود که در سختترین دورههای تاریخ کشورشان زندگی کرده بودند. در حالی که منتقدان بهطور کامل تحت تأثیر قرار نگرفتند و داستان را ملیگرایانه دانستند، قصیدهای برای پدرم اثری مهم و تأثیرگذار شد؛ زیرا بهشدت با مخاطبان محلی همذاتپنداری ایجاد کرد.
۷. ۱۹۸۷: هنگامی که آن روز فرا برسد (۱۹۸۷: When the Day Comes)
-
کارگردان: جانگ جون-هوان
-
محصوال سال ۲۰۱۷
فیلم ۱۹۸۷: هنگامی که آن روز فرا برسد، اثری تاریخی و مهم برای مردم کره جنوبی است؛ زیرا رویدادهای واقعی ماه ژوئن ۱۹۸۷ را به تصویر میکشد. این دوره نقطه اوج رژیم نظامی رئیسجمهور وقت، چون دو-هوان، بود؛ مردم در سراسر کشور پس از کشته شدن یک دانشجو در حین بازجویی توسط پلیس و تلاش برای سرپوش گذاشتن بر این واقعه، علیه چون و رژیم او اعتراض کردند. این واقعه بهطور تاریخی بهعنوان مبارزات دموکراتیک ژوئن شناخته میشود که یکی از بزرگترین (و موفقترین) قیامهای دموکراتیک در تاریخ کره جنوبی است.
کارگردان فیلم، جانگ جون-هوان، موفق شد قیام ژوئن را بهعنوان واکنشی زنجیرهای و تصاعدی به تصویر بکشد؛ حرکتی که از روحیه شورشی دانشجویان آغاز شد و بهتدریج به دیگر اقشار جامعه گسترش یافت. چندین خط داستانی در این فیلم به یکدیگر پیوند میخورند تا مبارزهای برای دموکراسی و آزادی از یک رژیم سرکوبگر را به نمایش بگذارند. در حالی که فیلم بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شده، داستان با آزادی خلاقانهای خانواده عزادار دانشجوی کشتهشده و احساسات بسیاری از مردم را در آن دوره سیاسی دشوار روایت میکند.
ها جونگ-وو در نقش یک دادستان مصمم رهبری داستان را بر عهده دارد و کیم ته-ری نیز بهعنوان یکی از دانشجویان شورشی در این فیلم حضور یافته است.
۶. شیوَن (The Wailing)
-
کارگردان: نا هانگ-جین
-
محصول سال ۲۰۱۶
فیلم The Wailing یا شیون، اثری عظیم است و این فقط به خاطر زمان زیاد آن (نزدیک به سه ساعت) نیست. این فیلم داستانی سنگین دارد که بر محوریت شامانها، شیاطین، ارواح، زندگی پس از مرگ و نفرینها میچرخد. این اثر پیچیده، ویرانکننده و در عین حال هولناک بوده و همه این ویژگیها همزمان و به روشهای گوناگون در فیلم نمایان میشوند. نا هونگ-جین، کارگردان و نویسنده این فیلم، شیون را به شکلی ساخته که تنها یک کارگردان کرهای میتوانست؛ داستانی که با سرعتی دقیق و دقتی بالا روایت میشود و به بینندگان فرصت میدهد تا جنبههای فراطبیعی و تکاندهنده آن را در ذهن خود پردازش کنند. در پایان، فیلم با وجود یک پایان ناخوشایند، کامل به نظر میرسد و برای مدتها در ذهن مخاطب باقی میماند.
داستان فیلم درباره ساکنان یک روستای دورافتاده در کره جنوبی است که پس از ورود مردی ژاپنی (جون کونیمورا) نگران و آشفته میشوند. این مرد مرموز و غیرقابلدرک است و مدت زیادی از اقامت او نگذشته که یک طاعون مرگبار روستا را دربر میگیرد و به تدریج ساکنان را تسخیر کرده و به کام مرگ میکشاند. شخصیت اصلی فیلم، جونگ-گو (کواک دو-وون)، یک افسر پلیس محلی است و در حالی که تلاش میکند این معضل را حل کند، بلای طاعون خانواده او را نیز درگیر میکند. The Wailing ترکیبی از فولکلور کرهای، تروماهای بیننسلی (که برخی کرهایها، ژاپنیها را مسئول آن میدانند) و خرافات است. این فیلم تحلیلی هوشمندانه از نبرد خیر و شر ارائه میدهد که توانست به خوبی با مخاطبان کرهای ارتباط برقرار کند.
۵. قطار بوسان (Train to Busan)
-
کارگردان: یان سنگ-هو
-
محصول سال ۲۰۱۶
طرفداران ژانر فیلمهای زامبی، آثار محبوب زیادی دارند و یکی از بهترین نمونههای این ژانر، فیلم ترسناک/اکشن کرهای Train to Busan است. این فیلم هیجانانگیز، پرشتاب و در عین حال بسیار احساسی، اکنون به یک نماد در ژانر ترسناک تبدیل شده است. ادگار رایت این فیلم را به عنوان یکی از بهترین آثار زامبی که تاکنون دیده، ستایش کرده و خودش نیز در فیلمهایش اغلب از این ژانر الهام گرفته است. قطار بوسان با بازی گونگ یو و ما دونگ-سوک (که با نام دان لی نیز شناخته میشود) ساخته شده و در جریان یک سفر قطار از سئول به بوسان، مرحله ابتدایی شیوع یک بیماری زامبیوار را به تصویر میکشد.
