۸ بازی جهان باز که بهترین DLC داستانی را دارند
برخلاف تصور برخی از افراد غیر گیمر، بازیهای ویدیویی میتوانند داستانهای بزرگی را بیان کنند. بازیهایی مانند سایبرپانک ۲۰۷۷، ویچر ۳ و لست آف آس، فقط برای سرگرم شدن نیستند، بلکه داستانهای شگفت انگیز و جذابی را روایت میکنند که کنار گذاشتن کنترلر را برای شما دشوار میکند. از بسیاری جهات، ما در عصر طلایی داستانسرایی بازیهای ویدیویی زندگی میکنیم و عناوین جهان باز با هر نسل از کنسولها، در حال پیشرفت هستند.
گاهی اوقات، این بازیهای گسترده جهان باز به لطف اکسپنشن و DLC ها، بزرگتر میشوند. این DLC های داستانی، دقیقا چیزی را که گیمرها میخواهند فراهم میکنند. برخی از بهترین بازیهای جهان باز، دارای DLC های داستانی عالی هستند. بازیهای موجود در این لیست، همگی به خاطر داشتن داستانهای عالی، شناخته شده هستند، اما اگر میخواهید بیشترین بهره را از آنها ببرید، باید به تجربه DLC ها هم بپردازید.
۸- Cyberpunk 2077 – Phantom Liberty
راه طولانی سایبرپانک ۲۰۷۷ به سمت رستگاری، به طور رسمی در سال ۲۰۲۳ با انتشار DLC داستانی مورد انتظار Phantom Liberty تکمیل شد. این DLC به لطف داگتاون، یک منطقه کاملاً جدید از نایت سیتی را برای کاوش اضافه میکند و داستانی مستقل را در سبک هیجانانگیز-جاسوسی، روایت میکند؛ اما پایان این داستان، پیامدهای مهمی برای سرنوشت V در بازی اصلی دارد.
کسانی که با سایبرپانک ۲۰۷۷ آشنا هستند، میدانند که نسخه اورجینال با چهار پایان اصلی منتشر شد که همه آنها شامل حمله نهایی به برج آراساکا، همراه با تغییرات مختلفی بودند. با این حال، Phantom Liberty یک پایان منحصر به فرد برای داستان V و جانی به بازی اضافه کرد. هنگامی که داستان DLC تکمیل میشود و V مورد لطف رئیس جمهور قرار میگیرد، Reed به V پیشنهادی ارائه میکند که باعث ایجاد یک پایان جدید برای بازی میشود. او میتواند جراحی را بپذیرد و تراشه گیر کرده در سرش را بردارد، اما با انجام این کار، دیگر نمیتواند از اجزای مکانیکی موجود در بدنش استفاده کند. شاید این بهترین پایان سایبرپانک نباشد، اما باز هم انتخاب بر عهده بازیکن است. خارج از پایان اضافی، Phantom Liberty بخشی از افسانههای سایبرپانک را برای کسانی که بازی رومیزی را انجام ندادهاند، بیان میکند.
۷- The Witcher 3 – Blood And Wine
برای بسیاری از طرفداران، ویچر ۳ آنقدر به کمال نزدیک بود که DLC آن باید چیزهای زیادی ارائه میداد تا مورد توجه قرار بگیرد. این به راحتی یکی از بهترین بازیهای جهان باز فانتزی تاریک است که تا کنون ساخته شده که به خاطر داستان سرایی درخشان و پایان خوش این سه گانه شهرت دارد. اکسپنشن Blood and Wine که در سه سال پس از پایان بازی اصلی روایت میشود، داستانی عمدتاً مستقل را روایت میکند و به نوعی پایانی برای داستان گرالت است.
در طول تجربه آن، به تصمیماتی که بازیکن در بازی اصلی گرفته ارجاع داده میشود، اما داستان DLC بیشتر متعلق به خودش است. با این حال، هنوز هم برای هر کسی که از سفر گرالت لذت می برد، ضروری است. دلیلش این است که Blood and Wine تلاش میکند تا پایانی مناسب به گرالت بدهد و او احتمالاً از شکار هیولا کنارهگیری میکند تا در تاکستان خودش زندگی کند. در حالی که بازی اصلی، پایان داستان وایلد هانت و جستجوی گرالت برای سیری را بیان می کند و سرنوشت گرالت را دقیق مشخص نمیکند.
