۱۰ راز پنهان در تنها در خانه که شما را شگفتزده خواهد کرد!
نزدیک کریسمس هستیم و چه چیزی بهتر از این که دوباره به تماشای تنها در خانه بنشینیم و از جزئیات بامزه و زیبای آن شگفتزده شویم! شاید بسیاری در نگاه اول متوجه نشوند، اما فیلم تنها در خانه محصول سال ۱۹۹۰، یک فیلم هوشمندانه و پر از جزئیات کوچک و نکات پنهانی (easter eggs) است که بسیاری از افراد ممکن است در اولین تماشا به آنها توجه نکنند. در واقع، حتی کسانی که هر سال در فصل تعطیلات این فیلم را میبینند نیز احتمالاً از تعداد زیاد این جزئیات کوچک که در فیلم گنجانده شده است، بیخبر هستند. هرکدام از این جزئیات داستان را غنیتر میکنند و نشان میدهند که چقدر بازیگران و عوامل سازنده به این اثر کلاسیک (مناسب برای تعطیلات!) اهمیت دادهاند.
کریس کلمبوس، کارگردان این فیلم، کسی است که علاقه زیادی به جزئیات دارد و از تکنیکهای مشابهی در دیگر آثارش نیز استفاده کرده است. اگر قصد دارید این فصل تعطیلات دوباره به تماشای تنها در خانه بنشینید، این بار به این جزئیات جالب توجه کنید. مطمئناً این کار باعث میشود قدردانی بیشتری نسبت به فیلم و بازیگران نمادین آن پیدا کنید. این مطلب به بررسی نکات جالب و جزئیات پنهانی فیلم میپردازد که ممکن است از آنها غافل شده باشید. پس بنشینید و ماجرای کوین مککالیستر (با بازی مکالی کالکین) را دوباره مرور کنید.
۱۰. در سگ
شاید متوجه شده باشید که خانه خانواده مککالیستر یک دریچه مخصوص سگ (doggie door) دارد، که کمی عجیب به نظر میرسد چون در تمام فیلم هیچ سگی دیده نمیشود. با این حال، همین دریچه نقش مهمی در تلاش دزدان برای نفوذ به خانه ایفا میکند. ابتدا مارو (با بازی دنیل استرن) هنگام تلاش برای وارد کردن پایش از این دریچه کفشش را از دست میدهد. بعدتر نیز کوین (با بازی مکالی کالکین) از این دریچه برای شلیک تفنگ ساچمهای (BB Gun) استفاده میکند. اما سؤال اینجاست که چرا یک دریچه مخصوص سگ وجود دارد اما سگی در فیلم دیده نمیشود؟
واقعیت این است که خانواده مککالیستر یک سگ دارند، اما این سگ در فیلم حضور ندارد. در همان صحنه اول فیلم تنها در خانه، وقتی هرجومرج در خانه جریان دارد و همه در حال رفتوآمد هستند، صدایی در تلفن شنیده میشود که کسی میگوید سگ به پناهگاه برده شده است. این نکته بسیار ظریف و بهراحتی قابل چشمپوشی است، اما پاسخ روشنی به این سؤال میدهد که آیا این خانواده سگ دارند یا نه.
۹. پاسپورت کوین
بسیاری تعجب میکنند که چطور والدین کوین متوجه نشدند که بلیط هواپیما یا پاسپورت او را ندارند، زیرا اگر متوجه این موضوع شده بودند، میفهمیدند که او همراهشان نیست. اما این وسایل چه شدند؟ اگر به دقت به ابتدای فیلم توجه کنید، جواب را خواهید فهمید.
در ابتدای فیلم، خانواده مککالیستر برای شام پیتزا سفارش میدهند. اما چون کوین پیتزای ساده دوست دارد و خواسته او توسط خواهر و برادرها و پسرعموهایش نادیده گرفته شده است، پیتزای او تمام میشود. کوین بر سر این موضوع با برادرش باز (با بازی دوین راتری) دعوا میکند و این دعوا به ریختن نوشیدنیها روی میز ختم میشود. در این هرجومرج، خانواده تلاش میکنند آشفتگی را سریع جمعوجور کنند و در این فرآیند، گذرنامه و بلیط هواپیمای کوین بهطور تصادفی داخل سطل زباله افتاده و زیر دستمالهای کثیف دفن میشود.