گونگ یو نقش سوک-وو را بازی میکند؛ پدری سرد و دور از دختر کوچکش، سو-آن. آنها در سئول زندگی میکنند؛ اما مادر سو-آن در بوسان ساکن است و سو-آن آرزو دارد برای تولدش به بوسان برود. سوک-وو از این که به اندازه کافی در کنار دخترش نبوده احساس گناه کرده و با این سفر موافقت میکند و آن دو همراه با تعداد زیادی مسافر دیگر، سوار قطار KTX میشوند. در همین حال، زنی بیمار در آخرین لحظه به سمت قطار میدود و به سرعت به یک زامبی تبدیل میشود و بیماری را پخش میکند. این زامبیها سریع و تهاجمی هستند و همین ویژگی، Train to Busan را به اثری فوقالعاده مهیج تبدیل میکند. وقوع ماجراها در قطار، فیلم را حتی هیجانانگیزتر میسازد، چرا که شخصیتها در موقعیتی بسیار دشوار قرار میگیرند؛ این شرایط در بسیاری از صحنهها، غریزه بقا را در برخی از شخصیتها به شکلی ناخوشایند به نمایش میگذارد.
۴. سوختن (Burning)
-
کارگردان: لی چانگ-دونگ
-
محصول سال ۲۰۱۸
استیون ین حرفه بازیگری خود را در هالیوود تثبیت کرده است؛ اما نقشآفرینیهای او در سینمای کره جنوبی به همان اندازه (و شاید حتی بیشتر) ظرافت دارد. علاوه بر درخشش ین در «سوختن»، این فیلم بازگشت لی چانگ-دونگ به عرصه کارگردانی پس از هشت سال را نیز نشان میدهد (او پیشتر آثاری مانند Poetry و Secret Sunshine را کارگردانی کرده بود). حضور استیون ین، لی چانگ-دونگ و این واقعیت که Burning بر اساس داستان سوزاندن انبار از هاروکی موراکامی ساخته شده، از جمله عواملی هستند که این فیلم را به ستارهای پرتکرار در فهرست «بهترین فیلمهای کرهای تمام دوران» تبدیل کردهاند.
داستان فیلم درباره جونگ-سو (با بازی یو آه-این) است، جوانی سختکوش که روزی با یکی از دوستان قدیمی خود از دوران مدرسه، هه-می (با بازی جون جونگ-سو) مواجه میشود. این دو به یکدیگر علاقهمند میشوند، اما هه-می قرار است بهزودی به نایروبی سفر کند و از جونگ-سو میخواهد در نبودش به گربه او غذا بدهد. وقتی هه-می برمیگردد و جونگ-سو برای استقبال از او میرود، او تنها نیست. هه-می همراه مردی مرموز به نام بن (با بازی استیون ین) بازمیگردد که هرگز چیز زیادی درباره خود فاش نمیکند. Burning مطالعهای پرتنش بر شخصیتهاست که بینندگان را به صبوری، تحلیل و درک عمیقتر دعوت میکند. این فیلم کلاس درسی در ژانر تریلر روانشناختی است و به خوبی حال و هوای بسیاری از داستانهای موراکامی را در خود بازتاب داده است.
۳. شاعری (Poetry)
-
کارگردان: لی چانگ-دونگ
-
محصول سال ۲۰۱۰
پیش از آنکه لی چانگ-دونگ به دوران وقفه کاری خود برود، فیلمی درباره شخصیتپردازی به نام شاعری (Poetry) را کارگردانی کرد. لی چانگ-دونگ توانست یکی از بزرگترین ستارگان سینمای کره جنوبی، یعنی یون جونگ-هی را متقاعد کند تا پس از ۱۶ سال بازنشستگی به سینما بازگردد و در نقش اصلی این فیلم بازی کند. حضور یون عاملی تعیینکننده در موفقیت این فیلم بوده است، همانطور که سادگی لی در فیلمبرداری و روایت داستان نیز به این موفقیت کمک میکند.
فیلم شعر داستان میجا را روایت میکند، زنی ۶۶ ساله که به آلزایمر مبتلا شده است. برای مقابله با اثرات این بیماری، او در یک کلاس آماتور شعر شرکت میکند و آرزو دارد یک شعر بینقص خلق کند. میجا همچنین با نوه دردسرساز خود زندگی میکند که باعث ایجاد مشکلات و تنشهایی در زندگی آنها میشود. او باید بین چالشهای مربوط به نوهاش و مشکلات سلامت خودش تعادل برقرار کند. این فیلم به ندرت وارد قلمرو ملودراماتیک میشود، اگرچه طرح داستان، تمام ظرفیت لازم برای چنین فضایی را دارد. جاستین چانگ، منتقد مجله ورایتی، آن را به شکلی زیبا توصیف میکند: «فیلم شاعری جامعهای پدرسالار را نشان میدهد که زیر لبخندی ظاهری، تلاش میکند مشکلات خود را با پول حل کند. میجا (که هیچ پولی برای بخشیدن ندارد و تنها شفقت و مهربانی دارد) هیچ جایی در این فرهنگ ندارد.»