۶- Fallout 3 – Broken Steel
فالاوت ۳ یک بازی شگفتانگیز و یکی از بهترین بازیهای پسا آخرالزمانی در تمام دوران است، اما بسیاری از کسانی که آن را بازی کردند، از پایان آن چندان خوشحال نبودند. قبل از انتشار، Bethesda با اعلام اینکه بازی صدها پایان دارد، انتظارات زیادی ایجاد کرده بود، اما در واقعیت فقط تعداد کمی پایان وجود داشت. پایانها بیشتر به این بستگی دارند که آیا دستگاه تصفیه آب از بین رفته است یا نه، آیا بازیکنان خود را فدا کردند یا اینکه منبع آب را با FEV آلوده کردند. هر پایانی که بازیکن انتخاب میکرد، هیچ گزینهای برای ادامه بازی پس از پخش تیتراژ وجود نداشت که این بسیار بد بود.
پایان فالاوت ۳ به نوعی ناگهانی به نظر میرسید و طرفداران میخواستند داستان را را ادامه دهند و Broken Steel این اجازه را به آنها داد. این DLC پس از پایان بازی اصلی شروع میشود و بازیکن را مجبور میکند تا با Brotherhood of Steel متحد شود تا با Enclave شیطانی مقابله کند. DLC کار بسیار خوبی برای نشان دادن پیامدهای تصمیمات بازیکن در پایان بازی اصلی، انجام میدهد و به بازیکن اجازه میدهد تا به قدرتمندترین جناح شیطانی بازی پایان دهد. مهمتر از همه، پایان بازی فالاوت ۳ کمی پوچ بود و Broken Steel با اجازه دادن به بازیکن برای ادامه داستان، به رفع آن کمک کرد.
۵- Dying Light – The Following
دایینگ لایت اصلی با کمی ناراحتی به پایان رسید. قهرمان داستان، کرین، سرانجام به GRE شرور پشت میکند و تصمیم میگیرد به دکتر کمدن کمک کند تا درمانی برای ویروس زامبیها ایجاد کند. با این حال، بازی قبل از اینکه طرفداران هر گونه پیشرفتی را در مورد درمان گفته شده مشاهده کنند، به پایان میرسد. آیا کمدن موفق شد؟ خوشبختانه The Following به ما پاسخ میدهد. این یکی از بهترین DLC های بازیهای ترسناک است و به نظر میرسد که چندین ماه پس از پایان بازی اصلی اتفاق میافتد و کرین را نشان میدهد که Harran را به دنبال منابع حومه شهر، ترک میکند.
این واقعیت که او این کار را انجام میدهد، نشان میدهد کمدن شکست خورده است. در حومه شهر، کرین شایعاتی در مورد درمان پیدا میکند و شروع به تحقیق در مورد یک فرقه مرموز میکند. سپس DLC منشا ویروس را از طریق داستان «مادر» مشخص میکند. این DLC دو پایان دارد، کرین یا تبدیل به یک Volatile با ادراک میشود و بقیه جهان را آلوده میکند یا خودش و شهر Harran را بمباران میکند، اما گسترش ویروس را متوقف میکند. استودیوی تِک لند تایید نکرده است که کدام پایان، اصلی است، اگرچه اسپین آف آینده دایینگ لایت ۲ یعنی The Beast، احتمالاً این کار را انجام میدهد. The Following به عنوان پایان واقعی دایینگ لایت عمل میکند و به بازیکنان یک پایان قطعی برای داستان کرین میدهد.
۴- Elden Ring – Shadow Of the Erdtree
رویکرد فرام سافتور به داستان سرایی، همیشه نسبتا مبهم است، چیزی که در الدن رینگ بسیار واضح بود. این بازی ممکن است موفقیت چشمگیری از نظر منتقدان داشته باشد و گیمرها آن را دوست داشته باشند، اما اگر صادق باشیم، اکثر مردم واقعاً هیچ ایدهای نداشتند که داستان آن در مورد چیست. آیا چیزی مربوط به درخت درخشان غول پیکر است؟ درست به نظر میرسد.
Shadow of the Erdtree در مورد بیان داستان بازی اصلی، به روشهای جالبی است. این جا Two Fingers و Greater Will را مورد بررسی قرار میدهد و در عین حال به میکلا اسرار آمیز (که نبودش در بازی اصلی اهمیت زیادی دارد) میپردازد. این DLC همچنین Living Jars و Warring Dragons و Frenzied Flame را پوشش میدهد. این باعث میشود که تجربه آن برای بازیکنانی که توضیحات هر آیتم را میخوانند و زمان خود را به یادگیری هرچه بیشتر در مورد افسانه الدن رینگ اختصاص میدهند، ضروری باشد. این DLC، در واقع داستان میکلا است و با توضیح انگیزههای او، نور جدیدی را بر بهترین پایانهای بازی اصلی میتاباند.
