باب اسفنجی یکی از پرطرفدارترین نمایش‌های کودکانه‌ی Nickelodeon است و به جرات می‌توان گفت یکی از مشهورترین سریال‌های انیمیشنی جهان است و در سرتاسر دنیا کودکان با این شخصیت کارتونی بامزه و دوستانش آشنایی دارند. با این وجود اما دنیای سورئال و روایت‌های بعضا عجیب و غریب این سریال، باعث شده در اینترنت تئوری‌های ترسناک و تاریک زیادی حول محور این سریال انیمیشنی شکل بگیرند. تئوری‌هایی که حیطه‌ی مخاطبین‌شان حتی از گروه سنی کودکان نیز فراتر رفته و این روزها می‌بینیم که بسیاری از کاربران اینترنتی، درباره‌شان حرف می‌زنند و تئوری‌های غافلگیرکننده‌ی خود را با دیگران در میان می‌گذارند.

سریال باب اسفنجی تا به امروز در مجموع ۱۳ فصل را پشت سر گذاشته و در تمامی این فصل‌ها بعضا اپیزودهایی به چشم می‌خورند که علاوه بر اتمسفر گیرا و کاراکترهای عجیب داستان که همیشه در تمامی اپیزودها حضور دارند، مواردی را در پلات‌های داستانی مطرح می‌کنند که سبب بوجود آمدن تئوری‌های مختلف نزد طرفداران این سریال می‌شود. تئوری‌های ترسناک و تاریکی که قرار است در این اپیزود مورد بررسی قرار دهیم و آن‌ها را با شما به اشتراک بگذاریم. پس با ما همراه باشید تا ۱۵تا از تئوری‌های ترسناک باب اسفنجی را مورد بررسی قرار دهیم.

آقای خرچنگ سرپرستی پرل را پس از کشته شدن پدر و مادرش برعهده گرفته است

این واقعیت که آقای خرچنگ یک خرچنگ است و دخترش پرل یک نهنگ، به اندازه‌ی کافی این رابطه‌ی پدر و دختری را در سریال باب اسفنجی پیچیده کرده است. از طرفی هم وقتی می‌بینیم آقای خرچنگ به عنوان یکی از پرطمع‌ترین کاراکترهای انیمیشنی همیشه به پرل اهمیت می‌دهد و برای حسابی هزینه می‌کند، متوجه می‌شویم که احتمالا یک جای کار می‌لنگد. به همین دلیل است که با مرور یکی از تئوری‌های باب اسفنجی، این رابطه حتی پیچیده‌تر هم می‌شود.

کاربری به نام HomeSchool_Winner در وبسایت ردیت به توضیح چگونگیِ آغاز شدن رابطه‌ی پدر فرزندی آقای خرچنگ و پرل می‌نویسد که “آقای خرچنگ در گذشته با پدر و مادر پرل دوست بوده است، اما پدر و مادر پرل طی یک تراژدی غم‌انگیز توسط کشته می‌شوند و آقای خرچنگ سرپرستی دخترشان را برعهده می‌گیرد”. از آنجایی که هیچوقت در رابطه با رابطه‌ی این دو کاراکتر هیچ توضیحی مطرح نشده، می‌توان گفت این تئوری احتمالا واقعیت ماجرا را بازگو می‌کند و پرل پس از کشته شدن والدینش توسط شکارچی‌ها، به فرزندخواندگی آقای خرچنگ درآمده است.

آقای خرچنگ پرل را برای قصابی کردن پرورش می‌دهد

یکی از کاربران وبسایت ردیت با نام کاربری walla_walla_rhubarb یک تئوری خیلی عجیب در رابطه با آقای خرچنگ و دخترخوانده‌اش پِرل مطرح کرده است که حسابی غافلگیرکننده است. بر اساس تئوری پست شده توسط این کاربر ردیت، لاشه‌ی یک نهنگ بالغ به اندازه‌ی کافی گوشت دارد که بتوان با استفاده از آن غذای یک آبادی را برای مدت زمان طولانی تامین کرد. آقای خرچنگ، مدت‌ها قبل به طور اتفاقی با لاشه‌ی بی‌جان مادر واقعی پِرل مواجه می‌شود و تصمیم می‌گیرد از لاشه‌ی او برای راه‌اندازی رستوران کراستی کرب استفاده کند.