این رخداد که بسیار نادر و غیرمنتظره است، بهقدری سریع رخ میدهد که اگر پلک بزنید، ممکن است از دستش بدهید. این لحظه مثال دیگری از هوشمندی فیلم است که نشان میدهد چگونه پاسخ بزرگترین سوالات داستان در لابهلای جزئیات کوچک نهفته است، البته اگر بدانید کجا باید به دنبالشان بگردید.
۸. میکرو ماشینز
در صحنه آغازین فیلم، وقتی کوین با پدرش پیتر (با بازی جان هرد) صحبت میکند، پیتر به او یادآوری میکند که باید اسباببازیهای کوچک میکرو ماشینز خود را که در راهرو پخش شدهاند جمع کند، چون یکی از اعضای خانواده روی آنها لیز خورده، زمین افتاده و نزدیک بوده گردنش بشکند. البته در فیلم هرگز نشان داده نمیشود که کوین این اسباببازیها را جمع کرده باشد، اما همین نکته یک نوع پیشگویی و هشدار است.
هنگامی که دزدان به خانه مککالیستر نفوذ میکنند، کوین مایکرو ماشینز خود را در پایین پلهها رها میکند. زمانی که این دو دزد ناشی با عجله به دنبال کوین میدوند، روی این ماشینهای کوچک لیز خورده و محکم به زمین میافتند. این صحنه، به شکل هوشمندانهای، خلاقیت و ابتکار کوین را به نمایش میگذارد و نشان میدهد که الهام او میتواند از هر کسی یا هر چیزی سرچشمه بگیرد.
۷. تزئینات دستساز
در همان صحنهای که کوین و پدرش پیتر درباره مایکرو ماشینز صحبت میکنند، کوین میگوید که برای تزئینات کریسمس از قلابهای ماهیگیری پدرش استفاده کرده است. پیتر از او میپرسد که آیا از قلابهای قدیمی استفاده کرده یا جدید، و کوین با بیتفاوتی جواب میدهد که از قلابهای جدید استفاده کرده است، چون نمیتواند از قلابهایی که با بقایای کرم پوشیده شدهاند، تزئین درست کند.
مشابه مایکرو ماشینز، کوین از این موضوع نیز بهعنوان سلاحی علیه دزدان استفاده میکند. این بار، قربانی مارو است که تلاش میکند از یک پنجره باز وارد خانه شود. اما یکی دیگر از تلههای کوین باعث شده که کفشهای مارو از پایش در بیاید. وقتی مارو از پنجره عبور میکند، پای برهنهاش روی تزئینات دستساز کوین میرود که خرد شده و پای او را زخمی میکنند.
این صحنه نیز به شکلی هوشمندانه خلاقیت و نبوغ کوین را نشان میدهد و تأکید میکند که او بسیار باهوشتر از اکثر همسن و سالهای خودش است.
۶. بتل پلن
در مورد تزئینات کریسمس، یک اشتباه املایی جزئی اما عمدی در طرح اصلی کوین وجود دارد. وقتی او در حال آمادهسازی تلههای متعدد در خانهاش است، یک تکه کاغذ بزرگ را باز میکند که روی آن نقشهای دستی از خانه بزرگ مککالیستر کشیده شده است. این کاغذ با عنوان Battle Plan (طرح نبرد) برچسب خورده و نمای کلی از تمام تلهها و موانعی که کوین برای دفاع از خانهاش در برابر دزدان قرار داده، ارائه میدهد.
وقتی به تزئینات دستساز او میرسیم، کوین آنها را بهاشتباه ornaments نوشته است. این جزئیات بسیار کوچک اما معنادار است و به ما یادآوری میکند که درحالیکه کوین باهوش و توانمند است و میتواند از خانهاش بهخوبی دفاع کند، در نهایت او هنوز یک کودک هشتساله است. طبیعی است که برخی کلمات را بهدرستی ننویسد. این اشتباه کوچک به واقعیتر و جذابتر شدن شخصیت کوین کمک میکند.
۵. عمو راب و عمه ژرژت
در فیلم Home Alone 2: Lost in New York کوین در حالی که در شهر نیویورک سرگردان است، تصمیم میگیرد به خانه عمو راب و عمه ژرژت سری بزند. اما متأسفانه، آنها در شهر نیستند و خانهشان در حال بازسازی است، بنابراین کوین با ساختمانی نیمهکاره و در حال تخریب مواجه میشود. این خانه متروکه بعدها به پایگاه اصلی کوین برای مقابله با دزدان تبدیل میشود.
