سفر به دنیای باب اسفنجی: بابلتاون، پایتخت حبابهای افسانهای
بابلتاون (Bubbletown) یا به قولی شهر حبابی، یکی از شهرهای کمتر شناخته شده دنیای باب اسفنجی شلوار مکعبی است. همانطور که از اسم این شهر میتوان حدس زد، در شهر حبابی همه چیز (حتی شهروندان) از حباب ساخته شده که خیلی سریع باب را عاشق خود میکند.
در میان دوستان عجیب و غریبی که باب اسفنجی دارد، رفیق حبابی (Bubble Buddy) احتمالا عجیبترین آنها است. این شخصیت رسما یک حباب است، تنها با این تفاوت که انگار یک موجود زنده به نظر میرسد. این شخصیت در شهر حبابی یا بابلتاون زندگی میکند و همانطور که خودتان متوجه شدید، کاملا از حباب درست شده. از حیوانات خانگی و شهروندان گرفته تا ساختمانها و وسایل نقلیه؛ هرآنچه که در شهر حبابی میبینید از جنس حباب است و تمام ویژگیهای آن را هم دارد.
نکته جالب توجهی که در مورد Bubble Town وجود دارد، این است که دقیقا شبیه به شهر بیکینی باتم به نظر میرسد. بسیاری از جزئیات موجود در این شهر آدم را به یاد بیکینی باتم میاندازد؛ تنها با این تفاوت که از حباب درست شده و استحکام خاصی ندارد. در چنین شرایطی یک تماس محکم با اجزای آن میتواند همه چیز را نابود کند و باعث شود که بابلتاون در یک چشم به هم زدن به عالم فراموشی بپیوندد. البته جالب است بدانید که این اتفاق واقعا یک دفعه رخ میدهد.
هنگامی که باب اسفنجی برای بازدید رفیق حبابی به این شهر رفته بود، با حبابی که درست کرد توانست چرخ پنجر دوچرخه دوستش را درست کند. هنگامی که سایر ساکنین شهر این شگفتی را مشاهده کردند، دور باب جمع شدند تا او با درست کردن حباب، زندگی آنها را بهبود بخشیده و مشکلاتشان را از بین ببرد. منتها در این میان ناگهان پای باب روی حیوان خانگی حبابی یکی از شهروندان میرود و روی زمین میافتد. لغزش پای جناب شلوار مکعبی آشوب بزرگی در شهر ایجاد میکند و باعث میشود آسیبهای بزرگی به آن برسد.
در نتیجه این آشوبها، پلیس شهر بابلتاون باب اسفنجی را بازداشت کرده و او را به زندان میبرد. در همین حین که باب در رستوران خرچنگی حاضر نیست، مشتریها موفق به دریافت همبرگر خرچنگی خود نمیشوند و این موضوع توجه آقای خرچنگ را به خود جلب میکند. او که نمیتواند از خیر پول مشتریها بگذرد به دنبال باب میگردد و رد او را تا شهر حبابی میزند. هنگامی که به شهر مورد بحث میرسد، متوجه میشود که آشپزش به دردسر افتاده و در پشت میلههای زندان قرار گرفته است.
آقای خرچنگ که تحمل اوضاع را ندارد با خشونت باب را از زندان آزاد میکند؛ منتها درگیریهایی که در این وسط به وجود میآید آسیب چشمگیری را به جای میگذارد. در حین پایان درگیریها، تمام شهر حبابی از بین رفته و چیزی از آن باقی نمانده. اما رفیق حبابی که دوست ندارد شاهد انقراض شهرش باشد، با یک ظرف بزرگ از کف صابون نزد باب اسفنجی میرود. باب هم با مهارت خود در درست کردن حباب، بابلتاون را دوباره به وجود میآورد و آن را مثل قبل میکند. آقای خرچنگ هم از فرصت سوء استفاده میکند و یک شعبه از رستوران خرچنگی هم میزند؛ منتها به خاط عدم داشتن مشتری خیلی سریع آن را از بین میبرد.
بابلتاون یک شهر کامل به شمار میرود و در سطح آن مکانهایی نظیر پارک، رستوران، زندان، مدرسه، ساحل و… میشود. همانطور که پیش از این هم اشاره کردیم، در بابلتاون وسایل نقلیه نظیر اتوبوس هم به چشم میخورند که برای جا به جایی مردم به وجود آمدهاند. اما با این حال اکثر شهروندان روی هوا معلق هستند و با پرواز کردن در سطح آن جا به جا میشوند. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Spongebob.fandom
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم
نظرات