از این رو در فرمول سری برگرهای کراستی کرب، از لاشه‌ی باقی مانده از مادر پرل استفاده می‌کند و خود پرل را هم به فرزندخواندگی قبول کرده تا او را پرورش دهد و در آینده از گوشت آن برای بقای رستوران کراستی کرب استفاده کند. یعنی زمانی که پرل پا به دوران بزرگسالی می‌گذارد و به گفته‌ی آقای خرچنگ برای رفتن به دانشگاه از بیکینی باتم خارج می‌شود، در واقع زمان قربانی شدنش فرا رسیده و آقای خرچنگ درحال استفاده از لاشه‌اش در فرمول سری برگرهای خرچنگی است.

پاتریک مبتلا به عارضه‌ی ضداجتماع است

از حق نگذریم پاتریک یکی از احمق‌ترین کاراکترهای سریال باب اسفنجی است و همیشه بامزه‌ترین دیالوگ‌ها را به خودش اختصاص می‌دهد. هرچند از این روی بامزه و خنگ پاتریک بگذریم، با نیمه‌ی تاریک و غم‌انگیز او مواجه می‌شویم که موجب بوجود آمدن تعدادی از تئوری‌های باب اسفنجی شده است. بر اساس تئوری مطرح شده توسط کاربری به نام Jobless_Kermit در ردیت، پاتریک مبتلا به یک بیماری روانی تحت عنوان عارضه‌ی شخصیت ضداجتماع یا همان ASPD است و برای اثبات این تئوری نیز سه‌تا از علائم این بیماری که در پاتریک وجود دارند، مطرح شده‌اند: ناتوانی در برقراری ارتباط با جامعه و پیروی از قوانین اجتماعی. اضطراب زیاد و ناتوانی در برنامه‌ریزی کردن. کله‌شق و بی‌توجه بودن به سلامت خود و بقیه. این سه مورد در کنار چندین مورد دیگر، از جمله علائم اصلی عارضه‌ی ضداجتماع هستند و پاتریک نیز از تمامی آن‌ها برخوردار است

آقای خرچنگ در دستور پخت سری خودش از استفراغ نهنگ استفاده می‌کند

در رابطه با سریال باب اسفنجی تئوری‌های توطئه‌ی بسیار زیادی وجود دارد و خیلی از این تئوری‌ها، مشخصا حول محور کاراکتر آقای خرچنگ و فرمول سری برگرهای خرچنگی‌اش بوجود آمده‌اند. یکی دیگر از کاربران ردیت با نام کاربری NoTurnBackNow تئوری جدیدی را مطرح کرده است که در آن به رابطه‌ی آقای خرچنگ و استفراغ نهنگ اشاره دارد. در دنیای واقعی، استفراغ نهنگ ارزش بسیار زیادی دارد و صنعت بزرگی با محویت این محصول دریایی شکل گرفته است. اما تا جایی که می‌دانیم، در بیکینی باتم همچین صنعتی وجود ندارد. پس آقای خرچنگ چگونه از این طریق سود می‌کند؟ این کاربر در ادامه توضیح می‌دهد که در فرمول سری برگرهای خرچنگی، از استفراغ پرل، دختر نهنگی آقای خرچنگ استفاده می‌شود. با این وجود منطقی به نظر می‌رسد که این فرمول همیشه مخفی نگه داشته شود و کسی از محتویات آن خبر نداشته باشد.

