آیا عرضه هیلو برای PS5 به معنی پایان دوران انحصاریهای ایکسباکس است؟
روزی روزگاری، تصور اینکه بازیهای انحصاری ایکسباکس مانند Halo یا Gears of War در پلتفرم رقیب عرضه شوند، غیرممکن بود. حتی زمانی که بازی Master Chief Collection روی کامپیوتر اجرا شد و عدهای از گیمرها با کنترلر دوالسنس (کنترلر PS5) شروع به تجربه بازی کردند، همه چیز بهشدت عجیب به نظر میرسید.
بازیهای انحصاری همواره بهعنوان یکی از عوامل اصلی در انتخاب کنسولها نقش ایفا کردهاند. هر نسل از کنسولها بهواسطه بازیهای انحصاریشان توانستهاند طرفداران خاص خود را جذب کنند. بهعنوان مثال، پلیاستیشن ۲ با مجموعهای از بازیهای برجسته مانند Shadow of the Colossus و God of War توانست جایگاه ویژهای در دل گیمرها پیدا کند. در مقابل، ایکسباکس با ارائه عناوینی همچون Halo و Fable تجربهای متفاوت برای علاقهمندان به بازیهای اکشن و نقشآفرینی فراهم آورد. در کنار این دو، نینتندو گیمکیوب نیز با بازیهای انحصاری مانند The Legend of Zelda: The Wind Waker و Super Smash Bros. Melee تجربهای منحصربهفرد ارائه داد که برای طرفداران بازیهای خانوادگی و خلاقانه جذاب بود. رقابت میان این پلتفرمها موجب شد تا تنوع گستردهای از بازیها در دسترس گیمرها قرار گیرد و هر پلتفرم بتواند هویت مخصوص به خود را در صنعت بازی تثبیت کند.
بازیهای انحصاری؛ برگ برنده یا نقطه ضعف؟
عرضه بازیهای انحصاری برای هر کنسول لزوما چیز بدی نیست، اما وقتی که گیمرها تعصبی رفتار میکنند همه چیز خراب میشود. مثلا یک نفر از بازیهای انصاری نینتندو مانند ماریو و زلدا میگوید و معتقد است که روح ویدیوگیم را فقط با این بازیها میتوان تجربه کرد. فنهای ایکسباکس از هیلو و گیرز آف وار دفاع میکنند و طرفداران متعصب پلیاستیشن هم انحصاریهای این پلتفرم مانند آنچارتد، لست آف آس، گاد آف وار و غیره را بر سر سایر بازیکنها میکوبند. البته این موضوع در نسلهای قبلی خیلی پررنگتر بود و حالا افراد کمتری وجود دارند که به شدت روی یک پلتفرم متعصب باشند.
در سالهای اخیر، رفتارهای تعصبی در بین گیمرها به مراتب کمرنگتر شده و این امر دلایل متعددی دارد. از یک طرف، بازیهای کلاسیک قدیمی روی پلتفرمهای مختلف پورت و بازسازی شدهاند و از طرف دیگر، توسعه بازیهای AAA به قدری پرهزینه و زمانبر شده که محدود کردن آنها به یک کنسول، میزان فروش را محدود میکند و ریسک مالی را افزایش میدهد. بنابراین، توسعهدهندگان به سمت پورت بازیها روی کامپیوتر یا چند پلتفرمی کردن آنها رفتهاند. این موضوع در فرانچایزهای بزرگی مانند فاینال فانتزی دیده شده، اما پلیاستیشن و ایکسباکس هر دو همچنان سرسختانه به انحصاری بودن پایبند ماندهاند. نینتندو هم در دنیای خودش مشغول است و فعلا کاری به این کمپانی نداریم.
سونی تصمیم گرفت نسخههای کامپیوتری بازیهای انحصاری مانند Horizon Zero Dawn و God of War و همچنین Days Gone و تعدادی دیگر از عناوین مدرن خود را منتشر کند، اما این کار را ماهها پس از عرضه آنها روی کنسولش انجام داد. این تصمیم سونی زمانی گرفته شد که مطمئن بود همه این بازیها، قبلا جامعه بزرگی از بازیکنان را روی پلیاستیشن جذب کردهاند. نسخه کامپیوتری این بازیها در واقع یک امتیاز اضافه بود، نه یک ضرورت حیاتی؛ این واقعیت حتی در شکل بازاریابی سونی هم کاملا مشخص بود. همین موضوع درباره عناوینی مانند Horizon که در قالب لگو روی نینتندو سوییچ عرضه شده نیز صدق میکند. این همکاری بهگونهای طراحی نشده که از قدرت پلیاستیشن بهعنوان یک کنسول انحصاری بکاهد.