۲. من شیطان را دیدم (I Saw the Devil)
-
کارگردان: کیم جی-وون
-
محصول سال ۲۰۱۰
فیلم I Saw the Devil آغازگر دهه ۲۰۱۰ بود و در عین حال نوعی تغییر را در علاقه مخاطبان به صنعت سینما رقم زد. این فیلم دروازهای برای بسیاری از افرادی شد که در دهه ۲۰۰۰ به اندازه کافی بزرگ نبودند تا بتوانند از فیلمهایی مانند اولدبوی یا همدردی با آقای انتقام لذت ببرند. پس از اکران I Saw the Devil، بسیاری از مخاطبان شروع به پر کردن فهرست تماشای خود با فیلمهای کرهای، به ویژه تریلرها کردند. این اثر خونین فیلمی فوقالعاده است؛ یک داستان انتقامجویانه خشن که در آن چوی مین-سیک، ستاره فیلم اولدبوی و یکی از بزرگترین ستارگان اکشن سینمای کره جنوبی، لی بیونگ-هون، ایفای نقش میکنند.
داستان فیلم درباره مأمور مخفی کیم سو هیون (با بازی لی بیونگ-هون) است که به دنبال نامزد گمشدهاش میگردد؛ او در منطقهای روستایی ناپدید شده است. آنچه او نمیداند این است که نامزدش به طرز وحشیانهای توسط کیونگ-چول (با بازی چوی مین-سیک) به قتل رسیده و به نظر میرسد که او اولین قربانی این قاتل نبوده است. هنگامی که این دو مرد رودررو میشوند، کیم نمیخواهد صرفاً کیونگ-چول را دستگیر کند؛ او با وارد کردن او به یک بازی وحشیانه موش و گربه، به دنبال انتقامی است که تنها به «چشم در برابر چشم» ختم نمیشود. شخصیت اصلی I Saw the Devil در خشم خود غرق شده و نشان میدهد که این احساس تا چه حد پیچیده است؛ این فیلم یکی از آن آثار انتقامی است که در نهایت برای هیچکس پایان خوشی ندارد.
۱. انگل (Parasite)
-
کارگردان: بونگ جون-هو
-
محصول سال ۲۰۱۹
فیلم انگل (Parasite) درست در پایان دهه ۲۰۱۰ اکران شد و این دهه سرشار از فیلمهای برجسته را با درخشانترین اثر خود به پایان رساند. انگل اثر بونگ جون-هو تنها یک فیلم عالی نیست؛ بلکه تأثیر فرهنگی آن نیز بسیار قابلتوجه است؛ مشابه آنچه که سریال بازی مرکب (Squid Game) نتفلیکس برای تلویزیون انجام داد. این فیلم برنده چهار جایزه اسکار شد و مهمترین آنها جوایز بهترین فیلم و بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان بودند. انگل موفقترین فیلم کره جنوبی در جلب مخاطبان بینالمللی به شمار میرود.
فیلم انگل داستان خانواده کیم را روایت میکند که در محلهای فقیرنشین در سئول زندگی میکنند. آنها برای گذران زندگی مشاغل مختلفی را انجام میدهند که درآمد سریع به همراه دارد و گاهی با فریب و نیرنگ از پس مشکلات برمیآیند. از طریق یکی از دوستان، پسر خانواده کیم موفق میشود کاری در خانه یک خانواده ثروتمند به نام پارک پیدا کند. اعضای خانواده کیم نقشهای میکشند تا از خانواده پارک سوءاستفاده کنند، بیآنکه بدانند اتفاقات بیشتری در آن خانه در جریان است.
انگل به وضوح نقدی بر جامعه و طبقات اجتماعی است؛ از ناآگاهی خانواده پارک گرفته تا نگرش «همهچیز مجاز است» خانواده کیم، فیلم بدترین ویژگیهای هر دو دنیا را به تصویر میکشد. در عین حال، نشان میدهد که چگونه سرمایهداری، مشکلات طبقاتی و زندگی در کره جنوبی مدرن باعث شده تا هر دو طرف نسبت به دنیای اطراف خود بیتفاوت شوند. انگل یکی از بهترین فیلمها برای نمایاندن دنیای سینمایی کره جنوبی است.
نظر شما در مورد فیلمهای معرفی شده چیست؟ کدام اثر را بهترین فیلم از سینمای کره جنوبی میدانید؟ تماشای چه فیلمهای دیگری را پیشنهاد میکنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: Collider
سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ@samsaberi
نظرات