هفت کاراکتر اصلی، نشان‌دهنده‌ی هفت گناه کبیره‌اند

کاربری به نام Cucumber_d در ردیت ادعا می‌کند که شخصیت‌های اصلی سریال باب اسفنجی در واقع نمایانگر هفت گناه کبیره یعنی تنبلی، غرور، طمع، پرخوری، شهوت، حسادت و خشم هستند. در واقع آقای خرچنگ نمایانگر طمع، پلانکتون – حسادت، گری – تنبلی، سندی – غرور، اختاپوس – خشم، پاتریک – پرخوری و باب اسفنجی هم نمایانگر شهوت است. البته پس از مدتی این کاربر به پست خودش رجوع کرد و جای پاتریک را با گری عوض کرد و آن را نمایانگر تنبلی دانست. اگر کمی به این هفت کاراکتر اصلی و ویژگی‌های شخصیتی و اتفاقات پیرامون آن‌ها توجه کنیم، کاملا قابل مشاهده است که احتمالا سازندگان سریال باب اسفنجی واقعا این هفت کاراکتر را با الهام گرفتن از هفت گناه کبیره خلق کرده‌اند.

پدر و مادر ثروتمند باب اسفنجی اختاپوس را مسئول نگهداری از آن کرده‌اند

Dirtspp کاربری در ردیت، یکی از تئوری‌های ترسناکتر باب اسفنجی را مطرح کرده و ادعا می‌کند که به خاطر ناتوانی باب اسفنجی در قضاوت درست و منطقی، پدر و مادر ثروتمندش با اختاپوس به توافق رسیده‌اند و او را به عنوان سرپرست جدید باب اسفنجی انتخاب کرده‌اند. طبق این تئوری، اختاپوس در گذشته در محله‌ی ثروتمندها زندگی می‌کرده و از این طریق با پدر و مادر باب اسفنجی آشنا شده است. اما خود اختاپوس وضع مالی خوبی نداشته و پدر مادر باب اسفنجی هم یک وام کوچک به او داده‌اند تا بتواند یک زندگی نرمال برای خودش تشکیل دهد.

در عوض، از او خواستند تا همیشه مراقب باب اسفنجی باشد و از او محافظت کند. این تئوری تا حد زیادی این موضوع را توضیح می‌دهد که با وجود تمام اذیت و آزارهای باب اسفنجی و دوست صمیمی‌اش پاتریک، اختاپوس همچنان در همان خانه در همسایگی باب اسفنجی زندگی می‌کند. چون حتی با اینکه گاهی اوقات حسابی از دست او عصبانی می‌شود، به خاطر مسئولیتش در قبال پدر و مادر باب اسفنجی، نمی‌تواند از این خانه نقل مکان کند و او را تنها بگذارد.

آقای خرچنگ روح خود را فروخته است

LapisLazuliisthebest در ردیت یکی از ترسناکترین تئوری‌های باب اسفنجی را مطرح کرده است که مجددا حول شخصیت آقای خرچنگ می‌چرخد. در این شایعه ادعا می‌شود که آقای خرچنگ روح خود را فروخته است تا در ازایش نیروهای ماورایی به دست آورد. در اپیزودی به نام Money Talks در فصل پنجم سریال باب اسفنجی،

آقای خرچنگ روح خود را به کاراکتری به نام Flying Dutchman می‌فروشد تا بتواند با پول‌هایش حرف بزند. در انتهای این اپیزود مشخص می‌شود که قبل از این ماجرا، آقای خرچنگ هشت بار دیگر روح خود را فروخته است تا بتواند نیروهای ماورایی مختلفی را از آن خود کند. در چندین اپیزود دیگر اشارات متعددی به نیروهای ماورایی آقای خرچنگ صورت گرفته است. نیروهایی مثل شناسایی، قدرت بسیار زیاد، دیدن آنسوی خط تلفن، تله‌پورت کردن و تعدادی دیگر از نیروهای ماورایی که در طول سریال به آن‌ها اشاره شده است.