اما وقتی به ایکسباکس نگاه میکنیم، داستان کاملاً متفاوت است. از زمان معرفی سرویسهایی مانند Xbox Play Anywhere و Xbox Game Pass، مایکروسافت متعهد شد که تمام انحصاریهای خود را بهصورت همزمان روی ایکسباکس و کامپیوتر عرضه کند. این فلسفه با ورود ایکسباکس سری S و پیچیدگیهای فنی مربوط به آن، بیشتر دچار چالش شد.
در این استراتژی، مایکروسافت نسخههای اضافی از بازیها را روی چند پلتفرم نمیفروشد، بلکه آنها را بهعنوان بخشی از خدماتی ارائه میدهد که وعده ایجاد یک اکوسیستم یکپارچه را داده بود. اما وقتی این چشمانداز فروپاشید، مایکروسافت تلاش کرد تا دوباره ایکسباکس را به کنسولی تبدیل کند که بازیهای جذابی برای ارائه داشته باشد. این کار یا از طریق سرمایهگذاریهای عظیم در خرید استودیوها یا احیای عناوین محبوبی مانند Fable و Perfect Dark انجام شد. این بازیها ممکن است موفق باشند، اما گزارشها حاکی از آن است که برنامههایی برای عرضه بازیهای انحصاری مانند Halo و Gears of War و همچنین Microsoft Flight Simulator و دیگر عناوین مهم ایکسباکس روی پلیاستیشن ۵ وجود دارد.
وقتی ایکسباکس هیلو را از دست بدهد، چه میشود؟
نیت د هیت (NateTheHate، یوتیوبر معروف) و جز کوردن (از سایت ویندوز سنترال) هفته گذشته گزارش دادند که بازی Halo قرار است در اواخر امسال برای پلیاستیشن ۵ و نینتندو سوییچ ۲ عرضه شود، احتمالاً در قالب مجموعه Master Chief Collection که هدف آن ارائه اکثر بازیهای اصلی این سری بر روی پلتفرمهای جدید است. در همین راستا، اسامی بازیهای دیگری نیز ذکر شده است، از جمله Microsoft Flight Simulator و Gears of War: Ultimate Edition، که همه اینها نشاندهنده برنامه احتمالی ایکسباکس برای ارائه بخش بزرگی از کاتالوگ بازیهای قدیمی خود بر روی سایر پلتفرمها است.
وقتی بازیهایی مانند Hi-Fi Rush و Pentiment و همینطور Grounded و Indiana Jones and The Great Circle برای پلیاستیشن ۵ معرفی شدند، اینطور به نظر میرسید که هنوز ایکسباکس در حال نگهداشتن باارزشترین آیپیهای خودش است. تمام بازیهایی که ایکسباکس را تعریف میکردند، فقط در انحصار کنسولهای مایکروسافت باقی مانده بودند، زیرا میدانستند که اگر این خط را بشکنند و بازیها را بر روی سختافزارهای رقیب عرضه کنند، دیگر راه برگشتی وجود ندارد. وقتی به نقطهای برسیم که این خطوط شکسته شود، دیگر توجیهی برای ادامه وجود ایکسباکس بهعنوان یک کنسول فیزیکی باقی نمیماند. ایکسباکس به یک سرویس، توسعهدهنده و ناشر تبدیل خواهد شد که بازیهایش روی سایر پلتفرمها حضور دارند و دیگر نمیتوان دلیلی برای موجودیت کنسول ایکسباکس پیدا کرد.
این نتیجه ناتوانی ایکسباکس در رقابت شدید طی دو نسل از کنسولها و رسیدن گیم پس به نقطهای است که در آن بیشتر از آنچه به دست میآورد، ضرر میدهد. اکنون شرایط ایکسباکس اینگونه است که عرضه بازیهایش بر روی سایر پلتفرمها را به عنوان یک ضرورت برای رسیدن به نقطه سر به سر در نظر میگیرد.
این سرنوشت از ابتدا برای ایکسباکس اجتنابناپذیر بود. میتوان گفت که پس از عرضه ناامیدکننده Starfield که بسیاری انتظار داشتند سرنوشت ایکسباکس را بهبود بخشد، چنین آیندهای برای این پلتفرم تثبیت شد. این بازی نتیجه معکوس داد و اکنون ایکسباکس با سرنوشتی روبرو است که شاید مجبور شود تجارت کنسول را بهطور کامل رها کند و بهعنوان یک ارائهدهنده خدمات یا ناشر شخص ثالث، (مثل سگا پس از مرگ کنسول دریمکست) به کار خود ادامه دهد. البته چنین آیندهای به معنی نابودی ایکسباکس نیست؛ مایکروسافت هنوز میتواند موفقیتهای زیادی با پلتفرم بازیاش کسب کند و شاید در موقعیتی قرار گیرد که بازیهای بزرگتر و بهتری بسازد.
نظر شما درباره آینده ایکسباکس و بازیهای انحصاری آن چیست؟
منبع: Thegamer
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم
نظرات