هرچند راب و ژرژت در فیلم دوم حضور ندارند، اما در فیلم اول تنها در خانه دیده میشوند. در صحنهای که عمو فرانک (با بازی جری بامن) در حال تقسیم میگوی بشقاب بزرگ خود با خانواده است، راب (با بازی ری تولر) و ژرژت (با بازی ویرجینیا اسمیت) در پسزمینه دیده میشوند که مشغول تزئین درخت کریسمس هستند. حتی ژرژت به فرانک تذکر میدهد که نباید میگوها را تقسیم کند و میگوید اینها برای بعداً بودند.
در این صحنه نام آنها بهطور مستقیم ذکر نمیشود، اما با توجه به اسامی موجود در تیتراژ پایانی، مشخص میشود که حضور نامحسوس آنها در فیلم دوم، در واقع بهصورت حضوری واقعی در فیلم اول قابل مشاهده است.
۴. دست آقای مارلی
آقای مارلی (با بازی رابرتز بلوسوم)، همسایه کناری کوین، در بخش عمدهای از فیلم بهعنوان یک پیرمرد ترسناک معرفی میشود که شایعه شده خانوادهاش را به قتل رسانده است. کوین از او بهشدت میترسد و چندین بار در طول فیلم با او برخورد میکند. در این برخوردها، مارلی دستش را با باندی پیچیده است که با خون ناشی از یک زخم جدی لکهدار شده، که این ظاهر ترسناک او را با توجه به شهرت بدش بدتر میکند.
بعدها، کوین او را در کلیسا ملاقات میکند و این دو گفتوگویی صمیمانه دارند. مارلی در این ملاقات توضیح میدهد که هرگز خانوادهاش را نکشته است، بلکه با پسرش مشاجره شدیدی داشته و از آن زمان دیگر با هم صحبت نمیکنند. در این گفتگو، باند خونین مارلی جای خود را به یک چسب زخم ساده داده است. کوین او را متقاعد میکند که با پسرش آشتی کند، و صبح روز بعد، زمانی که مارلی در حال در آغوش کشیدن پسر و نوهاش نشان داده میشود، زخمی که روی دستش بود کاملاً ناپدید شده است.
این جزئیات نمادی زیبا و تأثیرگذار است که نشان میدهد چطور یک تکه از وجود مارلی گم شده بود و بازگشت پسرش به زندگیاش آن خلأ را پر کرد. این نمادگرایی تصویری از التیام عاطفی و معنوی مارلی ارائه میدهد و یکی از لحظات احساسی مهم فیلم را به تصویر میکشد.
۳. پخش معکوس
در یکی از صحنههای فیلم، کوین در حال بازگشت به خانه از فروشگاه است، درست بعد از اینکه دزدان خانهای در محله او را سرقت میکنند. مارو و هری درباره کارت ویزیت مارو که با پر کردن سینک آشپزخانه و سرریز کردن آب انجام میدهد، بحث میکنند و توجهی به اطرافشان ندارند. وقتی سوار ون میشوند و آن را از راهرو بیرون میآورند، کوین درست از مقابل آنها عبور میکند. آنها به سختی ترمز میگیرند و درست در فاصلهای بسیار نزدیک از برخورد با او متوقف میشوند.
شاید از خودتان بپرسید چطور ممکن است این صحنه را بدون خطر برای مکالی کالکین فیلمبرداری کرده باشند، زیرا اگر رانندهها به موقع توقف نمیکردند، ممکن بود حادثهای جدی رخ دهد. اما سازندگان فیلم باهوشتر از این بودند. اگر به دقت به اگزوز ون توجه کنید، متوجه میشوید که دود به داخل ون میرود، نه به بیرون. بله، رانندگان در واقع در حال دور شدن از کالکین بودند، و سپس این کلیپ بهصورت معکوس پخش شده تا به نظر برسد که ون به سمت او حرکت میکند. این تکنیک بسیار هوشمندانه است و نشان میدهد که سازندگان فیلم چگونه امنیت ستاره جوان خود را تضمین کردهاند و در عین حال صحنهای هیجانانگیز خلق کردهاند.
۲. امپراطور نرو
در فیلم، راننده پیتزا، که توسط دنی وارهول بازی میشود، برای یک رستوران محلی به نام Little Nero’s کار میکند. این نام به وضوح یک بازی کلامی با نام زنجیره پیتزای واقعی Little Caesar’s است، که هر دو از سیاستمداران رومی الهام گرفتهاند. احتمالاً این تغییر برای جلوگیری از نقض حق تألیف انجام شده است.