برگرهای خرچنگی با گوشت واقعی خرچنگ ساخته می‌شوند

بر کسی پوشیده نیست که آقای خرچنگ واقعا علاقه‌ی زیادی به پول دارد و حاضر است هرکاری کند تا بتواند سود کار خود را افزایش دهد. اصلی‌ترین منبع درآمد آقای خرچنگ، رستوران کراستی کرب و البته برگرهای خرچنگی هستند که بنا به دلایل نامشخصی، آقای خرچنگ فرمول ساخت آن‌ها را از عموم مردم و حتی از آشپزهای رستوران خودش هم پنهان کرده است.

کاربری به نام Borg2525 یکی از ترسناکترین تئوری‌های باب اسفنجی را در ردیت مطرح کرده است و می‌گوید برگرهای خرچنگی با استفاده از گوشت خرچنگ ساخته می‌شوند. بنابراین آقای خرچنگ اهالی شهر بیکینی باتم را وادار کرده است تا گوشت همنوعان خودش را بخورند. علاوه بر سری بودن فرمول ساخت برگرهای خرچنگی، این موضوع که به جز آقای خرچنگ هیچ خرچنگ دیگری در طول سریال باب اسفنجی حضور ندارد، به این تئوری دامن زده و خیلی از کاربران فضای مجازی را قانع کرده است که آقای خرچنگ واقعا از گوشت خرچنگ در رستورانش استفاده می‌کند.

برگرهای خرچنگی با جایگزین گوشت خرچنگ ساخته می‌شوند

در مقابل تئوری قبلی، یک تئوری دیگر نیز شکل گرفته است که با توجه به آن، آقای خرچنگ نه از گوشت خرچنگ‌های دیگر، بلکه از یک جایگزین برای گوشت خرچنگ استفاده می‌کند که در اصل ریشه گیاهی دارد و از گیاهان ساخته شده است. پس با این حساب آقای خرچنگ از تمام اتهاماتی که در تئوری قبلی مطرح شد، تبرعه می‌شود و در این زمینه واقعا بی‌گناه است.

در طول سریال باب اسفنجی بارها دیده شده است که اهالی شهر بیکینی باتم علاقه‌ای به گوشت ماهی ندارند و از آن استقبال نمی‌کنند. پس آقای خرچنگ از یک جایگزین گیاهی در برگرهای خرچنگی استفاده می‌کند تا بتواند با حذف گوشت کم‌طرفدار ماهی‌ها، فروش رستوران خودش را رونق ببخشد. به همین دلیل است که پلانکتون به این اندازه درگیر به دست آوردن فرمول سری برگرهای خرچنگی است تا بتواند به فرمول ساخت گوشت موردعلاقه‌ی اهالی شهر بیکینی باتم دست پیدا کند و فروش رستوران خودش را افزایش دهد.

باب اسفنجی سرباز جنگ بوده و از عارضه اختلال پس از حادثه رنج می‌برد

باب اسفنجی به عنوان یک کاراکتر کارتونی حواس‌پرت و ماجراجو، برنامه‌ی بسیار منظم و ثابتی را در ابتدای روز دنبال می‌کند. او هر روز صبح در یک تایم همیشگی از خواب بیدار می‌شود و همان روتین صبحگاهی خودش را همواره پشت سر می‌گذارد. کاربری به نام Little_Toni در ردیت توضیح می‌دهد که باب اسفنجی، در گذشته یک سرباز جنگ بوده و به خاطر مبتلا شدن به عارضه‌ی روانی PTSD یا همان اختلال پس از حادثه، از جنگ بازنشسته شده و به خانه برگشته است. به همین دلیل است که می‌خواهد یک زندگی کاملا نرمال و معمولی را به عنوان یک آشپز رستوران سپری کند. باب اسفنجی همچنین تمام اعضای عالی‌رتبه در سطح جامعه را با عنوان “قربان” صدا می‌زند و درست مثل سربازان نظامی، احترام خاصی برای بزرگترها و افراد مسن قائل است.

