معرفی شخصیتهای دیزنی: لیزی، مادر بزرگ شهر رادیاتور اسپرینگز
لیزی (Lizzie) که در هر سه قسمت انیمیشن ماشینها دیده میشود، حکم مادر بزرگ کهنسال شهر رادیاتور اسپرینگز را دارد. او با توجه به سن زیادش از سایر ساکنین شهر بزرگتر است، اما این کهولت سن ذرهای از بامزه بودن و روح سرزندگی او کم نکرده.
لیزی به عنوان قدیمیترین ماشین زندهای که در شهر رادیاتور اسپرینگز ساکن است، حکم بزرگ آنجا را دارد. این شخصیت در قسمت ابتدایی انیمیشن Cars جزو شخصیتهای اصلی بود، اما در نسخه دوم و سوم نقش کمرنگتری ایفا کرد. اولین سوالی که احتمالا در مورد شخصیت Lizzie به ذهن مخاطبین خطور میکند، احتمالا به سن و سال وی مربوط میشود. مشخصا ما در مورد یک ماشین قدیمی صحبت که با توجه به تاریخ امروزی بیش از ۱۰۰ سال عمر دارد.
لیزی در واقع یک فورد Model T ساخته سال ۱۹۲۳ است که در حال حاضر ۱۰۱ سال سن دارد. با این حال او برای یک پیرزن که این همه سال عمر کرده حسابی سرحال به نظر میرسد. مغازه سوغاتی فروشی شهر رادیاتور اسپرینگز به این شخصیت تعلق دارد که در آن آیتمهای جالبی فروخته میشود. این مغازه که Radiator Sprins Curios نام دارد، نمادی از تاریخچه شهر رادیاتور اسپرینگز و روزهای اوج آن است که هر روز تعداد زیادی از ماشینهای مختلف از آن عبور میکردند.
همانطور که پیش از این هم اشاره کردیم شخصیت مورد بحث برای یک ماشین که آنقدر سن دارد حسابی سر زنده است. او از بسیاری از ساکنین کم سن و سالتر شهر سرحالتر به نظر میرسد و ظاهرا این روحیه در او کم رنگ نمیشود. این نشاط را به حس شوخ طبعی او هم اضافه کنید که دوست دارد سر به سر تکتک اعضای شهر بگذارد. البته سن بالا قاعدتا تاثیرات خاص خود را روی لیزی گذاشته تا او دیگر انرژی روزهای جوانی را نداشته باشد. او در بیشتر مواقع در بیرون مغازه خود در حال چرت زدن است تا به بدنه پیر و فرسوده خود استراحت دهد.
اما نکته فوقالعاده جالبی که در مورد زندگی لیزی وجود دارد به همسر مرحوم وی مربوط میشود. مجسمه استنلی (Stanley) که در مرکز شهر رادیاتور اسپرینگز وجود داشت را به یاد دارید؟ استنلی در واقع همسر Lizzie و بنیانگذار شهر مورد بحث به شمار میرود. به همین دلیل این شخصیت هر روز نزد مجسمه همسرش میرود و با دیدن آن به یاد روزهای خوب گذشته میافتد. این دو نفر با یکدیگر شهر رادیاتور اسپرینگز را به اوج رساندند و به همین دلیل نمادهای اصلی آن به شمار میروند.
در سال ۱۹۲۷ و هنگامی که لیزی برای اولین بار پا به شهر رادیاتور اسپرینگز گذاشت، در نگاه اول عاشق شد. او در نگاه اول هم به دام عشق استنلی افتاد و هم شیفته این شهر گردید. البته این شخصیت در ابتدا عشق خود را نسبت به استنلی نشان نداد، اما پس از چند ماه و هنگامی که رادیاتور اسپرینگز احساس راحتی کرد تصمیم گرفت حس خود را آشکارا نشان دهد. از آن روز به بعد این دو نفر با یکدیگر پیوند عشق برقرار کردند و به قلب تپنده غیرقابل جدای شهر تبدیل شدند.
اما داستان عشق لیزی و استنلی حتی پس از گذشت این همه سال هنوز هم الهامبخش است و فراموش نشدنی به نظر میرسد. هنگامی که لایتنینگ مککوئین به رادیاتور اسپرینگز میآید و آن را از رکود به وجود آمده نجات میدهد، پیرزن مورد بحث به پیش مجسمه بزرگداشت همسرش میرود و با او صحبت میکند. او خطاب به استنلی میگوید ای کاش زنده بود و پیشرفت مجدد شهر را با چشمهای خود مشاهده میکرد. این گفته به ما نشان میدهد که عشق او نسبت به همسرش پس از گذشت این همه سال هنوز هم پابرجا است.
اما یک داستان جالب در مورد لیزی وجود دارد که حیف است به آن اشاره نکنیم. در طی انیمیشن کوتاه Time Travel Mater، ماتر و مککوئین به گذشته میروند تا نحوه آشنایی Lizze و Stanley را ببینند. منتها هنگامی که لیزی در مقابل مککوئین و ماتر قرار میگیرد، این دفعه عاشق مککوئین میشد. ماتر متوجه میشود اگر استنلی و Lizzie همدیگر را نبینند، استنلی از شهر میرود و رادیاتور اسپرینگز هیچ موقع رونق پیدا نمیکند. با این شرایط در نهایت به نحوی پیش میرود که سرنوشت او دوباره با استنلی گره میخورد و این دو با هم ازدواج میکنند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Pixar.fandom
سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ@samsaberi
چه داستان قشنگی آخی نازی چه عاشقانه