اگر به لوگوی Little Nero’s روی سقف ماشین تحویل نگاه کنید، متوجه میشوید که شعار این رستوران No fiddlin’ around است. این یک ارجاع تاریخی نسبتاً مبهم به امپراتور واقعی روم، نرو، است که با مشت آهنین بر امپراتوری روم حکومت میکرد. نرو شخصیتی نبود که میان رومیان محبوب باشد و گفته شده است که هنگام آتشسوزی بزرگ روم، به جای مدیریت بحران، وقت خود را صرف نواختن ویولن یا فیدل میکرده است، هرچند صحت این ادعا محل تردید است.
با این حال، شعار Little Nero’s در واقع نوعی بازی هوشمندانه با این داستان است که به مشتریان اطمینان میدهد پیتزاهایشان نمیسوزند. این جزئیات کوچک، علاوه بر جذابیت طنزآمیز، نشان از دقت و خلاقیت سازندگان فیلم دارد.
۱. شوخی تکراری
در فیلم، یک شوخی تکراری وجود دارد که به مجسمهای که خارج از خانه مککالیستر قرار دارد، مربوط میشود. این مجسمه که در کنار پارکینگ و نزدیک ایوان قرار دارد، چندین بار توسط وسایل نقلیه واردشونده به خانه سقوط کرده است. راننده پیتزا دو بار مجسمه را میزند و همچنین شاتلهای فرودگاهی که صبحها وارد میشوند، آن را خراب میکنند. اما در مورد شاتلها، هیچگاه نشان داده نمیشود که آنها مجسمه را واقعاً زده باشند؛ فقط بعد از حادثه آن را برمیدارند.
زمانی که خانواده کوین یک افسر پلیس را برای بررسی وضعیت کوین میفرستند، صدایی توجه کوین را جلب میکند که باعث میشود او پنهان شود. گرچه این افسر پلیس هیچگاه نشان داده نمیشود که مجسمه را با ماشینش میزند یا برمیدارد، اگر به دقت نگاه کنید، متوجه خواهید شد که او در واقع مجسمه را انداخته است، زیرا وقتی که در جلوی در خانه میزند، مجسمه روی زمین افتاده است، که احتمالاً همان صدایی است که کوین شنید.
این جزئیاتِ نه چندان برجسته، یک اشاره ظریف به شوخی تکراری است که قبلاً در فیلم ایجاد شده بود و به شکلی خلاقانه با توجه به اتفاقات قبلی فیلم پیوند میخورد و طنزی پیوسته در روایت ایجاد میکند.
تجربه تماشای شما از تنها در خانه چیست؟
فیلم تنها در خانه با استفاده از جزئیات دقیق و هوشمندانهای که در سراسر داستان و صحنهها گنجانده شده است، توانسته تماشاگران را شگفتزده کند. این جزئیات بهطور غیرمستقیم به عمق بخشیدن به شخصیتها، تقویت طنز و گسترش معانی نهفته در فیلم کمک میکنند. سازندگان فیلم با دقت فراوان، حتی کوچکترین عناصر را به شکلی بههم پیوسته و معنادار در سراسر فیلم قرار دادهاند تا تماشاگران را به تفکر وادار کنند.
این جزئیات نه تنها در خدمت پیشبرد داستان و ایجاد موقعیتهای کمدی قرار دارند، بلکه بهشکلی نمادین مفاهیم عمیقتری از روابط انسانی، رشد و تغییرات فردی را نیز منتقل میکنند. در حقیقت، این هوشمندی در طراحی جزئیات باعث میشود که فیلم در گذر زمان همچنان جذاب و تاثیرگذار باقی بماند، چرا که بسیاری از این عناصر در اولین تماشای فیلم قابل توجه نیستند و تنها در دفعات بعدی مشاهده میتوان به عمق آنها پی برد. این توجه به جزئیات، نشاندهندهی تلاش خلاقانه سازندگان برای ارائه یک تجربه سینمایی منحصر به فرد است. شما به کدام یک از رازهایی که در این متن گفته شد توجه کرده بودید؟ در کامنت بنویسید.
منبع: Collider
با سام صابری و سلی تو کویر گیر کردیم! کمپ کویری گیمینگ
نظرات