سریال باب اسفنجی استعاره‌ای از آلمان جنگ جهانی دوم است

سریل باب اسفنجی به عنوان یک کارتون تلویزیونی کودکانه، خیلی اوقات با موضوعات جدی و تاریکی دست و پنجه نرم می‌کند و همین باعث بوجود آمدن برخی از ترسناکترین شایعه‌های باب اسفنجی شده است. این احتمال وجود دارد که شاید همه‌ی این موضوعات جدی و تاریک در طول سریال باب اسفنجی، به خاطر یک واقعیت جدی و تاریک پشت پرده‌ی این سریال است و می‌توان دلیلش را منطقی توضیح داد. کاربری به نام DrakeGrayson در ردیت این تئوری را به اشتراک گذاشته و می‌گوید انیمیشن باب اسفنجی، سال‌های قبل از جنگ جهانی دوم در آلمان را به تصویر می‌کشد.

پیرو این تئوری، اختاپوس یک هنرمند ناموفق و شکست خورده است و در مجموع یک شخصیت بدخلق و به‌دردنخور دارد، درست مثل آدولف هیتلر، که می‌خواهد از دست همسایه‌هایش خلاص شود. پاتریک نشان‌دهنده‌ی مظلومیت و بی‌گناهی آن قشر از مردمانی است که در طول این برهه از تاریخ، در کشور خودشان تحت ستم قرار گرفتند. و همچنین از همه سندی، که میراث شهر تگزاس را به همراه دارد و شخصیت ستودنی و محبوبش، نمایانگر ایالات متحده در آن سال‌هاست. در نهایت نیز آقای خرچنگ، استعاره‌ای از باقی کشورهای اروپایی است که به دنبال سرکوب هیتلر بودند.

هر کاراکتر مبتلا به یک بیماری روانی است

در یکی دیگر از تئوری‌های معروف باب اسفنجی، آمده است که همه‌ی اهالی شهر بیکینی باتم، هر کدام مبتلا به یک بیماری روانی یا معلولیت جسمانی هستند. کاربری به نام StrawberryUwUgirl در پست خودش در وبسایت ردیت توضیح می‌دهد که خود باب اسفنجی مبتلا به بیماری روانی هم‌وابستگی است که باعث می‌شود وابستگی افراطی و خیلی زیادی به اشخاص، اشیا و موضوعات مختلف داشته باشد. پاتریک به چند بیماری روانی مختلف مبتلاست و بارها در طول سریال مشاهده شده که خلق و خوی متنوعی از خود نشان می‌دهد. یا برای مثال خانوم پاف به خاطر تصادف‌های پیاپی‌اش با ماشین، مبتلا به PTSD یا همان اختلال پس از حادثه است.

کل نمایش باب اسفنجی نشان‌دهنده‌ی پیامدهای های گرمایش جهانی است

یکی دیگر از تئوری‌های نسبتا ترسناک باب اسفنجی که در گوشه و کنار اینترنت بارها به اشتراک گذاشته شده است، ادعا می‌کند که کل نمایش تلویزیونی باب اسفنجی، یک استعاره‌ی پیچیده از گرمایش جهانی کره زمین است. نظریه‌ای که ثابت می‌کند گازهای گلخانه‌ای باعث گرم شدن زمین و در نتیجه به وقوع پیوستن سیل‌های جهانی خواهند شد. یکی از کاربران ردیت در بخشی از توضیحات مربوط به این تئوری باب اسفنجی می‌نویسد: “همین که باب اسفنجی به جای یک اسفنج دریایی، اسفنج آشپزخانه است، احتمالا پس‌زمینه‌ی کلی این نمایش، حرف‌های بیشتری برای گفتن دارد”.

بیشتر بخوانید: ۷تا از ترسناکترین اپیزودهای باب اسفنجی