۳- Assassin’s Creed Odyssey – The Fate Of Atlantis
گاهی اوقات اضافه کردن محتوا به پایان بازی از طریق DLC، چیز خوبی است؛ یا به این دلیل که پایان اصلی کمی ناامید کننده بوده یا آنقدر خوب بوده که باعث شده بازیکنان بیشتر بخواهند. در بازیهای مدرن اساسینز کرید، گنجاندن DLCهای پس از بازی، زیاد اتفاق میافتد. بازیهایی مانند Odyssey و Valhalla زمانبر هستند و بسیاری از بازیکنان ممکن است وقتی بفهمند پایان داستان کاساندرا/الکسیوس در پشت DLC قفل شده است، کمی آزرده خاطر شوند.
مجموعه DLC های Odyssey به نقش بازیکن به عنوان نگهبان Staff of Hermes میپردازد. با انجام این کار، بر یکی از جنجالیترین جنبههای داستان اساسینز کرید یعنی ISU تمرکز میکند و واقعاً تلاش میکند تا باعث شود طرفداران طولانی مدت به این موضوع اهمیت دهند؛ همچنین به عنوان پایان واقعی داستان شخصیت اصلی عمل میکند و تجربه آن را برای طرفدارانی که عاشق کاساندرا/الکسیوس شدند، ضروری میکند. علاوه بر این، تاریخچه ایسو آن را برای تعداد معدودی از بازیکنان که به داستان پیچیده فرنچایز اهمیت میدهند، ضروری میکند.
۲- Fallout New Vegas – Lonesome Road
یکی دیگر از بازیهای فالاوت در این لیست قرار دارد، اما دلایل حضور آن متفاوت است. در حالی که Broken Steel پایان فالاوت ۳ را گسترش میدهد، Lonesome Road کار بسیار متفاوتی انجام میدهد. فالاوت نیو وگاس، یکی از بهترین داستانهای فرنچایز را دارد، اما شخصیت اصلی آن، Courier، یک لوح خالی است. این موضوع با DLC های بازی که همگی دارای داستانهای مستقل بودند، تغییر کرد و نکاتی را در مورد داستانی بزرگتر حول محور گذشته Courier و شخصیتی مرموز به نام Ulysses به جا گذاشت.
Lonesome Road تماماً در مورد گذشته شخصیت اصلی است و به ما درک عمیقتری از اینکه او قبل از شلیک بنی به سرش چه کسی بود و چه هدفی داشت، ارائه میدهد. رویارویی بازیکن با Ulysses در Lonesome Road یک تاریخ مشترک را نشان میدهد و Courier را برای مقابله با تصمیمات گذشته و نقش آنها در شکل دادن به دنیای بازی به چالش میکشد. در اصل، Lonesome Road نقطه اوج داستان شخصیت اصلی است، نه داستان نیو وگاس که بزرگتر از Courier است.
۱- Ghost of Tsushima – Iki Island Expansion
از نظر فنی، اکسپنشن Iki Island برای گوست آف سوشیما را میتوان در هر نقطهای بعد از اکت اول بازی کرد، اما بهتر است درست قبل یا بعد از پایان بازی اجرا شود. این DLC پایان بازی را گسترش نمیدهد، اما درعوض به گذشته جین ساکای، رابطهاش با پدرش و میراث خانوادهاش در جزیره میپردازد. جزیره ایکی، سرزمینی بیقانون و بینظم است که توسط گروهی از مغولها به رهبری یک شخصیت عرفانی به نام عقاب مورد هجوم قرار گرفته است.
جین از طریق رؤیاهایی که توسط سم عقاب ایجاد میشود، مجبور میشود لحظات دردناک گذشتهاش، از جمله مرگ پدرش و تاریخ بیرحمانه خانوادهاش در جزیره را دوباره زنده کند. جین تمایل دارد تا قوی باشد و سکوت کند، اما این DLC لایههای گناه، ترسها و انگیزههای او را نشان میدهد. به خودی خود، داستان اکسپنشن به اندازه بازی اصلی قوی نیست، اما برای هر کسی که از جین به عنوان یک شخصیت لذت میبرد و میخواهد درباره او بیشتر بداند، یک بازی ضروری است.
نظر شما در مورد این اکسپنشنها چیست؟ اگر مورد دیگری را در نظر دارید، لطفا آن را در کامنتها با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: Gamerant
سام صابری و اولین کمپ کویری گیمینگ جهان | ولاگ کویری گیمینگ – قسمت دوم
نظرات